محمدامین احمدی فقیه
با نام خداوند مهرگستر بخشاینده مهرورز
[ همه پیام ها ] پیام های محمدامين احمدي فقيه (56 مورد)
  سوره احزاب آیه 4 - مهم ترین موانع اصلی محبت به خداوند متعال
بسم الله الرحمن الرحیم
مهم ترین موانع اصلی محبت به خداوند متعال در سه عنوان خلاصه می شود:
۱-آلودگی قلب به محبت غیر خدا و محبتی که در راستای محبت خدا نباشد؛
۲-آلودگی نفس به رذائل اخلاقی؛
۳-آلودگی اعضا و جوارح به گناه.
احبوا الله من کل قلوبکم؛ خداوند را با همه قلب تان دوست بدارید. (کنزالعمال؛ ج۱۶؛ ص۱۲۴)
مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ؛ خداوند درون هیچ انسانی دو قلب قرار نداده است. (احزاب/۴)
محبت به اهل البیت علیهم الیسلام در راستای محبت به خداوند متعال است و یکی از مصداق های روشن و شاخه های پربار درخت مهر الاهی، مهرورزی به اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم است.
قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ؛ بگو: به خاطر رسالتم پاداشی از شما نمی¬خواهم به جز آنکه خویشاوندان مرا دوست بدارید. (شورا/۲۳)
حب الدنیا رأس کل خطیة؛ دنیادوستی سرچشمه همه لغزش ها است.
سبب فساد العقل حب الدنیا؛ دنیادوستی سبب تباهی عقل است.
حب الدنیا یهمی و یعصم؛ دنیا دوستی انسان را کور و کر می کند.
من احبّها اورثته الکبر؛ کسی که دنیا را دوست بدارد، برای او کبر به بار می آورد.
حب الدنیا یوجب الطمع؛ دنیادوستی موجب طمع می شود.
کثرة الذنوب من حب الدنیا؛ فراوانی گناه از دنیادوستی است.
حب الدنیا رأس الفتن و اصل المحن؛ دنیادوستی ریشه همه فتنه ها و اصل همه محنت ها و مصیبت ها است.
فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ آگاه باشید که زندگى دنیا شما را فریب ندهد و نیز شیطان شما را نسبت به خداوند مغرور نسازد. (لقمان/۳۳)
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
در طریق عشق¬بازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
ره روی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
التوبه تطهر القلوب و تغسل الذنوب؛ توبه قلب ها را پاک می کند و گناهان را می شوید.
إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ؛ همانا خداوند توبه‌کنندگان و پاکیزگان را دوست می‌دارد. (بقره/۲۲۲)
  سوره شوری آیه 38 - بیست سؤال رهبر معظم
بسم الله الرحمن الرحیم
رهبر معظم در جمع جوانان بجنوردی بیست سؤال مهم فرهنگی را طرح کردند که پاسخ‌های آن می‌تواند سوژه‌های نابی برای تولید گفتمان و فکر و محتوا و تدبر باشد که با مشورت نخبگان و تدبر کنندگان به راه های حل و پاسخ آن بپردازیم.

1-چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
2-چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟
3-چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟
4-چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
5-الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟
6-الگوی تفریح سالم کدام است؟
7-آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟
8-دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟
9-علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟
10-طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟
11-آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟
12-علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟
13-چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟
14-توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟
15-چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟
16-ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟
17-چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟
18-آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟
19-چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟
20-چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟
  سوره آل عمران آیه 130 - دیرکرد از مصادیق ربا است
بسم الله الرحمن الرحیم
رهبر معظم انقلاب در سفر اخیر خود به خراسان شمالی پرسشی با این مضمون بیان کردند که «چه کنیم که ریشه‌ی ربا در جامعه قطع شود؟»
با توجه به اهمیت موضوع حرمت ربا در اسلام و احساس نیاز جامعه کنونی برای آشنایی بیشتر با این مسأله مهم که سعادت یا شقاوت جامعه‌‌ای را رقم می‌زند، گفت‌وگوی مشروحی با آیت‌الله محمدحسین احمدی فقیه یزدی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم انجام دادیم که بخش دوم و پایانی آن تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

فقط در لفظ و گفتار نگوییم ربا حرام است
آیت‌الله احمدی فقیه در ابتدای این بخش از گفت‌وگو اظهار داشت: چنانکه با آیات توضیح دادیم، قضیه ربا یک امر بسیار مهمی است و جنگ با خداست. پس فقط در لفظ و گفتار نگوییم که ربا حرام است و بیع حلال است و یا ربا حرام است و قرض، مضاربه و ... حلال است. بلکه در این امر دقت کنیم و عمل کنیم تا سود دنیا و آخرت را ببریم.
وی گفت: به عنوان نمونه اگر کاری به عنوان مضاربه انجام شد، برای کار و رشد جامعه انجام می‌شود. جنسی را از این شهر به شهر دیگری که احتیاج است، می‌برند این تجارت است و در واقع کسب حساب می‌شود. همین که جنس را از منطقه‌ای که مردم نیاز ندارند، به منطقه‌ای که مردم محتاج هستند و نیاز دارند می‌برند و می‌خواهند معامله کنند، باعث می‌شود تا تغییر و تحول جدیدی رخ بدهد.

روایت برادر امام خمینی (ره) از رعیت‌های خمین
استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: مثلا در مزارعه، موضوع زرع و کشت است و کسی زمین و پول به دیگری می‌دهد، او هم می‌رود و کار انجام می‌دهد و کشت و زرع می‌کند.
وی ادامه داد: در قدیم من موضوعی را از اخوی حضرت امام خمینی (ره)، یعنی آیت‌الله پسندیده شنیدم که بسیار مفید بود و مدتی بعد نیز در نوشتارهایی که از ایشان نقل شده دیدم. آیت‌الله پسندیده به ماجرایی که بین ارباب و رعیت در منطقه خمین و جاهای دیگر بوده، اشاره می‌کرد و می‌گفت که آن ارباب‌ها مواظب بودند که هرچه نیاز آن رعایا هست، برطرف کنند. خودشان را متعهد می‌‌دانستند که غذا و زندگی و بذر کشت آنها را متکفل باشند. در مقابلش دبه روغن یا چیز دیگری بوده که رعایا برای اربابشان می‌بردند و معلوم است که رابطه خیلی محترمانه بین آنها بوده ‌است.
وی با اشاره به قانون اصلاحات ارضی خاطرنشان کرد: این هماهنگی بین ارباب‌ها و رعیت‌ها ادامه داشت تا اینکه قانون اصلاحات ارضی آمد و خیلی جاها ضررهای عظیمی وارد کرد. از آن به بعد دیگر این ضابطه به هم خورد و نه آن رعایا توانستند حوائج خود را برطرف کنند و نه این صاحب زمین‌ها توانستند کاری انجام دهند و ضربه خیلی شدیدی به نظام مساقات و مزارعه تحمیل کرد.
احمدی فقیه ادامه داد: تا قبل از آن در هر یک از اینها، چه در مساقات یا مزارعه و ... فرد برای کاری که می‌‌کرد، اجرت می‌گرفت و درصدی برایش معین می‌‌کردند. به عنوان مثال در مساقات فرد مسئول آبیاری می‌شد و اجرتی به او می‌دادند و نوعی تولید بود. ارباب‌ها نیز به وظیفه اجتماعی که داشتند عمل می‌کردند. ولی متأسفانه الآن بسیاری از این نظام‌‌ها به هم خورده است. نظام رعیتی و نظام اربابی صحیحی وجود ندارد. در اصلاحات ارضی وقتی همه صاحب زمین می‌‌شدند و حوائج آنها کامل برطرف می‌‌شد، چون فوری مالک زمین شده بودند بیشتر اینها به فکر فروش افتادند و زمین‌ها ضایع شد. ولی وقتی در دست ارباب‌ها بود، ارباب‌ها به فکر فروش زمین‌ها نبودند و بیشتر به فکر استفاده و زرع و کشت بودند و توسعه می‌‌دادند.

قانون اصلاحات اراضی ضررهای بسیاری داشت
وی با بیان اینکه رعیت‌ها به فکر جنبه‌های مالی افتادند و این فرهنگ از هم پاشید، گفت: این طرح از هر دو جهت ضایعاتی داشت. این مسائل چیزهایی است که قابل تحلیل است. آیت‌الله پسندیده می‌فرمود آن زمان، همه برکات بود، چون بر اساس یک قرارداد صحیح شرعی مالکین دو طرف یعنی هم مالک کار و هم مالک زمین و بذر، هر دو محاسبه می‌کردند و بر رعایت حق یکدیگر مواظب بودند تا شرعیت کار از بین نرود و مشروع انجام بگیرد.
ضوابط شرعی در بانک‌ها رعایت شود و فقط جنبه صوری نداشته باشد
آیت‌الله احمدی فقیه در رابطه با ضوابط شرعی در بانک‌ها ابراز داشت: در حال حاضر نیز با نظام جدید باید مسائل براساس ضوابط شرعی انجام بگیرد. بانک‌ها اگر تمام مسائل شرعی را به وصف شرعی رعایت کنند و جنبه صوری نداشته باشند و در سود و زیان واقعا شریک باشند به طوریکه بین مالک و کسی که مستأجر کار است و یا برعکس ضوابط روی حساب شرعی انجام بگیرد، مشکلی نیست و جامعه رشد می‌کند.
وی گفت: آن موقع بین ارباب و رعیت یک رابطه احترام و مهربانی بود و موقعی هم بود که رعیت می‌آمد و می‌گفت که من در این جای کار ضرر کردم و مالک می‌دید جای گذشت هست و گذشت می‌کرد ولی الآن بانک‌ها به هیچ عنوان نمی‌پذیرند.
این استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه به خبرنگار فارس گفت: در برخی از موارد بانک‌ها بررسی می‌کنند و با اینکه متوجه می‌شوند که ضرری پیش آمده است می‌گویند تو تضمین کرده‌ای که ضرر را خودت بدهی. در اینجا این کار جنبه شرعی ندارد. درست است که مجبور بوده و قراردادی را به عنوان جبر پذیرفته و قبول کرده است که چنین مشکلی پیش نیاید. اما وقتی به مشکل رسیده و ناگواری و گرفتاری پیش آمده، باید به فریادش برسند و او را در مضیقه قرار ندهند.

دیرکرد‌ها نادرست است و به ربا بر می‌گردد
این استاد خارج فقه حوزه علمیه قم در ادامه به بحث دیرکرد‌ها در بانک اشاره کرده و بیان داشت: الآن جریمه‌ها و دیرکردها چند برابر می‌شود و این به اصطلاح «اضعافاً مضاعفه» است. خداوند می‌فرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون»‏؛
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! ربا (و سود پول) را چند برابر نخورید! از خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید!»
(آل عمران / 130)
وی تاکید کرد: بله درست است که مردم موظف به پرداخت به موقع هستند و بانک می‌تواند وثیقه‌های معتبری بگیرد و به طوری مواظبت کند که مردم طبق قول و وعده عمل کنند، ولی نه اینکه جریمه‌هایی بگیرد که شکل کار را عوض می‌کند و مردم با فرهنگ دیگری روبه‌رو می‌شوند که فرهنگ سود گرفتن و جریمه گرفتن است.
احمدی فقیه با اشاره به اینکه نباید قوانین طوری باشد که اصلا ملاحظه گرفتاری مردم نشود، گفت: این فشارها و پس گرفتن‌های به این صورت، تناسب با رشد و حرکت اقتصادی اسلام ندارد.
معاملات و عقود شرعی باید واقعی باشد نه صوری و کاغذی
آیت الله احمدی فقیه با بیان اینکه باید مقررات صوری نباشد و واقعی باشد، به خبرنگار آیین و اندیشه فارس گفت: چه معنا می‌دهد کسی در بازار از عده‌ای امضا بگیرد و مثلا بخواهد سرمایه‌ای از بانک بگیرد تا فلان جنس خاص مثلا پارچه را خریداری کند و برخی از بازاریان تأیید کنند و این شخص به جای اینکه پارچه‌ بخرد با سرمایه‌ای که از بانک می‌گیرد، کار دیگری کند که اصلا مربوط به قرارداد نبوده است.
وی با بیان این مطلب که در این نوع کارها، هم بانک ضرر می‌کند و هم خود شخص ضرر می‌کند، اضافه کرد: البته راجع‌ به این موضوع، بانک وظیفه دارد به دنبال مال خودش باشد و در برنامه ریزی کار دقت کند تا به آن صورت صحیح شرعی پیشرفت کند.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم گفت: البته افراط و تفریط در هر مسئله‌ای ناپسند است و گاهی سخت‌گیری‌های بی‌مورد مأمورین نیز ضررهایی داد و گاهی این سخت گیری‌ها به قدری زیاد است که موجب می‌شود عده‌ای اصلا از چنین برنامه‌ها و معاملاتی سیر شوند و دنبال معاملات واقعی نباشند.

تقسیم‌بندی و کار تخصصی بانک‌ها می‌تواند گره‌گشا باشد
احمدی فقیه با بیان این مطلب که اگر بانک‌ها کار تخصصی بکنند و در زمینه خاصی فعالیت کنند بسیاری از مشکلات حل می‌شود، گفت: به عنوان نمونه، اگر بانک کشاورزی، فقط با کشاورزها سر و کار داشت و کار کشاورزی را پیش می‌برد یا مثلا بانک صنعت و معدن فقط کارش با صنعت‌گران و معدن‌کاران کشور بود، اوضاع بهتر و مناسب‌تر بود. البته نظر متخصصان مربوطه باید لحاظ شود.
وی در ادامه اظهار داشت: بانک‌ها هر کدام در مسیر شرعی خودشان باشند و بنا را واقعا بر قرض‌الحسنه بگذارند. سپس قراردادهای مضاربه، مساقات و آنچه شرعی است را انجام دهند.
اگر واقعا به شرع، عمل کنیم مشکلاتمان حل می‌شود
استاد درس خارج حوزه علمیه، عمل به شریعت را حلال همه مشکلات دانست و افزود: اگر هر چه شرع گفته را به طور صحیح عمل کنیم و جدی روی آن بایستیم مشکلات حل می‌شود. باید به آنچه حقیقت مطلب است توجه کنند تا بر اساس همان موازین شرعی به امید خدا یک بانکداری اسلامی که بتواند همه جانبه و براساس همه نیازهای جامعه حرکت کند، داشته باشیم.
احمدی فقیه بیان داشت: اگر هم‌چنان بانک‌های متعدد براساس ضوابط صحیح شرعی و نیازهای جامعه درست شود، جا دارد منتها هر کدام باید در مسیر مسئولیت خودشان پا بگذارند. مگر الآن مردم کم به صنعت و معدن نیاز دارند و یا کم هستند کسانی که علاقه دارند سرمایه‌ای به آنها داده شود تا کاری در زمینه صنعت و معدن انجام دهند.
وی تأکید کرد: بانک همین امور را به وسیله کارشناسان صحیح مراقبت کند و وقتی یک نفر می‌خواهد معدن کوچکی را استخراج نماید و ذوق این کار را نیز دارد ولی سرمایه ندارد، به او سرمایه بدهند. این امور هم کمک به بانک است و هم به افراد جامعه کمک می‌شود و فعالیتی لذت بخش است.
آیت الله احمدی فقیه اینگونه سخنان خود را ادامه داد: بانک‌ها نه مردم را تحت فشار بی‌جا قرار بدهند و نه اینکه بی‌مطالعه و بی‌دقت کاری برای کسی انجام دهند تا بعداً گرفتار مشکل نشوند. متأسفانه خیلی از این اتفاقات ناگوار را مشاهده می‌کنیم که موجب عزت و احترام جمهوری اسلامی نمی‌شود و به نوعی از سستی برنامه ‌ریزی‌ها به شمار می‌آید.

نظام بانکداری کشور نیازمند تجدید نظر جدی است
آیت الله احمدی فقیه گفت: باید تجدید نظر کاملی در سیستم بانکی صورت بگیرد و همین طور که گفتیم طرح منظمی ایجاد شود و هر بانکی نسبت به برنامه‌های مشخص خودش به ضوابط معین عمل کند و پاسخ‌گوی مسئولان و مردم باشد و این پاسخ‌گویی واقعی و محسوس باشد.

سؤال‌های متعدد و اساسی مردم از نحوه بانکداری‌ اسلامی
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به سؤالات زیادی که مردم در مورد بانک‌ها می‌پرسند گفت: باید مسائل بانکداری و ربا باید برای مردم باز و روشن شود. چرا که مردم درباره نحوه بانکداری‌ها و مثلاً سودی که روی حسابشان می‌گیرند، بسیار سؤال می‌کنند. بسیاری از این سودها را که انسان مشکل است بگوید حلال است. البته در بعضی از موارد نیز حلال است و شبهه‌ای هم در آن نیست. اما در بعضی از این امور مشخص است که ضوابط شرعی رعایت نشده است. طرفین رعایت نمی‌کنند، نه طرف بانک رعایت می‌کند و نه کسی که دریافت می‌کند و این مال مشکل دارد.
احمدی فقیه با اشاره به اینکه در روایات، ربا به مورچه‌ای که در شب روی زمین تاریک راه برود و اثرش مخفی است تشبیه شده، افزود: ربا موضوع بسیار جدی و مهمی است که واقعا خانمان سوز و مخرب نظام صحیح جامعه است و باید واقعا از آن پرهیز شود تا جامعه ضایع نشود و اعتمادها شکسته نشود.

تضعیف ایمان و پذیرفته‌نشدن عبادت از آثار اولیه رباست
آیت الله احمدی فقیه خاطرنشان کرد: وقتی حرام‌خواری در بین مردم راه افتاد، همه آثار بد را همراه خود می‌آورد. اولین اثرش این است که ایمان‌ها را تضعیف می‌کند و عبادت‌ها پذیرفته نمی‌شود. باید این صحبت‌ها بیان شود.

مردم تشخیص می‌دهند چه کاری حرام است و چه کاری حلال
استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به اینکه شبهاتی که مردم دارند درست است، بیان داشت: خود مردم می‌فهمند دارند یک کار حرام می‌کنند یا یک کار حلال انجام می‌دهند، آن وقت ما بگوییم حلال است؟ چیزی را که خود مردم تشخیص می‌دهند که کار حرام دارد انجام می‌گیرد و می‌پرسند، ما بگوییم حلال است؟ آنجایی که کسب و کار است که خود مردم می‌فهمند حلال است، ما بگوییم حرام است؟ این طور نمی‌شود.
وی ادامه داد: این معاملات عرفیت دارد و نوعاً اولش جنبه عرفی دارد و مردم می‌فهمند که رباست یا معامله است. این شبهات به جاست و البته جایی ممکن است توضیحی لازم باشد و مسئله خیلی دقیق و ظریف باشد وگرنه چیزهایی را که مردم در جامعه می‌بینند و مذاکره می‌کنند، سؤالات درست و به جایی‌ است که در زمینه شبهات ربا مطرح می‌کنند.

تکلیف سودهای بانکی چیست؟
آیت الله احمدی فقیه با تأکید بر اینکه درباره پولی که مردم به بانک‌ها می‌سپارند، نکته مهم و اساسی قراردادی است که با بانک می‌بندند، اضافه کرد: مردم باید بدانند دارند بانک را وکیل می‌کنند که به چه قراردادی عمل کند. مثلا اگر ما پولمان را ببریم و به دست رباخوار بدهیم و بگوییم هر کاری می‌خواهی بکن، می‌دانیم که این حرام است و به آدم رباخوار داده‌ایم و دنبال سود ربوی هستیم.
احمدی فقیه در ادامه بیان داشت: ولی اگر دست آدمی بدهیم که می‌دانیم قراردادهایش را درست انجام می‌دهد و مضاربه و مساقات و معاملات گوناگون دارد و می‌دانیم وقتی او را وکیل کردیم، او قرارداد صحیح شرعی را انجام می‌دهد، اینجا کار درست کرده‌ایم.
وی گفت: وقتی بانک‌ها بگویند که شما این عدد سود را علی‌الحساب می‌گیری و بقیه‌اش را ما حساب می‌کنیم و اگر سود بیشتر از این بود می‌دهیم و اگر نبود، این مقدار را هم که داده‌ایم، خودمان سود را تضمین کردیم و از جیب خودمان به شما می‌دهیم، این صورت مسئله است. انسان خیال می‌کند سالم است ولی واقعیت این است که صورت مسئله با حقیقت مسئله فرق می‌کند.
استاد درس خارج حوزه تأکید کرد: وقتی بانکها سودهای 17 تا 33 درصد را می‌دهند، این چه سودی است؟ از کدام حلالی این سود در می‌آید؟! چه قراری است و ما قرارداد با چه کسی بستیم؟ چه عرفی دارد که ما این را می‌پذیریم؟! چه اسمی روی این می‌گذاریم؟ با توجیه اینکه یا اجاره داده‌ایم و یا اجاره به شرط تملیک کرده‌ایم و ... چگونه این را توجیه می‌کنیم؟!
احمدی فقیه گفت: صرف اینکه می‌گوییم کلام حلال می‌کند و حرام می‌کند، همه جرم‌ها را در این داستان تمام کردیم؟ و همه حلال شد؟ اسلام نخواسته بافت جامعه یک بافت ربوی باشد. بافت بازار مسلمین یک بافت ربا باشد. اینکه امام رحمت ‌الله علیه فرمودند که حیله‌های ربا هم جایز نیست، برای اینکه نمی‌شود نظام بازار یک جامعه براساس حیله‌های ربا بچرخد.
وی با اشاره به موضوع حیله ربا عنوان کرد: نمی‌توانیم بافت اقتصاد کل نظام جامعه را بر اساس ربا بچرخانیم و بعد ربا را با حیله ربا حل کنیم. اصلا دین اسلام این را نمی‌پذیرد.

ضرورت بازبینی در روش‌های عملی و نظری بانکداری اسلامی
آیت الله احمدی فقیه گفت: عرض بنده این است که یک بازبینی باید نسبت به روش‌های عملی و نظری بشود و گرنه خیلی از این مسیرها سر از ربا در می‌آورد. خلاصه اینکه ربا همین سودهای بی‌جایی است که نسبت به پول گرفته می‌شود و رنگ و بو و شکل و ظاهر عجیبی نیز ندارد.
وی با اشاره به اینکه تعریف پول امروز با تعریف پولی که سابق بوده، بسیار تفاوت پیدا کرده است، افزود: آن روز وقتی می‌گفتند پول، تقریبا سکه مسکوک از طلا و نقره مشخص بوده که یک قیمت ذاتی و حقیقی داشته است. امروز این طور نیست.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم تأکید کرد: الآن که در تحریم‌های دشمنان هستیم، بزرگترین چیزی که دشمنان می‌خواهند ما را در آن تجربه کنند، این است که ما از مسیر کارهای اسلامی‌ دست برمی‌داریم یا نه روی ضوابط اسلامی می‌ایستیم.
آیت‌الله احمدی فقیه در پایان این گفت‌وگو ابراز داشت: اکنون بهترین زمان است که بی‌جهت فشار بر کسی نیاوریم و ربا را تعطیل کنیم تا دعایمان مستجاب شود و از جانب خداوند متعال رحم و عطوفت نصیبمان شود.
إن‌‌شاء‌الله دشمنان ما زمین بخورند و همان‌طور که مقام معظم رهبری وعده دادند که پیروزی مسلم از آن ماست و فتنه‌های دشمنان به خودشان بر‌ می‌گردد، همین طور هم می‌شود.
[ همه نکته ها ] نکته های محمدامين احمدي فقيه (56 مورد)
  سوره قیامة آیه 11 - نکته ای در خصوص واژه «کلّا»
بسم الله الرحمن الرحیم
واژه «کَلّا» در قرآن حکیم 33 مرتبه تکرار شده و تنها در سوره های مکّی ثبت شده و در هر آیه معانی مختلفی دارد. این تکرارها عبارتند از: (19:79)؛ (1982)؛ (23:100)؛ (26:15)؛ (26:62)؛ (34:27): (70:15)؛ (70:39)؛ (74:16)؛ (74:32)؛ (74:53)؛ (74:54)؛ (75:11)؛ (75:20)؛ (75:26)؛ (78:4)؛ (78:5)؛ (80:11)؛ (80:23)؛ (82:9)؛ (83:7)؛ (83:14)؛ (83:15)؛ (83:18)؛ (89:17)؛ (89:21)؛ (96:6)؛ (96:15)؛ (96:19)؛ (102:3)؛ (102:4)؛ (102:5)؛ (104:4).
  سوره نحل آیه 44 - قرآن در کلام رهبر معظم
بسم الله الرحمن الرحیم
در این فـضای آلوده مـادیات، شایسته است در دریای بی کـران معنویت قـرآن کریم شنا کرد، تا از پلیدیهای دنیا پاک شد و این، جز با انس مدام با این کتاب آسمانی ممکن نیست.
من بارها گفته‏ام، باز هم مى‏ گویم: ما تلاوت برجسته قرآن را در این کشور دنبال مى ‏کنیم، براى این‏که اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بین مردم عمومیت پیدا کند. عزیزان من! باید با قرآن اُنس پیدا کنید.
قرآن، کلام پروردگار مهربان است. خواندن و نگاه به آیات آن، زنگار را از دل می‌زداید و انسان با تلاوت هر آیه، پلهای از نردبان معنویت را طی می‌کند. این تـلاوت، خود زمینه انس را فراهم میآورد.
تلاوت اگر زیبا باشد، در اعماق وجود انسان بیشتر نفوذ می کند. در روایت، صوت خوش زیور قرآن معرفی شده است. امام صادق (علیه السلام) از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)نقل میکند که فرمود:
لِکلِّ شى‏ءٍ حِلیَةٌ وحِلیَةُ القرآنِ الصَّوتُ الحَسَنُ؛
هر چیزى زیورى دارد و زیور قرآن، صداى خوش است.
البته تلاوت قرآن با صداى خوش، کار بسیار خوبى است. روایت دارد که امام سجاد (علیه السلام) - هم درباره امام سجاد (علیه السلام) دارد و هم درباره امام باقر (علیه السلام) - وقتى تلاوت مىکردند، کسانى که از نزدیک محل تلاوت ایشان مىگذشتند، زانوهایشان مىلرزید و سست مىشد و نمىتوانستند حرکت کنند. مىایستادند تلاوت قرآن را گوش مىکردند و وقتى حظّ خودشان را مىبردند، به راهشان ادامه مىدادند. تلاوت قرآن با صوت خوش و با آداب که شیوه خاصى دارد، موسیقى خاصى دارد، روش خاصى دارد، امور لازمى است. اینها انسان را نزدیک مىکند؛ اما کافى نیست. اگر بخواهیم تشبیه کنیم، اینطور مىگوییم: قرآن را به صورت بناى مُعْظمى، داراى سالنها و حجرهها و زوایاى گوناگون و اعماق فراوان در نظر بگیرید. این عمارت وسیع و عظیم، سردر و مدخلى دارد. اگر آن مدخل را زیبا ساختیم، مردم براى ورود در آن عمارت، تشویق مىشوند. مدخلِ آن بناى رفیع، همین تلاوتهاى زیبایى است که اینجا خواندند. کاشیکارى دَمِ در، این تلاوت است. حال وارد شوید. این کاشیکارى، بسیار لازم است. این زیباسازىِ تلاوت، امر لازمى است.
با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بى ‏زنگار، تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند. این، همیشه و براى همه نیست؛ براى کسانى است که دلشان را با صفاى باطن و نفس پاکیزه کنند؛ با ایمان، با باور و با قبول با قرآن مواجه شوند، و الّا کسانى ‏که دل معاند دارند، بناى برنشنیدن و نفهمیدن دارند، نواى قرآن، کلام قرآن و پیام قرآن در دل آنها اثرى نمى‏کند.
منابع:
1- از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار قاریان قرآن کریم،
2- از بیانات مقام معظم رهبرى در مراسم اختتامیه مسابقات قرائت قرآن،
  سوره بقرة آیه 133 - همه در عددند و او واحد
بسم الله الرحمن الرحیم
کلمه‌‌ی «إِلَـٰهَکَ» و «إِلَـٰهَ» و «إِلَـٰهًا» و کلمه‌ی «وَٰحِدًا» که ارزش ابجدی 19 دارد و اشاره به تعداد حروف «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» است، این کلمات ذکر شده، اوّلین مرتبه در این آیه‌ی 133 سوره‌ی بقره آمده است: 133=7×19.
به نام او که فراخ دانش است و شیرین گفتار. به نام او که فراغ رحمت است و نغز کردار. همه ناتوانند و او توانا. همه نادانند و او دانا. همه در عددند و او واحد.
[ همه سوال ها ] سوال های محمدامين احمدي فقيه (17 مورد)
  سوره ص آیه 64 - فرق واژه ها
سلام و درود
"اهل آتش" یعنی چه؟
فرق "اهل النار" با "اصحاب النار" چیست؟
  سوره اسراء آیه 12 - آیا ماه نور داشته است؟
با توجه به محتوای قسمت اول آیه،
آیا ماه نیز همانند خورشید نور داشته است؟
آیا اکنون نیز از خود نور می دهد یا تنها منعکس کننده نور است؟
از وضعیت پشت ماه چه اطلاعاتی داریم؟
  سوره عادیات آیه 1 - علت این گونه سوگندها
سلام و درود
علت این گونه سوگندها در سوره عادیات چیست؟
این سوگندها انسان اهل فکر و تدبر را به چه چیزی وا می دارد؟
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های محمدامين احمدي فقيه (279 مورد)
  سوره طور آیه 35 - محمدامین احمدی فقیه
به هر پندار، مگر از برای هیچ و آفرینشی دیگر داشته یا خود آفریدگارند؟
  سوره فصلت آیه 34 - محمدامین احمدی فقیه
به هرحال، نیکوکاری در مقایسه هم و بدکرداری در مقایسه هم یکسان نیست؛ به شیوه نیکوتر دشمنی را با دوری جستن باز دار! تا اینکه دشمنی میان تو و وی به مانندِ دوستی صمیمی شود.
  سوره زخرف آیه 45 - محمدامین احمدی فقیه
و از حکایت پیام رسانانى که پیش از تو نیز برمبناى سنت الاهى فرستادیم جویا شو! ازچه روى، دربرابر آن مهرگستر متعال، معبودانی قرار داده باشیم که پرستیده شوند؟
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های محمدامين احمدي فقيه (4 مورد)
  سوره حمد آیه 1 - اقتباس از تفسیر ادبی و عرفانی/ خواجه عبدالله انصاری.
بسم الله الرحمن الرحیم
کلید هشت در بهشت، درون سوره‌ی مبارک حمد
سوره فاتحه را کلید بهشت می‌دانند از آن رو که درهای بهشت هشت است و این سوره هم هشت قسم است، تا آن هشت قسمت را تحصیل نکنی و به آن معتقد نشوی این درها برتو گشوده نشود. این هشت قسم عبارتنداز:
اوّل: (الحمد) یاد ذات خداوند؛
دوم: (الرحمن) ذکر صفات او؛
سوم: (ملک یوم الدین) ذکر معاد؛
چهارم: (ایاک نعبد) ذکر افعال او؛
پنجم: (اهدنا) ذکر تزکیه نفس؛
ششم: (صرط المستقیم) ذکر آراستن نفس به نیکی‌ها؛
هفتم: (صرط الذین انعمت) ذکر احوال دوستان و رضای خداوند از آنان؛
هشتم: (غیرالمغضوب) ذکر احوال بیگانگان و نارضایی خداوند از آن‌ها.
هر یک از این هشت علم دری است از درهای بهشت؛ پس، هرکس این سوره را به اخلاص برخواند، در هشت بهشت بر روی او باز شود، امروز بهشت عرفان (قلب مؤمن) و فردا بهشت (مقام) رضوان درجوار رحمان است.
منبع: اقتباس از تفسیر ادبی و عرفانی/ خواجه عبدالله انصاری.
  سوره اعراف آیه 161 - از تحقیقات اینجانب و مراجع مختلف
آیه‌ی باب الحطه، (علی، علیه السلام باب الحطه است)
حضرت علی، علیه‌السلام، و سایر ائمه، علیهم السلام باب الحطه می‌باشند. در بعضی تفاسیر حطه گفتن همان «لااله الاالله» گفتن است.
از امام باقر علیه السلام: "نحن باب حطتکم"، ما (ائمه) به منزله ی باب حطه ی شما هستیم.
باب حِطّه. عنوانی است که در بعضی از روایات سنّی و شیعی برای حضرت علی و امامان شیعه علیهم السلام به کار رفته است. این عنوان از آیه های فوق گرفته شده است.
شأن نزول
بر طبق این آیه، خدا به بنی اسرائیل فرموده است که سجده کنان داخل «باب» قریه شوند و «حطّه» بر زبان آورند تا خدا از خطاهای آنان در گذرد. در تفسیر این آیه سخنان بسیاری گفته اند و اغلب نوشته اند که مقصود از قریه، بیت المقدس است که یکی از درهای آن «باب حطّه» نام داشته است.
ابوذر غفاری، ابو سعید خدری و ابن عبّاس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده اند که اهل بیت من در میان این امت مانند «باب حطّه» برای بنی اسرائیل هستند، خداوند از راه ایشان گناهان را می بخشاید (إنّما مَثَلُ اهل بیتی فیکُم ... مثلُ باب حطّةٍ، من دخله نَجا و مَنْ لم یَدْخله هلک ). بنابر روایتی که صدوق نقل کرده، حضرت علی علیه السلام به نقل از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم خود را «باب حطّه » نامیده است، چنانکه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را باب حطّة امّت اسلام خوانده است و می فرماید: باب حطّة امت اسلام از باب حطّة بنی اسرائیل افضل است، زیرا آن از چوب بود و ما امامان ناطق و صادق و مؤمنیم.
واژه حطّة، دوبار در قرآن آمده است. عربى یا دخیل بودن آن از چالشهایى است که توجه واژه پژوهان قرآنى و مفسران را به خود معطوف ساخته است.
حطه را در لغت، برگرفته از ریشه «ح ـ ط ـ ط» مى‌دانند. معانى گوناگون و در عین حال قابل جمعى که در واژه‌نامه‌هاى عربى براى ریشه یاد شده آمده است، نشان مى‌دهد که فرونهادن و پایین آوردن چیزى یا کسى از جاى و جایگاه بالاى آن، اعم از اینکه مادى یا معنوى باشد، اصلى‌ترین مؤلّفه معنایى آن است، ازاین‌رو بر زمین نهادن بار چارپایان، تنزل مقام، برداشتن بار و سنگینى تکلیف یا گناه از دوش انسان، پایین آمدن بهاى کالا و ... از مصادیق گوناگون این معنا در کاربردهاى متفاوت آن است.
حطه را عربى و به معناى طلب بخشش و آمرزش گناهان مى‌داند. برخى این توضیح را آورده‌اند که افزون بر پشیمانى قلبى، توبه باید در رفتار (جوارح) و گفتار انسان نیز بازتاب یابد، از اینرو بنى‌اسرائیل، پس از پشیمانى، فرمان یافتند که خاضعانه از باب حطه عبور کرده، گفتارى مبنى بر طلب آمرزش بر زبان جارى کنند. معناى طلب آمرزش بودن حطه، در پاره‌اى از احادیث شیعه و سنى که مورد توجه مفسران نیز قرار گرفته، بازتاب یافته است. در این احادیث، جایگاه امیرمؤمنان، على(علیه السلام) و اهل‌بیت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در میان مسلمانان همانند باب‌حطه براى بنى‌اسرائیل خوانده شده است که ورود از آن (محبت و ولایت آنان) مایه آمرزش گناهان و معیار ایمان به خداست. برخى از مفسران با پذیرش معناى مشهور، مصداق جمله‌اى را که باید بنى اسرائیل مى‌گفتند، «لا إله إلا اللّه» مى‌دانند. دیدگاه دوم، با تشبیه «قولوا حِطَّة» به «قولوا لا إله إلا اللّه» که اساسى‌ترین شعار توحیدى اسلام است، به معناى فراگیرترى قائل شده است. بر اساس این تفسیر، حطه به معناى وانهادن همه باورها، اندیشه‌ها، اخلاق و رفتارهاى غیرتوحیدى است که بر دوش انسان سنگینى مى‌کند و باید اساس برنامه‌هاى زندگى بنى‌اسرائیل قرار مى‌گرفت و سرانجام اینکه برخى با نفى دیدگاه مشهور و در برداشتى کاملاً بى‌سابقه، عبور از باب‌حطه را نمادى از تسلیم شدن در برابر قوانین‌شهرى و گفتن حطه را به معناى آگاهى و اقرار به دست کشیدن از آزادى مطلق و پذیرش شرایط شهرنشینى پنداشته‌اند؛ با این توضیح که بنى‌اسرائیل در صحراى سینا، زندگى بیابانى و آزادى داشتند و هنگامى که فرمان اقامت در شهر را یافتند، خداوند از آنان خواست تا قوانین و شرایط شهرنشینى را گردن نهند، زیرا در غیر این صورت شیرازه جامعه از هم مى‌پاشید. این دو دیدگاه اخیر با ظاهر آیه و دیدگاه مشهور واژه‌پژوهان و مفسران درباره معناى حطه سازگار‌نیست.
از مجموع دو آیه ی فوق که به "حطه" اشاره شده و آنچه تاکنون گفته شد مى‌توان نتیجه گرفت که باب‌حطه در میان بنى‌اسرائیل داراى جایگاهى مقدس و کاملا شناخته شده بوده است و به احتمال زیاد همان "درِ صخره مقدس" است که پس از اسلام به نام باب توبه و حطه خوانده شده است.
‏ منبع:
1.بحار الانوار، ج23، ص105.
2.کنزالعمال، ج12، حدیث 1150.
3.منهج الصادقین، ج1، ص215.
4.تفسیر و ترجمه ی بهائالدین خرمشاهی.
5.طبرسی. الاتقان فى علوم القرآن؛ الاصفى فى تفسیر القرآن؛ الامالى، صدوق؛ الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل؛ انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، بیضاوى؛ البحرالمحیط فى التفسیر؛ بصائر الدرجات الکبرى؛ بیت المقدس؛ بیت المقدس و تحول قبله؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فى تفسیر القرآن؛ التحقیق فى کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر احسن‌الحدیث؛ تفسیر الجلالین؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر غریب القرآن الکریم؛ تفسیر فرات الکوفى؛ التفسیر الکاشف؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنز الدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر مجاهد؛ التفسیر المنسوب الى الامام العسکرى(علیه السلام)؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامع البیان عن تأویل آى القرآن؛ الجامع الصغیر؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبى؛ الجواهرالحسان فى تفسیر القرآن، ثعالبى؛ الدرالمنثور فى التفسیر بالمأثور؛ روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زادالمسیر فى علم‌التفسیر؛ سفرنامه؛ شواهد التنزیل؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ الغریبین فى القرآن و الحدیث؛ فتح القدیر؛ الفرقان فى تفسیر القرآن؛ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر من احادیث البشیر النذیر؛ فى ظلال القرآن؛ قاموس قرآن؛ قاموس کتاب مقدس؛ القاموس المحیط؛ کتاب الخصال؛ کتاب سلیم‌بن قیس؛ الکشاف؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ کنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال؛ اللباب فى علوم الکتاب؛ لسان العرب؛ لغات القبائل الواردة فى القرآن؛ المتوکلى فیما ورد فى القرآن؛ مجمع‌البحرین؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن؛ المصباح المنیر؛ معانى القرآن، فراء؛ المعجم الصغیر؛ معجم مقاییس‌اللغه؛ مفردات الفاظ القرآن؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین على‌بن ابى‌طالب(علیه السلام)؛ الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیه؛ نظم دررالسمطین فى فضائل المصطفى و المرتضى و البتول و السبطین؛ النهایة فى غریب الحدیث و الاثر؛ واژه‌هاى دخیل در قرآن مجید؛ هل فى‌القرآن اعجمى.
  سوره اعراف آیه 158 -
اشاره ای کوتاه به «کلمات» در آیه 158 اعراف
خداوند متعال در آیاتی از قرآن مبین به نقش کلمه توجه می‌دهد. از نظر قرآن عظیم، کلمه تنها واژگانی نیست که مفاهیم را منتقل می‌کند،‌ بلکه حقایقی هستند که در خارج از ذهن حضور مستقیم دارند. از این‌رو است که کلماتی الاهی نقش دیگری به خود می‌گیرند و کلماتی چون «کن فیکون» کلمه وجود می‌شود و خروجی آن چون موجودات به عنوان کلمات معرفی می شود.
سوره اعراف با حروف مقطعه آغاز شده و نشانه ای بر تأمّل بیش تر روی حروف و کلمات می باشد. تنها دو حرف «ک» و «ن» یک بار در حروف مقطّعه‌ی قرآن حکیم آمده‌است و می‌تواند اشاره به «کن» وجودی دارد.
ملاصدرا ویژگی‌ «ابداع‌» با امر را در مباحث‌ مربوط‌ به‌ کلام‌ الاهی‌ مطرح‌ نموده‌ و می‌گوید: «نخستین‌ کلام‌ در جهان‌ همان‌ کلمه‌ «کُن‌» (یعنی‌ امر الاهی‌) بود که‌ از این‌ کلام‌ و امر خدا، جهان‌ به وجود آمد و موجودات‌، لباس‌ هستی‌ پوشیدند، از این‌رو جهان‌، همان‌ «کلام‌ الاهی‌» است‌ هر چند دارای‌ مراتب‌ و درجات‌ مختلف‌ می‌باشد. این‌ کلام‌ و امر الاهی‌ غیر قابل‌ سرپیچی‌ است‌.
خداوند نوع‌ دیگری‌ «کلام‌» و «امر» دارد و آن‌ همان‌ شریعت‌ و دین‌ و کتابی‌ است‌ که‌ برای‌ هدایت‌ بشر می‌فرستد و انسان‌ها در پیروی‌ از آن‌، جبر طبیعی‌ ندارند، بلکه‌ مقصود از آن‌، امتحان‌ بشر و دادن‌ امتیاز به‌ اوست‌.
انسان‌ نیز به اقتضای‌ خلافت‌، دارای‌ همین‌ دوگونه‌ اراده‌ و امر است‌؛ نوعی‌ از آن‌ تکوینی‌ و طبیعی‌ است‌ و می‌تواند منشأ آفرینش‌ شود که‌ نام‌ آن‌را خلاقیت‌ می‌گذاریم‌، و نمونه‌ آن‌، همان‌ فرامینی‌ است‌ که‌ انسان‌ در افعال‌ ارادی‌ خود به‌ عضلات‌ و اندام‌ بدن‌ خود می‌دهد. و نوع‌ دیگر، اوامری‌ است‌ که‌ در اوامر و نواهی‌ انسان‌ به‌ دیگران‌ ظاهر می‌شود. این‌گونه‌ فرامین‌ را ممکن‌ است‌ مخاطبان‌ عمل‌ نکنند و انجام‌ نگردد.
ملاصدرا در این‌باره‌ می‌گوید: انسان‌ اگر نیروهای‌ خود را متمرکز سازد، خواست‌ و ارادة‌ او مؤثر و نافذ خواهد بود و چیزی‌ را که‌ اراده‌ کرده‌ به وجود خواهد آمد.
منبع:
1- اسفار، ج1؛ ص264؛ الشواهد الربوبیه‌، ص‌ 32 ـ 31.
2-مفاتیح‌ الغیب‌، ص‌ 20، به تصحیح‌ محمد خواجوی‌.
3-مقاله خلاقیت، سید محمد خامنه‌ای.
4-حقایق و اسراری از بسم الله الرحمن الرحیم، محمدامین احمدی فقیه.
[ همه لغت ها ] لغت های محمدامين احمدي فقيه (7 مورد)
  سوره عادیات آیه 1 - از تحقیقات اینجانب و منابع مختلف
العادیات : اسب‌های دونده، تیزتک‌ها، تاخت‌وتازکنندگان، پراکنده‌کننده‌ها.
  سوره بقرة آیه 104 - از تحقیقات اینجانب و منابع مختلف
اُنظُرنا : مصلحت دنیا و آخرت ما را ملاحظه کن! مهلت بده و بیان کن تا تعلیمات تو را دریابیم.
  سوره انفال آیه 47 -
بَطَراً : هوس‌رانی، عیاشی، خوش‌گزرانی، سرمستی، ناسپاسی.