● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Allah reminded the Children of Israel of the pledges, covenants and promises that He took from them to believe in Him alone, without a partner, and follow His Messengers. Allah stated that when He took their pledge from them, He raised the mountain above their heads, so that they affirm the pledge that they gave Allah and abide by it with sincerity and seriousness. Hence, Allah's statement,
﴿وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَآ ءَاتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴾
(And (remember) when We raised the mountain over them as if it had been a canopy, and they thought that it was going to fall on them. (We said): "Hold firmly to what We have given you (Tawrah), and remember that which is therein (act on its commandments), so that you may fear Allah and obey Him.'') (7:171).
The mount mentioned here is At-Tur, just as it was explained in Surat Al-A`raf, according to the Tafsir of Ibn `Abbas, Mujahid, `Ata', `Ikrimah, Al-Hasan, Ad-Dahhak, Ar-Rabi` bin Anas and others. This is more obvious. There is another report from Ibn `Abbas saying; `The Tur is a type of mountain that vegetation grows on, if no vegetation grows on it, it is not called Tur.' And in the Hadith about the trials, Ibn `Abbas said; "When they (the Jews) refused to obey, Allah raised the mountain above their heads so that they would listen.''
Al-Hasan said that Allah's statement,
﴿خُذُواْ مَآ ءَاتَیْنَـکُم بِقُوَّةٍ﴾
(Hold fast to that which We have given you) means, the Tawrah. Mujahid said that the Ayah commanded, "Strictly adhere to it.'' Abu Al-`Aliyah and Ar-Rabi` said that,
﴿وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ﴾
(and remember that which is therein) means, "Read the Tawrah and implement it.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
در این آیات نیز روى سخن با بنى اسرائیل است؛ مى فرماید:
[بیاد آورید] آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم؛ پیمان فطرى بر توحیدگرایى و تقواپیشگى و عدالتخواهى و درست اندیشى و دریافت صحیح دلایل و برهانهاى این راه و رسم.
در اینکه منظور از این پیمان چیست، دو دیدگاه ارائه شده است:
1. بعضى بر این اندیشه اند که منظور از این پیمان، همان عهدى است که آفریدگار هستى از پیامبران گرفته؛ و آن را در آیه شریفه زیر ترسیم کرده است:
«وَ اِذْ اَخَذَاللَّهُ میثاقَ النَّبِیّینَ لَما آ تَیْتُکُمْ مِنْ کِتاب ٍ وَ حِکْمَةٍ...»(175).
2. و برخى نیز گفته اند که منظور از «میثاق» در آیه شریفه، همان گرفتن عهد و پیمان از آنان براى عمل به تورات است.
«و رفعنا فوقکم الطّور»
به بیان عدّه اى از مفسّران، این جمله از آیه شریفه درمورد بازگشت موسى (ع) از کوه طور و آوردن الواحى است که تورات در آن بود و مقررّات خدا و ارزشها و ضدّارزشها همه در آن طرح شده بود. موسى (ع) به بنى اسرائیل فرمود: «اینک این کتاب خدا و مقررّات اوست؛ برگیرید و بدان عمل کنید». امّا آنان عمل به آن را گران یافتند؛ از این رو، سر باز زدند. و خدا فرشتگانى گسیل داشت تا کوه طور را برگرفتند و بر فراز سر آنان برافراشتند؛ و موسى (ع) به آنان هشدار داد که اگر عمل به مقررّات الهى را تعهّد نسپارید، فرشتگان کوه را بر سرتان رها خواهند کرد. بنى اسرائیل پس از هشدار موسى (ع) به خود آمدند و ترسیدند؛ به همین جهت، تورات را گرفتند و درحالیکه به کوه طور مى نگریستند، به نشان فرمانبردارى از خدا، به سجده افتادند.
«خذوا ما آتیناکم بقوّةٍ»
ابن عبّاس و برخى دیگر مى گویند: منظور از این جمله این است که تورات را با همه وجود و توان برگیرید و در اوج یقین به مقررّات آن عمل کنید.
از حضرت صادق (ع) پرسیدند که منظور از این قدرت و اقتدار، قدرت جسمى است یا روحى؟ حضرت فرمود: هر دو.
عدّه اى مى گویند: مفهوم این جمله آن است که تورات را بگیرید و با همه وجود به مقررّات آن عمل کنید.
«و اذکروا مافیه»
و آنچه را در آن است، بخاطر بسپارید [و به آن عمل کنید]
جمعى برآنند که مقصود این فراز از آیه شریفه این است که: بیاد آورید عذاب و کیفرى را که خدا براى ترک کنندگان مقررّات تورات درنظر گرفته است. و در تأیید این دیدگاه روایتى نیز از حضرت صادق(ع) نقل کرده اند.
«لعلّکم تتّقون»
شاید شما با این یادآوریها و هشدارها، پرواى خدا را پیشه سازید و از نافرمانى او بترسید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
آیات خدا را با قوت بگیرید !
در این آیات مساله پیمان گرفتن از بنى اسرائیل ، براى عمل به محتویات تورات و سپس تخلف آنها از این پیمان اشاره شده است : نخست مىگوید : به خاطر بیاورید زمانى را که از شما پیمان گرفتیم ( و اذا اخذنا میثاقکم).
و طور را بالاى سر شما قرار دادیم(و رفعنا فوقکم الطور).
و گفتیم آنچه را از آیات الهى به شما دادهایم با قدرت و قوت بگیرید ( خذوا ما آتیناکم بقوة).
و آنچه را در آن است دقیقا به خاطر داشته باشید ( و به آن عمل کنید ) تا
تفسیر نمونه ج : 1 ص : 293
پرهیزکار شوید ( و اذکروا ما فیه لعلکم تتقون).
ولى شما پیمان خود را به دست فراموشى سپردید و بعد از این ماجرا ، روىگردان شدید ( ثم تولیتم من بعد ذلک).
و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، از زیانکاران بودید ( فلو لا فضل الله علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین).
نکتهها:
1- منظور از پیمان
در اینجا همانست که در آیه 40 همین سوره آمده ، و در آیه 83 و 84 نیز خواهد آمد ، مواد این پیمان عبارت بود از توحید پروردگار نیکى به پدر و مادر و بستگان و یتیمان و مستمندان ، گفتار نیک ، بر پا داشتن نماز اداء زکات ، پرهیز از خونریزى ، که در تورات نیز بیان شده است.
از آیه 12 سوره مائده نیز استفاده مىشود که خدا از یهود پیمان گرفت که به همه پیامبران الهى ایمان داشته باشند و از آنان پشتیبانى کنند ، و در راه خدا صدقه و انفاق نمایند ، و در ذیل همان آیه براى آنها تضمین مىکند که اگر به این پیمان عمل کنند ، اهل بهشت خواهند بود .
2- چگونه کوه بالاى سر بنى اسرائیل قرار گرفت
مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول ابن زید چنین نقل مىکند : هنگامى که موسى (علیهالسلام) از کوه طور باز گشت و تورات را با خود آورد ، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانى آوردهام که حاوى دستورات دینى و حلال و حرام است ، دستوراتى که خداوند برنامه کار شما قرار داده ، آنرا بگیرید و به احکام آن عمل کنید.
تفسیر نمونه ج : 1ص :294
یهود به بهانه اینکه تکالیف مشکلى براى آنان آورده ، بناى نافرمانى و سرکشى گذاشتند ، خدا همفرشتگان را مامور کرد ، تا قطعه عظیمى از کوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند.
در این هنگام موسى (علیهالسلام) اعلام کرد چنانچه پیمان ببندید و به دستورات خدا عمل کنید و از سرکشى و تمرد توبه نمائید این عذاب و کیفر از شما بر طرف مىشود و گرنه همه هلاک خواهید شد.
آنها تسلیم شدند و تورات را پذیرا گشتند و براى خدا سجده نمودند ، در حالى که هر لحظه انتظار سقوط کوه را بر سر خود مىکشیدند ، ولى به برکت توبه سر انجام این عذاب الهى از آنها دفع شد.
همین مضمون در آیه 93 بقره و 154 نساء و 171 اعراف با مختصر تفاوتى آمده است .
یادآورى این نکته در اینجا نیز ضرورى است که در چگونگى قرار گرفتن کوه بالاى سر بنى اسرائیل جمعى از مفسران معتقدند که به فرمان خداوند ، طور از جا کنده شد و همچون سایبانى بر سر آنها قرار گرفت.
در حالى که بعضى دیگر مىگویند : زلزله شدیدى در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادى که پائین کوه بودند ، سایه قسمتهاى بالاى آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال مىدادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید ، ولى به لطف الهى زلزله آرام گرفت و کوه به جاى خود قرار گرفت.
این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمى از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد ، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى که چند لحظه ، آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند که بر آنها فرو خواهد افتاد .
تفسیر نمونه ج : 1ص :295
3- پیمان اجبارى چه سودى دارد ؟
بعضى در پاسخ این سؤال گفتهاند : قرار گرفتن کوه بر سر آنها جنبه ارهاب و ترسانیدن داشته نه اجبار ، و گرنه پیمان اجبارى ارزشى ندارد.
ولى صحیحتر این است که گفته شود : هیچ مانعى ندارد که افراد متمرد و سرکش را با تهدید به مجازات در برابر حق تسلیم کنند ، این تهدید و فشار که جنبه موقتى دارد ، غرور آنها را در هم مىشکند و آنها را وادار به اندیشه و تفکر صحیح مىکند و در ادامه راه با اراده و اختیار به وظائف خویش عمل مىکند.
و به هر حال ، این پیمان ، بیشتر مربوط به جنبههاى عملى آن بوده است و گرنه اعتقاد را نمىتوان با اکراه تغییر داد.
4-کوه طور
در اینکه منظور از طور در اینجا اسم جنس به معنى مطلق کوه است و یا کوه معینى ؟ دو تفسیر وجود دارد : بعضى گفتهاند طور اشاره به همان کوه معروفى است که محل وحى بر موسى بوده است ، در حالى که بعضى دیگر احتمال دادهاند طور در اینجا به همان معنى لغوى آن است ، همان چیزى که در آیه 171 سوره اعراف از آن تعبیر به جبل شده است ( و اذ نتقنا الجبل فوقهم ) .
5 -در تفسیر جمله خذوا ما آتیناکم بقوه از امام صادق (علیهالسلام) چنین نقل شده که از آنحضرت پرسیدند : ا قوة الابدان او قوة القلب : آیا منظور از گرفتن آیات الهى با قوت و قدرت ، قوت جسمانى است یا معنوى و روحانى ؟ امام در پاسخ فرمود : فیهما جمیعا هم با قدرت جسمانى و هم روحانى
تفسیر نمونه ج : 1ص :296
هر دو.
و این دستورى است براى همه پیروان ادیان آسمانى در هر عصر و زمان که براى حفظ این تعلیمات و اجراى آنها باید هم به نیروهاى مادى مجهز باشند و هم قواى معنوى .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
(و إذا أخذنا میثاقکم ) بالعمل علی ما فی التوراة (و رفعنا فوقکم الطور) حتی قبلتم و أعطیتم المیثاق . و ذلک أن موسی علیه السلام جاءهم بالالواح فرأوا ما فیها من الاصار و التکالیف الشاقة، فکبرت علیهم و أبوا قبولها. فأمر جبریل فقلع الطور من أصله ، و رفعه و ظلله فوقهم و قال لهم موسی : إن قبلتم و إلا ألقی علیکم ، حتی قبلوا. (خذوا) علی إرادة القول (ما آتیناکم ) من الکتاب (بقوة) بحد و عزیمة (واذکروا ما فیه ) و احفظوا ما فی الکتاب و ادرسوه و لا تنسوه و لا تغفلوا عنه ( لعلکم تتقون ) رجاء منکم أن تکونوا متقین ، أوقلنا خذوا واذکروا إرادة أن تتقوا.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (63)
بعد از ذکر کفران بنى اسرائیل، بر سبیل التفات، از غیبت به خطاب عدول نموده مىفرماید:
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ: و یاد بیاورید آن وقتى را که فرا گرفتیم عهد و پیمان شما را به متابعت حضرت موسى علیه السلام و عمل به احکام تورات، که از جمله آنها این بود که شریک قرار ندهید براى خدا، و به همه پیغمبران الهى و کتابهاى آسمانى تصدیق نمائید، و اوامر الهى را امتثال نواحى را ترک کنید. وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ: و برداشتیم و بلند نمودیم بالاى سر شما کوه طور را. خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ: بگیرید و قبول نمائید آنچه را که عطا فرمودیم شما را از احکام، به قوّت و جدّى تمام، یعنى به ثبات و یقین که شایبه شک نداشته باشد.
عیاشى از حضرت صادق علیه السلام روایت نمود که از آن حضرت سؤال شد که قوت در این آیه آیا قوّت بدن است یا قلب؟ فرمود هر دو با هم «1». یعنى قوت بدن در طاعات و قوت قلب در اعتقادات. و مؤمن باید قوت در دین داشته باشد؛ چنانچه در حدیثى در صفات مؤمن فرماید:
المؤمن له قوّة فى دین «2». و شأن مؤمن آنست که قوى دل باشد و از عوارضات و حوادثات متزلزل نگردد.
وَ اذْکُرُوا ما فِیهِ: و یاد کنید و فراموش نکنید و تفکر نمائید آنچه در آن است، از ثواب و عقاب، و عمل به مضمون آن نمائید. از حضرت صادق علیه السلام مروى است که یاد کنید آنچه در ترک آن عقوبت مىباشد «3»، پس عمل به آن نموده آن را ترک مکنید. لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ: براى اینکه بپرهیزید از ناشایستگى و دورى کنید از معاصى و محرمات.
شرح واقعه: بعد از نزول تورات بنى اسرائیل تمرّد نموده گفتند:
احکام آن مشتمل بر تکالیف شاقّه است، ما نمىتوانیم اطاعت کنیم. حق تعالى جبرئیل را امر فرمود کوه طور را به مقدار لشکرگاه- که یک فرسخ در یک فرسخ بود- از جا برکنده و بر بالاى سر آنها بداشت به حدّ قامت مردى مانند سایبانى، و در پیش روى آنها آتشى افروخته و در عقب دریا پدید آمد. چون راه فرار مسدود دیدند، به تضرع و زارى به رو افتاده یک طرف صورت زمین گذاشته و به طرف دیگر با یک چشم به کوه نگاه
مىکردند، از ترس آنکه مبادا به سر ایشان فرود آید و لذا سجده یهود به یک طرف روى مىباشد. در آن حال قبول نمودند احکام تورات را.
تبصره: تصور نشود در اخذ میثاق به طریق مذکور، که رفع کوه باشد به سر آنان، منافات با اختیار باشد، چنین نیست، زیرا ایمان از لوازم عقد قلب و در تحت اختیار بنده مىباشد. بنابراین ممکن است زبان اقرار کند و حال آنکه باز قلب اذعان نداشته باشد؛ چنانچه در همین قضیه واقع شده که آن موقع اقرار نمودند به قبول زبانى، امّا باطنا و قلبا تصدیق نکردند و آثار مخالفت از آنها ظاهر گردید. از جمله تصدیق به نبوّت حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بود، و ایشان از روى علم و عمد امتناع ورزیدند و همچنین سایر احکام تورات، و آیه شریفه بعد نیز دالّ است بر آن.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
و یاد بیاورید وقتى را که گرفتیم از شما عهدهائى را که عمل کنید بآنچه در توریه است و اقرار کنید بآنچه در فرقان است که با کتاب بموسى (ع) داده بودیم از نبوت محمد (ص) و وصایت على و اولاد اطهار آندو و آنکه بسپارید فرقان را به جانشینان خودتان هر قرنى بعد از قرنى پس ابا کردید شما از قبول آن و بزرگ شمردید این امر را و ما امر نمودیم جبرئیل را که بکند از کوه فلسطین قطعه را بقدر لشکرگاه پیشینیان شما که یک فرسخ در یک فرسخ بود پس جدا نمود آنقطعه را و آورد بالاى سر شما نگهداشت و حضرت موسى بشما فرمود یا بگیرید و قبول کنید آنچه مأمور شدید که در فرقان است یا مىاندازم این کوه را بر سر شما پس ملجأ شدید و باکراه قبول کردید مگر آنانکه خداوند از عناد حفظشان فرموده بود که بطوع و رغبت قبول کردند و پس از قبول سجده نمودند و روى خود را بخاک مالیدند و بسیارى از شما در وقت مالیدن روى بخاک نگاه میکردید که کوه بسرتان مىافتد یا نه که معلوم بود سجده شما براى تعظیم و خضوع در مقابل خداوند نیست و یاد کنید آنچه در فرقان است از ثواب فراوان بر قیام شما با نعهد و عقاب شدید پدرهاى شما بر مخالفت آن و مراد بقوت قوت قلوب و قوت ابدان است چنانچه در محاسن و عیاشى از حضرت صادق (ع) هم نقل شده است تا شامل عقائد و اعمال خارجى شود و در مجمع از حضرت
صادق (ع) نقل شده که یاد بیاورید آنچه را در ترک توریة است از عقوبت و نتیجه تذکر پرهیزکارى و ثواب است و بنظر حقیر ما آتیناکم اعم از توریة و فرقان است و آنچه در او است اعم از احکام و معارف و ثواب و عقاب است و در روایات بیان مصداق شده است و اللّه اعلم.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.