بسم الله الرحمن الرحیم
روزهای آغازین ماه «ذی الحجة» است در هر شب از آن بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز معروف به نماز دهه اول ذی الحجه به جا آوریم. در هر رکعت آن سوره مبارک حمد و سوره توحید و این آیه 142 سوره اعراف را بخوانیم:
وَ وَعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ۚ وَ قَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَرُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿142﴾
و با موسی، علیهالسلام، سیشب (در کوه طور) وعده گذاشتیم، و ده شب دیگر نیز بر آن افزودیم، آنگاه زمان تعیین شدهی دیدار با پروردگارش در چهل شب کامل و تمام شد؛ موسی، علیهالسلام، (قبل از رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت: در میان قوم من، جانشینم باش و برای اصلاح امور آنها کوشش کن و راه و روش تبهکاران را پیروی مکن!
التماس دعا
[ نظرات / امتیازها ]
گویا حضرت موسی بن عمران میقاتی داشت وان در طور بود
ابراهیم خلیل هم میقاتی درمنی داشت دهم ذیحجه که فرزند را تقدیم خدای مهربان کرد
واما از همه اینها بالاتر میقات فرزند رسول خدا ص در عاشورا بود که نه یک فرزند بلکه همه فرزندان وهرچه داشت یکجا به پیشگاه محبوب پیشکش کرد وبعد هم در گودال قتلگاه عرضه داشت الهی رضا بقضائک و ...... ایا میقاتی از این بالاتر سراغ دارید ؟
(جهت اطلاع از مقدمه بحث به منبع اشاره شده رجوع فرمایید
http://www.quranpuyan.com/yaf_postst28_tHqyq-wtdbr-dr-yh-w-wdnmwsy-nmz-dhh-wl-dhyHjh.aspx)
[ نظرات / امتیازها ]
میتوان بین قهرمانان سه گانه این ایه(ابراهیم ،موسی وحسین بن علی)،با حاجیان مستقر در مکه وغیر حاجیان که در نمازی دو رکعتی این ایه را می خوانند ، نسبتهایی را بشرح زیر برقرار نمود:
1- حضور در میقات برای ارتباط ویژه با خدا
حاجیان مطابق مناسک حج ابراهیمی برای ورود به خانه خدا وحتی حریم ان ،باید در میقات حاضر شوند وبا انجام اعمالی تعهداتی را بپذیرند.
تعهداتی در راستای توجه به خالق ،خود وسایر انسانها،حیوانات وگیاهان ورعایت حرمت وحقوق انها
موسی هم که دراین ایام درحج نیست،برای سخن گفتن با خدا باید در زمان مشخص به مکانی معین برود و درمیقات حضور یابد.
پس ای مسلمانی که حضور در حج ومیقاتش برایت مقدور نبوده ،برای خود میقاتی تعیین کن. در زمانی خاص با پروردگارت صحبت کن .راز ونیاز کن.
میقات تو می تواند نیمه شب باشد یا روز عرفه یا عید قربان .یا نه.بیا زمان را ثابت کنیم. بیا از فردی بودن خارجش کنیم. مانند حج نمود جمعی هم بان بدهیم .اری.
میقات ما همین نماز دورکعتی پس از نماز مغرب است. عملی خاص، در زمانی خاص، با ذکری خاص که می توان بصورت جمعی هم در مساجد خدا انرا انجام داد.. پس نماز وواعدنا میقات ماست.
2-تکالیف براساس توانایی است.
هر که توانایی واستطاعت(جسمی ،مالی،قانونی وروحی-ظرفیت-) دارد باید این ایام، قصد حج خانه خدا رابنماید. تا با اجرای مناسک ،از برکت وهدایت وعده داده شده بهره مند شوند.
و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سویش دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)،
خداوند همواره از جهانیان بی نیاز است. ایه 97سوره ال عمران
کسانی که مستطیع (از همه جوانب)نیستند درسرزمین خود بمانند وبه سایر مسئولیتهایی که درحد توانشان است ،بپردازند.
اما انانکه با اعمال ومناسک قبلی ،ظرفیت وتوان انجام ماموریت ها ی بزرگتر را پیدا کرده اند هم نباید به حج بیایند .میقات انها جای دیگری است.
لذا امام حسین روز 8 ذیحجه به همراه گروهی دیگر از رهاشدگان از ظاهر باید مکه را به مقصد دیگری برای احیای دین خدا ترک کند وموسی نیز به حج نمیرود بلکه به کوه طور میرود تا دین خدا را دریافت کند.
پس ای مسلمان راه نیافته به بیت اله
به خود بیاندیش و ببین ظرفیت های مادی ومعنوی تو ،اقتضای انجام چه ماموریتی را دارد؟حج تو همان است.
3-در داستان هر سه قهرمان ایه ،بحث قربانی وریختن خون وگذشتن از خودوتمایلات خود مطرح است:
-ابراهیم برای اجرای امر خدا از فرزندش میگذرد و چاقو را برگردن او میگذارد واماده قربانی کردن است که فرمان توقف میرسد وگوسفندی برای قربانی فرستاده میشود.
-موسی پس از بازگشت از میقات وقتی می بیند قومش مشرک شده وگوساله پرست شده اند ،برای امرزش انها وقبول توبه انها توسط خدا می گوید خودتان (همدیگر)را بکشید.
نحوه اجرای این دستور هم طبق اخبار وروایات رسیده ،جالب است (حتما بخوانید.در یک زمان خاص همه با سر وروی پوشیده وشمشیرهای افراخته بطرف هم حمله میکنند)
ظاهرا پس از اجرای قسمتی از حکم ندا میرسد که توبه انها پذیرفته شده است.
-داستان امام حسین هم که مشهور است برای احیای دین خدا خون خود وفرزندانش را نثار میکند.
اینها حکایت از ان دارد که لبیک گفتن به خالق در مواضع مختلف ،متفاوت است. برای قبولی در بعضی امتحانات وماموریتهای الهی باید بتوانی از (خون) خود یا عزیزانت بگذری .
باید بتوانی در صحنه هایی اجرای دستور نمایی که سرنوشتت معلوم و محکوم به خروج از دنیا هستی. واین ها، ظرفیت سازی میخواهد.
باید در کلاسهای میقات شرکت کرده باشی تا در امتحانات متناسب با سطح تو بتوانی لبیک بگویی.
[ نظرات / امتیازها ]
1 در این آیه مى فرماید: «وعده ى الهى سى روز بود، سپس ده روز به آن اضافه شد »، اما در آیه ى 51 سوره ى بقره، وعده ى الهى، چهل روز بیان شده است
در حدیثى از امام باقر علیه السلام حکایت شده:
هنگامى که موسى علیه السلام به وعده گاه الهى رفت، با قوم خویش قرار گذاشت که غیبت او سى روز بیشتر طول نکشد، اما هنگامى که خدا ده روز برآن افزود، بنى اسرائیل گفتند: موسى علیه السلام تخلف کرده است و به دنبال آن، دست به کارهایى (مثل گوساله پرستى) زدند
و برخى از مفسران نیز احتمال داده اند که اضافه شدن این ده روز، براى امتحان بنى اسرائیل و جدا شدن صفوف منافقان آنها بود
2 از احادیث استفاده مى شود که چهل روزى که موسى علیه السلام به وعده گاه الهى رفت، در ماه ذى قعده و ده روز اول ذى حجّه بود و اگر در قرآن به جاى چهل روز، تعبیر چهل شب شده است، ظاهراً به خاطر آن است که مناجات و گفت و گوى موسى با پروردگارش بیشتر در شب ها انجام مى شد
3 شب براى مناجات و سخن با خدا منزلت خاصى دارد و عدد چهل هم در سیر و سلوک به سوى خدا داراى اسرارى است
سحرگه رهروى در سرزمینى همى گفت این معمّا با قرینى که اى صوفى شراب آنگه شود صاف که در شیشه برآرد اربعینى
(حافظ )
4 با توجه به این که هارون، خود، پیامبر بود، پس نشستن او به جاى موسى، به معناى نصب او به خلافت و امامت بود؛ چون امامت و رهبرى، مقامى غیر از نبوت است که خدا به همه ى پیامبران نداده است
5 با این که هارون پیامبر و معصوم بود، باز موسى به هارون گفت: «در اصلاح امت بکوش و از فسادکنندگان پیروى نکن »، این جملات تأکیدى بود که هارون را به اهمیت موقعیّت خود واقف مى ساخت و شاید هم تذکرى به بنى اسرائیل بود که در برابر اندرزها و راه بردهاى خردمندانه ى هارون تسلیم باشند
[ نظرات / امتیازها ]