122) الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (121) یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ
بعد از ذکر احوال کفار اهل کتاب، بیان حال مؤمنان را فرماید:
الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ: آن کسانى که عطا فرمودیم ایشان را کتاب آسمانى، یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ: تلاوت مىکنند آن کتاب را حق تلاوت آن را، یعنى آن طورى که باید و شاید با خضوع و خشوع و صفاى اعتقاد و عمل به آن بدون تحریف و تغییر مانند عبد اللّه بن سلام و ابن صوریا و بحیراى راهب و اسید و کعب از یهود پیروان کتب تورات آسمانى، و ملازمان نجاشى و جعفر بن ابى طالب علیه السلام از نصارى تابعان کتاب انجیل. أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ: آن جماعت ایمان آوردهاند به کتاب آسمانى نه غیر ایشان. وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ:
و هر که کافر شود به کتاب آسمانى به تکذیب یا تحریف یا انکار حلال و حرام و امر و نهى آن، فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ: پس آن گروه ایشانند زیانکاران در دنیا و آخرت که سرمایه ایمان و ربح ثواب را از دست دادهاند.
تنبیه: آیه شریفه عام است نسبت به اهل اسلام که کتاب مجید قرآن به ایشان مرحمت شده، کسانى به قرآن ایمان آوردهاند که حق تلاوت قرآن را منظور دارند و آنانکه کافر شوند به قرآن، ایشانند زیانکار دنیا و آخرت.
تفسیر برهان- عیاشى از حضرت صادق علیه السلام روایت نمود در این آیه شریفه که فرمود: یرتّلون آیاته و یتفقّهون به و یعملون باحکامه و یرجون وعده و یخافون وعیده و یعتبرون بقصصه و یأتمرون باوامره و ینتهون بنواهیه، ما هو و اللّه حفظ آیاته و درس حروفه و تلاوة سوره و درس اعشاره و اخماسه، حفظوا حروفه و اضاعوا حدوده و انّما هو تدبّر آیاته و العمل باحکامه قال اللّه تعالى کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ «1».
یعنى تلاوت کنند آیات آن را و دانائى یابند به آن و عمل نمایند به احکام آن و امید دارند وعده آن را و بترسند عذاب آن را و عبرت گیرند به قصههاى آن و بجا آورند اوامر آن را و بازایستند از نواهى آن، قسم به خدا نیست تلاوت قرآن حفظ آیات و درس حروف و خواندن سورهها و درس اعشار و اخماس آن که مراعات کنند حروفش را به قرائت و ضایع سازند حدودش را به مخالفت،اینست و جز این نیست تلاوت قرآن تدبر آیات، و عمل به احکام آنست؛ فرمود خداى تعالى کتابى است نازل فرمودیم آن را در حالى که با برکت و میمنت باشد به جهت آنکه تدبر کنند آیات آن را.
یا بَنِی إِسْرائِیلَ: اى فرزندان یعقوب: اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ: یاد بیاورید نعمتهاى مرا که انعام فرمودم بر شما و اسلاف شما؛ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ: و به درستى که من برترى دادم شما و اجداد شما را بر عالمیان زمان خود.
پس اداى شکرگزارى این نعمت عظیم را نمایند و به سپاسدارى منعم حقیقى قیام کنید و فرمانبردارى امر الهى را نمائید که از جمله آن ایمان آوردن شماست به پیغمبر موعود یعنى حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله.
[ نظرات / امتیازها ]
123) وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (123)
وَ اتَّقُوا یَوْماً: و بترسید عذاب روزى را که، لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً: از هیبت آن کفایت نکند و دور ننماید هیچ کسى از کسى چیزى را از عذاب، وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ: و قبول کرده نشود از هیچ نفسى فدائى براى او، یعنى بدلى که به عوض او معذب شود، و یا فدیه دهد و او را از عذاب برهاند.
وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ: و فایده ندهد شفاعت هیچ شافعى بر تقدیر وجود شفیع، وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ: و نه ایشان یارى کرده شوند در دفع عذاب، یعنى ایشان را سود ندهد نصرت هیچ ناصرى. (تفسیر این آیات قبلا بیان شد.) تبصره: در مجمع- تکرار آیه شریفه را وجوهى است: 1- چون اصول هر نعمتى از حق تعالى باشد، پس به این دو آیه تکریر و تذکر آن فرمود به جهت مبالغه در شکر گزارى تا اقبال کنند به طاعت الهى که نعیم او بر ایشان ظاهر است. 2- چون فاصله کلامین واقع شده، پس تنبیه و اعاده آن بر وجه حسن به جهت ابلاغ در حجت و تأکید تذکر است. 3- چون ذکر تورات نموده که
متضمن شأن حضرت عیسى علیه السلام و بشارت حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله و سلم است، پس به این دو آیه تنبیه نمود به آنچه تفضیل داده ایشان را به سبب آن نه تذکّر نعمتهاى سابقه.
[ نظرات / امتیازها ]
123) وَ اتَّقُوا یَوماً لا تَجزِی نَفسٌ عَن نَفسٍ شَیئاً وَ لا یُقبَلُ مِنها عَدلٌ وَ لا تَنفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُم یُنصَرُونَ (123)
نظیر اینکه آیه شریفه نیز با اندک اختلافی در الفاظ آن گذشت مثل اینکه در آیه شریفه وَ لا یُقبَلُ مِنها شَفاعَةٌ بود و در اینجا وَ لا تَنفَعُها شَفاعَةٌ و در آنجا وَ لا یُؤخَذُ مِنها عَدلٌ بود و در اینجا وَ لا یُقبَلُ مِنها عَدلٌ میباشد و مثل تأخیر عدل بر شفاعت در آیه سابقه و تقدیم عدل بر شفاعت در این آیه و گرنه مطلب یکى است و تفسیر آن همان است که بیان شد.
[ نظرات / امتیازها ]
122) یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ (122)
بیان
این دو آیه شریفه آیه چهل و پنجم و چهل و ششم این سوره مبارکه بود که ترجمه و تفسیرش گذشت گفتهاند نکته تکرار آنستکه در ابتداء و انتهاى قصه بنى اسرائیل ذکر نعمت و قیام بحقوق آن و حذر از تضییع آن و اخافه از روز قیامت و اهوال آن شده است که مبالغه و موقعیت تأثیر حکایت در قلوب زیاد شود و نتیجه مطلوبه بدست آید و معلوم شود که غرض از ذکر قصه آنست.
[ نظرات / امتیازها ]