● اطاعت از رسول الله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بی هیچ قید و شرطی واجب است
جمله «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» ردى است مطلق بر همه آن مطالبى که قبلا از منافقین حکایت کرده بود، یعنى تحاکم بردنشان به نزد طاغوت، و اعراضشان از رسول اللَّه(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، و سوگند خوردن، و عذرخواهیشان به این که ما منظورى به جز احسان و توفیق نداشتیم مىفرماید: همه این مطالب هر یک به وجهى مخالفت رسول کردن است، حال چه این که توأم با عذرى که بهانه آنان بشود باشد، و چه توأم با چنان عذرى نباشد براى این که خداى تعالى که اطاعت رسول کردن را واجب فرموده، قید و شرطى برایش نیاورد و اصلا رسول اللَّه را نفرستاده مگر براى همین که به اذن او اطاعت شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 645 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توبه از گناه به جای توجیح آن
جمله «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک ... » میفرماید اگر رسول را مخالفت کردند، و با این مخالفتشان از او اعراض کردند، اگر به سوی خدا و رسول برگردند و توبه کنند، برایشان بهتر است از این که سوگند بخورند، که به خدا ما منظورمان مخالفت نبوده، و برای توجیه عمل خود سخنانی به هم ببافند، و عذرهایی غیر موجه بتراشند که نه سودی دارد، و نه رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را راضی میسازد، چون خدای تعالی قبل از این که اینان عذر بدتر از گناه خود را بیان کنند، حقیقت و باطن امرشان را برای رسول خود بیان کرده، و به وی فرموده: «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک ...».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 646 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : توبه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اذن -
سيد علي بهبهاني
1-اذن یعنی رفع مانع خدا اذن داد یعنی مانع را برطرف کرد چون تا خدا اذن ندهد کاری محقَّق نخواهد شد اگر در نظام تکوین است که کار محال است و اگر در نظام تشریع است که بدون اذن حرام است
2-اذن گاهی تکوینی است و گاهی تشریعی آنچه که به نظام خارج برمیگردد تکوین است، آنچه که به نظام قانونگذاری و امر و نهی اعتباری برمیگردد تشریع است اگر در نظام تکوین خدا به چیزی اذن ندهد تحقّق آن شیء محال است و اگر در نظام تشریع خداوند به چیزی اذن ندهد انجام آن کار حرام است گرچه محال نیست ولی حرام است
3-در قرآن کریم اذن هم دربارهٴ مسائل تکوینی به کار رفت، هم درباره مسائل تشریعی. درباره مسائل تکوینی مثل آنچه که در سورهٴ مبارکهٴ «آلعمران» گذشت آیه 49سورهٴ «آلعمران» این بود که وجود مبارک مسیح(سلام الله علیه) به مردم پیام خدا را ابلاغ کرد گفت ﴿قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِن رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَی بِإِذْنِ اللّهِ﴾ که آفرینش یک پرنده کار تکوینی است، زندهکردن مُردهها کار تکوینی است اذن در اینگونه از موارد اذن ِتکوینی است چه اینکه در سورهٴ مبارکهٴ «نبأ» آیه 38 اینچنین آمده ﴿یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلاَئِکَةُ صَفّاً لاَّ یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً﴾ در قیامت هیچکس بدون اذن خدا سخن نمیگوید آن روز، روز تشریع نیست تا این اذن، اذن تشریعی باشد روز تکوین است این اذن، اذن تکوینی است در قیامت اگر خدا اذن ندهد کسی قادر به سخنگفتن نیست آنجا سخن از حرمت و حلّیت نیست.
چه اینکه در سورهٴ مبارکهٴ «اعراف» آیهٴ 58 هم از اذن تکوینی خدا سخن به میان آمد فرمود: ﴿وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾ سرزمین پاک میوهاش را به اذن خدا میرویاند که این اذن، اذن تکوینی است. در موارد دیگری که از مرگِ انسانها با اذن خدا سخن به میان آمد آن اذن، اذن تکوینی است که ﴿وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ﴾ و شواهد دیگر که باز در خلال آیاتی که مناسب بحث است ممکن است آن بازگو بشود.
اما اذن تشریعی یعنی خدا اجازه داد و این کار حلال است و حرام نیست یا واجب است نظیر آنچه که در سورهٴ «یونس» آیه 59 آمده است که ﴿قُلْ أَرَأَیْتُم مَا أَنزَلَ اللَّهُ لَکُم مِن رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَاماً وَحَلاَلاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَی اللَّهِ تَفْتَرُونَ﴾ اینکه شما بعضی از چیزها را حلال میدانید، بعضی از چیزها را حرام آیا ذات اقدس الهی به شما اذن داد که شما از طرف خدا در تشریع مأذونید یا از خود بدعت گذاشتید و فِریه بستهاید این افترا و تشریع در مقابل آن اذن تشریعی است، پس اینکه فرمود هیچ کسی بدون اذن خدا نمیمیرد ﴿مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ﴾ و مانند آن اینها اذنهای تکوینی است و اینکه فرمود: ﴿آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَی اللَّهِ تَفْتَرُونَ﴾ اذن تشریعی است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اذن الهی |
گوینده : آیت الله جوادی آملی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اثبات عصمت انبیاء -
سيد علي بهبهاني
این آیه دلالت میکند در عصمت انبیا همان طوری که آیه ﴿أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ﴾ دلالت میکند بر عصمت رسول و اولواالامر که منظور از اولواالامر معصومین(علیهم السلام)اند چرا این آیه دلالت میکند بر عصمت رسول? برای اینکه این آیه فرمود رسول بالقولالمطلق مطاع است نفرمود اگر رسول حرفش مطابق با حق بود اطاعت کنید. پس صغرای قیاس عصمت این است که رسول در این آیه بالقولالمطلق مطاع است اطلاق آیه دلالت میکند که هر چه پیامبر گفت مطاع است دیگر نفرمود اگر مطابق عقلتان بود یا اگر مطابق با چیز دیگر بود فرمود رسول «أیّ رسولٍ کان» این باید مطاع باشد به اذن خدا چه اینکه ﴿أَطِیعُوا الرَّسُولَ﴾ هم همین مفاد را تأمین میکرد پس صغرای قیاس استدلال این است که آیه دلالت میکند که رسول بالقولالمطلق مطاع است کبرای قیاس این است که هر انسان، هر کسی که اطاعت او بالقولالمطلق واجب است این یقیناً معصوم است، چرا? چون اگر حرف او بالقولالمطلق مطاع است معلوم میشود او اصلاً اشتباه نمیکند چون اگر گاهی اشتباه بکند، گاهی اشتباه نکند پس یک معیار دیگری باید باشد که اگر ما حرفش را با آن معیار سنجیدیم و دیدیم مخالف با آن معیار بود اطاعتش واجب است چون آیه دلالت میکند که رسول بالقولالمطلق مطاع است پس دلالت میکند بر اینکه رسول معصوم است زیرا تنها کسی که گفتهٴ او، رفتار او، گفتار او، نوشتار او، سکوت او، تقریر او بالقولالمطلق مطاع است این یقیناً معصوم است پس معلوم میشود خودش حق است.
از آیهٴ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ﴾ میتوان عصمتِ نبوّت عامّه را اثبات کرد که «کلّ رسولٍ معصومٌ» برخلاف آیهٴ قبلی، آیه قبل مربوط به نبوّت خاصّه است نه نبوّت عامّه آیه قبل ناظر به رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است فرمود: ﴿أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ﴾ یعنی حضرت خاتم(علیه و علی سائر الأنبیاء آلاف التحیة و الثناء) این دلالت میکند بر اینکه وجود مبارک پیغمبر معصوم است البته، ولی از آن جهت که افضل انبیاست و جزء اولواالعزم است دلالت نمیکند بر اینکه هر پیامبری معصوم است ولی این آیه که ناظر به نبوّت عامّه است کاری به خصوص پیغمبر ندارد و از آیات نبوّت عامّه به شمار میآید دلالت میکند بر اینکه «کلّ رسولٍ معصومٌ» صغرای قیاس این است که «کلّ رسولٍ مطاعٌ بالقولالمطلق» کبرا این است که «کلّ من هو مطاعٌ بالقول المطلق یجب أن یکون معصوما» چون اگر کسی اشتباه بکند و اهل اشتباه باشد آن وقت ما را به گمراهیِ ابد گرفتار بکند دستورِ اطاعت از چنین شخصی اغرا به جهل است و با حکمت حکیمِ علی الاطلاق سازگار نیست این تنها مسئله خسارت مالی و مانند آن نیست که قابل گذشت باشد این یک سعادت ابد را دارد تأمین میکند، پس کسی که بالقولالمطلق مطاع است یقیناً معصوم است. این آیه از آیاتی است که دلالت میکند بر عصمت هر پیامبر.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : عصمت |
گوینده : آیت الله جوادی آملی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شان نزول -
مسعود ورزيده
زبیر بن عوام که از مهاجران بود با یکى از انصار ( مسلمانان مدینه ) بر سر آبیارى نخلستانهاى خود که در کنار هم قرار داشتند ، اختلافى پیدا کرده بودند ، هر دو براى حل اختلاف خدمت پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیدند ، از آنجا که باغستان زبیر در قسمت بالاى نهر و باغستان انصارى در قسمت پائین نهر قرار داشت پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به زبیر دستور داد که اول او باغهایش را آبیارى کند و بعد مسلمان انصارى ( و این مطابق همان سنتى بود که در باغهاى مجاور هم جریان داشت ) اما این مرد انصارى به ظاهر مسلمان از داورى عادلانه پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) ناراحت شد و گفت : آیا این قضاوت به خاطر آن بود که زبیر ، عمهزاده تو است ؟ ! پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) از این سخن بسیار ناراحت شد به حدى که رنگ رخسار او دگرگون گردید ، در این موقع آیه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد .
در بعضى از تفاسیر اسلامى شان نزولهاى دیگرى ذکر شده که کم و بیش با شان نزول فوق شباهت دارد ( تفسیر تبیان ، و طبرسى ، و المنار).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه ج : 3ص :454 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : سوره نساء |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جامعه -
مسعود ورزيده
سیماى یک جامعه و مدیریّت سالم آن است که مردمش با ایمان، رهبرش آسمانى، فرمانبرى و اطاعت مردم قوى، منحرفانش پشیمان و اهل استغفار و رهبرش پذیرا و مهربان باشد.
چنانکه دعاى پیامبر در حقّ مؤمنان مستجاب است، «اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ» دعاى نیکان و فرشتگان نیز در حقّ آنان اثر دارد. در یک جا استغفار فرشتگان براى مردم مطرح است، «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ» «1» و در جاى دیگر براى مؤمنان. «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا» «2»
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : امت - جماعت - جامعه |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.