ـ عذرخواهى منافقان صدر اسلام از عملکرد ناشایست خود، پس از افشاى اسرار خائنانه شان
لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم
2 ـ پذیرفته نشدن عذر منافقان استهزاکننده به اسلام و پیامبر(ص)
کنتم تستهزءون. لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم
3 ـ برملا شدن کفر منافقان صدر اسلام، در پى توطئه آنان علیه اسلام و پیامبر(ص)
لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم
4 ـ منافقان صدر اسلام، گروهى بودند که در آغاز به اسلام ایمان آوردند ولى بعداً به کفر گرویده و مرتد شدند.
لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم
5 ـ کفر منافقان، پس از ایمان ظاهریشان، مانع پذیرفته شدن عذر آنان است.
لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم
6 ـ عذر منافقان، عذر بدتر از گناه و مایه برملا شدن کفر باطنى آنان بود.
إنما کنا نخوض و نلعب ... لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم
7 ـ اعلام امکان بخشیده شدن برخى از منافقان از سوى خداوند و وعده عذاب و کیفر حتمى براى برخى دیگر از آنان
إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة
8 ـ سردمداران جریان نفاق و عاملان اصلى جرم و تبهکارى در جامعه، غیر قابل بخشش و مستحق مجازات
إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
تعلیل عذاب دسته اى از منافقان، به اینکه اینان گروه مجرم و تبهکارند ـ در برابر عفو گروهى دیگر ـ مى تواند گویاى این حقیقت باشد که: سردمداران جریان نفاق و عاملان اصلى جرم، شایسته بخشش نبوده و باید مجازات شوند.
9 ـ غیر قابل بخشش بودن کیفر برخى از منافقان، به دلیل مداومت و استمرار آنان بر انجام جرم و خطا
إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
برداشت فوق با توجّه به این است که «بأنهم ... » تعلیل «نعذب» مى باشد و «هم کانوا مجرمین» افاده استمرار مى کند.
10 ـ اعلام امکان بخشیده شدن برخى از منافقان از سوى خداوند، به دلیل مداومت نداشتن آنان بر ارتکاب جرایم
إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
از اینکه خداوند علت بخشیده نشدن عده اى از منافقان را، استمرار آنان بر جرم بیان کرده، استفاده مى شود که بخشیده شدن گروه دیگر، به دلیل مداومت نداشتن آنان بر ارتکاب جرایم است.
11 ـ استمرار و مداومت بر جرم، مانع پذیرفته شدن توبه و عذرخواهى انسان از درگاه الهى
لا تعتذروا ... نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
12 ـ منافقان، داراى گروههاى متفاوت و مراتب مختلف، در خباثت و ارتکاب جرایم
إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
13 ـ جرایم انسان، منشأ اصلى کیفر و عذاب الهى
نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
14 ـ منافقان توطئه گر، مستحق کیفر و مجازات دنیوى اند و عدم اعمال آن نسبت به برخى از آنان از جانب خداوند، به اقتضاى مصلحت است.*
إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
مراد از عفو و عذاب، مى تواند بخشش و کیفر دنیوى باشد نه اخروى ; در این صورت به حکم عقل، عفو از یک گروه به خاطر مصلحتى صورت گرفته است.
15 ـ افعال الهى، داراى علت و حکمت
نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین
16 ـ مسدود نبودن راه بازگشت به خداوند، براى منافقان
إن نعف عن طائفة
برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «عفو» بخشش گناهان منافقان باشد ـ اعم از بخشش دنیوى و اخروى ـ که در این صورت، آیه با بیان امکان «عفو»، راه را براى بازگشت آنان باز گذارده است.
17 ـ نقش پیامبر(ص) و رهبر جامعه اسلامى در عفو گروهى از منافقان بر اساس مصالح و کیفر گروهى دیگر
إن نعف ... نعذب
با توجّه به اینکه مراد از عفو و عذاب، مى تواند بخشش و کیفر دنیوى باشد، و نیز با الغاى خصوصیت و تعمیم دادن صدور حکم عفو و مجازات به رهبر جامعه اسلامى مطلب فوق را مى توان استفاده کرد.
18 ـ از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: «لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمانکم» روایت شده که فرمود: هؤلاء قوم کانوا مؤمنین صادقین ارتابوا و شکوا و نافقوا بعد ایمانهم ... ;(1)
اینان گروهى از مؤمنان راستینى بودند که دچار شک و تردید گردیده و پس از ایمان گرفتار نفاق شدند ... ».
[ نظرات / امتیازها ]