از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  شناخت منافقان -نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
در اینکه عتاب و سرزنش فوق که توأم با اعلام عفو پروردگار است دلیل بر آن است که اجازه پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) کار خلافى بوده ، یا تنها ترک اولى بوده ، و یا هیچکدام ، در میان مفسران گفتگو است .

بعضى آنچنان تند رفته‏اند ، و حتى جسورانه و بى ادبانه نسبت به مقام مقدس پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) گفته‏اند که آیه فوق را دلیل بر امکان صدور گناه و معصیت از او دانسته‏اند ، و لا اقل ادبى را که خداوند بزرگ در این تعبیر نسبت به پیامبرش رعایت کرده که نخست سخن از عفو مى‏گوید و بد مؤاخذه مى‏کند رعایت نکرده‏اند و به گمراهى عجیبى افتاده‏اند .

انصاف این است که در این آیه هیچگونه دلیلى بر صدور گناهى از پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) وجود ندارد ، حتى در ظاهر آیه ، زیرا همه قرائن نشان مى‏دهد چه پیامبر

تفسیر نمونه ج : 7ص :429

(صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به آنها اجازه مى‏داد و چه اجازه نمى‏داد این گروه منافق در میدان تبوک شرکت نمى‏جستند ، و به فرض که شرکت مى‏کردند نه تنها گرهى از کار مسلمانان نمى‏گشودند بلکه مشکلى بر مشکلات مى‏افزودند ، چنانکه در چند آیه بعد مى‏خوانیم : لو خرجوا فیکم ما زادوکم الا خبالا : اگر آنها با شما حرکت مى‏کردند جز شر و فساد و سعایت و سخن‏چینى و ایجاد نفاق کار دیگرى انجام نمى‏دادند ! بنابر این هیچگونه مصلحتى از مسلمانان با اذن پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) فوت نشد ، تنها چیزى که در این میان وجود داشت این بود که اگر پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به آنها اجازه نمى‏داد مشت آنها زودتر باز مى‏شد و مردم به ماهیتشان زودتر آشنا مى‏شدند ولى این موضوع چنان نبود که از دست رفتن آن موجب ارتکاب گناهى باشد ، شاید فقط بتوان نام ترک اولى بر آن گذارد به این معنى که اذن دادن پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) در آن شرائط و در برابر سوگندها و اصرارهاى منافقین هر چند کار بدى نبود اما ترک اذن از آنهم بهتر بود تا این گروه زودتر شناخته شوند .

این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که : عتاب و خطاب مزبور جنبه کنائى داشته و حتى ترک اولى نیز در کار نباشد ، بلکه منظور بیان روح منافقگرى منافقان با یک بیان لطیف و کنایه آمیز بوده است .

این موضوع را با ذکر مثالى مى‏توان روشن ساخت فرض کنید ستمگرى مى‏خواهد به صورت فرزند شما سیلى بزند ، یکى از دوستانتان دست او را مى‏گیرد شما نه تنها از این کار ناراحت نمى‏شوید بلکه خوشحال نیز خواهید شد ، اما براى اثبات زشتى باطن طرف به صورت عتاب آمیز به دوستتان مى‏گوئید : چرا نگذاشتى سیلى بزند تا همه مردم این سنگدل منافق را بشناسند ؟ ! و هدفتان از این بیان تنها اثبات سنگدلى و نفاق اوست که در لباس عتاب و سرزنش دوست مدافع ظاهر شده است .


تفسیر نمونه ج : 7ص :430

مطلب دیگرى که در تفسیر آیه باقى مى‏ماند این است که مگر پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) منافقان را نمى‏شناخت که خداوند مى‏گوید : مى‏خواستى به آنها اذن ندهى تا وضع آنها بر تو روشن گردد .

پاسخ این سؤال این است که اولا پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) از طریق علم عادى به وضع این گروه آشنائى نداشت و علم غیب براى قضاوت در باره موضوعات کافى نیست ، بلکه باید از طریق مدارک عادى وضع آنها روشن گردد ، و ثانیا هدف تنها این نبوده که پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) بداند بلکه ممکن است هدف این بوده که همه مسلمانان آگاه شوند ، هر چند روى سخن به پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) است .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : بهانه جویی گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  دو تفسییر از رخصت دادن پیامبر به منافقان - عبدالله عبداللهي
1 از این آیه استفاده مى شود که گروهى از منافقان نزد پیامبر صلى الله علیه و آله مى آمدند و عذر و بهانه مى آوردند، تا رخصت بگیرند و در جنگ تبوک شرکت نکنند و پیامبر به آنان رخصت داد؛ آنان با شرکت خود در نبرد نه تنها کمکى به مسلمانان نمى کردند، بلکه با سخن چینى و فساد و ایجاد نفاق بر مشکلات آنان مى افزودند

2 در مورد این آیه دو تفسیر وجود دارد:

نخست آن که پیامبر صلى الله علیه و آله با رخصت دادن به منافقان شاید مرتکب «ترک اَولىٰ » شده باشد؛ زیرا اگر به آنان اجازه نمى داد در مدینه بمانند، ماهیت منافقانه آن ها زودتر روشن مى شد؛ ازاین رو، پیامبر صلى الله علیه و آله گناهى مرتکب نشد، ولى رخصت ندادن به آن ها بهتر بود و به همین دلیل، لحن آیه سرزنش آمیز است

دومین تفسیر احتمالى آیه این است که عتاب و خطاب آیه ى فوق کنایى بوده و روح نفاق منافقان را بیان کرده است؛ همان گونه که اگر ستمگرى بخواهد فرزند شما را بزند و دوست شما دست او را بگیرد، شما به کنایه مى گویید: چرا نگذاشتى بزند تا همگان این ستمگر را بشناسند

3 مقصود از شناسایى منافقان در آیه ى فوق آن است که پیامبر صلى الله علیه و آله از راه علم عادى و با مدارک روشن آنها را بشناسد، آن گونه که مسلمانان نیز از نفاق آنان آگاه شوند [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر قرآن مهر ج 8 ، ص 209 قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : عبدالله عبداللهی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.