از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فبما نقضهم میثاقهم وکفرهم بایات الله وقتلهم الانبیاء بغیر حق وقولهم قلوبنا غلف بل طبع الله علیها بکفرهم فلا یؤمنون الا قلیلا):(پس به سبب نقض عهد و پیمان شکنی و کفر به آیه های خدا و به ناحق کشتن انبیاء واینکه گفتند دلهای ما از فهم عاجز و بسته است ، خداوند بر دلهایشان مهر زده بودبه سبب کفرشان ، در نتیجه جز اندکی ایمان نیاوردند)، لذا به سبب پیمان شکنی و کفر به آیات الهی من جمله تقاضای دیدن خدا و گوساله پرستی و...،و همچنین به سبب اینکه پیامبران خدا مثل زکریا و یحیی (ع ) را به ناحق کشتند و این اعمال را از روی جهالت و گمراهی انجام دادند و همچنین اینکه گفتند، دلهای ما ازشنیدن دعوت پیامبر(ص ) در پرده است ، به همین سبب در برابر حق تسلیم نمی شدند، اما خداوند می گوید: به همین جهت است که خدا دلهای آنها را از فهم حق عاجز نموده و به خاطر همین انکار و جحود و افعال و اقوالشان نقمت الهی بر آنها نازل شد و قوم و جامعه آنها همواره مورد لعن الهی قرار گرفتند، پس جزاندکی از آنان توفیق ایمان نیافتند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - تفسیر نمونه
گوشه دیگرى از خلافکاریهاى یهود
در این آیات به قسمتهاى دیگرى از خلافکاریهاى بنى اسرائیل و کارشکنیها و عداوتها و دشمنیهاى آنها با پیامبران خدا اشاره شده است .
در آیه نخست ، به پیمان شکنى و کفر جمعى از آنها و قتل پیامبران بدست آنان اشاره کرده چنین مى فرماید: ((ما آنها را به خاطر پیمان - شکنى ، از رحمت خود دور ساختیم یا قسمتى از نعمتهاى پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم .))
(فبما نقضهم میثاقهم ...)
آنها بدنبال این پیمان شکنى ، آیات پروردگار را انکار کردند و راه مخالفت پیش گرفتند (و کفرهم بایات الله ).
و به این نیز قناعت نکردند، بلکه دست به جنایت بزرگ دیگرى که قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق یعنى پیامبران بوده باشد، زدند و بدون هیچ مجوزى آنها را از بین بردند.
(و قتلهم الانبیاء بغیر حق ).
آنها بقدرى در اعمال خلاف جسور و بى باک بودند که گفتار پیامبران را بباد استهزاء مى گرفتند و صریحا به آنها مى گفتند: ((بر دلهاى ما پرده افکنده شده که مانع شنیدن و پذیرش دعوت شما است !))
(و قولهم قلوبنا غلف ).
در اینجا قرآن اضافه مى کند ((آرى دلهاى آنها به کلى مهر شده و هیچگونه حقى در آن نفوذ نمى کند ولى عامل آن کفر و بى ایمانى ، خود آنها هستند و به همین دلیل جز افراد کمى که خود را از این گونه لجاجتها بر کنار داشته اند ایمان نمى آورند.
(بل طبع الله علیها بکفر هم فلا یؤ منون الا قلیلا). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - تفسیر نور
بنى‏اسرائیل زمان پیامبرصلى الله علیه وآله انبیا را نکشته بودند، ولى پدران و اجداد آنان مرتکب چنین جنایتى شده بودند. امّا بدان جهت که فرزندان به کار اجداد خود راضى بودند، جنایات به آنان نیز نسبت داده شده است. <419> 1- پیمان شکنى، گناهى در ردیف کفر، بلکه زمینه ساز آن است. «نقضهم میثاقهم و کفرهم» 2- ناسپاسى نعمت تا جایى است که آزاد شدگان به دست انبیا، قاتل انبیا مى‏شوند. «قتلهم الانبیاء بغیر حقّ» 3- انسان با کفر ولجاجت، زمینه‏ى سقوط خود را فراهم مى‏کند. «طبع... بکفرهم» 4- ایمان آوردن افراد اندک در برابر کفر اکثر مردم، دلیل بر آن است که انسان، قدرت انتخاب و تصمیم دارد. پس دوستان، محیط و نظام فاسد، نباید اراده‏ى انسان را در راه حقّ عوض کنند. «فلا یؤمنون الا قلیلا» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف
( فبما نقضهم ) فبنقضهم . " و ما " مزیدة للتوکید . فإن قلت : بم تعلقت الباء ؟ و ما معنی التوکید ؟ قلت : إما أن یتعلق بمحذوف ، کأنه قیل : فبما نقضهم میثاقهم فعلنا بهم ما فعلنا ، و إما أن یتعلق بقوله ( حرمنا علیهم ) علی أن قوله ( فبظلم من الذین هادوا ) بدل من قوله ( فبما نقضهم میثاقهم ) و أما التوکید فمعناه تحقیق أن العقاب أو تحریم الطیبات لم یکن إلا بنقض العهد و ماعطف علیه من الکفر و قتل الأنبیاء و غیر ذلک . فإن قلت : هلا زعمت أن المحذوف الذی تعلقت به الباء مادل علیه قوله ( بل طبع الله علیها ) فیکون التقدیر : فبما نقضهم میثاقهم طبع الله علی قلوبهم ، بل طبع الله علیها بکفرهم . قلت : لم یصح هذا التقدیر لأن قوله : ( بل طبع الله علیها بکفرهم ) رد و إنکار لقولهم ( قلوبنا غلف ) فکان متعلقا به ، و ذلک أنهم أرادوا بقولهم ( قلوبنا غلف ) أن الله خلق قلوبنا غلفا ، أی فی أکنة لا یتوصل إلیها شی ء من الذکر و الموعظة ، کما حکی الله عن المشرکین و قالوا ( لو شاء الرحمن ما عبدناهم ) و کمذهب المجبرة أخزاهم الله . فقیل لهم : بل خذلها الله و منعها الألطاف بسبب کفرهم ، فصارت کالمطبوع علیها ، لا أن تخلق غلفا غیر قابلة للذکر و لا متمکنة من قبوله . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 155)- گوشه دیگرى از خلافکاریهاى یهود! در اینجا قرآن به قسمتهاى دیگرى از خلافکاریهاى بنى اسرائیل و کارشکنیها و دشمنیهاى آنها با پیامبران خدا اشاره کرده است.
نخست، به پیمان‏شکنى و کفر جمعى از آنها و قتل پیامبران به دست آنان اشاره کرده چنین مى‏فرماید: «ما آنها را به خاطر پیمان شکنى» از رحمت خود دور ساختیم یا قسمتى از نعمتهاى پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم (فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ).
آنها به دنبال این پیمان شکنى، «آیات پروردگار را انکار کردند و راه مخالفت پیش گرفتند» (وَ کُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ).
و به این نیز قناعت نکردند، «بلکه دست به جنایت بزرگ دیگرى که قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق یعنى پیامبران زدند و بدون هیچ مجوزى آنها را از بین بردند» (وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ).
آنها به قدرى در اعمال خلاف جسور و بى‏باک بودند که گفتار پیامبران را به باد استهزاء مى‏گرفتند و صریحا به آنها «گفتند: بر دلهاى ما پرده افکنده شده که مانع شنیدن و پذیرش دعوت شماست»! (وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ).
در اینجا قرآن اضافه مى‏کند: دلهاى آنها به کلى مهر شده و هیچ گونه حقى در آن نفوذ نمى‏کند ولى عامل آن کفر و بى‏ایمانى، خود آنها هستند و به همین دلیل جز افراد کمى که خود را از این گونه لجاجتها برکنار داشته‏اند ایمان نمى‏آورند، مى‏فرماید: «آرى! خداوند به علت کفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده، که جز عده کمى (که راه حق مى‏پویند و لجاج ندارند) ایمان مى‏آورند» (بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اطیب البیان
پس بواسطه اینکه اینها نقض میثاق و مخالفة عهد کردند و بآیات الهى و حجج خداوند کافر شدند و پیغمبران بى تقصیر را کشتند و گفتار آنها که دلهاى ما غلف است و بیانات انبیاء در آنها تأثیر نمیکند بلکه خداوند دلهاى آنها را مهر فرمود بواسطه کفر آنها و ایمان نمیآورند مگر قلیلى

این آیه شریفه هم بضمیمه آیات قبل و آیات بعد مشتمل بر ذکر مساوى و مطاعن یهود و سبب نزول بلیات بر آنها است و راجع است هر جمله آن بیک دسته آنها از زمان موسى تا عیسى علیهما السلام من جمله راجع بزمان موسى فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ که آنچه با موسى قرارداد کردند تخلف نمودند از عدم دخول باب حطة و عدم مقاتله با کفار و گفتند إِنّٰا لَنْ نَدْخُلَهٰا أَبَداً مٰا دٰامُوا فِیهٰا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقٰاتِلاٰ إِنّٰا هٰاهُنٰا قٰاعِدُونَ مائده آیه 24، و گوساله پرستى بعد از رفتن موسى بمیقات پروردگار و غیر اینها، و کلمه ما در فبما نقضهم بعض مفسرین گفتند زائده است و مکرر گفته شده که کلمه زائده در قرآن نیست و ما اشاره بموارد نقض میثاق است

و من جمله بعد از زمان موسى وَ کُفْرِهِمْ بِآیٰاتِ اَللّٰهِ که شرحش را مکرر تذکر داده ایم و در مجلد اول کلم الطیب مفصلا بیان شده که چندین مرتبه در شرک و کفر و بت پرستى سیر میکردند مدّت مدیدى که دیگرى اسمى از موسى و تورات میان آنها نبود و من جمله قَتْلِهِمُ اَلْأَنْبِیٰاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ که اینهم در تمادى ایام تا زمان عیسى(ع) بوده و البته قتل انبیاء بغیر حق است، و تقیید بکلمه بغیر حق اشاره باینست که هیچگونه بهانه نداشتند در کشتن انبیاء مثل قتل حضرت یحیى و زکریّا و سایر انبیاء بنى اسرائیل

و من جمله وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنٰا غُلْفٌ اگر چه این کلمه را از روى طعنه بانبیاء میزدند که کلمات شما در ما هیچ تأثیرى ندارد و مواعظ شما در دلهاى ما راه ندارد لکن حقیقة همین نحو بوده بلکه سخت تر که میفرماید ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجٰارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً الى آخر الایة بقره آیه 74، لذا میفرماید بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ که شرح این جمله را در مجلد اول در ذیل آیه خَتَمَ اَللّٰهُ عَلىٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىٰ سَمْعِهِمْ وَ عَلىٰ أَبْصٰارِهِمْ غِشٰاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ عَظِیمٌ بقره آیه 7، مفصلا بیان کرده ایم مراجعه فرمائید

فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً این هم براى اتمام حجت است که نگویند ما نمیتوانستیم ایمان بیاوریم چون قلوب ما غلف و ختم و طبع شده بود جواب آنکه اینها بنحو اقتضاء است علیة تامه ندارد و شاهدش اینست که جماعة قلیلى از شما بشرف ایمان در هر عصرى از اعصار مشرف شدند مثل توبه حرّ ابن یزید ریاحى که حجة بالغه شد بر تمام لشگر کربلا که نگویند کار گذشته بود و ما نمیتوانستیم حسینى شویم، اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا بمحمد و آله صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » انوار درخشان درتفسیر قرآن
«فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ وَ کُفْرِهِمْ بِآیٰاتِ اَللّٰهِ وَ قَتْلِهِمُ اَلْأَنْبِیٰاءَ» عادت و سیرة نژاد یهود پیمان شکنى و کفران نعمت پروردگار است از جمله پیامبرانى که در زمان گذشتگان آنها بوده و به خداپرستى و وفاء بعهد توصیه مى کردند آنها را بقتل رسانیده اند مانند زکریّا و یحیى علیهما السّلام

«وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنٰا غُلْفٌ » گروهى از یهود که عصر درخشان و پرافتخار پیامبر اسلام را درک نموده شقاوت بیشترى از نیاکان خود نشان داده زیرا در برابر دعوت رسول گرامى که تا ابد روح به کالبد بشر دمیده و طنین آن براى همیشه اقطار عالم را فراگرفته و قرائت آیات قرآنى او دلهاى مرده را زنده نموده و نیز بصورت صحایف قرآنى تجسّم یافته در اطراف جهان براى همیشه منتشر است

ولى در دلهاى آهنین این مردم کوچک ترین اثرى نگذاشت جز اینکه در پاسخ مى گفتند دلهاى ما هرگز دعوت تو را نخواهد پذیرفت و زیاده دشمنى تو در قلوب ما جا خواهد داشت هم چنانکه دلهاى نیاکان ما به گوساله پرستى آمیخته بود ما نیز کینه تو را در نسل خود بوراثت خواهیم سپرد

«بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً» آمیخته گى دلهاى یهود به دشمنى با رسول گرامى که بطور حتم شقاوت و محرومیّت است ظهور عداوت نیاکان آنها است که درباره پیامبران به کار مى بردند و بوراثت با نسل آنان نیز آمیخته است ازاین رو همواره غضب پروردگار آنان را فراگرفته است

و از نظر اینکه ممکن است موجود زنده از مردار پدید بیاید افراد معدودى نیز بااینکه از نسل ناپاک بوده و در دامن آلوده نیز تربیت یافته اند چه بسا نور اسلام بر دلهاى آنان بتابد و صفاء یابند و دعوت اسلام آنها را بسوى خداپرستى جلب کند ولى این افراد بسیار کم هستند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسر جامع
ابن بابویه ذیل آیه قُلُوبُنٰا غُلْفٌ از ابراهیم بن ابى محمود روایت کرده گفت سؤال نمودیم از حضرت رضا علیه السّلام معناى ختم بر دل یهودیان را؟ فرمود ختم عقوبت و عذاب نمودن آنهاست براى خاطر کفرشان چنانچه میفرماید بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ و عیاشى از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده فرمود مقصود یهودیها که گفتند دلهاى مادر پرده است یعنى تورات و احکام آن را پشت سر میاندازیم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
ششم (فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ ) و در تقدیر است که(فنقضوا میثاقهم ففعلنا بهم ما فعلنا)

(ما)در(ما فعلنا)زائده است و براى تأکید آورده و در معنى(فعاقبناهم بنقضهم میثاقهم)یعنى بسبب نقض عهدشان آنها را عذاب کردیم

و چون بنى اسرائیل نقض میثاق کردند که عهد کرده بودند پیمبران را نکشند و باحکام تورات عمل کنند و خلاف عهد نمودند ما به آنها کردیم آنچه کردیم و کیفر آنها را در آیات دیگر بیان کرده

هفتم (وَ کُفْرِهِمْ بِآیٰاتِ اَللّٰهِ ) از جمله خلاف آنها این بود که بآیات خدا یعنى الواح تورات و آیات قرآن کافر گردیدند هشتم (وَ قَتْلِهِمُ اَلْأَنْبِیٰاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ) مثل کشتن زکریّا و یحیى و پیمبران دیگر که در قرآن اجمالا به آنها اشاره کرده

نهم (وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنٰا غُلْفٌ ) (غُلْفٌ ) جمع(اغلف)است یعنى گفتند بر قلبهاى ما پرده و غشاوت است این بود که آنها به پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم مى گفتند آنچه تو مى گوئى ما نمى فهمیم و گویا مى خواستند بگویند خدا ما را این طور کرده که دعاوى پیغمبران را نمى فهمیم و این عذر آنها باشد در عدم قبول کلام آنها

دهم (بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً)

آیه به (بَلْ ) اضراب سخن آنها را ردّ مى کند که کفر و جحود آنان و گناهانشان چنین ایجاب کرده که قلبهایشان را از علم و دانش محجوب گردانیده این است که از بنى اسرائیلیین ایمان نمى آورند مگر کمى از آنها
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ ؛ یعنى یهود را به سبب شکستن پیمانى که بدان متعهد شده و آن را بر خود لازم کرده بودند، لعنت کردیم آن پیمان این بود که به آنچه موسى علیه السّلام آورده است ایمان آورند و عمل کنند؛ امّا پس از این پیمان، آن را تغییر دادند و دگرگون ساختند و حلال خدا را حرام و حرام او را حلال کردند وَ کُفْرِهِمْ بِآیٰاتِ اَللّٰهِ این آیات عبارت بودند از: حجت ها و دلایل نبوت عیسى و محمّد صلّى اللّه علیه و آله وَ قَتْلِهِمُ اَلْأَنْبِیٰاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ آنان پیامبرانى نظیر زکریا و یحیى را کشتند، على رغم اینکه دلیل بر نبوت آن دو، برایشان اقامه شده بود وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنٰا غُلْفٌ ؛ یعنى دل هایشان آن چنان پوشیده است که چیزى از دعوت (محمّد صلّى اللّه علیه و آله) به آنها نمى رسد یهودى ها این سخنان را به پیامبر اعظم صلّى اللّه علیه و آله مى گفتند تا او از ایمان آوردن آنها به نبوت و پاسخ به دعوت خود ناامید شود بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ این، یک جملۀ معترضه در میان جملاتى است که به یکدیگر عطف شده اند و براى ردّ سخن آنها: «قُلُوبُنٰا غُلْفٌ » آمده است

معناى این جمله آن است که دل هاى شما به طور طبیعى بسته نیست بلکه کفر شما به محمّد صلّى اللّه علیه و آله و ادامه دادنتان به گمراهى، آنها را به سان سنگ و حتى سخت تر از آن قرار داده است

پس ازآن که دل هاى یهودى ها به مرحله اى رسید که در آن، به هیچ روى براى پذیرش حق باز نمى شود، به منزلۀ کسانى شدند که خدا آنان را بدون دل آفریده است

ازاین رو، اگر مهر زدن بر دل هاى؛ آنان به خدا نسبت داده شود، درست خواهد بود (به تفسیر آیۀ 7 از سورۀ بقره، در جلد اوّل نگاه کنید) فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً همانند عبد اللّه بن سلام، ثعلبة بن سعیة، اسد بن عبید اللّه و دیگران
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
مسبب نقض میثاق عذاب هاى دنیوى و اخروى آنها است که براى وضوح آن در کلام ذکر نشده است و ما زائده براى تأکید است و آیات حجج و ادله داله بر رسالت است و قتل انبیا اگرچه بدست پدران آنها بوده لکن قمى فرموده چون آنها راضى بفعل پدران خود بودند خداوند آنها را باعمال پدرانشان الزام فرموده و همچنین است حال هرکس راضى بفعل دیگرى باشد که مى توان او را به آن فعل الزام نمود، و گفتارشان این بود که مى گفتند دلهاى ما در پرده است پس نمى فهمند کلام تو را لذا خداوند تقریر فرمود کلامشان را که علت نفهمى و خذلان و سلب توفیق از آنها که به منزله مهر الهى است که بر دلهاى آنها نهاده است همان کفر و لجاج و عنادشان است که تفکر در آیات الهى نمى کنند و از مواعظ پند نمى گیرند و هدایت نمى شوند و ایمان نمى آورند مگر اندکى از آنها که هنوز نور عقل فطریشان بکلى به واسطه جهالت و لجاج خاموش نشده و ممکن است پرده از روى آن برداشته شود یا مگر ایمان اندکى که براى قصور اعتبارى به آن نیست و در حکم عدم است مانند ایمان ببعض انبیا و کفر ببعض یا ایمان به نبى و کفر به وصىّ و شرح این جملات بتفصیل در سوره بقره گذشت
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ ،ما زیادت است درین آیت چنان که فى قوله: فَبِمٰا رَحْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ ،و قوله: عَمّٰا قَلِیلٍ و جُنْدٌ مٰا هُنٰالِکَ ،و این ما در این جا و امثال این زیادتى نباشد بى فایده،بل در او شمّه اى از نفى باشد و معنى آن بود که فبنقضهم میثاقهم لا بغیر ذلک و برحمة من اللّٰه لنت لهم لا بغیرها و عن قلیل لا عن کثیر،گفت بنقض عهد و شکافتن میثاق که ایشان کردند و کفرشان به آیات خداى و کشتن ایشان پیغمبران را به ناحق و کشتن پیغمبران اگرچه جز به ناحق نباشد مؤکّد بکرد به این وصف تا بدانند که کشتن ایشان جز به ناحق نباشد چنان که گفت: على لاحب لا یهتدى بمناره یعنى لو کان هناک منار لا یهتدى[353 پ]به پس نفى اهتدا به مثابۀ نفى منار کرد و کلام در این و امثال این مستقصى برفت فى قوله: وَ یَقْتُلُونَ اَلنَّبِیِّینَ بِغَیْرِ اَلْحَقِّ ،و معنى آن است که بى آنکه این پیغمبران چیزى کرده بودند که مستحقّ قتل بودند وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنٰا غُلْفٌ ،الآیة خلاف کردند در آن که و گفتن ایشان که دل ما در غلاف و پوشش است یا دل ما وعاء علم است و اختلاف اقوال که رفت فى قوله: وَ قٰالُوا قُلُوبُنٰا غُلْفٌ الآیة،خلاف کردند در آن که با به چه تعلّق دارد فی قوله: فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ ،بعضى گفتند تعلّق دارد بقوله تعالى آنچه در این آیت گفت بدل آن باشد و جمله تعلق دارد بقوله: فَأَخَذَتْهُمُ اَلصّٰاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ،و زجاج گفت تعلّق دارد به فعلى محذوف و تقدیر آن است که لعنّاهم و اوجبنا علیهم العذاب بنقضهم میثاقهم و کفرهم

آنگه حذف کرد آن را از کلام براى آن که در کلام عوضى هست ازین که دلیل مى کند و هو قوله: بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ ،و گفت این قول اولى تر است براى آن که آنان که صاعقه ایشان را بسوخت در عهد موسى جز آنان بودند[که پیغامبران را کشتند و بهتان بر مریم نهادند و گفتند عیسى را ما کشتیم و اینان پس از ایشان بودند] 7 «3» به روزگار دراز

و این که زجّاج گفت قدح نکند در قول اوّل براى آن که بنى اسرائیل چون یک قبیله و یک گروهند به منزلۀ یک شخصند که خطاب با اوّل و آخرشان بر یک وجه مى رود نبینى که حق تعالى جهودان عهد رسول را مى گوید: وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّٰارَأْتُمْ فِیهٰا وَ إِذْ فَرَقْنٰا بِکُمُ اَلْبَحْرَ فَأَنْجَیْنٰاکُمْ و قوله: ثُمَّ بَعَثْنٰاکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ الآیات و قوله: بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ ،خداى تعالى گفت: بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا اى ختم و تفسیر ختم و طبع،کرده شد پیش از این و جمله آن است که علامتى باشد که فرشتگان به آن بشناسند و بدانند مؤمن را از منافق و کافر و آن چیزى باشد که منع نکند از ایمان نبینى که گفت: فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً ایمان نیارند مگر اندکى و اگر مانع بودى و منع کردى اندک و بسیار[را] [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.