نه تنها باطل در قرآن راه نمىیابد، بلکه به وسیله قرآن باطلهایى که ممکن است اجانب در بین مسلمانان نشر دهند دفع میشود. پس قرآن خودش از ساحت حق دفاع نموده و بطلان دسائس را روشن مىکند و شبهه آن را از دلهاى زنده مىبرد، همچنانکه از اعیان و عالم خارج از بین مىبرد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : همچنانکه فرمود: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ» (انبیا/18) و «وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ» (انفال/7) و «لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» (انفال/8) و احقاق حق و ابطال باطل معنا ندارد جز به اینکه صفات آن ها را ظاهر و براى همه روشن سازد.
خداى تعالى با همه این دشمنی ها که درباره دینش کردند، کتاب خود را در محفظه الهى خود قرار داد و از دستبرد هوس هاى هوسرانان و دشمنان آن حفظش فرمود به طوریکه هر بار که شیطانى از شیطان هاى اعدا خواست ضربه اى بر آن وارد آورد با شهاب مبین خود او را دفع کرد. همچنانکه خودش فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر/9) و «وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ» (فصلت/42) و «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً» (اسری/82) که در آن شفا و رحمت بودن قرآن را براى مؤمنین مطلق آورده و منحصر براى یک عصر و دو عصر نکرده است. پس تا قیام قیامت هیچ خلط و دسیسه اى نیست مگر آنکه قرآن آن را دفع مى کند و خسران دسیسه گر بر ملا و از حال و وضع او براى همه پرده بردارى مى کند و حتى نام رسواى او و رسواییش را براى نسل هاى بعد نیز ضبط می کند.
و پیامبر گرامیش به عموم مسلمانان معیارى دست می دهد که با آن معیار و محک کلى معارفى که به عنوان کلام او و یا یکى از اوصیای او برایشان روایت مى شود، بشناسند و بفهمند آیا از دسیسه هاى دشمن است و یا به راستى کلام رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) و جانشینان او است. و آن این است که هر حدیثى را شنیدید به کتاب خداوند عرضه اش کنید، اگر موافق با کتاب خدا بود آن را بپذیرید و اگر مخالف بود رهایش کنید (وسائل ج 18 ص 75 باب 9).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
پیام ها
1- در حکومت حقّ وزمامدارى حاکم الهى نیز همهى مردم اصلاح نمىشوند، گروهى کجروى مىکنند. «واتبعوا ماتتلوا الشیاطین على ملک سلیمان»
2- شیاطین، در حکومت سلیمان نیز بیکار نمىنشینند و پى درپى القاى سوء مىکنند. «ما تتلواالشیاطین على ملک سلیمان»
3- حکومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبیا حکومت داشتهاند. «ملکسلیمان»
4- ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفى مىکردند. «وما کفر سلیمان»
5 - خداوند، از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مىکند. «و ما کفر سلیمان»
6- تعلیم وتعلّم واِعمال سحر، در ردیف کفر است. [393] «کفروا یُعلّمون النّاس السحر»
7- براى مقابله با علوم مضرّ وعقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما انزل على الملکین»
8 - در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وما یُعلّمان... حتّى یقولا... فلا تکفر»
9- انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانى؛ «یعلّمون الناس السحر» و هم الهامات الهى. «وما یعلّمان»
10- فرشتگان نیز مىتوانند معلّم انسانها شوند. «ما یعلّمان ...حتّى یقولا»
11- گاهى علم ودانش، وسیله آزمایش است. «انّما نحن فتنة»
12- تفرقه انداختن میان زن و شوهر، کارى شیاطینى ودر حدّ کفراست. «فلا تکفر فیتعلّمون منهما ما یفرّقون به بین المرء...»
13- دانش وآموزش همیشه مفید نیست، گاهى مضرّ و زیانآور نیز مىباشد. «یتعلّمون ما یضرّهم و لاینفعهم»
14- سحر وجادو واقعیّت دارد ودر زندگى انسان مؤثّر است. «یفرّقون به...»
15- ساحر دست به کارهایى مىزند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مىتوان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئهها نجات یافت. «و ماهم بضارین»
16- ساحران شاید به پول و شهرتى برسند، ولى در قیامت بهرهاى ندارند. «ماله فى الاخرة من خلاق»
17- کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مىرود، انسانیّت خود را از دست مىدهد. «لبئس ما شروا به انفسهم»
--------------------------------------------------------------------------------
[ نظرات / امتیازها ]