● سیماى سوره «نبأ»
این سوره چهل آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آیه دوم است که از قیامت، به «نبأعظیم» یعنى خبر بزرگ یاد مىکند.
آیات این سوره با استدلال به نظام حکیمانه حاکم بر طبیعت، برپایى قیامت براى اجراى نظام پاداش و کیفر را لازمه حکمت الهى شمرده و هستى انسان بدون آن را عبث و بیهوده مىداند.
ادامه سوره گوشهاى از عذاب سخت طغیانگران و نعمتهاى بهشتیان را بیان مىدارد و با هشدار شدید به کافران پایان مىپذیرد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 358 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
1)
: عالی بود ممنون .
2)
: عالی بود ممنون .
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مذمّت قرآن درباره سئوال از وقوع قیامت
سؤال، گاهى براى فهمیدن مطلب است که مورد تأیید و تأکید قرآن است، چنانکه مىفرماید: «فسئلوا اهل الذکر» (نحل/43) امّا گاهى سؤال، براى ایجاد تشکیک و تردید در ذهن دیگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قیامت که قرآن در این آیات، آن را مورد مذمّت قرار مىدهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 359 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
1)
طوفانی : سلام
اما به نظر بنده به هیچ وجه قرآن، صرف پرسش از قیامت را ولو به کرات هم باشد، مورد مذمت قرار نمی دهد. مضاف بر این که حدوث قیامت برای مومنان به آن نیز یک امر ایمانی است نه یقینی! و حتی خود قرآن هم بین ایمان و ایقان به صراحت تفکیک قائل شده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره نبا -
اعظم زارع بيدکي
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمده است : من قراء سورة عـم یـتـسـائلون سـقـاه الله بـرد الشراب یوم القیامة : (کسى که سوره عم یتسائلون را بخواند خداوند از نوشیدنى خنک و گواراى بهشتى در قیامت سیرابش مى کند).
و در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) میخ وانیم : من قراء عم یتسائلون لم یخرج سنته اذا کـان یـدمـنـهـا فـى کـل یـوم حـتـى یـزور البیت الحرام !: (کسى که همه روز سوره عم یتسائلون را ادامه دهد سال تمام نمى شود مگر اینکه خانه خدا را زیارت مى کند!).
و نـیـز در حـدیـث دیـگـرى از رسـول خـدا (صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم ) نـقـل شـده کـه فـرمـود: مـن قـراءهـا و حـفـظـها کان حسابه یوم القیامة بمقدار صلوة واحدة : (کـسـى کـه آن را بـخواند و حفظ کند حساب او در روز قیامت (چنان سریع انجام مى گیرد که ) به مقدار خواندن یک نماز خواهد بود).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : اعظم زارع بیدکی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاق بندی سوره -
مسعود ورزيده
این سوره مبارکه دارای چهار سیاق است:
سیاق اول: ۱ تا ۵ .
سیاق دوم : ۶ تا ۱۶٫
سیاق سوم: ۱۷ تا ۳۹ .
سیاق چهارم: ۴۰
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بررسی سیاق اول آیات۱ تا ۵ -
مسعود ورزيده
عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ (١)
«عمّ» : مخفف عن، ما است، از چه چیز.
«یتساءلون»: از یکدیگر پرسیدن یا پی در پی پرسیدن، هر دو در مورد این فعل بکار رفته است.
از همان ورود به سوره، سوره یک فضایی را به تصویر میکشد که فضای پر از پرسش و سوال است، ولی به دلیل «کلا»هایی که در ادامه سوره میآید روشن میشود که نوع سوالات انکاری است.
بعد در ادامه خودش موضوع سوالات را مشخص میکند:
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ (٢)
این پرسشهای انکاری پی در پی از خبری بسیار با عظمت است؛ ولی در این آیه نامی از آن خبر به میان نمیآید ولی ادامه سوره میفهماند که بحث، بحث «یوم الفصل» است، و خبر، خبر «یوم الفصل» است.
الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ (٣)
آن خبری که پرسشگران درباره آن خبر اختلاف کنندگانند.
یعنی همه پرسشگران در انکار قیامت مشترکند ولی در چگونگی آن اختلاف دارند، یعنی همه از یک منظر ردّش میکنند، هرکسی به یک بیان آن را زیر سوال میبرد و شک ایجاد میکند.
اینکه در چگونگی قیامت اختلاف دارند، چند معنا میتواند داشته باشد:
یکی اینکه شک دارند که حق است ولی رد میکنند.
یکی اینکه یقین دارند که حق است ولی رد میکنند.
یکی اینکه منکر هستند و واقعاً حق بودن قیامت را قبول ندارند و رد میکنند.
در این جا با همه این افراد که سطوح انکارشان متفاوت است، یک گونه جواب دادن مناسب نیست و نیز به همه این سطوح انکار با یک «کلا سیعلمون» جواب دادن مناسب به نظر نمیآید، فلذا برای اختلاف یک بیان دیگری میشود مطرح کرد.
اینکه اینها اختلاف دارند، همه رد میکنند ولی یکی با زیر سوال بردن علم خدا رد میکند و یکی با زیر سوال بردن قدرت خدا رد میکند و یکی با زیر سوال بردن حکمت خدا رد میکند.
کسانی با زیر سوال بردن علم و قدرت خدا رد میکنند، در واقع امکان معاد را منکر میشوند، و کسانی که با زیر سوال بردن حکمت خدا معاد را رد میکنند ضرورت معاد را منکر میشوند.
رد کردن معاد و سوال انکاری از وقوع آن چند حالت دارد، یک بار هست که یک سوال در فضای عمومی جامعه است و آن هم اینکه مگر ممکن است که خدا ما را بعد از اینکه مردیم و خاک شدیم، دوباره زنده کند؟!
ولی یک بار هم هست که همه رد میکنند ولی یکی با این سوال که مگر ممکن است که خدا همه اعمال ریز و درشت ما را بتواند به حساب بیاورد در حالی که در آن واحد میلیونها نفر در کل جهان فکر میکنند و عمل میکنند و خدا بتواند از همه آنها آگاه باشد و مرگشان را هم بداند و بعد از مرگ هم عمل هیچ کس از بین نرود و باقی بماند؟!! این افراد علم خدا را زیر سوال میبرند.
و یکی هم میگوید که چه کسی گفته که حکمت اقتضا میکند که این عالم یک انتهایی داشته باشد؟ همه یک بار به دنیا میآیند زندگی میکنند و لذت میبرند و یک بار هم میمیرند این افراد هم حکمت را زیر سوال میبرند.
در این فضا اختلافی که اینها راه انداختهاند، اختلاف با یکدیگر نیست، بلکه اینها سوالات مختلف هم جهت و هم هدف هستند، همه در انکار متفقالقولند. اگر یکی با یک نوع سوال قیامت را زیر سوال میبرد، دیگری هم به کمک او میآید و بعد دیگری را مطرح میکند و … .
همه اینها دست به دست هم داده و میخواهند یک حقیقت واحدی را زیر سوال میبرند.
کَلا سَیَعْلَمُونَ (۴)
به زودی خواهند دانست.
ثُمَّ کَلا سَیَعْلَمُونَ (۵)
باز هم تکرار میکنم، به زودی خواهند دانست.
به زودی خواهند دانست، جوابی است که تمام انسانها را به فکر فرو میبرد.
مثال این آیه به این میماند که: فرض کنید یک جمعی در یک فضایی نشستهاند و یک نفر از در وارد میشود و به آنها میگوید که یک گروه مسلح از فلان خیابان حرکت کرده و به این سمت میآیند و هدفشان هم همین جلسه است!
افراد حاضر در این جمع هر کدام به یک نوعی این خبر را انکار میکنند:
یکی میگوید کی گفته؟!!
یکی میگوید این خبر دروغ است!
یکی میگوید که او یک دروغگو است!
یکی میگوید مگر ما چه کار کردیم و اینها برای چه باید اینجا بیایند؟!
وقتی که کسی که خبر آورده انکار اینها را میبیند، در آخر کار میگوید من خبر را گفتم از این به بعد خودتان میدانید.
خدا هم در این آیات میفرماید: این افراد که هر کدام از یک جهتی معاد را انکار میکنند، این خبر انکار شدنی نیست و به زودی خواهند دید، یعنی به زودی حقانیت آن نباء عظیم با وقوعش بر همه ثابت خواهد شد.
این بیان در قدم اول شور و هیجان و اطمینان این افراد در انکار این حقیقت را نشانه میرود. و باعث میشود که اینها یک مقدار برای شنیدن آماده شوند.
آیات ۱ تا ۳ فضای پرسش انکاری از قیامت را ترسیم میکند، آیات ۴و ۵، این فضا را در هم میشکند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سیاق اول -
مسعود ورزيده
نفی پرسش انکاری از قیامت.
لازم نیست در مقام انکار قیامت از یکدیگر بپرسند و اختلاف کنند، به زودی پدیدار میگردد و از آن آگاه میشوند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاق دوم ۶ تا ۱۶ -
مسعود ورزيده
أَلَمْ نَجْعَلِ الأرْضَ مِهَادًا (۶)
آیا ما زمین را آماده برای زندگی قرار ندادیم؟
یعنی زمین یک مهد آماده برای زندگی است، تا انسانها بتوانند روی آن تنفس کنند و راه بروند و … .
وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا (٧)
و کوهها را مانند میخهایی برای زمین قرار ندادیم؟
وضع الفاظ برای معنانی یعنی همین. کوه را به میخ تشبیه کرده چرا که کار میخ محکم کردن است، و در این آیه میفرماید: آیا ما میخ کوهها زمین را استحکام بخشیدیم تا از زلزلههای دائمی و ناامنی و اضطراب در امان باشند.
از نظر علمی خیلی حرفها در اینجا هست، ولی سخن همه فهم این است که زمین در روی خود دارای پوسته است و داخل زمین مواد مذاب آتشفشانی است و پوسته زمین شکافها و گسلهایی دارد که زیرش مایع است، و به صورت طبیعی آن اضطراب و هیجان مواد آتشفشانی داخل زمین پوسته زمین را ناآرام میکند و حرکت میدهد، یعنی اگر نبود این گسلها یک نحوی جوش خورده باشند، استحکامی روی زمین نمیبود.
از شکافهای میان گسلها مواد مذاب آتشفشانی خارج شدهاند و رشتهکوهها سامان پیدا کرده و مانند جوشکاری زمین را مستحکم نگه داشتهاند.
این یکی از خواص کوهها است و گذشته از این وجود کوهها اصطکاک بین زمین و هوا را از بین برده که اگر آنها نبودند، بادهای سوزانی روی زمین شکل میگرفت و زمین را از قابل سکونت بودن در میآورد. نقش کوهها برای آماده سازی بستر زمین برای زندگی نقش بسیار مهم و غیر قابل انکاری است.
وَخَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجًا (٨)
و شما را ازواج خلق کردیم.
ازواج خلق شدن برای این است که نسل انسانها روی زمین ادامه پیدا کند.
یک زمین بستری آماده برای زندگی کردیم و آن را با میخ محکم کردیم و یک نظام برای تولید مثل قرار دادیم، و مجموع این دو زندگی شد.
این دو آیه اصل زندگی.
وارد زندگی میشود:
وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا (٩)
خواب شما را برای شما آرامش قرار دادیم.
وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسًا (١٠)
شب را برای شما پوشش قرار دادیم.
وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا (١١)
و روز را برای شما معاش قرار دادیم.
یعنی در روز زندگی خود را سامان بدهید.
وَبَنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعًا شِدَادًا (١٢)
هفت آسمان محکم بر فراز شما بنا کردیم.
وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا (١٣)
و بر فراز شما خورشید را چراغی پرتو افکن و نور افکن قرار دادیم.
خورشید با فاصله ۱۵۰ میلیون کیلومتر زمین را روشن و گرم میکند.
وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا (١۴)
از ابرهای بارانزا آبی فراوان نازل کردیم.
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا (١۵)
تا به وسیله آن آب فراوان دانهها و گیاهان بیرون بیاوریم.
وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا (١۶)
و باغهای انبوه و در هم پیچیده را از زمین برویانیم.
دقت در پدیدههای موجود برای زندگی انسان را از انکار معاد باز میدارد
خدا از آنجایی که فرمود: زمین را برای زندگی آماده کرده است، و انسانها را روی زمین به صورت زوج زوج آفریده و به نظام زندگی انسانها از شب و روز و کشاورزی و ماکولات اشاره کرد، نعمتهایی را که در اختیار انسان قرار داده تا او بتواند به راحتی زندگی کند، برشمرد ولی در این پدیدههایی که اشاره میکند، هیچ نتیجه خاصی را نمیگیرد، مثلا از این آیات علم و قدرت و حکمت را نتیجه نمیگیرد و حتی لزوم شکرگزاری و بندگی را نتیجه نمیگیرد، بلکه راه نتیجه گیری را باز میگذارد.
خدا میخواهد به افرادی که معاد را انکار میکنند بگوید:
اگر شما در علم خدا شک دارید که باعث انکار معاد شده است، به این پدیدهها نگاه کنید، آیا در علم چنین پدید آورندهای میتوان شک کرد؟!
اگر شما در قدرت خدا شک کردید که همان شک باعث انکار قیامت شده است، به این پدیدهها نگاه کنید، آیا در قدرت چنین خالقی میتوان شک کرد؟!
اگر شما در حکمت خدا شک دارید، آیا قبول دارید که این پدیدهها بیهوده و بیهدف خلق شده باشند؟
اگر شکر او را از یاد بردید، نگاه کنید ببینید که چقدر مدیون او هستید و چقدر باید بندگی او را بکنید.
خدا نتیجهای را تصریح نمیکند تا امکان استفاده از این آیات در هر شاخهای که شما در آن اختلاف کردهاید، فراهم باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی دوم -
مسعود ورزيده
اثبات امکان و ضرورت قیامت.
توضیح
پدیدههای آفرینش و تدبیر الهی دلیل محکم بر علم و قدرت و حکمت خدا و حجتی آشکار بر امکان و ضرورت قیامت است.
علم و قدرت با امکان در ارتباط است و ضرورت با حکمت در ارتباط است.
خدا علم دارد، پس میتواند حساب بکشد، خدا قدرت دارد، پس میتواند زنده گرداند. خدا حکمت دارد پس حتما این کار را انجام میدهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاق سوم آیات ۱۷ تا ۳۹ -
مسعود ورزيده
خصوصیات «یوم الفصل»
إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کَانَ مِیقَاتًا (١٧)
همانا روز جدایی، میقات است.
یعنی به عنوان میقات معین شده است، میقات یعنی زمانی که برای سرآمد این جهان معین شده است.
یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا (١٨)
روزی که در صور دمیده شود، پس همه شما گروه گروه بیایید.
وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَابًا (١٩)
و آسمان گشوده شود پس دربهایی گردد.
درب برای ارتباط و از جایی به جایی رفتن است، یعنی آسمان به دربهایی تبدیل میشود برای خروج از این عالم و ورود به عالم جدید.
در عالم جدید عمومیتی که در این نظام دنیا وجود داشت، به این معنا که برای همه شما زمین را آماده کردیم و همه شما را ازواج قرار دادیم و برای همه شما شب را لباس قرار دادیم و روز را معاش قرار دادیم و … ولی در عالم جدید این نظام عوض میشود و معیار چیزهای دیگر است.
وَسُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ سَرَابًا (٢٠)
کوهها حرکت میکنند و تبدیل به سراب میشوند.
یعنی به کوه نگاه میکنی کوه میبینی، ولی وقتی به دقت نگاه میکنید شکلی از کوه است که به چشم میآید و توخالی شده است!
این یک مرحله از تحول کوهها در آستانه قیامت است، تحول کوهها دارای مراحلی است که در هر سورهای به مناسبتی به قسمتی از آن اشاره میکند.
از آیه ۱۷ تا ۲۰ خود یوم الفصل توصیف میشود.
آیات بعدی فصل بودن یوم الفصل را توصیف میکنند.
عاقبت طاغین
إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا (٢١)
همانا جهنم کمینگاه است.
یعنی جهنم با اینها بود، ولی در کمین اینها بود که اینها را ببلعد.
لِلطَّاغِینَ مَآبًا (٢٢)
بازگشتگاه طغیانگران است.
از اینکه کلمه بازگشتگاه را استفاده میکند باز هم اشاره به این دارد که جهنم جایی است که او خودش برای خودش مهیا کرده و ما او را به آن باز میگردانیم.
لابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا (٢٣)
متوقفند در جهنم، دورههای طولانی مدتی.
«احقاب»: جمع حقب است و به معنای دورههای طولانی مدت است و این نشان میدهد که جهنم دارای دورههایی طولانی مدت است، در ادامه سوره میفرماید: «فذوقوا فلن نزیدکم الا عذابا» و این آیه علت دوره دوره بودن جهنم را میرساند که هر دورهای نسبت به دوره قبل عذاب بالاتری دارد.
لا یَذُوقُونَ فِیهَا بَرْدًا وَلا شَرَابًا (٢۴)
در جهنم نمیچشند خنکی و نه نوشیدنیی!
در جهنم هیج نوع خنکی و هیچ نوع نوشیدنیی را نمیچشند.
إِلا حَمِیمًا وَغَسَّاقًا (٢۵)
جز آب داغ و جوشان و چرکابه و خونابه.
جَزَاءً وِفَاقًا (٢۶)
جزایی است موافق همان اعمال او.
اینکه اینها در جهنم با چنین عذابهایی روبرو هستند، به معنای این نیست که ظلمی حتی به اندازه نوک سوزن به کسی روا داشته میشود، بلکه این عذابها اعم از طولانی و پر آتش بودن دورههای جهنم و نوشیدن آّب داغ و خونابه و ندیدن خنکی همه تجسم اعمالی است که او در دنیا انجام داده است، جهنم را خود او درست کرده و جهنم در کمین او بود.
گاهی سوال میشود که آیا در بهشت که مومنان جایگاه جهنمیان و عذابهای آنها را میبینند، آیا ناراحت نمیشوند؟ جواب این است که جهنمیان تجسم اعمال خودشان را میبینند و بهشتیان هم به این مسئله آگاهی دارند فلذا هیچ احساس ظلمی نسبت به کسی نمیکنند.
مثلا در دروان انقلاب بعضی از مومنان را در داخل حمام پوستشان را میکندند و اتو روی بدنشان میکشیدند و سیگار روی بدن آنها خاموش میکردند، حال اگر کسی از این مومنان در جهنم عذاب شدن چنین افرادی را ببیند، آیا ذرهای دلش به حال او میسوزد؟!
برخی میگویند که خدا مهربان است و چنین عذابی نمیکند، ولی این با مهربانی خدا منافاتی ندارد، چرا که او برای هدایت انسانها و دور ماندن آنها از این آتش پیامبران را فرستاده است، ولی این انسانها هستند که با طغیان خود، خود را در معرض این آتش قرار میدهند.
جرم افراد طاغی
جرم این افراد طاغی در آیات بعدی بیان میشود:
إِنَّهُمْ کَانُوا لا یَرْجُونَ حِسَابًا (٢٧)
همانا آنها حساب را باور ندارند.
وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کِذَّابًا (٢٨)
و آیات ما را تکذیب کردند، تکذیب کردنی.
سیاق میگوید، تکذیب آیات، در راستای عدم باور به حساب است، یعنی آیاتی برای آنها ارائه شد، که حساب را باور کنند، اینها آن آیات را تکذیب کردند.
بنابراین:
عدم باور به حساب، انسان را به طغیان میکشد و طغیان، انسان را به جهنم میکشد.
خبر عظیم قیامت، آمده تا راه و چاه را به شما نشان دهد.
وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ کِتَابًا (٢٩)
ما هم همه چیز را به دقت مکتوب کردیم.
یعنی برای شکلگیری این عذاب دو چیز دست به دست هم داد:
یکی اعمال و رفتاری که آنها کردند، و یکی هم نظام حساب و کتاب ما که چیزی در آن از بین نمیرود و گم نمیشود.
فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِیدَکُمْ إِلا عَذَابًا (٣٠)
پس بچشید، نمیافزاییم جز بر عذاب شما.
تناسب وفاق بودن عذاب با افزایش آن
وفاق بودن عذاب با افزایش عذاب اینگونه در تناسب است که هر کسی در دنیا یک خطی را برای خودش معین میکند، در دنیا انسان به این اندازه فرصت دارد که جهت را به هر سمتی معین کند، به سمت سعادت و کمال یا به سمت سقوط و حبوط.
این فرصتی که به انسان داده شده است محدود است، اما فرصت و آزمایشی برای ابدیت است؛ اگر در خط کمال قرار گرفت، هر وقت که مرد، به آن کمال و به آن بهشت هم هر روز برای او زیباتر از دیروز است، میرسد، اگر در خط روز افزون سقوط و حبوط قرار گرفت، این خط هم انتها ندارد.
مردن مانند این است که صحنه را عوض کردهاند و اگر بر فرض انسان نمیمرد، در این مسیری که برای خودش تعیین کرده، هر روز از روز قبل بیشتر پیش میرفت و مرگ فقط اختیارات را از انسان میگیرد.
انسان طاغی در چاهی است که ته ندارد، و اگر در این فرصتی که به او داده شده است، برنگردد و خود را نجات ندهد، وقتی پرده کنار کشیده شد، خود را در چاهی خواهد یافت که ته ندارد و او هم همواره در آن سقوط میکند و در جهنم هم مانند همین وضعیت است و انسان طاغی هر روز در عذاب روز افزون است.
عاقتب متقین
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا (٣١)
همانا برای متقین رستگاری است.
حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا (٣٢)
باغهای محصور با دیوارها و انگورها.
وَکَوَاعِبَ أَتْرَابًا (٣٣)
و همسرانی همسال.
وَکَأْسًا دِهَاقًا (٣۴)
و جامی لبالب و سرریز.
لا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلا کِذَّابًا (٣۵)
در آن هیچ حرف لغو و دروغی نمیشنوند.
بهشتیان علاوه بر داشتن باغها و انگورها و جامهای لبریز، حتی به اندازه شنیدن لغو و کذاب در قیامت آزار نمیشوند، یعنی در رفاه کاملند.
جَزَاءً مِنْ رَبِّکَ عَطَاءً حِسَابًا (٣۶)
پاداشی است از پروردگارت، عطایی است از روی حساب.
در مورد جهنمیان خدا میفرماید: «جزاء وفاقا»، ولی در مورد متقین میفرماید: «جزاء … عطاءً» یعنی جهنمیان آتش را خودشان روشن کردهاند، ولی «عطاء» یعنی خیلی بیشتر از چیزی است که خودش آماده کرده است، ولی عطای ما عطای از روی حساب است.
یعنی عطای الهی درجه بندی دارد، و به اندازه درجهای که انسان دارد، از عطا بهرهمند است.
رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لا یَمْلِکُونَ مِنْهُ خِطَابًا (٣٧)
پرروردگار آسمانها و زمین و آنچه که در بین آنها قرار دارد، که همان پروردگار رحمان است، هیچ کس مالک خطابی در برابر او نیست.
هیچ کس نمیتواند او را نسبت به حکمی که در مورد طاغین و متقین کرده است مورد خطاب قرار دهد.
از آیه ۲۱ تا ۳۰ بحث در مورد طاغین بود، و از آیه ۳۱ تا ۳۷ هم بحث روی متقین بهشتی بود.
در آیات ۳۸ و ۳۹ ، از استقرار و قطعیت و حتمیت و ثبات حکمی که خدا در فصل بین طاغین و متقین کرده است، صحبت میکند.
یعنی دادگاه خدا، دادگاه تجدید نظر ندارد.
یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِکَةُ صَفًّا لا یَتَکَلَّمُونَ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا (٣٨)
هیچ کس مالک خطابی نیست در آن روزی که ملائکه و روح در صفی میایستند و هیچ کس سخن نمیگوید، مگر کسی که خدا به او اذن داده باشد و او هم سخن صواب میگوید.
این سخن گفتن یا نگفتن با توجه به سیاق، در مورد محاکمه است. یعنی اگر حکم جهنمیان را در بالا این طور بیان فرمود، یا جزای بهشتیان را با آن اوصاف بیان کرد، در مورد این حکم هیچ کس نمیتواند حرفی بزند و اعتراضی داشته باشد.
کسی هم که خدا به او اذن بدهد، سخن صواب میگوید، یعنی شفاعتی خارج از چهار چوب صواب نداریم.
ذَلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا (٣٩)
این روز، ( با این اوصاف اتفاق میافتد) روز حقی است. هرکس که بخواهد به سوی پروردگارش راهی را اتخاذ کند.
در این آیات اصل یوم الفصل مطرح شد و فصل بودن آن باز شد که جدا کردن طاغین و متقین بود، و اینکه حکم صادر شده برای این افراد حتمی و قطعی است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سیاق سوم -
مسعود ورزيده
٫
توصیف روز جدایی طغیانگران و تقواپیشگان.
پایان این جهان روز جدایی است که در آن سرنوشت طغیانگران و تقواپیشگان جدا میگردد، و ملاکش انکار حساب یا قبول آن و تکذیب یا تصدیق آیات الهی است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاق چهارم -
مسعود ورزيده
إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا (۴٠)
ما همانا شما را از عذاب نزدیکی انذار دادیم، روزی که هر شخصی به آنچه که از پیش فرستاده است، نگاه میکند، و کافر میگوید : ای کاش خاک بودم و آفریده نمیشدم.
دلیل اینکه در اینجا سیاق جدا شده است:
بحث توصیف تمام شده است.
بحث قبل از «انا انذرناکم» مربوط به جهنم نبود و آخرین بحث در مورد متقین بود و بعد هم از حتمیت حکم صحبت میکرد، و آیه آخر یک نصیحت بعد از توصیف است.
این آیه میخواهد جهت را مشخص کند، میفرماید ما شما را از یک عذاب نزدیک انذار دادیم، هرکس باید خودش بیندیشد و راه خود را انتخاب کند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سیاف چهارم -
مسعود ورزيده
غفلت زدایی از عذابی نزدیک و حسرت بار.
عذاب موعود طغیانگران منکر حساب نزدیک است و چون فرا رسد، جز حسرت به بار نیاورد، هشیار باشید!
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● یک سوال در مورد سیاق اول -
مسعود ورزيده
سوال – آیا از «یختلفون» به معنای «مختلفون» میشود استفاده کرد به این معنا که این افراد یک موضوع را با روشهای مختلف انکار میکنند.
جواب – شاید با دقت ادبی نشود از «یختلفون» معنای «مختلفون» استفاده کرد، ولی اگر به بیان علمی بخواهیم آن نتیجه را بگیریم، باید بگوییم که تسائل، تسائلی است که با یک «کلا» جواب میگیرد، پس یک وجه مشترک دارد، وجه مشترک این تسائل انکار است، ولی این افراد در رسیدن به این انکار از راههای مختلف اقدام میکنند و هر راهی را که امکان دارد با استفاده از آن راه متقن بودن وجود قیامت را اثبات کرد، آن را میبندند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاقهای سوره -
مسعود ورزيده
سیاق اول: آیات ۱ تا ۵، نفی پرسش انکاری از وقوع قیامت.
سیاق دوم: آیات ۶ تا۱۶، اثبات امکان و ضرورت قیامت.
سیاق سوم: توصیف روز جدایی طغیانگران و تقواپیشگان.
سیاق چهارم: غفلت زدایی از عذابی نزدیک و حسرت بار.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ارتباط سیاقها -
مسعود ورزيده
ارتباط سیاقها روشن است و میتوان گفت که کل سوره در مقام دعوت است به ایمان به یوم الفصل و دوری از انکار قیامت و قبول امکان و ضرورت قیامت و آمادگی برای حضور در صف تقواپیشگان و جدایی از صف طغیانگران در روز قیامت.
در مقایسه این سیاقها با مفهوم قیامت:
سیاق اول: شدت انکار را درهم میشکند. ( این سیاق یک گام هشداری است).
سیاق دوم: یک گام استدلالی بر میدارد.
سیاق سوم: یک گام توصیفی است و توصیف مخاطب را یک قدم به واقع نزدیک میکند، توصیف واقع وقتی بعد از استدلال واقع میشود در ایجاد باور بسیار موثر است.
نکته جالب این است که خدای متعالی این توصیف را با انذار و تبشیر همراه کرده است.
و از طرف دیگر هم معیار انذار و تبشیر هم قبول یا رد حساب و تصدیق یا تکذیب آیات الهی که به حساب مربوط است.
سیاق چهارم: هشدار و غفلت زدایی.
بنابراین میتوان گفت که جهت هدایتی سوره، فراخوان ایمان به یوم الفصل است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیماى سوره «نبأ» -
مسعود ورزيده
این سوره چهل آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آیه دوم است که از قیامت، به «نبأعظیم» یعنى خبر بزرگ یاد مىکند.
آیات این سوره با استدلال به نظام حکیمانه حاکم بر طبیعت، برپایى قیامت براى اجراى نظام پاداش و کیفر را لازمه حکمت الهى شمرده و هستى انسان بدون آن را عبث و بیهوده مىداند.
ادامه سوره گوشهاى از عذاب سخت طغیانگران و نعمتهاى بهشتیان را بیان مىدارد و با هشدار شدید به کافران پایان مىپذیرد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
فضای سخن: قدر مشترک فضای سخن سیاق های این سوره، انکار قیامت است.
جهت هدایتی: می توان با کشف ارتباط سیاقها، جهت هدایتی سوره را تشخیص داد:
أ.سیاق اول و دوم، نفی پرسش انکاری و اثبات امکان و ضرورت قیامت است. در این دو سیاق به محور سوره تصریح نشده است.
ب.سیاق سوم، توصیف قیامت و انذار و تبشیر براساس آن است. این سیاق به محور سوره با عنوان (یوم الفصل) تصریح می کند؛ بنابراین نسبت به دو سیاق نخست، اصالت دارد.
ج.سیاق چهارم، هشدار به عذاب قیامت است و محتوای آن، تابع انذار مطرح شده در سیاق سوم است.
بر این اساس، جهت هدایتی سوره از جمع سیاقها و با اصالت سیاق سوم استفاده می شود و عبـارت است از: «فراخوان ایمان به یوم الفصل (قیامت): قیامت، بی تردید واقع می شود و روز جدایی سرنوشت دردبار طغیانگران از عاقبت نیکوی تقواپیشگان است. به آن ایمان آورید و از صف طاغیانِ منکر حساب، بیرون آیید و در صف پرهیزکاران قرار گیرید».
[۱]. فاعل «تساؤل» کافران هستند و استفهام آنان، انکاری است؛ به قرینه ردع و تهدید مستفاد از (کلاّ سیعلمون ثم کلاّ سیعلمون). (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۱۵۹)
[۲]. مراد از (النبإ العظیم) خبر قیامت است؛ به قرینه کل سوره. (همان)
[۳]. اختلاف در انکار قیامت دو گونه است: أ. اختلاف در سطح انکار: جهل و انکار، شک و انکار، علم و انکار و…؛ ب. اختلاف در نوع انکار: انکار قدرت بر معاد، انکار علم به حساب و کتاب، انکار حکمت مقتضی معاد و… . صورت دوم با محتوای آیه سوم سازگارتر است، زیرا اگر اختلاف در سطح انکار باشد، نباید به همه اختلاف کنندگان، یکسان و با هشداری در یک سطح پاسخ داده می شد، اما اگر نظر به تفاوت سطح انکار نباشد، هشدار واحد به همه منکران، جای سؤال ندارد.
[۴]. ظرف (سیعلمون) وقوع مرگ یا قیامت است.
[۵]. با توجه به سیاق، مراد از «یوم الفصل»، روز جدایی بین طاغیان و متقیان است.
[۶]. لفظ «حساب» هم ذیل جزای طاغیان آمد و هم ذیل جزای متقیان؛ این امر برای تثبیت مقصود از «یوم الفصل» است. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۱۷۰)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سیاق چهارم -
مسعود ورزيده
فضای سخن: این سیاق، تنها از یک آیه تشکیل شده و با توصیف عذاب «یوم الفصل» به مخاطب هشدار می دهد. این هشدار در فضای غفلت به جاست.
جهت هدایتی: با توجه به فضای پیش گفته، جهت هدایتی این سیاق چنین است: «غفلت زدایی از عذابی نزدیک و حسرت بار؛ عذاب موعـودِ طغیانگرانِ منکرِ حساب، نزدیک است و چون فرا رسد، جز حسـرت بـه بـار نیاورد؛ هشیار باشید!»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سیاق سوم -
مسعود ورزيده
فضای سخن: در بیان طاغیان، به ریشه شقاوت آنان اشاره کرده است: (إنّهم کانوا لا یرجون حسابا و کذّبوا بآیاتنا کذّابا). می توان با استفاده از قرینه تقابل، ریشه سعادت متقیان را فهمید. این توجه، فضای سخن این سیاق را روشن و درک اتصال و ارتبـاط بین این سیاق با سیـاقهای قبل و بعد را نیز ارتقـاء می دهد.
جهت هدایتی: این آیات در سه فراز به توصیف یوم الفصل پرداخته و این توصیفات را با یک عبارت جمع بندی کرده است:
أ.(إنّ یوم الفصل کان میقاتا…)
أ. (إنّ جهنّم کانت مرصادا للطّاغین مآبا…)
ب.(إنّ للمتّقین مفازا…)
ج. (ذلک الیوم الحقّ فمن شاء اتّخذ إلی ربّه مآبا)
نخستین فراز، بیان وقوع یوم الفصل است و دومین فراز، توصیف عاقبـت طاغیـان و سومیـن فراز، توصیف عاقبـت متقیان؛ عبارت جمع بندی نیز جهت هدایتی این آیات را نشان می دهد.
برایناساس، جهت هدایتی این سیاق چنین است: «توصیف روز جدایی طغیانگران و تقواپیشگان؛ پایان این جهان، روز جدایی است که در آن، سرنوشت طغیانگران از تقواپیشگـان جدا می گردد و ملاکش، انکار حساب یا قبول آن و تکذیب یا تصدیق آیات الهی است.»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم -
مسعود ورزيده
فضای سخن: به قرینه سیاق بعد، جهت احتجاج در این سیاق، قیامت و در نتیجه، فضای سخن آن، نیاز به ارائه حجت درباره قیامت است.
جهت هدایتی: برشماری پدیده های آفرینش و تدبیر الهی در آیات این سیاق، چگونه حجت و برهانی بر معاد است؟ چند گزینه در این باره قابل تصور است:
أ.برهانی برای اثبات قدرت خدا و آن نیز مقدمه ای برای اثبات امکان وقوع معاد است.
ب.برهانی برای اثبات علم خدا و آن هم مقدمه ای برای اثبات امکان وقوع معاد است.
ج.برهانی برای اثبات حکمت خدا و آن نیز مقدمهای برای اثبات ضرورت وقوع معاد است.
اگر بنا بر انتخاب یک وجه باشد، بهترین آنها سومین وجه است، زیرا ادامه سوره، توصیف قیامت است و اثبات ضرورت وقوع معاد، مقدمه مناسبی برای آن خواهد بود؛ یعنی اثبات امکان وقوع معاد، مقدمهای کافی برای شروع توصیف معاد نیست.
علاوه بر این، دلیلی برای انتخاب یک وجه و صرف نظر از وجوه دیگر نیست، زیرا این آیات، هیچ تصریحـی به علم یا قـدرت یا حکمـت خـدا ندارد و جمع بندی و نتیجه گیری را برعهده مخاطب گذاشته است. مخالفان خبر بزرگ قیامت در نحوه انکارش اختلاف دارند و اطلاق این آیات، پاسخی برای همه مخالفان است؛ یعنی هر کس به هر دلیلی که منکر قیامت است، پاسخ خویش را از این آیات نورانی دریافت می کند.
برایناساس، جهت هدایتی این سیاق چنین است: «اثبات امکان و ضرورت قیامت؛ پدیده های آفرینش و تدبیر الهی، دلیلی محکم بر علم، قدرت و حکمت خدا و حجتی آشکار بر امکان و ضرورت قیامت است».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست -
مسعود ورزيده
فضای سخن: آیات اول تا سوم، ترسیم فضای پرسمان انکاری کافران از خبر بزرگ قیامت و اختلاف ایشان در نحوه انکار آن است.
جهت هدایتی: آیات چهارم و پنجم، ردع پرسمان انکاری آنان است.
جهت هدایتی این سیاق، از جمع دو فراز فوق به دست می آید که عبارت است از: «نفی پرسش انکاری از وقوع قیامت؛ لازم نیست در مقام انکار قیامت از یکدیگر بپرسند و اختلاف کنند؛ به زودی پــدیـدار مـی گردد و از آن آگاه می شوند».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تشخیص سیاقهای سوره -
مسعود ورزيده
این سوره دارای چهار سیاق است: آیه ۱ – ۵، آیه ۶ – ۱۶، آیه ۱۷ – ۳۹ و آیه ۴۰٫
وجه گسست سیاق دوم از نخست: فقدان اتصال ادبی آیه ششم با آیات پیشین و آغاز سیر جدید مفهومی (احتجاج بر معاد) در آن.
وجه گسست سیاق سوم از دوم: فقدان اتصال ادبی آیه هفدهم با آیات پیشین و شروع سیر جدید مفهومی (توصیف قیامت) در آن
وجه گسست سیاق چهارم از سوم: فقدان اتصال ادبی آیه چهلم با آیات پیشین و عدم تداوم سیر مفهومی آیات پیشین؛ بدین معنی که آیه آخر سوره از چارچوب توصیف قیامت خارج است، زیرا آیه سی و نهم سیر مفهومی تـوصیـف قیامـت را با عبـارت (ذلک الیوم الحق…) جمع بندی کرده و آیه چهلم، هشداری مستقل است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیر هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
اِخبار قرآن کریم از قیامت و حساب و کتاب و جزای آن، فضا را از پرسشهای انکاری نسبت به این خبر بزرگ آکنده است. افراد و گروههای مختلف از راههای گوناگون به طرح سؤال انکارآمیز درباره این خبر عظیم میپردازند گاهی با زیر سؤال بردن قدرت خدا و زمانی با تشکیک در علم او، در امکان وقوع قیامت تردید ایجاد می کنند و گاه با بی توجهی به حکمت الهی، وقوع این روز را غیر ضروری جلوه می دهند.
این مواضع ناصواب، آنان را در جرگه طاغیان سرکش قرار داده است. به راستی اگر بعث و حساب و کتابی در کار نباشد و این جهان، غایتی حکیمانه نداشته باشد، چرا باید تقوا پیشه کرد؟
در چنین فضای موهومی، این سوره به هدایت انسان میپردازد:
ابتدا بر نزدیک بودن زمان آگاهی از صدق این خبر بزرگ تأکید می کند و به این ترتیب، سکوتی آمیخته با نگرانی را بر آن فضای پر هیاهو حاکم می سازد. (آیات اول تا پنجم)
سپس با استفاده از شرایط جدید، اندیشه و قلب تکذیبکنندگان این خبر بزرگ را برانگیخته، آنان را به نظام هستی توجه می دهد؛ توجهی که با آن، جایی برای انکار علم، قدرت و حکمت خداوند و در نتیجه، انکار امکان و ضرورت معاد باقی نمی ماند. (آیات ششم تا شانزدهم)
در ادامه برای تثبیـت اعتقـاد به قیامـت، زبـان به توصیـف آن میگشاید و در این توصیف حکیمانه، آن را «یوم الفصل» یا روز جدایی می نامد؛ روزی که سرنوشت طاغیـان و متقیـان از هم جدا میگردد. معیار این جدایی ابدی نیز مواضع آنان نسبت به «یوم الفصل» است.
سرکشانی که به حساب «یوم الفصل» اعتقاد ندارند، گرفتار جهنـم ابدی می شوند و متقیانی که به وقوع این روز عظیم ایمان دارند، رهسپـار بهشت می گردند.
بدین ترتیب، این توصیف حکیمانه با انذار و تبشیری مرتبط با غرض سوره در هم می آمیزد و ترکیبی زیبا برای تثبیت ایمان به «یوم الفصل» و دعوت به اتخاذ موضع درست نسبت به آن می آفریند. (آیات هفدهم تا سی و نهم)
آنگاه در آخرین گام، هشدار غفلت زدایی صادر می شود: آنچه باید گفته می شد، گفته شد. مبادا غفلت کنید و در آن روز بزرگ، کافری باشید با این زبان حال که «ای کاش خاک بودم». (آیه چهلم)
فراخوان ایمان به یوم الفصل (قیامت)
قیامت، بی تردید واقع می شود و روز جدایی سرنوشت دردبار طغیانگران از عاقبت نیکوی تقواپیشگان است. به آن ایمان آورید و از صف طاغیانِ منکر حساب، بیرون آیید و در صف پرهیزکاران قرار گیرید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
قیامت بیتردید واقع میشود و روز جدایی سرنوشتِ دردبارِ طغیانگران و عاقبت نیکوی تقواپیشگان است، به آن ایمان آورید و از صف طاغیان منکر حساب بیرون آیید و در صف پرهیزکاران قرار گیرید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● محتواى سوره نبا -
مسعود ورزيده
اصولا اکثریت قریب به اتفاق سورههاى جزء آخر قرآن در مکه نازل شده ، و بیش از همه چیز روى مساله مبدا و معاد ، و بشارت و انذار ، که طبیعت سورههاى مکى است تکیه مىکند ، غالبا لحنى کوبنده و تکاندهنده و بیدار کننده دارد ، آیهها همگى جز در موارد معدودى کوتاه ، و مملو از اشارات است ، و به همین دلیل تاثیر بسیار عمیقى روى هر فرد آگاه مىگذارد ، ناآگاهان را نیز بیدار مىکند ، و به کالبدهاى بىروح جان مىدهد ، به افراد بىتفاوت احساس و تعهد و مسؤولیت مىبخشد ، و براى خود عالمى دارد ، عالمى پرغوغا و پر از شور و نوا ! سوره نبا نیز از این اصل کلى مستثنا نیست ، با سؤالى بیدارگر شروع مىشود ، و با جملهاى پر از عبرت پایان مىیابد .
محتواى این سوره را مىتوان در چند بخش خلاصه کرد.
1 -سؤالى که در آغاز سوره از حادثه بزرگ ( نبا عظیم ) یعنى روز قیامت مطرح شده است.
2 -سپس به بیان نمونههائى از مظاهر قدرت خداوند در آسمان و زمین و زندگى انسانها و مواهب آن - به عنوان دلیلى بر امکان معاد و رستاخیز - مىپردازد.
3 -در بخش دیگرى قسمتى از نشانههاى آغاز رستاخیز را بیان مىدارد.
4 -در بخش دیگرى گوشهاى از عذابهاى دردناک طغیانگران را.
5 -به دنبال آن قسمتى از نعمتها و مواهب شوقانگیز بهشتى را شرح مىدهد .
6 -سرانجام با انذار شدیدى از عذاب قریب ، و سپس ذکر سرنوشت غمانگیز کافران سوره پایان مىگیرد.
ضمنا نامگذارى این سوره به خاطر تعبیرى است که در آیه دوم آن آمده است ، و گاه از آن به عنوان سوره عم به تناسب آیه نخستین آن تعبیر مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مساله ولایت و نبا عظیم: -
مسعود ورزيده
چنانکه گفتیم نبا عظیم به چند معنى تفسیر شده : قیامت ، قرآن ، تمام اصول عقائد دینى اعم از مبدا و معاد ، ولى قرائن موجود در مجموعه آیات این
سوره نشان مىدهد که تفسیر آن به معاد از همه برترى دارد.
ولى در روایات زیادى که از طرق اهل بیت (علیهمالسلام) و بعضى از طرق اهل سنت نقل شده ، نبا عظیم ( خبر بزرگ ) به مساله ولایت و امامت امیر مؤمنان على (علیهالسلام) که مورد اختلاف و گفتگو از سوى جمعى بود ، یا به مساله ولایت به طور اعم تفسیر شده است.
این روایات گاه از خود على (علیهالسلام) ، و گاه از امامان دیگر (علیهمالسلام) نقل شده که به عنوان نمونه سه روایت را در اینجا مىآوریم :
1 -روایتى است که حافظ محمد بن مؤمن شیرازى که از علماى اهل سنت است نقل کرده که رسول الله (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) در تفسیر عم یتساءلون عن النبا العظیم فرمود : منظور ولایت على است که از آنها درباره آن در قبر سؤال مىشود ، و هیچکس در شرق و غرب عالم ، در بر و بحر از دنیا نمىرود مگر اینکه فرشتگان از او درباره ولایت امیر مؤمنان (علیهالسلام) بعد از مرگ پرسش مىکنند ، و به او مىگویند:دینت چیست ؟ پیامبرت کیست ؟ و امامت کیست ؟.
2 -در حدیث دیگرى آمده است که روز جنگ صفین مردى از لشکر شام در حالى که سلاح بر تن پوشیده ، و قرآنى حمایل کرده بود ، وارد میدان شد ، و سوره عم یتساءلون عن النبا العظیم را تلاوت مىکرد ، على (علیهالسلام) شخصا به میدان او آمد و به او فرمود : ا تعرف النبا العظیم الذى هم فیه مختلفون آیا مىدانى نبا عظیمى که در آن اختلاف دارند چیست ؟ ! آن مرد در جواب گفت : نه ، نمىدانم ! امام فرمود : انا و الله النبا العظیم الذى فیه اختلفتم و على ولایته تنازعتم ، و عن ولایتى رجعتمبعد ما قبلتم ... و یوم القیامة تعلمون ما علمتم
منم آن نبا عظیم که درباره آن اختلاف دارید ! و در ولایت او به نزاع برخاستهاید ، شما از ولایت من باز گشتید بعد از آنکه پذیرفتید ، و در قیامت بار دیگر آنچه را قبلا در این زمینه دانستهاید خواهید دانست!.
3 -در روایتى از امام صادق (علیهالسلام) آمده است که فرمود : النبا العظیم الولایة : نبا عظیم همان مساله ولایت است.
جمع میان محتواى این روایات و آنچه در مورد تفسیر آیه به مساله معاد ذکر کردیم از دو راه ممکن است : نخست اینکهنبا عظیم مفهوم وسیع و گستردهاى دارد که همه اینها را شامل مىشود هر چند به هنگام نزول این آیات تکیه قرآن بیش از همه در بیان این جمله روى مساله معاد بود ، ولى این مانع نمىشود که آیه مصداقهاى دیگرى نیز داشته باشد دیگر اینکه همانگونه که مىدانیم و بارها نیز گفتهایم قرآن داراى بطون مختلفى است ، یعنى یک آیه ممکن است معانى متعددى داشته باشد که از میان آنها یک معنى ظاهر است ، و معانى دیگر بطون قرآن است که به کمک قرائن مختلفى از آن استفاده مىشود ، و یا به تعبیر دیگر نوعى دلالت التزامى است که براى همه کس جز خاصان روشن نیست .
تنها این آیه نیست که داراى ظاهر و باطنى است ، آیات زیاد دیگرى در قرآن کریم داریم که در روایات اسلامى تفسیرهاى گوناگونى براى آن آمده که بعضى هماهنگ با ظاهر است ، و بعضى معنى باطن را بیان مىکند.
ولى این نکته را مؤکدا یادآور مىشویم که فهم باطن قرآن بدون وجود قرائن روشن ، یا تفسیرهائى که از شخص پیغمبر و امامان معصوم (علیهمالسلام) رسیده است جائز نیست ، و وجود بطون براى قرآن نباید دستاویزى براى هوسبازان
و منحرفان شود که آیات قرآن را هرگونه بخواهند به میل خودتفسیر کنند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : انسان در قیامت |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نباء -
مسعود ورزيده
در اینکه منظور از این خبر بزرگ ( نبا عظیم ) چیست ؟ مفسران پاسخهاى متعددى گفتهاند : گروهى آن را اشاره به روز رستاخیز ، و بعضى اشاره به نزول قرآن مجید ، و بعضى به همه اصول دین از توحید گرفته تا معاد ، و در روایاتى نیز تفسیر به مساله ولایت و امامت شده است که در نکتههاى آینده به آن اشاره خواهد شد دقت در مجموع آیات این سوره مخصوصا تعبیراتى که در آیات بعد آمده و جمله ان یوم الفصل کان میقاتا که بعد از ذکر نشانههاى قدرت خداوند در زمین و آسمان آمده ، و توجه به این حقیقت که شدیدترین مخالفت مشرکان در مساله معاد بود ، رویهمرفته تفسیر اول یعنى معاد و رستاخیز را تایید مىکند .
نبا به گفته راغب در مفردات به معنى خبرى است که مهم باشد و داراى فایده و انسان نسبت به آن علم یا ظن غالب پیدا کند ، و این امورسه گانه در معنى نبا شرط است.
بنا بر این توصیف به عظیم تاکید بیشترى را مىرساند و رویهمرفته نشان مىدهد که این خبر که گروهى در آن تردید داشتند واقعیتى بوده است شناخته شده ، پر اهمیت ، و با عظمت ، و چنانکه گفتیم مناسبتر از همه این است که منظور خبر رستاخیز باشد.
جمله یتساءلون ( از یکدیگر سؤال مىکنند ) ممکن است تنها اشاره به کفار باشد که آنها همواره درباره معاد از یکدیگر سؤال مىکردند ، نه سؤال براىتحقیق و درک حقیقت.
این احتمال نیز وجود دارد که منظور از آن سؤال از مؤمنان باشد ، و یا سؤال از شخص پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم).
در اینجا سؤالى مطرح شده که اگر منظور از نبا عظیم رستاخیز است ، این امر ظاهرا مورد انکار همه کفار بوده ، چرا مىفرماید : آنها در آن اختلاف دارند ؟ در پاسخ مىگوئیم : اولا انکار معاد به صورت مطلق حتى در میان مشرکان قطعى نیست ، چه اینکه بسیارى از آنها بقاى روح را بعد از بدن و به تعبیر دیگرى معاد روحانى را اجمالا قبول داشتند.
اما در مورد معاد جسمانى بعضى در آن اظهار تردید و شک مىکردند که لحن آیات قرآن آن را منعکس کرده است ( نمل 66 ) و بعضى شدیدا منکر بوده و حتى پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) را به خاطر ادعاى معاد جسمانى ( نعوذ بالله ) دیوانه ، یا مفترى بر خدا ، مىدانستند ( سبا 7 و 8 ) و به این ترتیب اختلاف آنها در مساله معاد قابل انکار نیست .
سپس مىافزاید : اینچنین نیست که آنها درباره قیامت مىگویند و فکر مىکنند ، و به زودى مىفهمند ( کلا سیعلمون).
باز هم چنین نیست که آنها مىپندارند ، و به زودى آگاه خواهند شد ( ثم کلا سیعلمون).
آن روز با خبر مىشوند که فریاد وا حسرتاى آنها بلند است ، و از تفریط و کوتاهى خود سخت پشیمان مىشوند ان تقول نفس یا حسرتى على ما فرطت فى جنب الله ( زمر - 56).
آن روز که امواج عذاب گرداگرد آنها را مىگیرد ، و تقاضاى بازگشت به دنیا را مىکنند هل الى مرد من سبیل : آیا راهى به بازگشت وجود دارد ( شورى - 44).
حتى در لحظه مرگ که حجابها از برابر چشم انسان کنار مىرود،
و حقایق عالم دیگر در برابر او آشکار مىشود ، و به برزخ و معاد یقین پیدا مىکند در همان لحظه نیز فریادشبلند مىشود که مرا باز گردانید تا عمل صالحى انجام دهم رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فیما ترکت ( مؤمنون 99 - 100).
تعبیر به سیعلمون ( با س که معمولا براى آینده نزدیک مىآید ) اشاره به این است که قیامت امرى است نزدیک ، و تمام عمر دنیا در برابر آن ساعتى بیش نیست ! در اینکه دو آیه فوق که به صورت تکرار آمده به منظور تاکید یک واقعیت ( آگاهى آنها در آینده نزدیک از قیامت و رستاخیز ) است ، یا بیان دو مطلب جداگانه ( اولى اشاره به این است که در آینده نزدیک عذاب دنیا را مىبینند ، و دومى اشاره به اینکه عذاب آخرت را بعد از آن خواهند دید ) مفسران دو احتمال دادهاند ، ولى تفسیر اول مناسبتر به نظر مىرسد .
این احتمال نیز داده شده که منظور این است که با پیشرفت علم و دانش بشر شواهد و دلائل بر وجود رستاخیز آنقدر فراوان مىشود که حتى منکران چارهاى جز اعتراف به آن نمىبینند.
ولى اشکال این تفسیر آن است که چنین آگاهى براى آیندگان از نوع بشر خواهد بود نه براى آن گروهى که در عصر پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىزیستند و در امر قیامت اختلاف داشتند ، در حالى که آیه درباره آنها سخن مىگوید
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اعمات انسان -
مسعود ورزيده
در آیات 20تا 32 ، که پیرامون مواهب پرهیزگاران سخن مىگوید با مقایسه به آیات گذشته که از کیفرهاى طغیانگران بحث مىکند ، مقابله جالبى دیده مىشود.
در اینجا سخن از مفاز ( محل نجات ) است ، و در آنجا سخن از مرصاد ( کمینگاه).
در اینجا سخن از باغهاى پر میوه و حدائق و اعناب است ، و در آنجا غوطهور بودن در آتش به مدت نامحدود احقاب.
در اینجا سخن از جامهاى لبریز و دمادم شراب طهور است ، و در آنجا سخن از آب سوزان و حمیم و غساق.
در اینجا سخن از عطایاى گسترده خداوند رحمان است ، و در آنجا سخن از کیفر عادلانه و جزاء وفاق.
در اینجا سخن از افزایش نعمت الهى است ، و در آنجا سخن از افزایش عذاب.
خلاصه این دو گروه از هر نظر در دو قطب مخالف قرار دارند ، چرا که از نظر ایمان و عمل نیز دو قطب مخالف بودند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : پاداش اعمال |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شرابهاى بهشتى! -
مسعود ورزيده
در آیات مختلف قرآن مجید ، توصیفهاى زیادى از شرابهاى بهشتى شده است ، که بررسى آنها نشان مىدهد ، نوشندگان آنها در چنان لذت روحانى فرو مىروند که با هیچ بیانى قابل توصیف نیست.
در یک جا آن را به عنوان شراب طهور توصیف مىکند و سقاهم ربهم شرابا طهورا ( دهر - 21).
و در جاى دیگر تاکید مىکند که این شراب زلال و بىغش و لذت بخش نه دردسر مىآفریند ، و نه مستى مىآورد و نه فساد عقل ، یطاف علیهم بکاس من معین بیضاء لذة للشاربین فیها لا غول و لا هم عنها ینزفون ( صافات - 45 تا 47).
در یک جا مىفرماید : از جامى مىنوشند که با کافور آمیخته شده ( خنک و آرام کننده است ) یشربون من کاس کان مزاجها کافورا ( دهر - 5).
و در جاى دیگر مىافزاید : از جامى به آنها مىنوشانند که آمیخته با زنجبیل است ، ( گرم کننده و نشاط آفرین ) و یسقون فیها کاسا کان مزاجها زنجبیلا ( دهر - 17).
در آیات مورد بحث نیز خواندیم : جامهائى لبالب و زلال و دمادم دارند و کاسا دهاقا.
و از همه مهمتر اینکه ساقى این بزم روحانى ، خدا است ! ! از دست قدرت او و از بساط لطف و مرحمتش بر مىگیرند و مىنوشند و مست جذبه عشق ومعرفت او مىشوند و سقاهم ربهم ... ( دهر - 21).
خداوندا به ما هم از آن شراب طهور مرحمت کن
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : پاداش اعمال |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● یوم الجمع -
مسعود ورزيده
قیامت از جهتى «یوم الجمع» است که همه در آن اجتماع مىکنند و از جهتى «یَوْمَ الْفَصْلِ» نامیده شده، زیرا خوبان از بدان و حق از باطل جدا و به اختلافات فیصله داده مىشود.
در روایات مىخوانیم که در قیامت مردم به گروههاى مختلفى تقسیم مىشوند و هر گروه به شکلى؛ سخن چین در قیافه میمون، حرامخوار در شکل خوک، رباخوار در قالب وارونه، قاضى ظالم به صورت کور، خودپسند کر و لال، عالم بى عمل در حال جویدن زبان، همسایه آزار بىدست و پا، سعایت کننده آویخته بر آتش، هوسباز بدبو، و فخر فروشان به لباس با لباس دوزخى محشور مىشوند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نبأ -
مسعود ورزيده
واژه «نبأ» به معناى خبرِ مهم و حتمى است که از آیات بعد فهمیده مىشود مراد از آن خبر برپاشدن قیامت و رستاخیز است.
در روایات، حضرت على علیه السلام به عنوان یکى از مصادیقِ «نَبَأٌ عَظِیمٌ» معرّفى شده است. «1»
درباره معاد، کفار چند گروهند: «الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ» بعضى آنرا محال و برخى بعید دانسته و برخى تردید مىورزند و برخى دیگر لجاجت مىکنند.
سؤال، گاهى براى فهمیدن مطلب است که مورد تأیید و تأکید قرآن است، چنانکه مىفرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» «2»* امّا گاهى سؤال، براى ایجاد تشکیک و تردید در ذهن دیگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قیامت که قرآن در این آیات، آن را مورد مذمّت قرار مىدهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سوال همیشگی -
حسين محمد دوست
یتسائلون فعل مضارع و دال بر استمرار است یعنی پرسش درباره قیامت و مساله حیات دوباره انسان یک سوال همیشگی است
زکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم اینک ننمایی وطنم
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : اثبات معاد |
گوینده : حسین محمد دوست |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره نبا و خلاصه مطالب -
داريوش بيضايي
سوره نباء در مگه نازل شده و شامل چهل آیه و صد و نود و سه کلمه و سیصد و نود حرف است.
در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس هر روز بمدت یکسال سوره نباء را قرائت کند زیارت مکه معظمه نصیب او گردانند.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود: هر که اینسوره را قرائت و حفظ نماید برای او حسابی در قیامت نباشد مگر بمقدار نوشتن این سوره تا وارد بهشت شود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : خلاصه این سوره مشتمل است بر احوال قیامت و تکذیب کردن قریش از قرآن و پیغمبر و قیامت و کیفر کفار و گناهکاران و توبیخ و تهدید آنها و پاداش مومنین.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نکات تفسیری آیه 1سوره مبارکه نباء -
مرتضي حاجي احمدي
🔹 عمّ در اصل (عن ما) ماء استفهامیه است.
🌱 به جهت خفّت الف آنرا حذف کرده و نون را بدل بمیم ادغام نموده و معنی استفهام، تفخیم شان آن چیزی است که از آن پرسش کردهاند.
🔸در حقیقت اختلاف مشرکان درباره نحوه انکار معاد بوده و در اصل انکار، متحد بودند.
🌱بعضی آن را غیرممکن می شمردند.گروهی به آن در شک و تردید بودند و عده ای از روی عناد و لجاج آنر را رد می کردند.
🔸منکران معاد در عصر بعثت، با پرسش از یکدیگر، در پى تصور زوایاى آن بودند.
🌱 کافران عصر بعثت، وعده معاد را، به تمسخر گرفته و درباره حقایق آن پرسش ها و شبهه هایى بر سر زبان ها مى انداختند.
🌱پرسش هاى تردیدآمیز درباره معاد، شگفت آور و دور از انتظار است. («ما» در «عمّ» براى استفهام تعجّبى است و دلالت بر غیر منتظره بودن سؤال از معاد دارد).
🔹حتمى بودن معاد، امرى روشن و باور کردن آن بى نیاز از تحقیق و بررسى است.
🔸یگانگى خداوند در تدبیر جهان، محور پرسش هاى تردیدآمیز اهل مکّه در عصربعثت بود.🌷
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : منکرین معاد |
گوینده : مرتضی حاجی احمدی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ولایت حضرت علی (ع) -
علي باقري
عَمَّ یَتَساءَلُونَ1عَنِ النَّبَإِ الْعَظیمِ2الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ 3
این 3 آیه از اولین آیه های سوره ی نبا هستند .
بنده عقیده دارم که قران بدون اهل بیت قابل تفسیر نیست . این سخن بنده دومعنی و وجه دارد : 1- معانی اصلی و حقیقی آیات قرآن در پیش 14 معصوم هست . و آنها هستند که به دلیل پاکی خاص خود( که خداوند فرموده آنها را پاک کرده ام آن هم پاک کردنی وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً) و فرموده قران را هم فقط این افراد پاک شده از طرف من می توانند لمس و درک کنند لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ) 2 – دوما اگر اهلبیت را از قران جدا کنیم هیچ کس نمی تواند بسیاری از آیات قران را درک و معنی کند و تفسیر ها و ترجمه ها دربسیاری از آیات بی معنی و شبهه آمیز و مورد قبول عقل نخواهد بود. به عنوان مثال بسیاری از آیات سوره نور را اگر بخواهیم اهل بیت را در آن کنار گذاشته و معنی کنیم چیزی غیر قابل فهم و دور از عقل خواهد بود .
در نکاتی که دوستان در مورد این آیات بدان اشاره کرده اند و با ارائه ی احادیث و روایات مشخص نموده اند که این آیات در مورد ولایت حضرت علی (ع) و خود آن حضرت می باشد که مسلمانان در مورد ولایت ایشان اختلاف نظر دارند ، بنده دیگر به آن احادیث اشاره نمی کنم چون موجب طولانی شدن بحث خواهد شد . بنده در زیر علاوه به آن احادیث و روایات دلایل خاص خودم را دارم که در زیر بدان اشاره می کنم .
الف ) دلیل اصلی بنده در اینجا مبنی بر اینکه مسئله ی مورد اختلاف که در خصوص آن اشخاص مورد پرسش قرار می گیرند مسئله قیامت نیست و بلکه شخص خاص هست ؛ موصول "الَّذی " می باشد.الذی یک موصل خاص می باشد که برای اشخاص ذی عقل به کار می رود . یعنی آنچه در مورد آن اختلاف می باشد یک شخص ذی عقل و انسان هست نه قیامت . ترجمه ی الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ را مترجمین معنی کرده اند : چیزی یا آنچه که در مورد آن اختلاف دارند . در حالی که با استناد به الذی به عنوان یک موصل خاص باید ترجمه می شد : "کسی که در مورد او اختلاف دارند " چون به روایت معصوم مترجمین دقت نکرده اند مجبور شده اند قوانین زبان عربی را زیر پا بگذارند تا معانی شان جور در بیاید .
موصول خاص شش قسم است سه تا از آن برای مونث و سه تا برای مذکر به کار می روند ( و فقط برای اشخاص ذی عقل به کار می روند .)
مذکر:
1- مفرد : اَلّذی(کسیکه – که
2- مثنی : الذان -الذَّین ( دو کسی که )
3- جمع : اَلّذین ( کسانیکه )
مونث :
1- مفرد : اَلَّتی(کسی که)
2- مثنی : التان – الّتَین (دو کی که )
3- جمع : اَلَّاتی یا اَلَّلواتی (کسانی که )
مآخذ :محمدی حمید (1371) زبان قرآن (جلد اول دوره متوسطه ) ، انتشارات رودکی .صص 233-232.
اگر در اینجا منظور قیامت بود باید خداوند می فرمود : ما هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ (ما موصول مشترک به معنی: چیزی که ( برای غیر عاقل ) به کار می رود .
ب) دلیل دوم بنده احادیثی هست که از معصومین در این مورد به دست ما رسیده است .
ج )دلیل سوم بنده به معجزات قران که در دل الفاظ آن پنهان هست برمی گردد در حروف ابجد حضرت علی (ع) با عدد 110 آمده است . و " عم " را هم اگر با حروف ابجد بنویسیم می شود 110
علی در حروف ابجد : (ع= 70) +( ل = 30 ) + (ی= 10) در جمع می شود 110
عم در حروف ابجد : (ع= 70) +( م = 40 ) در جمع می شود 110
ر ) دلیل چهارم بنده خود آیات قرآن هست در آیات دیگر قرآن به نبأ عظیم در سوره ص اشاره شده است در آیه 67 سوره ص آمده است قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیمٌ ( ص 67 ) و از هو می توان فهمید نبا عظیم یک انسان است و هیچ موقع عرب برای چیزهای بی جان مثل قیامت ضمیر هو بکار نمی برد .
د ) دلیل پنجم بنده این است که این سوره آخرین آیه اش این گونه تمام می شود .... وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا 40 . کافر در اینجا انکار کننده خداوند منظور نیست بلکه کسی است که ولایت آن حضرت را انکار می کند . تراب هم لقب حضرت علی (ع) می باشد . در روایات آمده است وقتی افراد در روز قیامت به جواب این اختلاف دست می یابند یعنی حقیقت برایشان روشن می شود از شدت حسرت می گویند کاش من خاک بودم . یعنی اینکه کاش شیعه ی علی ( ع ) بودم .
ج : از یَتَساءَلُونَ می توان دریافت نمود که این پرسش و جر و بحث مدت طولانی ادامه خواهد یافت .
س ) یَتَساءَلُونَ در باب تفاعل می باشد و یکی از معانی یَتَساءَلُونَ که با ورود به این این باب به خود می گیرد غرض ورزی و عمد در عدم پذیرش با وجود دانستن حقیقت می باشد . یعنی این اشخاص حقیقت را می دانند ولی باز هم در روی جواب ایستادگی و جبهه می گیرند به عنوان مثال وقتی گفته می شود تَجاهَلَ حَسَنٌ یعنی ( حسن خود را به نادانی زد )
م ) ُمخْتَلِفُونَ این کلمه ریشه اش می شود (خلف : جانشین شد )خداوند به شکل پوشیده و کنایه آمیز می خواهد بفرماید این اختلاف در چه موردی هست . اصلا در اینجا مختلفون به معنی "با هم اختلاف دارند" نیست بلکه به معنی " عمداً در بین خودشان اختلاف ایجاد می کنند " می باشد . آنکه ایشان در مورد او اختلاف دارند و در این اختلاف اندازی غرض و عمدی در کار است.
البته باید دقت داشته باشیم که قرآن ظاهر و باطنی دارد و در ظاهر این خبر عظیم می تواند قیامت و رستاخیز و... باشد و در باطن چیزی دیگر باشد . بنده دلایلی دارم که خداوند با توجه به آن دلایل نمی خواهد پوست کنده و واضح مطالب را به ما بگوید یکی از این دلایل این است که ما در این دنیا داریم امتحان می دهیم و خداوند به عنوان یک معلم در این کلاس درس فقط نمونه سوال به دانش آموزان ارائه می کند و اصل سوال را نمی خواهد فاش کند . ( باقری )
سخن آخر اینکه در زیارت نامه مولا علی ( ع )می خوانیم
السَّلامُ عَلَیک یا دِینَ اللّهِ الْقَوِیمَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِیمَ. السَّلامُ عَلَیک اَیهَا النَّبَاُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ یسْاَلُونَ.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبر شخصی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره نبا |
گوینده : علی باقری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.