5) فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَ اتَّقَى(5) وَ صَدَّقَ بِالحُْسْنَى(6) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى(7) وَ أَمَّا مَن بخَِلَ وَ اسْتَغْنَى(8) وَ کَذَّبَ بِالحُْسْنَی(9) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى(10- لیل)
اما کسى که [ثروتش را در راه خدا] انفاق کرد و پرهیزکارى پیشه ساخت و وعده نیکوتر را [که وعده خدا نسبت به پاداش انفاق و پرهیزکارى است] باور کرد؛ پس به زودى او را براى راه آسانى [که انجام همه اعمال نیک به توفیق خداست] آماده مىکنیم و اما کسى که [از انفاق ثروت] بخل ورزید و خود را بىنیاز نشان داد و وعده نیکوتر را تکذیب کرد؛ پس او را براى راه سخت و دشوارى [که سلب هرگونه توفیق از اوست] آماده مىکنیم.
در این آیات سختی و آسانی و یا اعطای توفیق و سلب توفیق نسبت به انجام کارهای خیر تحلیل شده است. ابتدا در مورد صاحبان توفیق سخن می گوید و بعد، علت بی توفیقی عده دیگر را بیان می کند.
آنان که توفیق دارند و کار خیر برایشان آسان است
مراد از «اعطاء»، انفاق مال در راه رضاى خداست و منظور از «وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى» تصدیق وعده حُسنی است که آن، وعده ثوابى است که خداوند متعال در مقابل انفاق به انگیزه رضاى او داده است. بی شک چنین انفاقی، تصدیق عملی مبدأ و معاد و رسالت است.
کلمه«تیسیر» به معناى تهیه کردن و آماده نمودن است و کلمه «یسرى» به معناى خصلتى است که در آن آسانى باشد و هیچ دشوارى در آن نباشد و منظور از آن این است که توفیق اعمال صالحه را به او می دهد و انجام اینگونه اعمال را برایش آسان می کند؛ به طورى که هیچ گونه دشوارى در آن نباشد و یا منظور این است که او را آماده حیاتى سعید کند؛ حیاتى نزد پروردگارش، حیاتى بهشتى، و برای نیل یه این هدف توفیق اعمال صالحى را به او می دهد.
آنان که توفیق ندارند و کار خیر برایشان دشوار است
کلمه«بخل» در مقابل کلمه «اعطاء» به معناى ندادن است و کلمه «استغناء» به معناى طلب ثروت از راه ندادن به دیگران و جمع کردن آن است و مراد از «تکذیب به حسنى»، انکار وعده حسنى و ثواب خدا است که انبیاء علیهم السلام آن را به بشر رساندهاند و معلوم است که کفر به آن وعده، کفر به مبدأ و معاد و رسالت است.
و مراد از «تیسیر للعسرى»، ندادن توفیق اعمال صالح است به این شکل که اعمال صالح را در نظرش سخت و دشوار جلوه می دهد و تحملش را براى ایمان به خدا زیاد نمی کند و یا او را برای عذاب شدن آماده می کند.(9)
نتیجه اینکه هر کس ایمان را چاشنی عمل خیر کند و بر آن مداومت داشته باشد؛ رفته رفته انجام عبادات و کار خیر، بر او آسان می شود و اگر عکس این عمل کرد؛ یعنی نه ایمان داشت و نه اهل کار خیر بود؛ رفته رفته عبادات و اعمال صالح در نظرش از کندن کوه هم سخت تر خواهد شد و هیچ رغبتی به آن در خود نمی بیند.
[ نظرات / امتیازها ]