وَالْفَجْرِ (١)وَلَیَالٍ عَشْرٍ (٢)وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ (٣)وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ (۴)هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ (۵)
پنج سوگند در چهار آیه ولی از جواب قسم خبری نیست به جای جواب سوگند، آیهای آمده و این سوگند ها را جمع بندی کرده است:
سوگند اول : وَالْفَجْرِ (١)و فجر یعنی سپیده دم. که علت این که فجر گفته میشود
به خاطر این است که تاریکی را می شکافد.
سوگند دوم : وَلَیَالٍ عَشْرٍ (٢):شبهای ده گانه
سوگند سوم و چهارم : وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ (٣)
«الشفع» : زوج «وتر»: فرد
سوگند پنجم: وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ (۴): شب هنگامی که سپری میشود .
هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ (۵)آیا در اینها قسمی برای صاحبان عقل وجود دارد؟ یعنی تأکید برای صاحبان خرد وجود دارد؟ «هل فی ذلک» استفهام حقیقی نیست، استفهام تقریری و تثبیتی است. یعنی اگر کسی صاحب خرد باشد در این سوگندها برای او تأکید کافی وجود دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
به سپیده صبح شما سوگند!
در آغاز این سوره به پنج سوگند بیدارگر اشاره شده : نخست مىفرماید : قسم به فجر و شکافتن پرده سیاه شب ( و الفجر).
و قسم به شبهاى دهگانه ( و لیال عشر).
فجر در اصل به معنى شکافتن وسیع است ، و از آنجا که نور صبح تاریکى شب را مىشکافد از آن تعبیر به فجر شده است ، و مىدانیم فجر بر دو گونه است کاذب و صادق .
فجر کاذب همان سپیدى طولانى است که در آسمان ظاهر مىشود و آن را تشبیه به دم روباه مىکنند که نقطه باریک آن در طرف افق است و قاعده مخروط آن در وسط آسمان.
فجر صادق از همان ابتدا در افق گسترش پیدا مىکند ، صفا و نورانیت و شفافیت خاصى دارد ، مانند یک نهر آب زلال افق مشرق را فرا مىگیرد ، و بعد در تمام آسمان گسترده مىشود.
فجر صادق اعلام پایان شب ، و آغاز روز است ، در این موقع روزهداران باید امساک کنند ، و وقت نماز صبح وارد مىشود.
بعضى فجر را در این آیه به معنى مطلق آن یعنى سپیده صبح تفسیر کردهاند که مسلما یکى از نشانههاى عظمت خداوند است ، نقطه عطفى است در زندگى انسانها و تمام موجودات زمینى ، و آغاز حاکمیت نور و پایان گرفتن ظلمت است ، آغاز جنبش و حرکت موجودات زنده ، و پایان یافتن خواب و سکوت است ، و به خاطر این حیات خداوند به آن سوگند یاد کرده.
ولى بعضى آن را به معنى فجر آغاز محرم که آغاز سال جدید است تفسیر کردهاند.
و بعضى به فجر روز عید قربان که مراسم مهم حج در آن انجام مىگیرد ، و متصل به شبهاى دهگانه است.
و بالاخره بعضى به صبحگاهانماه مبارک رمضان و یا فجر صبح جمعه.
ولى آیه مفهوم وسیعى دارد که همه اینها را شامل مىشود ، هر چند بعضى از مصداقهاى آن از بعضى دیگر روشنتر و پراهمیتتر است.
بعضى معنى آیه را از این هم گستردهتر دانستهاند ، و گفتهاند منظور از فجر هر روشنائى است که در دل تاریکى مىدرخشد.
بنابر این درخشیدن اسلام و نور پاک محمدى (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) در تاریکى عصر جاهلیت یکى از مصادیق فجر است ، و همچنین درخشیدن سپیده صبح قیام مهدى (علیهالسلام) به هنگام فرو رفتن جهان در تاریکى و ظلمت ظلم و ستم ، مصداق دیگرى از آن محسوب مىشود ( همانگونه که در بعضى از روایات به آن اشاره شده است ) .
و قیام عاشوراى حسینى در آن دشت خونین کربلا ، و شکافتن پردههاى تاریک ظلم بنى امیه ، و نشان دادن چهره واقعى آن دیوصفتان مصداق دیگر بود.
و همچنین تمام انقلابهاى راستینى که بر ضد کفر و جهل و ظلم و ستم در تاریخ گذشته و امروز انجام مىگیرد.
و حتى نخستین جرقههاى بیدارى که در دلهاى تاریک گنهکاران ظاهر مىشود و آنها را به توبه دعوت مىکند فجر است.
ولى البته این یک توسعه در مفهوم آیه است در حالى که ظاهر آیه همان
[ نظرات / امتیازها ]