[ همه پیام ها ]
پیام های سيد حسين اخوان بهابادي (45 مورد)
● سوره صافات آیه 73 - ﻣُﻨﺬِﺭﻳﻦ و ﻣُﻨﺬَﺭﻳﻦ(ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎن و ﺑﻴﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﮔﺎﻥ)
ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨَﺎ ﻓِﻴﻬِﻢ ﻣُّﻨﺬِﺭﻳﻦَ«٧٣»
(ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻧﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ.)
ﻓَﺎﻧﻈُﺮْ ﻛَﻴْﻒَ ﻛَﺎﻥَ ﻋَﺎﻗِﺒَﺔُ ﺍﻟْﻤُﻨﺬَﺭِﻳﻦَ «٧٤»
(ﭘﺲ (ﺍﻳﻨﻚ) ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم بیم ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ.)
در آیهی ۷۳ نخست ﻣُﻨﺬِﺭﻳﻦ(ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎن) آمده است و در آیهی ۷۴ سپس ﻣُﻨﺬَﺭﻳﻦ(ﺑﻴﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﮔﺎﻥ) آمده است تا منذِر ها نیایند چگونه می توان از منذَر ها سخن گفت در اتفاقات و جریانات، ترتیب مهم است همچنان که در الگوریتم و برنامه نویسی، ترتیب هر دستور خیلی مهم است و جابهجا شدن آنها در آن باعث توقف کار خواهد شد. در این آیات ترتیب مراحل کار و ترتیب جمله بندی در نوشتار رعایت شده است. علاوه بر موضوع بالا، آمدن دو کلمهی ﻣُﻨﺬِﺭﻳﻦ و ﻣُﻨﺬَﺭﻳﻦ در آخر دو آیه متوالی یک حالت زیبایی را در نوشتار و قرائت ایجاد کرده است. البته در دیگر آیات این سوره و کلا در قرآن هماهنگی و وزن خاصی مشاهده میشود اما در این جا هماهنگی و شباهت زیاد و تفاوت فقط در یک حرکت است.
● سوره بقرة آیه 219 - فکر کنید دربارهی چگونگی بیان خداوند
ﻳَﺴْﺌَﻠُﻮﻧَﻚَ ﻋَﻦِ ﺍﻟْﺨَﻤْﺮِ ﻭَﺍﻟْﻤَﻴْﺴِﺮِ ﻗُﻞْ ﻓِﻴﻬِﻤَﺂ ﺇِﺛْﻢٌ ﻛَﺒِﻴﺮٌ ﻭَﻣَﻨَﺎﻓِﻊُ ﻟِﻠﻨَّﺎﺱِ ﻭَﺇِﺛْﻤُﻬُﻤَﺎ ﺃَﻛْﺒَﺮُ ﻣِﻦ ﻧَّﻔْﻌِﻬِﻤَﺎ ﻭَﻳَﺴْﺌَﻠُﻮﻧَﻚَ ﻣَﺎﺫﺍ ﻳُﻨﻔِﻘُﻮﻥَ ﻗُﻞِ ﺍﻟْﻌَﻔْﻮَ ﻛَﺬَﻟِﻚَ ﻳُﺒَﻴِّﻦُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻟْﺂﻳَﺎﺕِ ﻟَﻌَﻠَّﻜُﻢْ ﺗَﺘَﻔَﻜَّﺮُﻭﻥَ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﺍﺏ ﻭ ﻗﻤﺎﺭ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻨﺪ، ﺑﮕﻮ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻌﻲ (ﻣﺎﺩّﻱ) ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺩﺍﺭﻧﺪ. (ﻭﻟﻲ) ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. (ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ) ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻨﺪ؟ ﺑﮕﻮ: ﺍﻓﺰﻭﻥ (ﺑﺮ ﻧﻴﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ)، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ اینچنین آیاتش را برای شما بیان می کند تا بیندیشید.
طرح سوال:مگر خداوند در این آیه چگونه به بیان می پردازد که باید فکر کرد؟
پاسخ ها :
یکی از روش های بیان این ایه، بکار گیری استدلال منطقی است خداوند تنها به ذکر ضررهای شراب و قمار نمی پردازد بلکه با قبول منافعی برای آن ها با این استدلال با مخاطب صحبت می کند که هرچند منافعی دارد اما ضررهای آن بیشتر یا بزرگتر است در نتیجه عقل منطقی از آن پرهیز میکند گویا تولید کننده ای هشتاد تومان برای یک کالا هزینه می کند اما مجبور می شود فقط بیست تومان آن را بفروشد با آن که بیست تومان درآمد کسب کرده است اما در واقع نه تنها سود نکرده است بلکه شصت تومان زیان هم متحمل شده است پس این فرد با شرایط فعلی نباید تولید کند. اگر با این استدلال جوانان ما برای کشیدن قلیان، سیگار و سایر مواد مخدر و روانگردان ها و مشروبات الکلی تصمیم گیری کنند معمولا سراغ آن نخواهند رفت چراکه لذت های کوچک و کم آن را با ضررهای زیاد آن مقایسه می کنند و لذا از آن ها اجتناب می کنند.
چرا باید نماز بخوانیم و ورزش کنیم؟ چون منافع آن از ضررهای آن بسیار بیشتر است بلندشدن از خواب نوشین صبحگاهی گرچه سخت است و احیانا عیب و ضرر محسوب می شود اما در مقابل فواید بیشمار نماز چیزی نیست یک معلم، یک مربی و یک نظام تعلیم و تربیت خوب باید شیوه های درست تصمیم گیری را به دانشآموزان یاد دهد وقتی یک نفر می گوید محمد رضا شاه پهلوی ورزشگاه آزادی را ساخته است و سپس نتیجه گیری می کند که شاه بد نبوده است چراکه این کار خوب را انجام داده است جوان ما در پی چنین صحبتی واقعا چه می کند؟ آیا منکر ساخت ورزشگاه می شود یا در فکر فرو رفته و قضاوت نادرست درباره ی شاه را احتمال می دهد یا با این استدلال جواب می دهد که باید اولا خوبی ها و بدی های او را سنجید و سپس آنها را در کفه های ترازویی قرار داد تا مشخص شود بدی های او بیشتر بوده است یا خوبی های او و با چنین منطقی پاسخ شاه دوستان را می دهد. چرا باید پای انقلاب و ارزشها بایستیم؟ یک منطق درست شاید اینگونه باشد که می توانیم با جاسوسی، با خیانت به اسلام و انقلاب مانند علی کریمی ها و با نزدیک شدن به غرب از منافع اقتصادی بهتری برخوردار شویم اما زندگی چهل و پنجاه سالهی دنیا یک طرف اما بی نهایت سال در طرف دیگر است علی کریمیها گرچه یک مدتی لذت دنیا را می برند اما باید جوابگوی شهدای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و دیروز و امروز را بدهند آه و نفرین خانوادههای شهدا قطعا برای آن ها هم زندگی دنیوی خوبی نخواهد ساخت عمر سعد ملعون سالهاست که به درک واصل شدهاست لذت حکومت ری همراه با عذاب جاودانه می توانست در تصمیم گیری درست او نقش آفرینی کند هرچند که عوامل دیگری در تصمیم گیری نادرست می تواند دخالت داشته باشد اما باید پذیرفت که یک منطق درست نقش مهمی می تواند در تصمیم گیری ایفا کند در ضمن حکومت ری هم برای عمر حاصل نشد و به این لذت اندک هم نرسید و خسر الدنیا و آلاخره گردید اگر انسان برای اندک متاع دنیا در مقابل آخرت و ابدیت مقایسه ای صورت دهد لذت دنیا در مقابل عذاب اخرت را بسیار ناچیز و اندک خواهد دید. پس باید در تصمیمات ترازوی خوبی ها و بدی ها را در نظر گرفت و تصمیمات خوب از آن گرفته شود. باشد، موقعی که ترازوی عدل خداوند برپا میشود آن روز کفه کارهای خوب سنگین تر باشد تا از یک زندگی رضایت بخشی در بهشت جاویدان برخوردار شد.
در سوره قارعه می خوانیم:«ﻓَﺄَﻣَّﺎ ﻣَﻦ ﺛَﻘُﻠَﺖْ ﻣَﻮَﺍﺯِﻳﻨُﻪُ * ﻓَﻬُﻮَ ﻓِﻲ ﻋِﻴﺸَﺔٍ ﺭَّﺍﺿِﻴَﺔٍ * ﻭَﺃَﻣَّﺎ ﻣَﻦْ ﺧَﻔَّﺖْ ﻣَﻮَﺍﺯِﻳﻨُﻪُ * ﻓَﺄُﻣُّﻪُ ﻫَﺎﻭِﻳَﺔٌ * ﻭَﻣَﺂ ﺃَﺩْﺭَﺍﻙَ ﻣَﺎﻫِﻴَﻪْ * ﻧَﺎﺭٌ ﺣَﺎﻣِﻴَﺔ»
ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻔّﻪ ﻫﺎﻱ (ﻋﻤﻞ ﺧﻴﺮﺵ ﺩﺭ) ﺗﺮﺍﺯﻭﻳﺶ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ، * پس وی در زندگی خوشی خواهد بود! * ﻭﻟﻲ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻔّﻪ ﻫﺎﻱ (ﻛﺎﺭ ﺧﻴﺮﺵ ﺩﺭ) ﺗﺮﺍﺯﻭﻳﺶ خفیف و ﺳﺒﻚ ﺑﺎﺷﺪ، * پس جایگاه و پناهگاهش هاویه (جهنم) است * ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ می ﺩﺍﻧﻲ ﺁﻥ(هاویه) ﭼﻴﺴﺖ؟ *(هاویه همان) آتشى است در نهایت گرمى.
ترازو در ابتدا و شروع زندگی وزن کودک را نشان میدهد و با بزرگ شدن انسان ترازو همچنان در موقعیت هایی چون خرید و فروش نقشآفرینی می کند و ترازوی تصمیم گیری هم در افراد عاقل به کار گرفته می شود و در نهایت با ترازوی عدل به حساب و کتاب انسان رسیدگی می شود و بر اساس آن بهشت و جهنم تقسیم می شود البته باید دقت کرد ترازو ها اشتباه نداشته باشد چراکه ترازوی خداوند هیچ گاه خطا نمی کند.
بیایید دوباره به سوال نگاهی بیندازیم،خداوند در این آیه چگونه به بیان می پردازد که باید فکر کرد؟
خداوند درباره ی شراب و قمار یک قاعده و قانون را معرفی میکند این قانون و قاعده می تواند در موارد دیگر هم استفاده شود اما درباره ی سوال چه چیزی انفاق کرد در این آیه، راهنمایی بالا هم صورت نمی گیرد یک معلم خوب هم باید بداند کجا نیاز به راهنمایی است و کجا نباید راهنمایی کرد تا دانش آموزان عقل و تفکر را به کار گیرند و این گوهر خوب هم پرورش پیدا کند شاید دلیل پاسخ آیه ی بالا، باید از درون عقل به بیرون تراوش کند چراکه خداوند برای عقل و اندیشه ی انسانی حساب ویژهای باز کرده است و عقل و فکر هم با بکارگیری پویا و ورزیده می شود شاید یکی از علتهای وجود ابهامات متعدد و در موارد مختلف این است که خداوند می خواهد انسان ها از عقل و اندیشه استفاده کنند بطور مثال آیا خداوند برای پیامبر صلی الله علیه و آله وصی و جانشین انتخاب کرده است یا خیر، عقل در این جا می گوید خداوندی که به نیازهای کوچک ما توجه کرده است آیا ممکن است جامعهی نوپا اسلام را بدون وصی و جانشین رها کند آیا اگر عده ای از مردم آن زمان قادرند وصی برای پیامبر صلی الله علیه و آله انتخاب کنند آیا این عده از مردم نمی توانستند جانشین برای خلیفه اول انتخاب کنند در صورتیکه ابوبکر نظر دیگری داشت و او شخصاً باید جانشین را انتخاب می کرد و این گونه عمر بن خطاب خلیفه دوم شد و اگر این شیوه های تعیین خلیفه درست بود چرا باید جامعه اسلامی به سمتی حرکت کند که نوه پیامبر صلی الله علیه وآله که از آقایان اهل بهشت معرفی شده بود در کربلا ذبح شود و خانواده او به اسارت روند آیا نمی توان گفت مسیر انحرافی از قبل شکل گرفته بود تا به جریان کربلا رسید و چرا جهان اسلام امروز چنین حال و روزی دارد و از این نمونه فراوان می توان برشمرد و مطمئناً عقل نقش مهمی می تواند در این گونه سوالات ایفا کند.
خب در پاسخ بهﺳﺆﺍﻝ این که ﻣﺮﺩم ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻨﺪ؟ ﺁﻳﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «ﻋﻔﻮ» ﺭﺍ! ﻋﻔﻮ ﺩﺭ ﻟﻐﺖ به معنای ﮔﺬﺷﺖ ﻭ بخشش، ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ مال، ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺿﺎﻓﻲ و ﺣﺪّ ﻭﺳﻂ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺁﻳﻪ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ شاید اولین معنی که دربارهی عفو به ذهن می رسد همین گذشت و بخشش باشد گذشتی که شاید بار اقتصادی هم نداشته باشد و شاید یکی از سختترین کارها هم به حساب آید به طوری که عدهای با آن که می گویند بخشیدیم اما هنوز آن ناراحتی در دل وجود دارد و در رفتارشان خودش را نشان می دهد بهرحال شاید آیه می گوید ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻴﺪ، همدیگر را عفو کنید که احتمالا بهترین انفاق هم همین بخشش دیگران باشد کسانی که قصد و غرضی نداشتند یا تحت تاثیر احساسات قرار گرفتند و حرف یا رفتار نامناسبی اظهار کردند یا در اثر غرایز و یا وسوسه های شیطانی خطایی از روی نادانی مرتکب شدند نادانی از آن جهت که اگر نبود قطعا چنین کاری را انجام نمی دادند و این افراد پشیمان هستند و خطای آنها هم به گونه ای نیست که در مسیر درست تاریخ و جامعه انحراف ایجاد کند و حتی بدون دانستن پشیمانی عدهای آنها را می بخشند چونکه خود را در موقعیت های دیگر خطا کار می بینند و می دانند تنها خداست که پاک و منزه است از هر نقص و عیبی و معصومین علیهمالسلام هم به این نقص و عیب واقفند
آنان هم خود را به نوعی خطاکار می دانند خطایی از روی عجز و قصور،وقتی انسان نتواند آن گونه که سزاوار است حق بزرگی را ادا کند، از او عذرخواهی می کند آن ها می دانند که اگر تمام عمر دنیا را به عبادت و اطاعت و تحمید و تسبیح بگذرانند، شکر نعمت حق نکرده اند چنان که قرآن میفرماید وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ.
[و اگر نعمتهای خدا را بشمارید هرگز نمی توانید آنها را به محاسبه در آورید، خداوند بخشنده و مهربان است.]
و اما در آیهی دیگری می خوانیم: «ﻟﻦ ﺗﻨﺎﻟﻮﺍ ﺍﻟﺒﺮّ ﺣﺘّﻲ ﺗﻨﻔﻘﻮﺍ ﻣﻤّﺎ ﺗﺤﺒّﻮﻥ» ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻴﺪ که عفو می تواند ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺎﻝ باشد. ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﺪﻫﻴﺪ که در آن گذشت هم مشاهده می شود گذشت ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ و اما عفو کنید و ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺿﺎﻓﻲ مال خود را به دیگران بدهید که می تواند همین انفاق نیاز عده ای را برطرف کند متاسفانه هستند کسانی که از مقدار اضافی خود دریغ می کنند و به بهانههایی چون پس انداز و سرمایه گزاری و یا انسان پیری و کوری دارد و یا هر چه خوار آید روزی به کار آید از این کار پسندیده طفره می روند و اما اگر عفو به معنای حد وسط و رعایت ﺍﻋﺘﺪﺍﻝ گرفته شود انفاق نباید به گونهای صورت گیرد که انفاق کننده خود ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ شود و دستور دین در پرهیز از افراط و تفریط و خیر الامور اوسطها در این زمینه کاملا مشهود است چراکه انسان موجودی چند بعدی است یک انسان هم باید به برطرف کردن نیازهای غریزی خود به صورت درست بپردازد هم باید نیازهای عاطفی و اجتماعی به خوبی برآورده شود و هم نیاز های اقتصادی و معنوی در نظر گرفته شود زیاده روی و کوتاهی در هر یک قطعاً بر دیگر ابعاد وجودی انسان اثرات سوء خواهد گذاشت لذا انفاق که یکی از کارهای بسیار خداپسندانه و مورد است وقتی مشمول دستور حد وسط می گردد می توان از آن قانونی برای سایر کارها به نام رعایت حد وسط و میانه استخراج کرد و این دستور قرآن مهر تاییدی بر حدیث خیر الامور اوسطها و ضرب المثل هایی چون اندازه نگه دار که اندازه نکوست نیز خواهد بود.
● سوره صافات آیه 46 - ﺻﺎﻑ ﻭ ﺯﻟﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻟﺬﺕﺑﺨﺶ ﺑﺮﺍی ﻧﻮﺷﻨﺪﮔﺎﻥ.
ببینید قسمتی از آیه ی ۱۰۸ سوره اعراف می گوید:«ﻭَ ﻧَﺰَﻉَ ﻳَﺪَﻩُ ﻓَﺈِﺫَﺍ ﻫِﻲَ ﺑَﻴْﻀَﺂءٌ ﻟِّﻠﻨّﺎﻇِﺮﻳﻦَ»
ﻭ (ﻣﻮﺳﻲ) ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﮔﺮﻳﺒﺎﻧﺶ) ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ، ﭘﺲ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺁﻥ (ﺩﺳﺖ) ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻴﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﻧﻤﻮﺩ.
که در ترجمه ی بیضاء برای آیه ی فوق در کنار سفیدی، از واژهی ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ استفاده شده است.
حالا به قسمتی از آیه ی ۱۰۷سوره آل عمران نگاه کنید:« ﺗَﺒْﻴَﺾُّ ﻭُﺟُﻮﻩٌ ﻭَ ﺗَﺴْﻮَﺩُّ ﻭُﺟُﻮﻩٌ»
(ﻗﻴﺎﻣﺖ) ﺭﻭﺯﻱ (ﺍﺳﺖ) ﻛﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﺎﻳﻲ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﺎﻳﻲ ﺳﻴﺎﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ و نیز توجه کنید به دعای وضو که هنگام شستن صورت خوانده شود: «اللّهُمَّ بَیضْ وَجْهی یوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهی یوْمَ تَبْیضُّ فیهِ الْوُجوه»؛ خدایا چهره ام را سپید کن، روزى که چهره ها سیاه مى شود، و چهره ام را سیاه مکن، روزى که چهرهها سپید مى گردد.
گویا منظور از سفیدی صورت در آیه و دعای فوق، روسفیدی است رو سفیدی که از ویژگیهای خوب بشمار می رود در صورتیکه سفید شدن صورت بصورت جزیی یا کلی بیشتر نشانه ی یک بیماری تلقی می گردد.
پس شاید بتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که لزوماً نباید بیضاء را با سفیدی به معنای که می شناسیم یکسان گرفت و احتمالا منظور از بیضاء و سپیدی در آیه ی(بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ،) هم دقیقا این نیست که حتماً نوشیدنی سفید است بلکه شاید از یک آشامیدنی بسیار زلال حکایت میکند مثلاً چیزی مانند آب چشمه که آنقدر زلال است که ته کم عمق آن به زیبایی هرچه تمامتر دیده می شود و درخششی در آن موج می زند که قابل توصیف نیست و حتما این زلالی و درخشانی آن هم از خلوص و ناب بودن آن نشأت گرفته و قطعاً خلوص بر کارایی می افزاید و به طبع آن را ارزشمند می سازد همچنانکه در این دنیا هم، ارزش بعضی از مواد برمبنای خلوص آن ها معین میشود بطور مثال، عسل کاملا طبیعی با درصد خلوص فلان یا گلاب با درصد خلوص بهمان ارزش بالایی آنچنانی دارد بهرحال این که ناخالصی می تواند روی کیفیت و ویژگیهای ظاهری تاثیرگذار باشد یک شراب و معجون خالص هم که ذره ای ناخالصی در آن وجود ندارد و تماما بدرستی معین شده است قطعاً می تواند لذت بخش براى نوشندگان آن باشد.