از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه وان تصبهم سیئه یطیروا بموسی ومن معه الا انما طائرهم عندالله و لکن اکثرهم لا یعلمون ):(پس زمانی که خیرو خوبی به ایشان می رسید، می گفتند:این به خاطر ماست و اگر بدی به آنهامی رسید، می گفتند، به علت بدیمنی موسی و پیروان اوست ،آگاه باشید که سرنوشت و اقبال آنها در نزد خداست ، اما بیشتر آنها نمی دانند)، قوم فرعون درسرزمین بسیار حاصلخیزی زندگی می گردند و چون تا قبل از آمدن موسی ازقحطی و خشکسالی خبری نبود، لذا می گفتند: آن خیر و فراوانی سابق به جهت خوبی و خوش اقبالی ما بود و این قحطی و خشکسالی به جهت بدشگونی و بدیمنی موسی (ع ) و پیروان اوست و(تطیر)از ماده (طیر)به معنای شومی و بدشگونی است و آنها حقیقتا بعد از مشاهده قحطی و خشکسالی ارزش نعمات سابق رافهمیدند و به همین جهت هم این سخنان راگفتند،لکن خداوندمی فرماید:بهره ای که ایشان از شومی و شر دارند در نزد خداست و آن همان عذابیست که خداوند برایشان مهیا نموده ، اما بیشتر آنها از این عذاب غافلند ومی پندارند که هیچ اثری از این گناهان و جنایاتشان باقی نمی ماند و ثبت نمی شودو حال آنکه تمام اعمالشان در نزد خداوند محفوظ است و به سبب آنها مؤاخذه می شوند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
اینها در قبال این آزمون الهی آن عکس العمل بد را نشان دادند و آن طرز فکرشان این بود که اگر برکتی از طرف خدا بیاید و می‌آمد و نصیب آنها می‌شد خود را لایق می‌دانستند می‌گفتند محصول کار ما است لیاقت ماست تلاش کریم کوشش کریم آمادگی داشتیم این بهره‌ها را بریدم حسنه را هم اینجا با الف و لام ذکر فرمود ﴿قالوا لنا هذه﴾ یعنی این حسنه مال ماست ما استحقاق و لیاقتش را داشتیم ﴿و ان تصبهم سیئة﴾ این را دیگر با الف و لام ذکر نفرمود با همان تنوین تحقیر و تنکیر ذکر کرد اگر یک مختصر فشار هم به اینها بیاید اینها دید الهی که ندارند که ﴿یَطَّیَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ﴾ اصل خرافات را هنوز دارند یک تیر این خرافات را متوجه مذهبیون می‌کنند دو، اصل طیره باطل است اصل طیره این بود فال بد زدن چون در اعراب هم اینطور بود هم اکنون هم هست البته در بخشی از آنها که اگر غرابی و مانند آن جغدی و مانند آن پر می‌کشید یا روی دیوارشان می‌نشست از آمدن یک طیر مخصوص اینها تشئّم داشتند به شئامت سخن می‌گفتند می‌گفتند این بد است اگر حادثه تلخی هم پیش می‌آمد می‌گفتند برای اینکه این جغد آمد کلاغ آمد غراب آمد و مانند آن این تشئّم را بوسیله این طیر اعلام می‌کردند کم کم تطیر شده فال بد زدن ولو سخن از طیر نباشد و اسلام با این خرافات مبارزه کرد مثل اینکه با عدد سیزده مبارزه کرد با صبر و جهد مبارزه کرد هر چه با بر خلاف عقل و نقل است با او مبارزه کرد با جهل مبارزه کرد اینجا هم مشکل خرافاتی‌شان را هم به موسی و مومنین اطراف موسی نسبت می‌دادند خب ملاحظه می‌کنید کسی که می‌گوید منشأ نحس این مصر موسی و پیروان موسی است نمی‌گوید من صبر می‌کنم وقتی خدا پسر بچه به اینها داد بچه‌هایشان اگر پسر بود میکشیم کاری به اینها نداریم اینها اصلا با این قوم مخالفند ﴿یطیروا بموسی و من معه﴾ آنگاه ذات اقدس اله که با این خرافات مبارزه می‌کند می‌فرماید به اینکه اولا خودتان نحسید هیچ موجودی نحس نیست مگر خود انسان پلید گاهی می‌فرماید طائرکم معکم یک آدم فاسق نحس است هر جا برود نحس است دیگر فسق نحس است گناه نحس است نحس خودت استی اینکه در سوره یس دارد ﴿طائرکم معکم﴾ یعنی نحس خودت هستی وگرنه عالم سراسر نور است یک آدم خائن نحس است دیگر همین ما دیگر نحسی نداریم در عالم چه روز بهتر از سیزده چه روزی بهتر از چهارده چه روزی بهتر از دوازده چه روزی بهتر از هر روز روز روز خداست دیگر فرمود ﴿طائرکم معکم﴾ اینکه تطیر می‌زنید نحس و بد قدمی داری تشئم داری خودت هستی تو آدم خوب باش سراسر جهان به کام توست در سورهٴ مبارکهٴ نساء بحثش مفصل گذشت الآن به همان سبک سخن فرمود آیه 78 و 79 سورهٴ مبارکهٴ نساء این بود ﴿أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ﴾ این بر اساس همین تشابهت قلوبهم اینها خب باز بهتر از آل فرعون بودند اینها اگر حسنه‌ای می‌رسید می‌گفتند از طرف خداست اگر سیئه‌ای می‌رسید به پیغمبر معاذ الله خطاب می‌کردند که بد قدمی توست ﴿وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ﴾ آنگاه فرمود ﴿قُلْ کُلُّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ﴾ حسنات و سیئات من عندالله است ﴿فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثًا﴾ اینها که چیزی نمی‌فهمند غالب اینها می‌بینید الآن هم همینطور است غالب این آقایانی که درس می‌خوانند در فقه اصولی‌اند و در اصول اخباری یعنی در مسائل اصولی، اعتقادی، جهان بینی، خودشناسی و این مسائل اعتقادی که هر وقت مطرح می‌شود فورا به یک روایتی می‌چسبد خب این روایت را باید به دست شیخ انصاری‌ها داد تا حل کرد دیگر در اصول دین انسان عقلی فکر بکند در فروع دین نقلی فکر بکند تا بشو جمع بین عقل و نقل وگرنه در فروع دین آدم اصولی فکر بکند در اصول دین اخباری فکر بکند همین جور در می‌آید دیگر فلان چیز نحس است شما که درباره فروع دین این همه تلاش و کوشش می‌کنیم که این روایت صحیح است حسنه است موثق است در باره اصول دین این بحثها نشد که این روایت معتبر است معتبر نیست رجالش چه جور است فرمود ﴿کل من عند الله﴾ لکن فرق حسنه و سیئه این است ﴿ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ﴾ هم حسنات من عندالله است هم سیئات من عندالله است اما فرقش این است که حسنه هم من عندالله هست هم من الله اما ﴿وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ﴾ سیئه من الله نیست اصلاً سئیه از خودت هست حالا شما فرض کنید یک نسیمی می‌وزد این نسیم یک لطافتی دارد اگر بر بوستان بوزد خب بوی خوشی می‌آورد و اگر کنیف بوزد بوی بدی می‌آورد این نسیم که بد بو نیست وقتی به کنیف برخورد کرد بوی بد را می‌آورد این بوی بد از همین کینف است جلوتر‌ها نیست یا منظر زشت کنیف اگر چنانچه با تابش آفتاب روشن شد آیا آفتاب بد است نور بد است یا این منظر بد است آنچه از طرف ذات اقدس اله است احسان است و نعمت است جمال است و جمیل پس حسنات هم من عندالله است هم من الله چون ﴿ما بکم من نعمة من الله﴾ اما کنیف بودن و بد بو بودن بد منظر بودن که از آنجا نیامده از خود انسان است لذا فرمود حسنه هم من الله است یک، هم من عندالله است دو ، ولی سیئه گرچه ریشه‌اش من عند الله هست اما من الله نیست من نفسک هست در باره طیره هم به شرح ایضا همین آیه محل بحث ملا حظه می‌فرمایید نفرمود این تطیری که هست طائر شما و آنچه که تطیر کردید این من الله است فرمود ﴿إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللّهِ﴾ نه من الله نحس شما مال خود شماست عندکم هست عندالله هست اما منکم هست من الله نیست نفرمود انّما طائرهم من الله بلکه برابر همان بخش آیه 78 و 79 سورهٴ مبارکهٴ نساء فرمود این نحس ریشه‌اش از خداست برای اینکه ذات اقدس اله نور داد نحس شما را روشن کرد قدرت حرف زدن داد قدرت فکر داد قدرت اندیشه داد اینها نسیم الهی است یک آدم بد درون از این نعمتهای الهی استفاده بد می‌کند بویش در می‌آید نفرمود این طائر و این طیره من الله است از ذات اقدس اله بد قدمی و نحص و خرافات و امثال ذلک نیست ﴿ولکن اکثرهم لایعلمون﴾ این مسائل اعتقادی و دینی و جهان بینی اینها خیلیهایش را درک نمی‌کنند ممکن است به حسب ظاهر روشنفکر باشد اما به صبر و جهد هم معتقد باشد به عدد سیزده هم معتقد باشد اگر بگویند بالای درت سیزده بنویسیم بدش می‌آید می‌گوید یازده بعلاوه دو یا دوازده بعلاوه یک این هنوز گرفتار این خرافات است ﴿لکن اکثرهم لا یعلمون﴾ لکن اصل خرافات و نحس و امثال ذلک را فرمود بی ریشه است .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه :
(آیه 131)- اما به جاى این که «آل فرعون» از این درسهاى الهى پند بگیرند، و از خواب خرگوشى بیدار شوند، از این موقعیت سوء استفاده کرده و جریان حوادث را به میل خود تفسیر مى‏کردند، «پس هنگامى که نیکى به آنها مى‏رسید (و اوضاع بر وفق مراد آنها بود، و در آرامش و راحتى بودند) مى‏گفتند: این وضع به خاطر لیاقت ماست!» در حقیقت شایسته چنین موقعیتى بوده‏ایم (فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ).
«اما هنگامى که گرفتار بدى و بلا مى‏شدند (فورا به موسى و کسانى که با او بودند، مى‏بستند و) مى‏گفتند: این از شرّ قدم موسى و کسان اوست» (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ).
ولى قرآن در پاسخ آنها مى‏گوید: «بدانید که سر چشمه شومیها و ناراحتیهایى که دامان آنها را مى‏گرفت، نزد پروردگار است (خدا مى‏خواسته است که آنها را گرفتار نتیجه شوم اعمالشان بکند) ولى اکثر آنها نمى‏دانند» (أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ).
شاید همیشه در میان انسانها و اقوام مختلف، فال نیک و بد رواج داشته است، این دو گرچه اثر طبیعى ندارند، ولى بدون تردید اثر روانى مى‏توانند داشته باشند، فال نیک غالبا مایه امیدوارى و حرکت است ولى فال بد موجب یأس و نومیدى و سستى و ناتوانى است.
شاید به خاطر همین موضع است که در روایات اسلامى از فال نیک نهى نشده، اما فال بد به شدت محکوم گردیده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(فإذا جاءتهم الحسنة) من الخصب و الرخاء (قالوا لنا هذه ) أی هذه مختصة بنا و نحن مستحقوها و لم نزل فی النعمة و الرفاهیة ، و اللام مثلها فی قولک . الجل للفرس (و إن تصبهم سیئة) من ضیقة و جدب (یطیروا بموسی و من معه ) یتطیروا بهم و یتشاءموا و یقولوا : هذه بشؤمهم ، و لولا مکانهم لما أصابتنا ، کما قالت الکفرة لرسول الله صلی الله علیه و سلم هذه من عندک . فإن قلت : کیف قیل : فإذا جاءتهم الحسنة بإذا و تعریف الحسنة ، و إن تصبهم سیئة بإن و تنکیر السیئة ؟ قلت : لأن جنس الحسنة وقوعه کالواجب لکثرته و اتساعه . و أما السیئة فلا تقع إلا فی الندرة ، و لا یقع إلا شی ء منها . و منه قول بعضهم : قد عددت أیام البلاء ، فهل عددت أیام الرخاء (طائرهم عند الله ) أی سبب خیرهم و شرهم عند الله ، و هو حکمه و مشیئته ، و الله هو الذی یشاء ما یصیبهم من الحسنة و السیئة ، و لیس شؤم أحد و لا یمنه بسبب فیه ، کقوله تعالی (قل کل من عند الله ) و یجوز أن یکون معناه : ألا إنما سبب شؤمهم عند الله و هو عملهم المکتوب عنده الذی یجری علیهم ما یسوءهم لأجله ، و یعاقبون له بعد موتهم بما وعدهم الله فی قوله سبحانه (النار یعرضون علیها) الَیة . و لا طائر أشأم من هذا . و قرأ الحسن : إنما طیرکم عند الله ، و هو اسم لجمع طائر غیر تکسیر ، و نظیره : التجر ، و الرکب . و عند أبی الحسن : هو تکسیر . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
«یَطیّروا» از «تَطَیُّر»، به معناى فال بد زدن است. چون عرب‏ها اغلب فال بد را از طریق پرواز پرنده یا صداى آن مى‏دانستند، به هر گونه فال بد «طَیَره» مى‏گویند. <232> در آیات دیگر قرآن نیز فال بد در مورد پیامبران حتّى رسول‏خدا صلى الله علیه وآله مطرح شده است. <233> فال بد، در پیدایش حوادث و پیش آمدها، هیچ اثر طبیعى و منطقى ندارد، امّا آثار روانى بسیارى دارد. در روایات مى‏خوانیم: فال بد، نوعى شرک به خداست و هرگاه فال بد زدید، به کار خود ادامه دهید و به آن اعتنا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمودند: فال بد، اثرش به همان اندازه است که آن را مى‏پذیرى؛ اگر آن را سبک بگیرى، کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیرى، پر اثر و اگر به آن اعتنا نکنى، هیچ اثرى نخواهد داشت. <234> فال بد، در میان تمام اقوام و ملل گذشته و حال وجود داشته و دارد و موجب بدبینى و رکود کارها مى‏شود، لذا از آن نهى شده است، امّا فالِ نیک چون سبب حرکت و عشق و امید است، اشکالى ندارد. <235> 1- فرعونیان، تنها خود را شایسته و حقّ کامیابى را مخصوص خود مى‏دانستند. «قالوا لنا هذه» 2- رفاه و کامیابى براى فرعونیان امرى شناخته شده و عادّى بود، امّا تلخى‏ها براى آنان ناشناخته و ناباور بود. (کلمه‏ى «الحسنة» همراه الف و لام و حرف «اذا» نشانه‏ى شناخته شدن و کلمه‏ى «سیّئة» بدون الف و لام در کنار «اِن»، نشانه‏ى ناشناخته و ناباور بودن است.) 3- اکثر فرعونیان به جاى آنکه از قحطى و هشدارهاى الهى بیدار شوند، به تحلیل غلط پرداختند و آن را به موسى نسبت دادند. «یطّیّروا بموسى» 4- نسبت دادن خوبى‏ها به خود و بدى و بدبختى‏ها به انبیا و دین، نشانه‏ى خودبینى و جهالت است. «فاذا جائتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئة یطیّروا بموسى... اکثرهم لایعلمون» 5 - ریشه‏ى خرافات و فال بد، جهل است. «یطیّروا... لکن اکثرهم لا یعلمون» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - محسن قرائتی تفسیر نور
«یَطیّروا» از «تَطَیُّر»، به معناى فال بد زدن است. چون عرب‏ها اغلب فال بد را از طریق پرواز پرنده یا صداى آن مى‏دانستند، به هر گونه فال بد «طَیَره» مى‏گویند. [232]
در آیات دیگر قرآن نیز فال بد در مورد پیامبران حتّى رسول‏خدا صلى الله علیه وآله مطرح شده است. [233]
فال بد، در پیدایش حوادث و پیش آمدها، هیچ اثر طبیعى و منطقى ندارد، امّا آثار روانى بسیارى دارد. در روایات مى‏خوانیم: فال بد، نوعى شرک به خداست و هرگاه فال بد زدید، به کار خود ادامه دهید و به آن اعتنا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمودند: فال بد، اثرش به همان اندازه است که آن را مى‏پذیرى؛ اگر آن را سبک بگیرى، کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیرى، پر اثر و اگر به آن اعتنا نکنى، هیچ اثرى نخواهد داشت. [234]
فال بد، در میان تمام اقوام و ملل گذشته و حال وجود داشته و دارد و موجب بدبینى و رکود کارها مى‏شود، لذا از آن نهى شده است، امّا فالِ نیک چون سبب حرکت و عشق و امید است، اشکالى ندارد. [235]
232) تفسیر نمونه‏
233) نساء، 78، نحل، 47 و یس، 18
234) تفاسیر نمونه و المیزان‏
235) تفسیر نمونه‏
پیام ها
1- فرعونیان، تنها خود را شایسته و حقّ کامیابى را مخصوص خود مى‏دانستند. «قالوا لنا هذه»
2- رفاه و کامیابى براى فرعونیان امرى شناخته شده و عادّى بود، امّا تلخى‏ها براى آنان ناشناخته و ناباور بود. (کلمه‏ى «الحسنة» همراه الف و لام و حرف «اذا» نشانه‏ى شناخته شدن و کلمه‏ى «سیّئة» بدون الف و لام در کنار «اِن»، نشانه‏ى ناشناخته و ناباور بودن است.)
3- اکثر فرعونیان به جاى آنکه از قحطى و هشدارهاى الهى بیدار شوند، به تحلیل غلط پرداختند و آن را به موسى نسبت دادند. «یطّیّروا بموسى»
4- نسبت دادن خوبى‏ها به خود و بدى و بدبختى‏ها به انبیا و دین، نشانه‏ى خودبینى و جهالت است. «فاذا جائتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئة یطیّروا بموسى... اکثرهم لایعلمون»
5 - ریشه‏ى خرافات و فال بد، جهل است. «یطیّروا... لکن اکثرهم لا یعلم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مريم محراب بگي - مجمع البیان
فَاِذا جآءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِه‏
فرعونیان هرگاه به نیکى و نعمت بسیار مى ‏رسیدند، مى‏ گفتند: این نعمت‏ها و برکت‏هاى فراوان به خاطر زیبندگى خود ماست و بدین سان پدیدآورنده نعمت‏ها را به یاد نمى‏آوردند و سپاسش نمى ‏گفتند.
وَاِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسى‏ وَمَنْ مَعَهُ‏
به باور گروهى از جمله «حسن» منظور این است که فرعونیان اگر دستخوش قحطى و گرسنگى مى ‏شدند، آن را از شومى موسى و یارانش قلمداد مى‏کردند و مى‏گفتند: این گرفتاریها به خاطر وجود آنان است و ما پیش از آمدن آنان هر گز چنین گرفتاریها و رنج‏ها ندیده بودیم.
اَلا اِنَّما طآئِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ‏
زجاج مى ‏گوید: منظور این است که: بهوش باشید که نگونسارى و بدبختى واقعى آنان، کیفر دردناک و خفّت‏آورى است که در جهان دیگر دامنگیر آنان خواهد شد، نه آنچه در این جهان بدان گرفتار شده‏اند.
و برخى برآنند که منظور این است که نیکى وبدى ثمره طبیعى عملکرد انسان ها و به دست خداست، و اگر فرعونیان این را درک مى‏کردند خیر و برکت و نعمت و سلامت را از سر چشمه حقیقى آن مى‏خواستند و نه از پندارهاى خرافى خویش. و «حسن» مى ‏گوید: منظور این است که آنچه آنان شوم مى‏پندارند و به فال بد مى‏گیرند، محفوظ است و خدا آنان را در روز رستاخیز به خاطر این بد اندیشى‏ها کیفر خواهد داد.
وَلکِنَ‏اَکْثَرَهُمْ لایَعلَمُونَ‏
امّا بیشتر آنان نمى ‏دانند و نمى‏ اندیشند تا بدانند.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار .ب - تفسیر کوثر
خداوند پس از بعثت موسى و مخالفت فرعونیان با او، فرعونیان را دچار انواع بلاها کرد تا بلکه پند گیرند. در این آیه مى‏فرماید: فرعونیان را با قحطى و کمبود میوه‏ها مؤاخذه کردیم شاید پند گیرند. گفته شده که قحطى آنها هفت سال طول کشید و باران نبارید و رود نیل خشکید؛ اما این بلا هم آنها را متنبّه نکرد.

فرعونیان به موسى گمان بد داشتند و او را در میان خود بدیمن مى‏دانستند. هرگاه که نیکى به آنها مى‏رسید آن را به خودشان نسبت مى‏دادند و مى‏گفتند: این به خاطر خود ماست و هرگاه که مصیبتى بر آنها مى‏رسید آن را از موسى مى‏دانستند و به موسى و همراهان او فال بد مى‏زدند. قرآن کریم این تفکر آنها را رد مى‏کند و مى‏فرماید: آگاه باشید که سرنوشت خوب و بد آنها نزد خداست. یعنى هر حادثه خوب یا بدى که اتفاق مى‏افتد از سوى خداوند است و موسى در آن تأثیرى ندارد.

این منطق را کفار عصر پیامبر اسلام هم داشتند و هر خوبى که به آنها مى‏رسید از خدا مى‏دانستند و هر بدى که اتفاق مى‏افتاد آن را به پیامبر اسلام نسبت مى‏دادند و به او فال بد مى‏زدند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
فَإِذٰا جٰاءَتْهُمُ اَلْحَسَنَةُ :پس وقتى آمد ایشان را نیکوئى و فراخى و ارزانى، قٰالُوا لَنٰا هٰذِهِ :مى گفتند براى ماست این فراخى و ارزانى و ما مستحق آنیم یا به طریق عادت زمان این به ما رسیده، وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ :و اگر مى رسید به ایشان بدى مثل قحط و بلا و سختى، یَطَّیَّرُوا بِمُوسىٰ وَ مَنْ مَعَهُ :تفأل مى زدند به موسى و تابعین او از مؤمنان، مى گفتند این رنج و محنت به شآمت ایشان به ما رسیده و تسمیۀ تشأم به تطیّر جهت آنست که عرب چون صباح از منازل بیرون مى آمدند به مرغ فال مى گرفتند، اگر طرف راست مى رفت فال خوب، و اگر به طرف چپ بود فال بد پنداشتند و قبطیان آنچه حسنه بود نسبت به خود، و هرچه سیئه بود به نام موسى و مؤمنین مى گرفتند از فرط ضلالت و طغیان، زیرا با آنکه شداید، موجب رقت قلوب و انکسار است خصوصا بعد از مشاهدۀ آیات بینه و معجزات باهره، لکن ایشان اصلا متأثر نشدند و در سرکشى و عناد افزوده منهمک شدند در گمراهى

بعد از آن حق تعالى ردّ آنها فرماید: أَلاٰ إِنَّمٰا طٰائِرُهُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ :1 آگاه باشید آنچه از شآمت موسى دانستند چنان نیست، بلکه جز این نیست سبب خیر و شر آنها از نعمت و نقمت و راحتى و سختى و امن و خوف نزد خداى تعالى مضبوط ، و آثار نکبت و نحوست اعمال قبیحه و شآمت افعال شنیعه شما طارى شده نه به سبب موسى 2 شآمتى که به آن متوعد شده اند از عقاب در بارگاه الهى مدخر و در آخرت به ایشان خواهد رسانید نه بلیت دنیا 3 حق تعالى طایر برکت و طایر شآمت که خیر شر و نفع و ضر است به سبب اعمال به آنها رسانند، اگر عقل دارند اعمال حسنه نمایند، و طلب خیر از او سبحانه بخواهند

4 تشأمى که موسى نسبت مى دهند محفوظ است نزد الهى و در آخرت به آن جزا خواهد داد

وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ :و بیشتر ایشان نمى دانند که آنچه بدیشان مى رسد و خواهد رسید از آفات و عاهات در دنیا و آخرت، به واسطۀ شومى افعال ایشان است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر گازر
حقّ سبحانه و تعالى حکایت بلیّۀ فرعون و قوم او مى کند و مى گوید که:ما بگرفتیم بعذاب و عقوبت سالهاى قحط آل فرعون را و اتباع و قوم او را و بنقصان میوه ها؛ قحط و سنون در بادیه و اهل مواشى بود و نقصان میوه ها در شهرها بود کعب الاحبار گفت:روزگارى آید بر مردمان که درخت خرماى بزرگ یک دانه بیش بر نیارد آنگه گفت که:ما این عذاب قوم فرعون را از بهر آن کردیم که تا باشد که ایشان باندیشند و بدانند که این محنت از بهر آنست که ایشان بر کفر اصرار کردند و ایشان خود هیچ اندیشه نکردند و آن از شومى کفر و معصیت خود ندانستند بلکه اگر نیکوئى به ایشان آمدى و نعمتى و فراخى به ایشان رسیدى گفتندى که:این خود ما راست و حقّ ماست برحسب عادت یا بر سبیل استحقاق که خود را اعتقاد کرده بودند بجهل،و اگر ایشان را بدى رسیدى و تنگى و آفت؛گفتندى که بشومى موسى است و آن کسانى که با وى اند؛ و اگر ایشان نبودندى این محنت به ما نرسیدى آنگه خداى تعالى گفتار ایشان بر ایشان ردّ کرد و گفت:آنچه بموسى حوالت مى کنند و مى گویند که از شومى وى است چنان نیست بلکه آنچه به ایشان مى رسد از بدى و مکروه آن به نزدیک خدایست،نعمت و تندرستى و فراخ سالى به نزدیک وى است و رنجورى و قحط و محنت و بلا هم در قبضۀ قدرت وى است،عذابى و عقوبتى که به ایشان مى رسد از نزدیک خداى بشومى کفر و معصیت ایشان است که خداى آن را به ایشان مى رساند نه بشومى موسى؛و لیکن بیشترین ایشان نمى دانند یعنى نظر و اندیشه نمى کنند تا علمشان حاصل آید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
فَإِذٰا جٰاءَتْهُمُ اَلْحَسَنَةُ قٰالُوا لَنٰا هٰذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسىٰ وَ مَنْ مَعَهُ قبطیان یعنى اهل فرعون وقتى نعمت و فراخى به آنها مى رسید نسبت باقبال خود مى دادند وقتى بلاء و آفتى به آنان اصابت مى نمود بموسى و مؤمنین نسبت مى دادند و فال بد مى زدند و مى گفتند از شومى موسى است که در شهر ما این طور پیش آمدها مى شود دیگر نمى دانستند این عذابهائى است که از اثر اعمال بد خودشان است که دامن گیرشان شده

أَلاٰ إِنَّمٰا طٰائِرُهُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ شاید مقصود از آیه چنین باشد یعنى آگاه باشید جز این نیست که بهره اى که اینها از شرّ و شانس بد دارند از عذابهائى است که براى آنها آماده شده و ذخیره گردیده که به آن خواهند رسید نزد خدا است لکن بیشترین آنها نمى دانند،معلوم مى شود بعضى از آنها مى دانستند که قحطى و عذابهاى دیگر که به آنها اصابت مى نماید از شومى خود آنها است لکن اظهار نمى نمودند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
فَإِذٰا جٰاءَتْهُمُ اَلْحَسَنَةُ قٰالُوا لَنٰا هٰذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسىٰ وَ مَنْ مَعَهُ آنها با این منطق رویدادها را تفسیر و تحلیل مى کردند که هرآنچه از نیکى به آنان مى رسد حق ایشان است؛ زیرا آنها بر بندگان خدا حکومت مى کنند و هرآنچه از بدى به آنان مى رسد به سبب کسى است که آنها را به سوى حق فرامى خواند؛ امّا خدا و طبیعتى که خدا آن را آفریده است هیچ نقشى در فراوانى و قحطى ندارد ازاین رو، خدا سخن آنها را رد مى کند و مى گوید: أَلاٰ إِنَّمٰا طٰائِرُهُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ «طٰائِرُهُمْ » کنایه از قحطى اى است که به آنان رسید و اینکه این قحطى به ارادۀ خداوندى است که تمام اسباب به او منتهى مى شود و شگون بد زدن آنها به موسى، خرافات و نادانى است

سؤال: چرا «اَلْحَسَنَةُ » با الف و لام و معرفه و «سَیِّئَةٌ » بدون الف و لام و نکره آمده است ؟

پاسخ: دور نیست که معرفه بودن الحسنة اشاره بدین نکته باشد که خیر طبیعت همچون حاصل خیزى و امثال آن زیاد است و نکره بودن سیّئة اشاره به این باشد که شرّ طبیعت همانند زلزله و طوفان اندک است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.