5) در خانه شخصى ثروتمند درختى بود که کودکان همسایه هنگامى که میوه آن درخت به زمین مىریخت، آن را برگرفته و مىخوردند ولى صاحب درخت، میوه را از دهان اطفال مىگرفت. پدر اطفال مسئله را به پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) گزارش داد.
حضرت نزد صاحب خانه رفته و پیشنهاد کردند درخت را در برابر درختى در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پیامبر داد و گفت: دنیاى نقد را به آخرت نسیه نمىفروشم. پیامبر برگشت. یکى از یاران پرسید: آیا اگر من آن درخت را بگیرم و با من نیز چنین معاملهاى مىکنید؟ حضرت فرمود: آرى. آن شخص توانست با بهایى چندین و چند برابر، درخت را خریدارى کند و در اختیار پیامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقیر آمده و درخت را به آنها بخشید. در این هنگام آیات این سوره نازل شد. «فامّا من اعطى و اتقى و صدق بالحسنى...»
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]