قرآن کتاب هدایت است و از راههای مختلف این رسالت را به انجام رسانده است. بشارت و وعده دادن به بهرهمندی انسانهای مؤمن و باتقوا از نعمتهای اخروی و بهشتی و نیز ترساندن و وعید به گرفتار شدن انسانهای کافر و … به انواع عذابهای اخروی و دوزخی، از شایعترین آن راهها میباشد. به گونهای که افزون بر ذکر انواع نعمتها یا عذابهای اخروی دو واژه «جنه» و «جهنم» را زیاد به کار برده است، ولی «جنه» به صورتهای مختلف و حالتهای مختلف مفرد، مثنی و جمع و به شکلهای اضافه شدن به چیزی و بدون آن مجموعاً ۱۴۷ بار آمده است،(۱)ولی «جهنم» تنها به یک شکل ۷۷ مرتبه در قرآن به کار رفته است.(۲) که دلیل آن هم مربوط به قواعد علم صرف است که توضیح آن در پی میآید:
کلمات از نظر ادبی به اعتبارات مختلف تقسیمات گوناگونی دارند. مثلاً در یک تقسیم هر کلمهای یا اسم یا حرف یا فعل است. و هر یک از اینها خود تقسیمات گوناگونی دارند، از آنجایی که «جنه» و «جهنم» از نظر این علم، اسم به حساب میآیند به دو تقسیم از تقسیمات گوناگون اسم که در یافتن پاسخ سؤال پرسشگر محترم نقش دارند اشاره میشود:
۱. اسم یا منصرف است یا غیر منصرف: اسم متصرف اسمی است که بتوان آن را به صورتهای مثنی، جمع، مصغر، و منسوب درآورد و غیر منصرف آن است که چنین نباشد.(۳) و «جنه» چون اسم منصرف است به صورتهای مفرد، مثنی و جمع در قرآن آمده است. امّا «جهنم» اسم غیر منصرف است و به همین جهت تنها به یک صورت (مفرد) در قرآن و روایات آمده است.
۲. در یک تقسیم اسم یا معرب است یا مبنی، و اسم معرب اسمی است که اعراب میپذیرد، یعنی آخرش به اعتبار عوامل تغییر میکند و اسم مبنی اسمی است که اعراب نمیپذیرد و آخرش همیشه ثابت است.(۴) خود اسم معرب نیز دارای دو قسم است یعنی یا منصرف است یا غیر منصرف و اسم منصرف اسمی است که اعراب کسره و تنوین را میپذیرد و اسم غیر منصرف اسمی است که به خاطر وجود (اجتماع) دو سبب از اسباب نه گانهای که موجب منع از صرف هستند. مانند: معرفه (علم) بودن، عجمه (غیر عربی بودن) و … کسره و تنوین را نمیپذیرد و اعراب رفعی آنها به ضمه و اعراب نصبی و جری آنها به فتحه میباشد.(۵)
چون «جنه» اسم معرب منصرف است، کسره و تنوین را میپذیرد و به اعتبار عوامل مختلف به صورتهای جنهٌ، جنهٍ، جنهً و در جمع نیز به صورتهای جناتٌ و جناتٍ میآید. امّا از آنجایی که «جهنم» اسم غیر منصرف است رفعش به ضمه. است: مانند هذه جهنمُ التی یکذب بها المجرمون(۶) و جر و نصبش به فتحه است مانند: و سیق الذین کفروا الی جهنمَ زمرا …(۷) و در حالت جری: جعلنا جهنمَ للکافرین حصیرا(۸) در حالت نصبی علت غیر منصرف بودن «جهنم» این است که که در آن دو سبب از اسباب منع از صرف جمع شده است و آن عبارت است از علمیت و عجمی بودن.(۹) علم بودنش برای این است که بنابر قول اهل لغت، جهنم اسم برای آتش آخرت.(۱۰) یا برای محل عذاب آخرت و وعدهگاه کفار و ستمگران است.(۱۱) و عجمی بودن آن هم بدین جهت است که این کلمه در اصل کمنّام بوده که به قولی فارسی و به قول دیگر عبرانی است.(۱۲) و اگر هم اصلش عربی باشد و از «رکیته جهنام»، یعنی چاه عمیق اخذ شده باشد علمیت و تأنیت معنوی آن موجب غیر منصرف شدن آن میگردد.
نتیجه بحث:
۱. جهنم اسم غیر منصرف است و به این جهت مثنی و جمع و … ندارد.
۲. جهنم اسم غیر منصرف است و به این جهت کسره و تنوین نمیگیرد.
[ پاسخ ها / امتیازها ]