1)
: دوست دارم خدا من تو رو دوست دارم نه شوهرم رو که تو محققا سزاوار عشقی!!!!!!!!!!
2)
: بر آن دو گناهی نیست که صلح کنند؟؟!!! و اگر صلح کنند بهتر است؟؟؟!!!!
.
دقیقا منظور چیه اینجا؟
مگر تا پیش از آن برصلح گناهی بوده؟؟؟؟ .... و یا مگر در آیه پیشنهاد دیگری هم داده شده که اکنون به صلح برتری داده شده؟؟؟
لطفا موضوع رو باز تر ترجمه کنید....
3)
: درپاسخ به دوست گرامی که سوال کرده اند مگر تا قبل از ان بر صلح گناهی بوده ،نظربنده این است که خیر این چنین برداشتی نادرست است ،صلح همیشه خوب وپسندیده بوده،هست وخواهد بود اما به نظرمن چون زنی که شوهرش ازاو اعراض کرده به نوعی مورد ظلم واقع شده است،وممکن است بگوید من مظلوم واقع شده ام وتا حقم را پس نگیرم کوتاه نمی ایم و کوتاه امدنم به منزله ی یک گناه ونوعی پذیرش ظلم است ،وخداوند میفرماید خیر اگر زن از روی جود وبخشش از بدی شوهر خود بگذرد وصلح کند نه تنها گناه نکرده بلکه عملی را که پسندیده تر است انجام داده است ،توجه کنید با عمل به این دستور خداوند،چقدر طلاقها به صلح می انجامید.