از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فارسلنا علیهم الطوفان و الجراد و القمل و الضفادع و الدم ایات مفصلات فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین ):(پس طوفان و ملخ و شپش و وزغ وخون را که معجزاتی جداگانه بود به سوی آنان فرستادیم و آنگاه گردنکشی نمودند و گروهی گناهکار بودند)، (طوفان )به معنای هرحادثه ایست که انسان رااحاطه کند ولیکن بیشتر در وزیدن بادهای شدید خانمان برانداز و در آب بسیارزیاد یا سیلی که زمین را در خود غرق می کند استعمال میشود و (جراد) یعنی ملخ که نوعی حشره است و(قمل ) شپش و (ضفادع ) قورباغه و (دم ) خون است . و (مفصلات )به معنای جداجدا و متمایز است ،پس معلوم می شود که آیاتی که به سوی قوم فرعون فرستاده می شده ، یکباره نبوده ، بلکه قبلا موسی (ع ) از آمدن آن عذاب خبر می داده وآنهابدون اینکه عبرت بگیرندازاجابت دعوت موسی (ع )سرباز می زدند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : بسیار عالی و مفید
2) : بسیار عالی و مفید
3) : بسیار عالی و مفید
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
در بحثهای قبل ملاحظه فرمودید که ذات اقدس اله در بخشهای علمی تمام راههای علمی را ارائه می‌کند در بخشهای عملی هم تمام راههای عملی را ارائه می‌کند تا انسان به مقصد برسد و به هلاکت نیفتد در بخشهای علمی اگر حکمت لازم باشد حکمت اگر موعظه لازم باشد موعظه اگر جدال احسن لازم باشد جدال احسن قصص و داستان لازم باشد از راه ﴿نقص علیک بنی اسرائیل﴾ و مانند آن، وعد وعید دادن تبشیر و انذار کردن هر جریان علمی لازم بازشد بازگو می‌کند این یک، از نظر عملی گاهی نعمت فراوان می‌دهد بلکه اینها شکر بکنند نشد اینها را به سختی و گرانی قحطی می‌آزماید می‌گیرد بلکه برگردند وقتی نشد یعنی نه علم اثر کرد نه عمل اثر کرد آنگاه آتش که را بسوزد گر بو لهب نباشد. ببینید تمام این براهین را ذات اقدس اله برای آل فرعون ارائه کرد از برهان عقلی ﴿قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى﴾ که در سوره طه است وجود مبارک موسای کلیم که اول دست به عصا نبرده و او را مار نکرد که براهین عقلی فراوانی را ارائه کرد ﴿مَنْ رَبُّکُما یا مُوسى قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى﴾ این گونه از براهین فلسفی کلامی عقلی همه را اقامه کرد موعظه کرد و قول لین هم ارائه کرد ﴿فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى﴾ نشد دست به عصا برد و او را اژدها کرد نشد ید بیضا ارائه کرد اینها حکمت و موعظه و جدال احسن تبشیر و انذار و وعد و وعید همه اینها کارهای علمی بود و گذشت راههای عملی را هم نشان دادند یک مقداری آنها را در رفاه گذاشتند بلکه شاکر باشند نشد آنها را در سختی قرار می‌دهند بلکه متنبه بشوند این بعد از اینکه دید عصایی به صورت یک ماری دوان در آمد ید بیضا شد مع ذلک ایمان نیاورد یعنی راههای علمی گذشت حالا اینها راههای عملی است یک مقدار فشار می‌آورد بلکه برگردند، آنجا هم که فرمود ﴿وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنینَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ﴾ این در تمام این بخشها جاری است یعنی ما اینها را با این امور عذاب می‌کنیم یک عذاب مقطعی بلکه برگردند ﴿فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ﴾ که اینها نشانه‌های ما ببینند وبرگردند اما اینها برنگشتند ﴿فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْمًا مُجْرِمینَ﴾ و هر باری که اینگونه از عذابهای مقطعی می‌آورد اینها به موسای کلیم (سلام الله علیه) پناهنده می‌شدند که تو از خدا بخواه این عذابها را برطرف بکند ما ایمان می‌آوریم ما این کار را می‌کردیم باز هم ایمان نمی‌آوردند تا اینکه سرانجام به اینجا رسید فرمود به اینکه ﴿فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ﴾ همشان را ریختیم در دریا، این بعد از آن است که به جایی رسیده است ﴿لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ﴾ یعنی تمام راههای علمی طی شد تمام راههای عملی هم طی شد و هیچ اثر نکرد در اینها اما اینکه فرمود ﴿فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ﴾ یعنی اینها رسالتهای ما را دارند طوفان را از آن جهت طوفان می‌گویند برای اینکه طائف است دور می‌زند احاطه می‌کند حالا گرچه اختصاص پیدا کرده به تند باد و مانند آن هر رخدادی که محیط به انسان باشد طواف بکند انسان را بگیرد می‌گویند این طوفان است حالا آب باشد هوا باشد علل و عوامل طبیعی دیگر باشد طوفان است یک چیزی که یطوف و یحیط به او می‌گویند طوفان ﴿فارسلنا علیهم الطوفان﴾ اینها رسالت الی را دارند اگر کسی رسالت الهی را داشت ممکن است این طوفان به کافر برسد به مومن نرسد نظیر آن تند باد ﴿سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیّامٍ﴾ جراد یعنی ملخ قُمّل ظاهرا غیر قَمل است اینکه در بدن انسان گاهی پیدا می‌شود اگر اصول بهداشتی را دعایت نکنند قَمل است نه قُمّل آن شپش، این شپشک چیزی است که ظاهرا در گیاهان پیدا می‌شود که اینها را دامنگیر کشاوزی‌شان کرده و مصر را مستحضرید که در آن روز مسئله نفت و گاز و امثال ذلک نبود معمولا آن روزگار اصولا روزگار کشاورزی و دامداری محض بود اگر چنانچه اینگونه از آفتهای کشاورزی بیاید اینها فلج‌اند راهی برای درآمد آنها نیست و از همان نیلی که منشأ خیر و برکت بود از همان جا شر دامنگیرشان شد از همان جا قورباغه‌ها در آمدند خدای سبحان از راهی که انسان گمان نمی‌کند آدم را تنبیه می‌کند در جریان جوشش آب در طوفان نوح (سلام الله علیه) خب از هر جا که خدا بخواهد چشمه می‌جوشاند چون اوست که ﴿فَسَلَکَهُ یَنابیعَ فِی اْلأَرْضِ﴾ این ترافیک تحت الارضی این دو راهها سه راهها چهار رهها و کمتر و بیشتر زیر زمینی این راهنمایی و رانندگی اینها به عهده کیست چه کسی اینها را رهنمایی می‌کند چه کسی به جایی می‌برد چه کسی از جایی سر رد می‌آورد چه کسی را بصورت چشمه و چاه و قنات در می‌آورد؟ فرمود راهنما و رهبر همه این آبهای تحت الارضی الله است خداست وقتی باران را فرستاد به زمین فرو رفت یا برف را نازل کرد به زمین فرو رفت اوست که ﴿سَلَکَهُ یَنابیعَ فِی اْلأَرْضِ﴾ کجا ینبو ینبو بکند کجا چشمه چشمه بکند کجا سر در بیاورد کار اوست. اگر اوست که رهبری همه آبهای تحت زمین به دست اوست و هر جا مصلحت بداند می‌جوشاند و بالا می‌آورد یک وقتی برای تنبیه از وسط تنور که همیشه آتش در می‌آید حالا آب در می‌آید ﴿فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا﴾ هیچکس فکر نمی‌کرد که آنجایی که آتش بود حالا آب در آمده بالأخره دامنهای کوه فراوان است برای جوشش آب حالا تنور نانوایی آب در بیاید برای چی این می‌خواهد بفهماند که من اگر بخواهم از جای آتش هم آب در می‌آورم این همه دامنه‌های کوه بود این همه سرزمین بود بالأخره می‌خواهد طوفان بشود دیگر خب از هر جایی که آب در بیاید زمین را می‌گیرد اما فرمود نه من می‌خواهم به شما نشان بدهم اینجایی که تا به حال آتش دیدید حالا باید آب ببینید ﴿و فارَ التَّنُّورُ﴾ در جریان رود نیل هم به شرح ایضا تا حال از این نیل هرچه دیدند حالا هرچه در می‌آید قورباغه یکی دوتا هم نیست جمع محلی به الف و لام هست آنها را مفرد ذکر کرده این را جمع فرموده فرمود ﴿فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ﴾ اینها هم که مترفین بودند خانه‌هایشان کنار نیل بود برای اینکه در جریان فرعون که قصرش کنار نیل بود می‌گفت ﴿هذه النهار تجری من تحتی﴾ یعنی من تحت قصری، اینها بودند که از مناظر طبیعی نیل استفاده می‌کردند همان جا هم قصر می‌ساختند وقتی مادر موسی (سلام الله علیهما) طبق الهام الهی این بچه را در یک جعبه‌ای گذاشت و به ﴿فَاقْذِفیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوُّ لی وَ عَدُوُّ لَهُ﴾ این نیل جعبه را آورد آورد تا جلوی قصر فرعون اینها همانجا قصر داشتند دیگر و همه برکتهای کشاورزی و باغداری از همین نیل بود مناظر هم از همین نیل بود نسیم ملایم هم از همین نیل بود حالا قوباغه‌ها هم از همین نیل هستند ممکن است آن محرومین بنی اسرائیل که همین گوشه کنارها خانه ساخته بودند آنها از این خطر محفوظ بودند فرمود ﴿فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ﴾ حالا دم یا خون دماغ اینهاست که مرتب به بیماری خون دماغ مبتلا می‌شدند یا نه همین آبی را که می‌گرفتند وقتی یک ظرف آب می‌گرفتند از این آب می‌خودند آب بود استفاده می‌کردند آنها می‌خواستند بخورند خون می‌شد رود نیل برای اینها خون می‌شد نه برای بنی اسرائیل
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مفصلات یا معنی روشن یا نه جدا جدا یک مدتی گرفتار طوفان بودند یک مدتی گرفتار جراد بودند یک مدتی گرفتار قُمّل بودند که حیوانی است که از جراد و ملخ کوچکتر است یک مدتی گرفتار قورباغه بودند که تمام زندگیشان را بهم می‌زد یک مدتی گرفتار خون بودن حالا یا رعاف و خون دماغ یا خونین شدن آب نیل که اینها جدا جدا بودند از نظر زمان یا نه آیات روشن الهی بود اما ﴿فَاسْتَکْبَرُوا﴾ باز هم ایمان نیوردند ﴿وَ کانُوا قَوْمًا مُجْرِمینَ﴾ این کانوا نشانه استمرار است که اصلا سنت و سیرت پلید اینها جرم بود وقتی این عذابها می‌آمد اینها به جای اینکه واقعا برگردند بگویند یا الله به توسلهای دروغین تن در می‌دادند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه :
(آیه 133)- ولى از آنجا که خداوند بدون اتمام حجت کافى، هیچ جمعیتى را کیفر نمى‏دهد در این آیه مى‏فرماید که ما چندین بلا بر آنها نازل کردیم شاید بیدار شوند، نخست «توفان را بر آنها فرستادیم» (فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ).
سپس «ملخ را» بر زراعتها و درختان آنها، مسلط ساختیم (وَ الْجَرادَ).
هر بار که بلایى فرا مى‏رسید، دست به دامن موسى مى‏زدند، تا از خدا بخواهد رفع بلا کند، بعد از طوفان و ملخ خوارگى نیز همین تقاضا را کردند، و موسى (ع) پذیرفت و بلا برطرف شد، ولى باز دست از لجاجت خویش برنداشتند، بار سوم «قمّل را» را بر آنها مسلط ساختیم (وَ الْقُمَّلَ).
«الْقُمَّلَ» یک نوع آفت نباتى بود که به غلات آنها افتاد، و همه را فاسد کرد.
هنگامى که امواج این بلا فرو نشست و باز ایمان نیاوردند، بار دیگر خداوند، «نسل قورباغه را» آنچنان افزایش داد که به صورت یک بلا زندگى آنها را فرا گرفت (وَ الضَّفادِعَ). ولى باز در برابر حق زانو نزدند و تسلیم نشدند.
در این هنگام خداوند «خون را» بر آنها مسلط ساخت (وَ الدَّمَ).
و در پایان مى‏فرماید: «این آیات و معجزات آشکار و نشانه‏هاى حقانیت موسى که از هم جدا بودند را به آنها نشان دادیم، اما آنها در برابر آن تکبر ورزیدند و از قبول حق سر باز زدند و جمعیت مجرم و گنهکارى بودند» (آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(الطوفان ) ما طاف بهم و غلبهم من مطر أو سیل . قیل : طغی الماء فوق حروثهم ، و ذلک أنهم مطروا ثمانیة أیام فی ظلمة شدیدة ، لا یرون شمسا و لا قمرا ، و لا یقدر أحدهم أن یخرج من داره . و قیل أرسل الله علیهم السماء حتی کادوا یهلکون ، و بیوت بنی اسرائیل و بیوت القبط مشتبکة ، فامتلأت بیوت القبط ماء حتی قاموا فی الماء إلی تراقیهم ، فمن جلس غرق ، و لم تدخل بیوت بنی اسرائیل قطرة ، و فاض الماء علی وجه أرضهم و رکد فمنعهم من الحرث و البناء و التصرف ، و دام علیهم سبعة أیام . و عن أبی قلابة : الطوفان الجدری ، و هو أول عذاب وقع فیهم ، فبقی فی الأرض . و قیل : هو الموتان و قیل : الطاعون ، فقالوا لموسی : ادع لنا ربک یکشف عنا و نحن نؤمن بک ، فدعا فرفع عنهم ، فما آمنوا ، فنبت لهم تلک السنة من الکلأ و الزرع ما لم یعهد بمثله ، فأقاموا شهرا ، فبعث الله علیهم الجراد فأکلت عامة زروعهم و ثمارهم ، ثم أکلت کل شی ء حتی الأبواب و سقوف البیوت و الثیاب و لم یدخل بیوت بنی إسرائیل منها شی ء ، ففزعوا إلی موسی و وعدوه التوبة ، فکشف عنهم بعد سبعة أیام : خرج موسی علیه السلام إلی الفضاء فأشار بعصاه نحو المشرق و المغرب ، فرجع الجراد إلی النواحی التی جاء منها ، فقالوا : ما نحن بتارکی دیننا ، فأقاموا شهرا ، فسلط الله علیهم القمل و هو الحنان فی قول أبی عبیدة کبار القردان . و قیل : الدبا و هو أولاد الجراد . قیل : نبات أجنحتها . و قیل : البراغیث . و عن سعید بن جبیر : السوس ، فأکل ما أبقاه الجراد ، و لحس الأرض و کان یدخل بین ثوب أحدهم و بین جلده فیمصه ، و کان یأکل أحدهم طعاما فیمتلئ قملا ، و کان یخرج أحدهم عشرة أجربة إلی الرحی فلا یرد منها إلا یسیرا . و عن سعید ابن جبیر . أنه کان إلی جنبهم کثیب أعفر ، فضربه موسی بعصاه فصار قملا ، فأخذت فی أبشارهم و أشعارهم و أشفار عیونهم و حواجبهم ،و لزم جلودهم کأنه الجدری ، فصاحوا و صرخوا و فزعوا إلی موسی فرفع عنهم ، فقالوا : قد تحققنا الَن أنک ساحر ، و عزة فرعون لا نصدقک أبدأ ، فأرسل الله علیهم بعد شهر الضفادع ، فدخلت بیوتهم و امتلأت منها آنیتهم و أطعمتهم ، و لا یکشف أحد شیئا من ثوب و لا طعام و لا شراب إلا وجد فیه الضفادع ، و کان الرجل إذا أراد أن یتکلم وثبت الضفدع إلی فیه ، و کانت تمتلئ منها مضاجعهم فلا یقدرون علی الرقاد ، و کانت تقذف بأنفسها فی القدور و هی تغلی ، و فی التنانیر و هی تفور ، فشکوا إلی موسی و قالوا : ارحمنا هذه المرة ، فما بقی إلا أن نتوب التوبة النصوح و لا نعود ، فأخذ علیهم العهود و دعا فکشف الله عنهم ، ثم نقضوا العهد ، فأرسل الله علیهم الدم فصارت میاههم دما ، فشکوا إلی فرعون فقال : إنه سحرکم فکان یجمع بین القبطی و الاسرائیلی علی إناء واحد ، فیکون ما یلی الإسرائیلی ماء و ما یلی القبطی دما ، و یستقیان من ماء واحد فیخرج للقبطی الدم و للإسرائیلی الماء ، حتی إن المرأة القبطیة تقول لجارتها الإسرائیلیة : اجعلی الماء فی فیک ثم مجیه فی فی ، فیصیر الماء فی فیها دما . و عطش فرعون حتی أشفی علی الهلاک ، فکان یمص الأشجار الرطبة ، فإذا مضغها صار ماؤها الطیب ملحا أجاجا . و عن سعید بن المسیب : سال علیهم النیل دما . و قیل : سلط الله علیهم الرعاف و روی أن موسی علیه السلام مکث فیهم بعد ما غلب السحرة عشرین سنة یریهم هذه الَیات ، و روی أنه لما أراهم الید و العصا و نقص النفوس و الثمرات قال : یارب ، إن عبدک هذا قد علا فی الأرض فخذه بعقوبة تجعلها له و لقومه نقمة ، و لقومی عظة ، و لمن بعدی آیة . فحینئذ بعث الله علیهم الطوفان ، ثم الجراد ، ثم ما بعده من النقم . و قرأ الحسن : و القمل ، بفتح القاف و سکون المیم ، یرید القمل المعروف (آیات مفصلات ) نصب علی الحال . و معنی مفصلات : مبینات ظاهرات لا یشکل علی عاقل أنها من آیات الله التی لا یقدر علیها غیره ، و أنها عبرة لهم و نقمة علی کفرهم . أو فصل بین بعضها و بعض بزمان تمتحن فیه أحوالهم ، و ینظر أ یستقیمون علی ما وعدوا من أنفسهم ، أم ینکثون إلزاما للحجة علیهم ؟ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
«طوفان»، در فارسى به معناى تندباد است، امّا عرب آن را به معناى سیل کوبنده به کار مى‏برد. البتّه بعضى به هر حادثه‏ى عمومى و وحشتناک، طوفان گفته‏اند. «قُمَّل»، به حیوانات کوچک از قبیل شپش، مورچه و آفات حبوبات و نوعى حشرات گفته مى‏شود. <237> خون، یکى از نشانه‏هاى خداوند بر قوم بنى‏اسرائیل بود و مراد، خون شدن آبها یا خون دماغ شدن عموم مردم است که نوعى عذاب الهى بود. عذاب‏هاى طوفان، خون و هجوم ملخ، تنها نسبت به فرعونیان بود و بنى‏اسرائیل از آن درامان بودند. داستان این عذاب‏ها در تورات نیز آمده است. <238> هر بار که بلایى به آنها مى‏رسید، دست به دامن موسى مى‏شدند و قول مى‏دادند که اگر خدا رفع بلا کند ایمان بیاورند، آن حضرت مى‏پذیرفت و از خدا درخواست نموده و بلا برطرف مى‏شد، امّا آنان باز دست از کفر و لجاجت خود بر نمى‏داشتند. چنانکه در آیات بعد نیز بیان مى‏شود. 1- پس از هشدار و اتمام حجّت خداوند و لجاجت و بى‏توجّهى مردم، نوبت به کیفرهاى سخت مى‏رسد. بدنبال آیات قبل فرمود: «فأرسلنا علیهم...» 2- آنچه مایه‏ى رحمت است، به اراده‏ى الهى است. اگر او بخواهد، آب وسیله‏ى رحمت مى‏گردد، و اگر بخواهد، وسیله‏ى عذاب خواهد بود. «فارسلنا علیهم الطوفان» 3- حیوانات، مأموران الهى‏اند، گاهى مأمور رحمتند، مثل تار عنکبوت بر در غار، براى حفاظت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و گاهى مأمور عذاب مى‏باشند، مثل أبابیل، قورباغه، ملخ و... «فارسلنا علیهم... الجراد و القمّل و الضفادع» و در واقع هستى فرمان‏بردار خداوند است. «و للّه جنود السموات و الارض» <239> 4- بلاها اغلب جنبه تربیتى دارد و گاهى پس از هر کیفرى، مهلتى براى فکر و توبه و بازگشت است. «مفصّلات» 5 - گناه، زمینه‏ساز تکبّر و تکبّر، زمینه‏ى انکار است. «فاستکبروا و کانوا قوماً مجرمین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي
«طوفان»، در فارسى به معناى تندباد است، امّا عرب آن را به معناى سیل کوبنده به کار مى‏برد. البتّه بعضى به هر حادثه‏ى عمومى و وحشتناک، طوفان گفته‏اند. «قُمَّل»، به حیوانات کوچک از قبیل شپش، مورچه و آفات حبوبات و نوعى حشرات گفته مى‏شود. [237]
خون، یکى از نشانه‏هاى خداوند بر قوم بنى‏اسرائیل بود و مراد، خون شدن آبها یا خون دماغ شدن عموم مردم است که نوعى عذاب الهى بود.
عذاب‏هاى طوفان، خون و هجوم ملخ، تنها نسبت به فرعونیان بود و بنى‏اسرائیل از آن درامان بودند. داستان این عذاب‏ها در تورات نیز آمده است. [238] هر بار که بلایى به آنها مى‏رسید، دست به دامن موسى مى‏شدند و قول مى‏دادند که اگر خدا رفع بلا کند ایمان بیاورند، آن حضرت مى‏پذیرفت و از خدا درخواست نموده و بلا برطرف مى‏شد، امّا آنان باز دست از کفر و لجاجت خود بر نمى‏داشتند. چنانکه در آیات بعد نیز بیان مى‏شود.
237) مفردات راغب‏
238) درتورات، خون شدن آبها در سِفر خروج، باب 7 آیه‏ى 20، هجوم پشه، در باب 8 آیه‏ى 7، بارش تگرگ، در باب 9 آیه‏ى 25 و هجوم ملخ‏ها، در باب 10 آیه‏ى 14 آمده است‏
پیام ها
1- پس از هشدار و اتمام حجّت خداوند و لجاجت و بى‏توجّهى مردم، نوبت به کیفرهاى سخت مى‏رسد. بدنبال آیات قبل فرمود: «فأرسلنا علیهم...»
2- آنچه مایه‏ى رحمت است، به اراده‏ى الهى است. اگر او بخواهد، آب وسیله‏ى رحمت مى‏گردد، و اگر بخواهد، وسیله‏ى عذاب خواهد بود. «فارسلنا علیهم الطوفان»
3- حیوانات، مأموران الهى‏اند، گاهى مأمور رحمتند، مثل تار عنکبوت بر در غار، براى حفاظت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و گاهى مأمور عذاب مى‏باشند، مثل أبابیل، قورباغه، ملخ و... «فارسلنا علیهم... الجراد و القمّل و الضفادع» و در واقع هستى فرمان‏بردار خداوند است. «و للّه جنود السموات و الارض» [239]
4- بلاها اغلب جنبه تربیتى دارد و گاهى پس از هر کیفرى، مهلتى براى فکر و توبه و بازگشت است. «مفصّلات»
5 - گناه، زمینه‏ساز تکبّر و تکبّر، زمینه‏ى انکار است. «فاستکبروا و کانوا قوماً مجرمین»
239) فتح، 4 و 7 [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مريم محراب بگي - تفسیر نمونه
بلاهاى پى درپى و رنگارنگ
در این آیات، اشاره به مرحله دیگرى از درسهاى بیدار کننده اى که خدا به قوم فرعون داد، شده است هنگامى که مرحله اول یعنى خشکسالى و زیان هاى مالى در آنها، اثر بیدار کننده نگذاشت، نوبت مرحله دوم که مجازات هاى سخت تر و شدیدتر بود فرا رسید، و خداوند آنها را به بلاهاى پی درپى و کوبنده که به طور متناوب نازل مى شد، گرفتار ساخت، اما متاسفانه باز هم بیدار نشدند!
آیه 132 به عنوان مقدمه اى براى نزول این بلاها مى گوید: آنها همچنان در انکار دعوت موسى (علیه السلام )، مقاومت به خرج دادند، و ((گفتند هر گاه آیتى براى ما بیاورى که بخواهى ما را با آن سحر کنى، ما به تو ایمان نخواهیم آورد)) (و قالوا مهما تاتنا به من آیة لتسحرنا بها فما نحن لک بمؤ منین )
تعبیر به آیه ، شاید به عنوان تمسخر بوده ، زیرا موسى (علیه السلام )، معجزات خود را به عنوان آیات و نشانه هاى خدا معرفى مى نمود، ولى آنها به عنوان سحر، آن را تفسیر مى کردند.
لحن آیات و قرائن چنین نشان مى دهد که دستگاه تبلیغاتى فرعون که مسلما با تناسب آن زمان، مجهزترین دستگاه تبلیغاتى بود، و نظام حاکم مصر، کاملا از آن بهره بردارى مى کرد، در همه جا بسیج شده بود، که تهمت سحر را به عنوان یک شعار عمومى بر ضد موسى (علیه السلام ) پخش کند، زیرا هیچ وصله اى مناسبتر از آن براى معجزات موسى (علیه السلام ) نیافته بودند، تا بدین وسیله جلو نفوذ او را در قلوب مردم بگیرند.
ولى از آنجا که خداوند بدون اتمام حجت کافى، هیچ جمعیتى را کیفر نمى دهد در آیه بعد مى فرماید که ما چندین بلا بر آنها نازل کردیم شاید بیدار شوند.
نخست طوفان را بر آنها فرستادیم (فارسلنا علیهم الطوفان )
((طوفان )) از ماده ((طوف )) (بر وزن خوف ) به معنى موجود گردنده و طواف کننده است ، سپس به هر حادثهاى که انسان را احاطه کند، طوفان گفته شده ، ولى در لغت عرب ، بیشتر به سیلابها و امواج گردنده و کوبندهاى گفته مى شود که خانه ها را ویران مى کند و درختان را از ریشه برمى کند (اگر چه در زبان فارسى امروز، طوفان بیشتر به بادهاى شدید و کوبنده اطلاق مى گردد)
سپس ملخ را بر زراعتها و درختان آنها، مسلط ساخت (و الجراد)
در روایات وارد شده است آنچنان ملخ به جان درختان و زراعتها افتاد که همه را از شاخ و برگ خالى کرد، حتى بدن آنها را نیز آزار مى داد آنچنان که داد و فریاد آنها بلند شده بود.
هر بار که بلائى فرا مى رسید، دست به دامن موسى (علیه السلام ) مى زدند، تا از خدا بخواهد رفع بلا کند، بعد از طوفان و ملخ ‌خوارگى نیز همین تقاضا را کردند، و موسى (علیه السلام ) پذیرفت و بلا برطرف شد، ولى باز دست از لجاجت خویش برنداشتند .
بار سوم ((قمل )) را بر آنها مسلط ساخت (و القمل ). در اینکه منظور از قمل چیست؟ میان مفسران گفتگو است ، ولى ظاهر این است که یک نوع آفت نباتى بوده که به غلات آنها افتاد، و همه را فاسد کرد.
هنگامى که امواج این بلا فرو نشست و باز ایمان نیاوردند، بار دیگر خداوند، نسل قورباغه را آنچنان افزایش داد که به صورت یک بلا زندگى آنها را فرا گرفت (و الضفادع ) همه جا قورباغه هاى بزرگ و کوچک حتى در خانه ها و اطاقها و سفره ها و ظروف غذا مزاحم آنان بودند، آنچنان که دنیا بر آنان تنگ شد ولى باز در برابر حق زانو نزدند و تسلیم نشدند.
در این هنگام خداوند خون را بر آنها مسلط ساخت (و الدم ) بعضى گفته اند بیمارى رعاف (خون دماغ شدن ) به صورت یک بیمارى عمومى درآمد و همگى گرفتار آن شدند، ولى بیشتر روات و مفسران گفته اند رودخانه عظیم نیل به رنگ خون درآمد، آنچنان که براى هیچ مصرفى قابل استفاده نبود!
و در پایان مى فرماید: ((این آیات و معجزات آشکار و نشانه هاى حقانیت موسى را به آنها نشان دادیم ، اما آنها در برابر آن تکبر ورزیدند و از قبول حق سرباز زدند و جمعیت مجرم و گنه کارى بودند)) (آیات مفصلات فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین )
در بعضى از روایات مى خوانیم که هر کدام از این بلاها، در یکسال واقع مى شد یعنى یکسال طوفان و سیلاب ، سال دیگر ملخ ‌خوارگى ، و سال بعد آفات نباتى و همچنین ، ولى در بعضى دیگر از روایات مى خوانیم که میان هر یک از اینها با دیگرى یک ماه بیشتر فاصله نبود، ولى در هر حال شک نیست که در فواصل مختلف و جدا از یکدیگر (چنانکه قرآن مى گوید مفصلات ) صورت گرفت ، تا مهلت کافى براى تفکر و تنبه و بیدارى داشته باشند.
قابل توجه اینکه در روایات مى خوانیم که این بلاها تنها دامان فرعونیان را مى گرفت و بنى اسرائیل از آن برکنار بودند، شک نیست که این یک نوع اعجاز بوده ، اما قسمتى از آن را مى توان با توجه به نکته زیر توجیه علمى نمود، زیرا مى دانیم در کشورى با مشخصات مصر، بهترین نقطه زیبا و مورد توجه همان دو طرف شط عظیم نیل بوده است که در اختیار فرعونیان و قبطیها قرار داشت ، قصرهاى زیبا و خانههاى مجلل و باغهاى خرم و مزارع آباد را در همین منطقه مى ساختند و طبعا به بنى اسرائیل که بردگان آنها بودند از زمینهاى دور افتاده و بیابانها و نقاط کم آب، سهمى مى رسید.
طبیعى است هنگامى که طوفان و سیلاب برخاست ، از همه نزدیکتر به کام خطر دو طرف شط عظیم نیل بوده و همچنین قورباغه ها از شط برخاستند و اثر خونابه شدن شط قبل از همه در خانه هاى فرعونیان نمایان شد، و اما ملخ و آفات نباتى نیز در درجه اول متوجه نقاط سرسبزتر و پربرکتتر مى شود.
آنچه در آیات فوق گفته شد، در تورات کنونى ، نیز آمده است ، ولى تفاوتهاى قابل ملاحظه اى با محتویات قرآن دارد (به سفر خروج فصل هفتم تا دهم تورات مراجعه کنید). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » مجمع البیان
فَاَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ‏
پس ما نیز به کیفر کردارشان طوفان را بر آنان فرستادیم.
در مورد مفهوم «طوفان» دیدگاه‏ها متفاوت است:
1 - به باور «ابن عباس» منظور از آن، سیلاب ویرانگرى است که خانه‏ها را ویران مى‏سازد.
2 - امّا به باور «مجاهد» و «عطا» منظور مرگ ناگهانى و همگانى است.
3 - از دیدگاه «وهب» منظور از طوفان به لغت و فرهنگ مردم یمن، طاعونى است که شب هنگام بر فرعونیان فرود آمد و انسان و حیوانى از آنان نجات نیافت.
4 - وازدیدگاه «ابوقلاّبه»، آبله مى‏باشد، و فرعونیان نخستین قومى بودند که گرفتار این بیمارى مرگبار شدند، و این بلا پس از آن بر روى زمین ماند.
5 - و «ابو ظبیان» از «ابن عباس» آورده است که: منظور عذابى است که به فرمان خدا آنان را به محاصره درآورد و نابود ساخت؛ درست همان‏گونه که در آیه دیگرى در مورد چنین بلاهایى مى‏فرماید: فَطافَ عَلَیْها طآئِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نآئِمُونَ(20)
پس در حالى که آنان غنوده بودند، بلایى از سوى پروردگارت بر آن بوستان به گردش درآمد و آن را نابود ساخت.
وَالْجَرادَ
این واژه به مفهوم ملخ مى‏باشد و منظور این است که پس از بلاى طوفان، بر آنان ملخ را فرستادیم.
وَالْقُمَّل‏
در مورد این واژه نیز بحث است:
1 - به باور گروهى، از جمله «ابن عباس»، «مجاهد»، «کلبى» و«قتاده» منظور ملخ‏هاى کوچکى است که پر و بال ندارند؛ و منظور از «جراد» ملخ‏هاى بال‏دار است.
2 - امّا به باور «عکرمه» منظور بچه ملخ ماده مى‏باشد.
3 - از دیدگاه برخى منظور حشره‏اى است که به آن کیک مى‏گویند.
4 - امّا از دیدگاه گروهى از جمله «سعید بن جبیر» این واژه به مفهوم حشرات سیاه رنگ و ریزى است که براى زندگى انسان‏ها خطر ناکند.
5 - و پاره‏اى نیز آن را به مفهوم کرم گیاه خوارى گرفته‏اند که از ساقه گیاه و گندم بیرون مى‏آید.
وَالضَّفادِعَ وَالدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ‏
«مجاهد» مى‏گوید: منظور این است که فرستاده شدن طوفان، ملخ، کرم گیاه‏خوار، قورباغه و خون، هر کدام به تنهایى معجزه آشکار و دلیل روشنى بودند که موسى از خدا خواست و خدا نیز براى کیفر آنان و بیدار و هشیار ساختنشان همه را پدید آورد و نشان داد. امّا برخى بر آنند که منظور از واژه «مفصلات» این است که این دلایل و معجزه‏ها هر کدام از یکدیگر جدا و به تنهایى دلیل روشنى بودند که ارائه شد.
فَاسْتَکْبَرُوا وَکانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ‏
و آنان از پذیرش حق و ایمان آوردن به خدا و پیامبرش سرباز زدند و تکبر ورزیدند و مردمى بیدادگر و گناهکار بودند.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.