قالَ یا إِبلِیسُ ما مَنَعَکَ أَن تَسجُدَ لِما خَلَقتُ بِیَدَیَّ أَستَکبَرتَ أَم کُنتَ مِنَ العالِینَ (75)
خداوند خطاب فرمود به ابلیس چه مانع شد اینکه سجده کنی بآنچه که من بدو دست قدرت و حکمت خود خلق کردم بزرگی بخود بستی با بودی از عالین که مأمور بسجده نبودند.
قالَ یا إِبلِیسُ ما مَنَعَکَ أَن تَسجُدَ در اینجا «ان تسجد» میفرماید و در سوره اعراف میفرماید قالَ ما مَنَعَکَ أَلّا تَسجُدَ- آیه 11- و هر دو به یک معنی است به دو تعبیر در اینجا مانع از سجده توجه بود که جلوگیر تو شد از سجده به آدم و در آنجا چه مانع شد اینکه سجده نکردی به آدم نه آنچه مفسّرین گفتند که لاء زائده است و گفتیم کلمه زائده در قرآن نیست.
لِما خَلَقتُ بِیَدَیَّ مجسمه بواسطه ظواهر بعض آیات از برای خدا دو دست و جارحه و وجه قائل شدند و او را شبیه جوان سی ساله زیبا و مقبول گفتند مثل همین آیه و آیه شریفه وَ قالَتِ الیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغلُولَةٌ غُلَّت أَیدِیهِم وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَل یَداهُ مَبسُوطَتانِ یُنفِقُ کَیفَ یَشاءُ- مائده آیه 69- و آیه شریفه وَ لِلّهِ المَشرِقُ وَ المَغرِبُ فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجهُ اللّهِ- بقره آیه 109- و غیر اینها از آیات و غافل از اینکه مرا دید قدرت و ید حکمت است یعنی من از روی قدرت و مصلحت و حکمت آدم را خلق کردم و مراد از وجه مقام قرب برحمت است، یعنی قابلیت شمول رحمت پیدا میکند، و از إبن بابویه در کتاب بشارات الشیعة حدیث مفصلی در اینکه باب از حضرت صادق روایت کرده که محل شاهد ما اینست که فرمود
من زعم ان للّه وجها کالوجوه فقد اشرک و من زعم ان للّه جوارح کجوارح المخلوقین فهو کافر باللّه- الحدیث
أَستَکبَرتَ أ استکبرت بوده همزه وصل ساقط شده، استکبار بزرگی بخود بستن است و از تکبر بدتر است زیرا تکبر یک چیزی در خود از حیث حسب و نسب و قوه و قدرت و ریاست و سلطنت میبیند تصور بزرگی میکند و استکبار هیچ منشأی ندارد باصطلاح بزرگی بیجهت میکند چنانچه شیطان چه قدرت و توانایی داشت.
أَم کُنتَ مِنَ العالِینَ عالین عالم انوار است که فوق عالم ارواح است که عالم ارواح فوق عالم ملائکه است که تعبیر به عالم عقول میکنند که بمذهب افلاطون عقول عشره قائل است و بمذهب ارسطو عقول عرضیه تعبیر میکند و در لسان اخبار انوار مقدسه انبیاء و بالاخص انوار مقدسه محمّد و آل او است که فرمود:
«اول ما خلق اللّه نوری»
و پس از آن دوازده حجاب آفرید و اینکه نور را در آنها سیر داد در حجاب اول دوازده هزار سال تا حجاب دوازدهم هزار سال و در هر حجابی ذکری داشت تا عرش را آفرید و هفت هزار سال در عرش بود تا آدم را آفرید و در حدیث از إبن بابویه مسندا از ابی سعید الخدری که گفت از پیغمبر اکرم سؤال شد از عالین
«من هم یا رسول اللّه الّذین هم اعلی من الملائکة فقال رسول اللّه (ص) انا و علی و فاطمة و الحسن و الحسین کنا فی سرادق العرش- الحدیث»
و معلوم است که اینها مصداق اتم بودند و اینکه استفهام انکاری است شیطان خباثت باطن خود را ظاهر کرد و گفت:
[ نظرات / امتیازها ]
(آیه 75)- اینجا بود که ابلیس از سوی خداوند مورد مؤاخذه و بازپرسی قرار گرفت.
«فرمود: ای ابلیس! چه چیز مانع تو از سجده کردن بر مخلوقی که با قدرت خود آفریدم گردید»؟ (قالَ یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ).
تعبیر به «یدی» (دو دست) در اینجا کنایه از قدرت است.
سپس میافزاید: «آیا تکبر کردی یا از برترینها بودی»؟ برتر از این که فرمان سجود به تو داده شود (أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ).
بدون شک احدی نمیتواند ادعا کند که قدر و منزلتش ما فوق این است که برای خدا سجده کند.
[ نظرات / امتیازها ]