از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه ):(او کتاب را بر حق نازل کرد، در حالی که آن کتاب تصدیق کننده کتابهای آسمانی پیشین بود)تنزیل به معنای نزول تدریجی است ، در حالی که انزال به معنای نزول دفعی است و دراینجا سخن از نزول تدریجی قرآن رفته است ، (بالحق )یعنی در قرآن باطل راه ندارد و قرآن مؤید و مصدق کتب آسمانی نصاری و یهود است ،اماکتابی که دردست یهود و نصاری می باشد ،اگر چه بعضی از آن همان است که خدا نازل کرده لیکن از تحریف مصون نمانده است ، (و انزل التوره والانجیل ):(و تورات وانجیل را نازل فرمود: (تورات )یعنی شریعت و (انجیل )یعنی بشارت و قرآن برمفرد آوردن کلمه انجیل تأکید و اصرار دارد،در حالیکه بین نصاری چهار انجیل موجود است و آنهارا اناجیل اربعه گویند و این امر برای اثبات تحریف شدن انجیل است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر نور
کلمه‏ى «تورات»، در زبان عِبرى به معناى شریعت و قانون است. تورات کنونى داراى پنج بخش به نام‏هاى: 1- سِفر پیدایش 2- سِفر خروج 3- سِفر لاویان 4- سِفر اعداد 5 - سِفر تثنیه مى‏باشد. از آنجایى که در تورات شرح وفات و دفن حضرت موسى‏علیه السلام مطرح شده، معلوم مى‏شود که این مطالب بعد از حضرت موسى جمع آورى شده است.
کلمه‏ى «انجیل»، ریشه یونانى دارد و به معناى بشارت است. انجیل نام کتاب مسیحیان است و قرآن هر کجا از آن نام برده، به صورت مفرد بیان کرده است، ولى امروزه در میان مسیحیان اناجیل متعدّد وجود دارد که همه پس از حضرت عیسى علیه السلام و بدست یاران و پیروان او نوشته شده‏اند. این اناجیل که به نام خود آنان معروف است، عبارتند از: 1- انجیل مَتّى. 2- انجیل مرقس. 3- انجیل لوقا. 4- انجیل یوحنّا. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  hakime zanjani - تفسیرالمیزان
کلمه ((تنزیل )) بر تدریج دلالت دارد، همچنان که کلمه ((انزال )) بر نزول یکپارچه دلالت مى کند.
ممکن است شما به گفته ما خرده گرفته و بگویید: همه جا کلمه ((تنزیل )) به معناى نزول تدریجى نیست ، به شهادت اینکه در آیه :((لو لا نزل علیه القرآن جمله واحده )) مى بینیم که مشرکین صریحا اعتراض مى کنند که چرا قرآن یکپارچه بر آنجناب نازل نشده ، پس تنزیل در این آیه به معناى نزول دفعى است ، نه تدریجى . و در آیه : ((ان ینزل علینا مائده )) که حواریین عیسى (علیه السلام ) از آنجناب تقاضا مى کنند تا مائده اى از آسمان برایشان فرستاده شود نیز به این معنا است ، چون معلوم است نزول مائده دفعى بوده نه تدریجى ، و در آیه شریفه ((لو لا نزل علیه آیه )) که کلمه ((تنزیل )) در نزول دفعى یک آیه استعمال شده از این جهت بوده که یک آیه اگر نازل شود دفعتا مى شود نه به تدریج ، و اگر در آیه ((قل ان اللّه قادر على ان ینزل آیه )) کلمه ((تنزیل )) ظهور در نزول دفعى دارد نه تدریجى ، باز به خاطر این است که پاسخ از سؤ ال جمله قبلى است که مى گفتند: ((لو لا نزل علیه آیه )).

و به همین جهت بعضى از مفسرین گفته اند: بهتر آنست که بگوئیم معناى ((نزل علیک الکتاب )) انزال بعد از انزال و به عبارت دیگر انزال دفعى است تا این اشکال وارد نشود.
لیکن ما در پاسخ مى گوییم : اینکه گفتیم تنزیل به معناى نزول تدریجى است ، لازمه اش این نیست که بین نزول یک آیه و آیه دیگر زمان قابل توجهى فاصله شده باشد.
توضیح اینکه : هر مرکبى را از چند جزء ترکیب یافته در نظر بگیریم ، وجودش یک نسبت به مجموع و کل اجزا دارد، و یک نسبت به وجود تک تک اجزاى خود، اگر نسبتى را که به کل اجزا دارد در نظر بگیریم موجود واحدى خواهد بود، موجودى که نه تدریج مى پذیرد و نه تقسیم ، و اگر نسبتى را که وجود آن با وجود تک تک اجزایش دارد در نظر بگیریم البته یک چیز، چند چیز خواهد بود، و تدریج هم مى پذیرد، همچنان که مى بینیم قرآن کریم فرود آمدن باران را هم به ((انزال )) تعبیر کرده و هم به ((تنزیل ))، چنانکه فرموده : ((انزل من السماء ماء))، و هم فرموده : ((و هو الذى ینزل الغیث )).
در تعبیر اول نسبت وجود باران با سراسر اجزاى آن در نظر گرفته شده و در نتیجه یک امر اعتبار شده ، و در تعبیر دوم نسبت وجود باران با اجزاى آن که یکى پس از دیگرى فرود مى آید در نظر گرفته شده ، و قهرا یک امر تدریجى اعتبار شده است .
پس منظور از نازل شدن ((تدریجى )) قرآن ، این نیست که بین نزول یک جزء و جزء دیگر، زمانى طولانى فاصله شده باشد و آیاتى که به عنوان نقض و اشکال ذکر شد، گفتار ما را نقض نمى کند، براى اینکه منظور از نزول قرآن ((جملة واحدة )) در آیه 32 سوره فرقان این است که خوب بود اجزاى قرآن بدون وقفه ، و پشت سرهم نازل شود، چنان که آیات یک واقعه ، پشت سر هم نازل مى شده ، بدون اینکه فاصله زیادى میان آنها افتاده باشد و این نوع نزول هم نزول تدریجى است .
پس آیه نامبرده گفتار ما را نقض نمى کند و همچنین سایر آیاتى که به عنوان نقض ذکر کردند، هیچیک نقض نیست (داستان مائده نیز ناقض ‍ نیست ، براى اینکه نزول آن هم به تدریج است ، اول باید سفره را انداخت بعد نان و سپس خورش را در آن نهاد ((مترجم ))) و با این بیان ، جواب از بقیه آیاتى که ذکر شده بود روشن مى شود.
و اما اینکه بعضى براى دفع نقض نامبرده گفته اند که : بهتر آنست بگوییم معناى ((نزل علیک الکتاب )) انزال بعد از انزال و به عبارت دیگر انزال دفعى است علاوه بر اینکه صرف استحسانى است که به هیچ وجه نباید در استعمال لغت ها راه یابد، نقض هاى نامبرده را جواب نمى گوید، براى اینکه انزال بعد از انزال نیز تنزیل است ، یعنى نزول تدریجى است ، و باید از آن به تنزیل تعبیر کرد پس این سؤ ال باقى است که چرا فرمود: ((لو لا نزل علیه القرآن جملة واحده )) و یا فرمود: ((ان ینزل علینا مائدة )) و یا ((لو لا نزل علیه ...)).

وجه این که قرآن کریم درباره وحى ، تعبیرانزال و تنزیل (فرود آمدن ) را بکار برده است
و امااین سؤ ال که اصلا چرا قرآن کریم وحى را به تنزیل و انزال که لازمه معنایش فرود آمدن از مکانى والا و یا مقامى والا است تعبیر فرموده ؟ جوابش این است که وقتى مقام خداى تعالى بلندترین مقام باشد و آیات قرآنى و یا اوامر و نواهى از آن مقام بسوى بندگان صادر مى شود قهرا مقام بندگان مقامى پایین تر خواهد بود، که دستورات الهى در آن مقام مستقر مى شود و خداى تعالى مقام خود را بلند و درجات خود را رفیع خوانده ، فرموده : ((انه على حکیم )).
و نیز قرآن کریم را نازل از ناحیه خود خوانده و فرموده : ((و لما جاءهم کتاب من عند اللّه مصدق لما معهم )).
پس به این دو اعتبار، یعنى بلندى مقام خدا، و پستى مقام عبودیت ، صحیح است که آمدن قرآن از آن مقام به این مقام را نزول خواند.
و به عبارت دیگر، استقرار وحى در قلب شریف رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) را نازل شدن وحى از خدا به آن حضرت دانست . چون خداى تعالى در آیه : ((انه على حکیم )) مقام خود را مقامى والا و بلند خوانده ، البته در آیه : ((و لما جاءهم کتاب من عند اللّه مصدق لما معهم )) استقرار وحى در قلب رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) را به آمدن کتاب هم تعبیر کرده است .
و اما اینکه در آیه مورد بحث فرمود: ((بالحق )) مفسرین در معناى آن گفته اند: بطور کلى حق و صدق عبارت است از خبر مطابق با واقع ، با این تفاوت که چنین خبرى را از آن جهت که در مقابلش واقعیتى خارجى و ثابت ، وجود دارد حق گویند، و از این جهت که خود خبر مطابق با آن واقعیت خارجى است صدق مى نامند.
بنابراین اطلاق کلمه ((حق )) که به معناى اعیان خارجى و امور واقعى است بر خداى تعالى و گفتن اینکه ((خدا حق است )) و نیز اطلاقش بر حقایق خارجیه و گفتن اینکه ((موجودات خارجى حق هستند)) از این بابت است که خبر دادن از خدا و از حقایق خارجیه خبرى است مطابق با واقع ، و به هر حال مراد از ((حق )) در آیه شریفه ، امر ثابت است ، امرى است که بطلان نمى پذیرد.
و ظاهرا حرف ((با)) در کلمه ((بالحق )) مصاحبت را مى رساند، و آیه چنین معنا مى دهد که : خداى تعالى کتاب را بر تو نازل کرد نازل کردنى همراه با حق ، به طورى که حق از آن جدا نخواهد بود، و همراه بودنش با حق باعث مى شود که نه بعدها بطلان عارضش بشود، و نه در حین نزول آمیخته با بطلان باشد. پس این کتاب از اینکه روزى بطلان بر او چیره گردد ایمن است ، پس در جمله ((نزل علیک الکتاب بالحق )) استعاره به کنایه بکار رفته البته مفسرین در معناى حرف ((با)) وجوهى دیگر ذکر کرده اند که خالى از اشکال نیست .
و اما اینکه فرمود: ((مصدقا)) تصدیق از ماده صدق است ، وقتى گفته مى شود من گفتار فلانى را تصدیق کردم ، معنایش این است که با آن معامله صدق نمودم و اعتراف دارم که او راست مى گوید، و همچنین وقتى گفته مى شود: فلان گفتار را تصدیق دارم معنایش این است که به راستى و درستى آن اعتراف کردم .
و مراد از جمله : ((لما بین یدیه )) کتب آسمانى حاضر در عصر نزول قرآن یعنى تورات و انجیل است ، چنانکه در سوره مائده آیه 48 صریحا بیان کرده که مراد از این جمله ، تورات و انجیل است که در هر دو هدایت است .
و این آیه شریفه خالى از دلالت بر این معنا نیست که تورات و انجیلى که آن روز در دست یهود و نصارا بوده ، همه اش تحریف شده نبوده بلکه پاره اى از مطالب آن همان تورات و انجیل واقعى بوده ، که بر موسى و عیسى (علیهماالسلام ) نازل شده ، اما همه آنها آیاتى که از طرف خدا نازل شده باشد نبوده ، بلکه دستخوش سقط و تحریف شده است .
و این نیز مسلم است که تورات و انجیل زمان رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) همین تورات و انجیل چهارگانه (مرقس ، یوحنا، متى و لوقا) زمان ما بوده است .
پس قرآن کریم این تورات و اناجیل را فى الجمله نه صد در صد قبول دارد، و نیز به وقوع تحریف ، و دست خوردگى آن شهادت داده مى فرماید: ((و لقد اخذ اللّه میثاق بنى اسرائیل - تا آنجا که مى فرماید: و جعلنا قلوبهم قاسیه یحرفون الکلم عن مواضعه ، و نسوا حظا مما ذکروا به - تا آنجا که مى فرماید و من الذین قالوا انا نصارى ، اخذنا میثاقهم ، فنسوا حظا مما ذکروا به ...)) که ترجمه اش در همین سوره مى آید و در سه جا از این آیه از وقوع تحریف و سقط در تورات و انجیل خبر داده است .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - نسیم حیات

مصدق به معنی تصدیق کننده است ؛ یعنی این کتاب و آورنده آن با آن چه از اوصاف پیامبر(ص) و قرآن در تورات و انجیل آمده ، مطابقت دارد و وعده های آن دو کتاب را عملاً تصدیق می کند (مُصَدِّقًا لِما بَینَ یَدَیهِ).
قرآن به حق نازل شده ، یعنی احکام و گزارش های آن مطابق واقعیت است و کذب و اشتباه در آن راه ندارد (بِالحَق) . اگر به خدای متعال«حق» اطلاق می شود ، برای این است که ذات مقدس او تنها واقعیت جاویدان و پایدار ومستقل است و همۀ هستی طفیل اویند و هر واقعیتی به او وابسته است ، که گر نازی کند فرو ریزند قالبها .و تورات وانجیل را پیش تر برای هدایت مردم نازل کرد(اَنزَلَ التَّوریةَ وَ الاِنجیلَ مِن قَبلُ هُدًی لِلنّاسِ)
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر کشاف
و (التوراة و الإنجیل ) اسمان أعجمیان . و تکلف اشتقاقهما من الوری و النجل و وزنهما بتفعلة و أفعیل ، إنما یصح بعد کونهما عربیین . و قرأ الحسن : الأنجیل ، بفتح الهمزة ، و هو دلیل علی العجمة ، لأن أفعیل بفتح الهمزة عدیم فی أوزان العرب . فإن قلت : لم قیل (نزل الکتاب ) (و أنزل التوراة و الإنجیل ) ؟ قلت : لأن القرآن نزل منجما ، و نزل الکتابان جملة . و قرأ الأعمش : نزل علیک الکتاب بالتخفیف و رفع الکتاب [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
کلمه‏ى «تورات»، در زبان عِبرى به معناى شریعت و قانون است. تورات کنونى داراى پنج بخش به نام‏هاى: 1- سِفر پیدایش 2- سِفر خروج 3- سِفر لاویان 4- سِفر اعداد 5 - سِفر تثنیه مى‏باشد. از آنجایى که در تورات شرح وفات و دفن حضرت موسى‏علیه السلام مطرح شده، معلوم مى‏شود که این مطالب بعد از حضرت موسى جمع آورى شده است. کلمه‏ى «انجیل»، ریشه یونانى دارد و به معناى بشارت است. انجیل نام کتاب مسیحیان است و قرآن هر کجا از آن نام برده، به صورت مفرد بیان کرده است، ولى امروزه در میان مسیحیان اناجیل متعدّد وجود دارد که همه پس از حضرت عیسى علیه السلام و بدست یاران و پیروان او نوشته شده‏اند. این اناجیل که به نام خود آنان معروف است، عبارتند از: 1- انجیل مَتّى. 2- انجیل مرقس. 3- انجیل لوقا. 4- انجیل یوحنّا. 1- آمدن کتب آسمانى، جلوه‏اى از قیّومیّت خداست. «القیّوم نزّل علیک الکتاب» 2- نزول قرآن بر پیامبر، مربوط به شخصیّت او و تکریم خداوند از اوست. «نزل علیک الکتاب» کلمه «علیک» مقدّم بر کلمه «الکتاب» است. 3- قرآن از هرگونه باطلى مصونیّت داشته و منطبق با حقیقت است. «بالحقّ» 4- کتاب‏هاى آسمانى انبیا، مؤیّد یکدیگرند. «مصدّقا لما بین یدیه» 5 - تصدیق کتب آسمانى پیشین، عاملى براى وحدت خداپرستان و یکى از شیوه‏هاى دعوت دیگران است. «مصدّقاً» 6- تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل، حقّى بزرگ بر ادیان سابق است، و گرنه با خرافاتى که وارد تورات و انجیل شده، آسمانى بودن آنها به کلّى فراموش مى‏شد. «مصدّقاً» 7- با آنکه مراحل تربیت الهى، ابزار و دستورالعمل‏هاى آن در هر زمان و شرایط متفاوت بوده‏اند، ولى از آهنگ تکاملى ووحدت در هدف برخوردارند. «مصدقاً» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر نور
کلمه‏ى «تورات»، در زبان عِبرى به معناى شریعت و قانون است. تورات کنونى داراى پنج بخش به نام‏هاى: 1- سِفر پیدایش 2- سِفر خروج 3- سِفر لاویان 4- سِفر اعداد 5 - سِفر تثنیه مى‏باشد. از آنجایى که در تورات شرح وفات و دفن حضرت موسى‏علیه السلام مطرح شده، معلوم مى‏شود که این مطالب بعد از حضرت موسى جمع آورى شده است.
کلمه‏ى «انجیل»، ریشه یونانى دارد و به معناى بشارت است. انجیل نام کتاب مسیحیان است و قرآن هر کجا از آن نام برده، به صورت مفرد بیان کرده است، ولى امروزه در میان مسیحیان اناجیل متعدّد وجود دارد که همه پس از حضرت عیسى علیه السلام و بدست یاران و پیروان او نوشته شده‏اند. این اناجیل که به نام خود آنان معروف است، عبارتند از: 1- انجیل مَتّى. 2- انجیل مرقس. 3- انجیل لوقا. 4- انجیل یوحنّا. [ نظرات / امتیازها ]

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - پرتوی از قرآن
نَزَّلَ عَلَیْکَ اَلْکِتٰابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ فاعل نزّل، اللّٰه یا وصف توحیدیش لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ ، و دو صفت جامع اَلْحَیُّ اَلْقَیُّومُ این صفات است که هم به صورت حروف و ترکیبات عالم تکوین تابش و نزول یافته و هم به صورت کتاب تشریع و هدایت، تا هم چنان که همۀ پدیده ها و اجزاء هستى را با حیات استعدادى یا فعلى بر پا داشته و به حرکت درآورده، انسان را هم زنده و قائم و پاینده بدارد تا به اختیار و ارادۀ آزاد خود به حىّ قیّوم بپیوندد نزّل (به تشدید) نزول تدریجى را مى رساند که موافق با شرایط زمان و استعدادها و نیازها، مسائل هدایتى و احکام آن را مشهود و ملموس کرده همۀ مشاعر و عواطف را فرا گیرد و منشأ انقلاب فکرى و اجتماعى شود نزل و انزل (بدون تشدید) به معناى نزول دفعى و با هم است در مواردى که در امور دفعى با تشدید در قرآن آمده، مانند: یُنَزِّلُ اَلْغَیْثَ مٰا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطٰاناً نظر به مبادى و اجزاء و از آثار تدریجى است علیک دلالت بر سلطه و تفوق دارد، آن چنان که هنگام نزول، روح و اندیشه و شخصیت مخاطب «رسول» یکسره مقهور آن مى گردد بالحق بر ملازمت و تلبّس: این کتاب را با حق و ملازم آن بر تو نازل کرده و یا با، سببى که بیان علت فاعل نزول باشد: به سبب و نیروى حق حق مطلق اللّٰه با همۀ اسماء و صفات و تجلیات و نزولات و ارادۀ او که ثابت و پایدار و نگهدار است مى باشد، و همین معناى نازل لغوى حق است حقوق نسبى و تشریعى اصول ثابت و پایدار و با اصول تکوینى و به حق مطلق پیوسته مى باشد همین حق را از واقع جدا مى سازد که گاه با هم و گاه در مقابل هم هستند، کتابهاى هدایتى و تشریعى بشر در مسیر واقعیات است که آمیخته از حق و باطل و در محیطهاى زمانى و مکانى و شرایط اجتماعى مختلف و متضاد مى باشد و قابلیت بقا و صلاح ندارند حق، ثابت و پایدار و داراى مصالح حقیقى و هماهنگ با جهان و فطرت و ضامن بقاء و ابدیت مى باشد

مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ تصدیق، نمودارى راست و به راستى آوردن چیزیست که به دروغ ها و افتراها و اوهام آمیخته و ناراست و مبهم گشته لما بین یدیه چیزیست که در امتداد شعاع دید و خطوط متوازى دو دست باشد و در مقابل (لما خلفه، لما قبله) است نه به معناى آنها، زیرا گر چه در طول زمان قرآن پس از دیگر وحى ها و کتابها آمده، در مراتب نزول نَزَّلَ عَلَیْکَ اَلْکِتٰابَ آنها شعاعها و پرتوهایى بودند در امتداد اشعۀ فروزان قرآن و پیش روى آن هم چنان که شعاعها و انعکاسهاى پیش از طلوع کامل، آمیخته با تاریکیهاى ابهام انگیز و تصویرهاى موهوم و واقعى مى باشد و با سر زدن نیّر اعظم تاریکى ها از میان مى رود و صورتهاى راستین از میان اظلال و اوهام متمایز مى گردند: مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ ما، ابهام و شمول را مى رساند: آنچه از کتابها و شرایع و وحى ها و الهامها تا حدسها و کشفهایى که بر پیغمبران و تالیان آنها و انسانهاى اندیشمند پرتو افکنده و آمیخته با اوهام و افتراها گردیده، این کتاب راستى و راستهاى آنها را مى نمایاند و شناسایى جهان و انسان و اصول و احکام را متمایز مى کند، از مبادى تا نهایات نَزَّلَ عَلَیْکَ اَلْکِتٰابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ ، از آن گاه که سیارۀ زمین آمادۀ وحى گیرى و الهامبخشى گردید و پیغمبران وحى یاب و انسانهاى اندیشمند سر برافراشتند و روى به سوى مطالع انوار گرداندند، وحدت و پیوستگى همۀ وحى ها و انواع الهامات را با هم و با کمال وحى مى رساند

وَ أَنْزَلَ اَلتَّوْرٰاةَ وَ اَلْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ أَنْزَلَ اَلْفُرْقٰانَ تورات و انجیل در میان وحى ها و الهامات ما بین یدیه، وحى هایى بودند متضمن اصول اعتقادى و احکام و نظامات که به صورت کتاب درآمدند و ملت و ملتهایى فرا آوردند

مفرد آمدن تورات و انجیل و معناى لغوى آنها دلالت بر همان اصول شریعت و بشارت دارد نه به پنج کتاب عهد عتیق و اناجیل گوناگون با همۀ وقایع نگاریها و سرگذشت ها و تناقضات که بعدها جمع و تدوین گردیده و به نام نگارندگان خوانده شده است و آمیخته با اندیشه ها و شرکها و خیالات و دریافتهاى همانها مى باشد: وَ جَعَلْنٰا قُلُوبَهُمْ قٰاسِیَةً یُحَرِّفُونَ اَلْکَلِمَ عَنْ مَوٰاضِعِهِ 13 مائده) أُوتُوا نَصِیباً مِنَ اَلْکِتٰابِ ، نَسُوا حَظًّا مِمّٰا ذُکِّرُوا بِهِ آنکه قرآن مصدّق آن مى باشد همانست که از جانب خدا نازل شده هدایت و نور است: و انزل التّورات و الانجیل هدى للناس، و أَنْزَلْنَا اَلتَّوْرٰاةَ فِیهٰا هُدىً وَ نُورٌ (44 مائده) نه اینکه از دماغ مشوّش مردمى نازل شده و قرآن از تحریف و نقص و فراموشى اصل آن خبر داده است آنکه پیشاپیش قرآن، از جهت ترتیب نزول و پیش از آن از جهت گذشت زمان، نازل شده، طلیعۀ احکام و نظامات پس از وحیها و الهامات توراة و بشارت سر برآورده کتاب کامل انجیل است که چون سپیدۀ فلق و بر آمدن شعاعها پیش از طلوع کامل رخ مى نمایاند

هدى، همین راهنمایى به سوى کمال وحى و شریعت است و شاید وصف حالى براى الکتاب و معطوفات باشد که غایت نزول همۀ هدایت مردم است و انزل الفرقان با تکرار فعل انزل و در نهایت نزول کتاب و تورات و انجیل بیان کمال سطوع وحى است، وحى، از جهت احکام مکتوب، کتاب، و از جهت رهبرى، هدى، و از جهت تمایز حق و باطل و خیر و شر و مؤمن و کافر، فرقان نامیده مى شود هیأت مصدرى فرقان دلالت بر کمال جدایى و تمایز دارد تمایز کامل صفوف: یَوْمَ اَلْفُرْقٰانِ یَوْمَ اِلْتَقَى اَلْجَمْعٰانِ انفال 41) روزى بود که صف ایمان از کفر و نفاق متمایز گردید نزول کامل وحى، همچون تابش نور درخشان بر سطوح است که اشباح و اشخاص و اجسام را متمایز مى گرداند و اشعۀ آن، قابل را رشد میدهد و ناقابل را به جاى مى گذارد یا به پستى مى راند کتاب تنظیم مى کند، فرقان تمیز مى دهد

عطف فرقان به کتاب در این آیه و آیۀ وَ إِذْ آتَیْنٰا مُوسَى اَلْکِتٰابَ وَ اَلْفُرْقٰانَ 53 بقره)، گویا ناظر به همین دو گونگى ما انزل، و ذکر فرقان پس از کتاب نظر به کمال آنست کمال فرقان، همین وحى نهایى و همه جانبه و همگانى است: تَبٰارَکَ اَلَّذِی نَزَّلَ اَلْفُرْقٰانَ عَلىٰ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعٰالَمِینَ نَذِیراً 1 فرقان) که سراسر سورۀ فرقان تبیین صف بندیها و اندیشه ها و بینش هاى وهم آلود در برابر وحى است

این دو آیه: اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَ أَنْزَلَ اَلْفُرْقٰانَ بیان اصول اعتقادى و فکرى و بینش جهانى قرآن و پیوستگى و تکمیل کتاب هاى هدایتى قبل و مرزبندى و جدایى (فرقان) از آئین ها و اندیشه هاى شرک آلود و محدود است تا آخر سوره پیرامون همین اصول اعتقادى و تبیین بینش هاى ناشى از آنها و روش و منش صف معتقد و متعهد به آنها مى باشد
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
نَزَّلَ عَلَیْکَ اَلْکِتٰابَ بِالْحَقِّ فرق است بین انزال و تنزیل تنزیل فرود آمدن تدریجى است انزال فرود آمدن دفعى است مثل قوله تعالى «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِی لَیْلَةِ اَلْقَدْرِ» در سورة القدر قوله تعالى حکایة از کفار که گفتند «لَوْ لاٰ نُزِّلَ عَلَیْهِ اَلْقُرْآنُ جُمْلَةً وٰاحِدَةً » گفتند چرا قرآن مثل تورات یک دفعه فرود نیامده و نیز تنزیل را براى مبالغه و کثرت آرند یعنى قرآن مدتى در موقع حاجت آیه آیه فرود آمده تا اینکه فراگرفتن آن آسان تر و پاینده تر باشد در جاى دیگر «کَذٰلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤٰادَکَ وَ رَتَّلْنٰاهُ تَرْتِیلاً» در جاى دیگر «وَ قُرْآناً فَرَقْنٰاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى اَلنّٰاسِ عَلىٰ مُکْثٍ » در این آیه ارشاد بر این است که این کتاب(قرآن)که بر تو فرود آمده حق است،حق را مقابل باطل آرند هر چیز محقق و ثابتى را حق نامند خداى متعال را ازاین جهت حق گویند که عین حقیقت و حقیقة حقانیت است و حق است مقابل باطل «جٰاءَ اَلْحَقُّ وَ زَهَقَ اَلْبٰاطِلُ » باطل را در او راهى نیست و قرآن چون از طرف حق فرود آمده حق است یعنى آن امر ثابت پابرجا است و باطل را بسرادق عظمت آن راهى نیست «لاٰ یَأْتِیهِ اَلْبٰاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ » مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ قرآن تصدیق کننده آن چیزى است که پیش از او است و یا موافق باقى کتب آسمانى است

بعضى از مفسرین گفته مقصود از «بَیْنَ یَدَیْهِ » کتاب تورات و انجیل است چنانچه خداى متعال در سوره مائده ابتداء از فرستادن تورات و بعد از آن از فرستادن انجیل سخن به میان آورده [پایان] آیه خبر مى دهد و ارشاد بر این است که قرآن بحق و از طرف حق تعالى فرود آمده و تصدیق کننده آن چیزى است که بین دودست او است،شاید مقصود از«یدیه»دودست پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله باشد و مراد از دودست او همان کتابهاى آسمانى مثل تورات و انجیل باشد یعنى قرآن تصدیق مى کند آنچه در آنها است و تصدیق رسول به حقانیت آنها منافات ندارد با آن آیاتى که صریحا خبر مى دهد به اینکه بنى اسرائیل تورات را تحریف کردند آنجا که فرموده «وَ لَقَدْ أَخَذَ اَللّٰهُ مِیثٰاقَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ » تا فرموده «وَ جَعَلْنٰا قُلُوبَهُمْ قٰاسِیَةً یُحَرِّفُونَ اَلْکَلِمَ عَنْ مَوٰاضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمّٰا ذُکِّرُوا بِهِ » مائده آیه 13

و همچنین درباره نصارى و در تحریف انجیل فرموده «وَ مِنَ اَلَّذِینَ قٰالُوا إِنّٰا نَصٰارىٰ أَخَذْنٰا مِیثٰاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمّٰا ذُکِّرُوا بِهِ » مائده آیه 14،زیرا مقصود کلمه تورات و انجیل است که فعلا بدست یهود و نصارى است نه تمامى آیات آن
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
خداوند قرآن را بتدریج نازل فرموده براستى و درستى با حجج و براهین قطعیه که از نزد خدا است با آنکه تصدیق مى‌کند تمام کتب آسمانى را و فرستاد توریة و انجیل را یکمرتبه بر حضرت موسى و حضرت عیسى پیش از آنکه قرآن را نازل فرماید براى هدایت همه مردم مخصوصا قوم آندو پیغمبر مرسل و فرستاد فرقان را بر خاتم انبیاء (ص) که ممیز و فارق بین هر حق و باطلى است و در کافى از حضرت صادق (ع) روایت نموده است که قرآن بتمامى کتاب است و فرقان محکم واجب العمل از آن است و در جوامع و از عیاشى و قمى نیز از آنحضرت باین مضمون رسیده است و در علل از پیغمبر (ص) نقل نموده که فرقان براى آن نامیده شده است که متفرقا سوره سوره و آیه آیه نازل شده است و در صحف و الواحى نبوده بخلاف توریة و انجیل و زبور که آنها یکمرتبه نازل شده‌اند و در الواح و اوراق بوده‌اند حقیر عرض میکنم وجه تسمیه این باشد منافى نیست با آنکه فارق بین حق و باطل هم باشد چنانچه گذشت. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.