از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(وما کان صلاتهم عند البیت الا مکاء و تصدیه فذوقوا العذاب بماکنتم تکفرون ):(نماز خواندن آنان نزد خانه خدا جز بصورت سوت و کف زدن نیست ، پس بچشید عذاب را بخاطر آن کفری که می ورزیدید)،(مکا)یعنی صفیرو سوت و (تصدیه ) به معنای کف زدن است . می فرماید:این مشرکانی که خانه خدا را صد نموده اند ،نماز خواندنشان و دعاکردنشان نزد خانه خدا جز بصورت بازیچه ای از سوت کشیدن و کف زدن نیست ، پس حال که چنین است ، باید عذاب را به کیفر کفری که می ورزیدند،بچشند، اما در عبارت آخر از (غیبت )به (خطاب )التفات شده و فرموده :(بچشیدعذاب را...) به جهت آنست که تشدید امر را برساند. این آیه دلالت می کند که هروقت خانه کعبه به جهت جلوگیری اشخاصی متروک بماند، مؤاخذه و عذاب الهی را در پی خواهد داشت . حضرت علی (ع ) در یکی از وصایای خود می فرمایند:(الله الله فی بیت ربکم فانه ان ترک لم تنظروا)،(خدا را، خدا را در باره خانه خدایتان کوتاهی نکنید،که اگرمتروک بماند، مهلت داده نمی شوید). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
اینها عاملی برای امان ندارند حالا اگر گفته بشود که آنها یک اطاعتی داشتند یک عبادتی داشتند یک نیایشی داشتند و این نیایش در کنار حرم می‌تواند دافع عذاب باشد آن را پاسخ می‌دهند به عنوان جواب سؤال مقدر که ﴿وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً﴾ این هم یک بدعتی بود که گذاشتند همانطوری که در جاهلیت چیزهایی را تحریم کرده بودند نظیر وسیله و حام و امثال ذلک عبادتهایی هم بدعتی داشتند عبادتی که در کنار کعبه می‌کردند همین سوت کشیدن و کف زدن بود پس اگر کسی بگوید اینها اهل عبادت بودند و دعا و نیایش اینها می‌تواند عامل رفع عذاب باشد و سبب امان آنها از عذاب باشد آن را قرآن پاسخ می‌دهد که اینها نمازی نداشتند صلات در اینجا به معنی دعاست و اگر تأویل به صلات شده است یا دعا شده است به قرینه مشاکله است یعنی عبادت‌های آنها به گمان آنها که این را عبادت تلقی می‌کردند جز کف زدن و سوت کشیدن چیز دیگری نبود
ظاهر قرآن این است که نماز آنها به این صورت است ﴿وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً﴾ مکاء یعنی سوت کشیدن سفیر و تصدیه هم یعنی کف زدن آن طوری که در اقرب الموارد آمده است مکاء بر وزن زنار یک طائر سفید رنگی بود در حجاز که او زیاد با این سبک می‌خواند صدا داشت چون او اهل مکاء و سفیر و سوت کشیدن بود نام آن را مکاء بر وزن زنار گذاشت که طائر ابیض بالحجاز لکن برخی از مفسران این را مَکاء ثبت کردند که این مناسب‌تر است که بر وزن فَعال باشد نه فُعال ولی در اغلب موارد دارد مکاء فی الزنار طائر العدله بالحجاز لها سفیر و این که برخی از مفسران گفتند مکاء به فتح یعنی سور و صوت و مرغ حجازی را هم مکاء می‌گفتند این به ذهن نزدیک‌تر می‌رسد فرمود ﴿وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً﴾ این تصدیه را گفتند یا از همان صداست صدا عکس العمل نداست که انسان وقتی به صحرا رفت به دامن کوه رفت یا زیر گنبدی قرار گرفت یک ندایی داد صدایی را که برمی‌گردد این را می‌گویند صدا آن صوتی که برمی‌گردد آن را می‌گویند صدا آن صوتی که خود گوینده ایجاد می‌کند آن را می‌گویند ندا صدا برگشت نداست این تصدیه یا مصدر باب تفعیل صداست یا مغلوب شده از تصوده است که اصل‌اش صده بود ﴿یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ﴾ و باب تفعیل که رفت شده تصدیه تصدله بعد منقلب شد شده تصدیه به هر تقدیر عبادت آنها جز این چیز دیگری نبود ﴿إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً﴾ ظاهراً این تصدیه همان کف زدن باشد.
وجه دیگری که در شأن نزول این کلمه گفتند این بود که وقتی وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مادامی که در مکه تشریف داشتند طرزی نماز می‌خواندند که هم به طرف کعبه روی کرده باشد هم به طرف بیت المقدس یعنی سبکی می‌ایستادند که هم کعبه قبله ایشان قرار بگیرد قدس بین کعبه و قدس نبود که رو به کعبه باشد پشت به قدس چون بعضی از جاهایی درون مسجد الحرام آدم می‌تواند طرزی بایستد که رو به کعبه باشد پشت به قدس اما بخش شمالی که بایستد کعبه بین پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و بین قدس فاصله بود که حضرت به هر دو قبله متوجه می‌شدند و نماز می‌خواندند به هر تقدیر حضرت که مشغول نماز بودند گروهی از قبیله خاص یکی طرف راست یکی طرف چپ یکی سوت می‌کشید یکی کف می‌زد که مزاحم نماز حضرت باشد که کارشان بود آن هم در شأن نزول این نقل می‌شود لکن آیه مناسب با این تفسیر اول است چون دارد ﴿وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً﴾ اگر بفرماید کار آنها این بود این می‌تواند جامع هر دو باشد اما چون از آن کار به عنوان عبادت یاد کرده است معلوم می‌شود همان وجه اول اولی است نه وجه دوم در جریان عند البیت هم گفته شد به اینکه برخی از همان آن حجازی‌ها نشان دادند گفتند که کاری که اعراب در زمان نزول آن آیه انجام می‌دادند کنار همان کوه ابوقبیس بود آن گاه اگر چنانچه آن قضیه و آن تاریخ درست باشد منظور از این عند البیت آن عند حقیقی نیست آن عند تقریبی است برای اینکه کوه ابوقبیس اشراف دارد الآن گرچه همه برداشته شد اشراف داشت بر کعبه و اگر نزدیک ابوقبیس بود دامنه ابوقبیس بود عند البیت گفتن‌اش دیگر روی قضیه اشراف است ولی ظاهرش این است که همان نزدیک بیت بود اینها این کار را می‌کردند و با آن شأن نزولی که نقل کردند که اینها طوافشان عاریاً بود و دور کعبه طواف می‌کردند و خدا را عبادت می‌کردند با سوت کشیدن و با کف زدن این سازگارتر است ﴿وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً﴾ خب.
بعد از اینکه فرمود مقتضیات عذاب حاصل است شرایط عذاب حاصل است مانعی برای عذاب نیست آنگاه فرمود ﴿فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ﴾ که در جریان جنگ بدر و احد و مانند آن که از اینها کشتند و اسیر گرفتند قابل تشویق است ﴿فَذُوقُوا الْعَذابَ﴾ در اثر کفری که می‌ورزیدید ارتباطتان از پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قطع شد ارتباطتان از استغفار قطع شد شما به تعبیر قرآن نائی بودند هم ناهی قرآن درباره بعضی از تبهکاران دارد که نه خودشان به عبادت تن درمی‌دهند نه اجازه می‌دهند بندگان خدا خدا را درست عبادت کنند ﴿وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ عَنْهُ﴾ اینها هم نائی‌اند هم ناهی نائی یعنی زور ناهی هم یعنی بازدارنده اینکه می‌گویند حج تمتع مال نائی است یعنی مال کسی که دور باشد از حرم.
این جمله خبریه نیست که به داعیه انشاء القا شده باشد که بخواهد جعل تولیت کند ظاهرش خبر هست منتها مستلزم انشاء خواهد بود منافات ندارد که مستلزم انشاء هم باشد اولیای حرم جز مردان باتقوا کسی نیست منتها روی آن ملاکی که هست می‌شود از مسجد الحرام به سایر مساجد تعدی کرد اصولاً بنایی که اسس علی التقوا هیئت امنای او متولیان او هم باید مردان باتقوا باشند اگر کسی جزء متقیان نبود صلاحیت آن را ندارد که از اعضای هیئت امنای مراکز مذهبی باشد این را می‌شود از آیه فهمید خب ﴿فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ﴾ بعد از اینکه صغرا و کبرا را همه چیز را فرمود آن وقت نتیجه گیری کرد.
مطلب دیگر آن است که اینکه فرمود شما باید عذاب ببینید برای اینکه حرمت حرم را رعایت نکردید نه خودتان کعبه را مطاف صحیح دانستید و قبله درست و نه گذاشتید کسانی که کعبه را مطاف صحیح و قبله می‌دانند در کنارش عبادت کنند قهراً کعبه مهجور شده است وقتی کعبه مهجور بشود عذاب الهی می‌آید بعد این منطبق می‌شود با آنچه که وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) در آن وصیت معروفشان دارند که «الله الله فی بیت ربکم» خدا را رعایت کنید در گرامیداشت خانه او یعنی کعبه «ان ترک لم تنظروا» اگر بیت الله ترک بشود از مصاف بودن بیفتد از قبله بودن بیفتد حرمت خاص خودش را از دست بدهد خدا به شما مهلت نخواهد داد دیگر انظار و امهالی برای شما نیست شما منظر و مهلت داده نخواهید بود «ان ترک لم تنظروا» یعنی اگر بیت خدا ترک بشود از مصاف بودن و قبله بودن خدا به شما مهلت نمی‌دهد عذاب زودرس به حیاتتان خاتمه خواهد داد این تأیید می‌کند آنچه را که از بیان نورانی حضرت امیر آمده است بلکه آن بیان را می‌شود گفت از این کریمه استنباط شده است
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر عاملی
«وَ مٰا کٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ اَلْبَیْتِ إِلاّٰ مُکٰاءً وَ تَصْدِیَةً » تا آخر آیه 35 طبرى: طلحه بن عمرو گفت: مکاء سوت زدن است که به وسیله ى انگشتان و دهان انجام مى دادند سعید بن جبیر جانبى از کوه ابو قبیس به ما نشان داد که کافران این عمل را در آنجا انجام مى داده اند

ابو الفتوح نوشته است: مجاهد گفت: جماعتى از بنى عبد الدّار، چون رسول طواف کردى، ایشان بر طریق استهزاء از پس او مى رفتندى و به دهن صفیر مى زدندى و دست مى زدندى مقاتل گفت: چون رسول در مسجد الحرام نماز کردى دو کموک بیامدندى بر راست او بایستادندى و دو بر چپش و صفیر مى زدندى و دست مى زدندى تا او را به غلط افکنند خداى تعالى ایشان را به بدر گرفتار کرد سدّى گفت: مکاء صفیرى باشد بر لحن مرغى سفید که به حجاز باشد آن را مکا گویند، و به فارسى آن را شبان فریب مى گویند و «تصدیة» عبد اللّه عبّاس گفت: دست بر دست زدن باشد سعید جبیر و ابن زید و ابن اسحاق گفتند: «تصدیه» «صدّ» ایشان بود و منعشان مؤمنان را از خانه ى خدا ابو علىّ گفت: «مکاء و تصدیه» ایشان را به جاى دعا و تنبیه یکدیگر بودى یعنى ایشان به جاى نماز آن کردندى و براى آن فعل ایشان را نماز خواند که به نزد ایشان نماز بودى

مجمع: از عاصم نقل شده است که «صلاتهم» با نصب و «مکاء و تصدیة» با رفع قرائت کرده است، و دیگر قاریها با رفع «صلاة و نصب مکاء و تصدیة» خواندند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ مٰا کٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ اَلْبَیْتِ إِلاّٰ مُکٰاءً وَ تَصْدِیَةً در این آیه در مقام بیان حال و عمل مشرکین برآمده که گمان مکن که اعمال آنان ازروى خلوص است اگر بینى که نزد کعبه نماز مى خوانند بدان که عمل آنها نیست جز(مکاء)یعنى صفیر زدن و(تصدیة)یعنى دست بر دست کوبیدن(مکاء)مأخوذ از(مکا یمکو)است بمعنى صفر یصفر،و(تصدیة) مأخوذ از تصفیق بمعنى دست بر هم زدن است

بقولى عادت بعضى از کفار این بوده که مردان و زنان برهنه طواف مى کردند و صفیر مى زدند و دست بر هم مى کوفتند،و بقول دیگر وقتى که حضرت رسول[ص] نماز مى خواند عبد الدار براى اینکه حضرت غلط بخواند چنین مى کرد[منهج] فَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ بِمٰا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ چون عمل مشرکین و کفار چنین بوده مستحق عذاب گردیدند و به آنها گفته شد به پاداش کفر و عملتان عذاب را بچشید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
عجیبتر اینکه آنها مدعى بودند که نماز و عبادتى دارند و به کارهاى احمقانه خود،نعره زدن ها و کف زدنهاى در اطراف خانه خدا،نام نماز مى گذاشتند، لذا قرآن اضافه مى کند: نماز آنها در کنار خانه خدا کعبه چیزى جز صوت کشیدن و کف زدن نبود ( وَ مٰا کٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ اَلْبَیْتِ إِلاّٰ مُکٰاءً وَ تَصْدِیَةً ) در تاریخ مى خوانیم که گروهى از اعراب در زمان جاهلیت به هنگام طواف خانه کعبه لخت مادرزاد مى شدند،و صوت مى کشیدند و کف مى زدند و نام آن را عبادت مى گذاشتند،و نیز نقل شده هنگامى که پیامبر در کنار حجر الاسود رو به سوى شمال مى ایستاد(که هم مقابل کعبه باشد و هم بیت المقدس!)و مشغول نماز مى شد دو نفر از طائفه بنى سهم در طرف راست و چپ آن حضرت مى ایستادند یکى صیحه مى کشید و دیگرى کف مى زد تا نماز پیامبر را مشوش کنند در تعقیب این جمله مى گوید اکنون که همه کارهاى شما حتى نماز و عبادتتان این چنین ابلهانه و زشت و شرم آور است مستحق مجازاتید پس بچشید عذاب الهى را به خاطر این کفرتان ( فَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ بِمٰا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ) هنگامى که انسان صفحات تاریخ عرب جاهلى را و رق مى زند و قسمت هایى را که از آن در قرآن آمده مورد بررسى قرار مى دهد مى بیند با کمال تعجب در عصر ما که به اصطلاح عصر فضا و اتم نیز است کسانى هستند که با تکرار اعمال زمان جاهلیت خود را در صف عبادت کنندگان مى پندارند آیات قرآن و گاهى اشعارى که در مدح پیامبر ص و على ع است با نغمه هاى موسیقى توأم مى کنند و حرکاتى شبیه رقص به سر و گردن و دست هاى خود مى دهند،و نام آن را بزرگداشت این مقدسات مى گذارند،این اعمال گاهى به نام و جد و سماع و زمانى به نام ذکر و حال و گاهى به نامهاى دیگر در خانقاهها و غیر خانقاهها انجام مى گیرد در حالى که اسلام از همه این کارها بیزار است و این اعمال نمونه دیگرى از اعمال جاهلى است در اینجا یک سؤال باقى مى ماند و آن اینکه در آیه سوم مورد بحث نفى مجازات و عذاب از آنها(البته با دو شرط )شده است ولى در آیه چهارم اثبات عذاب گردیده،آیا این دو با هم تضاد ندارند؟ پاسخ این است که آیه اول اشاره به مجازات هاى دنیوى است،و آیه دوم ممکن است اشاره به مجازات هاى جهان دیگر باشد و یا اشاره به این باشد که این گروه استحقاق مجازات در همین دنیا دارند و زمینه آن براى آنها فراهم است و اگر پیامبر از میان برود و توبه نکنند دامان آنها را خواهد گرفت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
نکته ها:
«مُکٰاءً» ، به معناى سوت زدن و «تَصْدِیَةً » ، به معناى دست زدن است
سوت کشیدن آنان شاید به خاطر اعلام حضورشان نسبت به بت هایى بوده که در کعبه قرار داشته است
مفسّران از مصادیق روشن عذاب در جمله ى «فَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ » را شکست مشرکان در جنگ بدر مى دانند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ مٰا کٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ اَلْبَیْتِ إِلاّٰ مُکٰاءً وَ تَصْدِیَةً مکاء: سوت زدن تصدیه: دست زدن گویى در اینجا کسى مى پرسد: قریش در مسجد الحرام نماز مى خواندند، پس چگونه استحقاق عذاب پیدا کردند؟ خداوند جواب داده است که نماز آنها هرج ومرج بود؛ نه خشوعى در آن وجود داشت و نه خضوعى؛ زیرا این نماز عبارت بود از: سوت کشیدن و دست زدن فَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ ؛ پس بچشید عذابى را که در روز بدر به سراغ شما آمد و عذاب آخرت سخت تر است بِمٰا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ [این عذاب به سبب کفران شماست] و اگر اسلام مى آورید از عذاب دنیا و آخرت سالم مى ماندید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
کفّار مکّه بجاى نماز صفیر مى کشیدند و دست مى زدند چون گفته شده است عادتشان این بود که طواف مى نمودند برهنه دور خانه کعبه و انگشتها را داخل در یکدیگر مى کردند و صفیر مى کشیدند و دست مى زدند و این کار را وقتى مى کردند که پیغمبر (ص) مشغول قرائت در نماز بود براى آنکه حواس پیغمبر (ص) را پرت کنند و شاید باین جهت از داخل نمودن انگشتان در یکدیگر نهى شده است و معنى مکاء و تصدیه را به نحوى که بیان شد در معانى و عیاشى ره از حضرت صادق (ع) و در عیون از حضرت رضا (ع) نقل نموده است و در مجمع روایت نموده که پیغمبر (ص) وقتى در مسجد الحرام مشغول به نماز مى شد دو نفر از بنى عبد الدّار در دست راست او مى ایستادند و صفیر مى زدند و دو نفر در دست چپ او و کف مى زدند و حواس پیغمبر (ص) را پرت مى کردند و تمام آنها در جنگ بدر کشته شدند پس عذاب دنیاشان قتل و اسارت بود و عذاب آخرتشان آتش جهنم براى کفرشان بخدا و پیغمبر او و بنظر حقیر ظاهر آیه آنست که کیفیت نمازشان این بوده و منافات ندارد با آنکه براى آزار پیغمبر (ص) هم به جامى آوردند خدا مى فرماید نماز آنها اثرى نداشت و چیزى نبود مگر دو صوت لهوى پس مبعّد از حق بود نه مقرّب به او [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.