● صفت صراط در قرآن
1- از نظر عرف و اصطلاح قرآن کریم، باید بدانیم که خدای تعالی صراط را به وصف استقامت توصیف کرده است و آنگاه بیان کرده که این صراط مستقیم را کسانی میپیمایند که خدا بر آنان انعام فرموده است.
2- صراط مستقیم که صراط غیر گمراهان است، صراطى است که به هیچ وجه شرک و ظلم در آن راه ندارد همچنانکه ضلالتى در آن راه نمىیابد، نه ضلالت در باطن و قلب، از قبیل کفر و خاطرات ناشایست، که خدا از آن راضى نیست و نه در ظاهر اعضا و ارکان بدن، چون معصیت و یا قصور در اطاعت، که هیچیک از این ها در آن صراط یافت نمىشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- باید دانست که این صراط که به وصف استقامت توصیف شده است همان صراطی است که هدایت به سوی آن مورد خواست و سؤال عبد از پروردگارش است که هدف غایی عبادت می باشد یعنی عبد از خداوند میخواهد که عبادت خالصی که باید انجام دهد، در طریق و مسیر همین صراط واقع شود.
2- و این همانا حق توحید علمى و عملى است و توحید هم همین دو مرحله را دارد، دیگر شق سومى برایش نیست و بفرموده قرآن بعد از حق غیر از ضلالت چه مى تواند باشد؟ آیه «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ، وَ هُمْ مُهْتَدُونَ - کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را آمیخته با ظلم نکردند ایشان امنیت دارند و راه را یافته اند» (انعام/82)، نیز بر همین معنا منطبق است که در آن امنیت در طریق را اثبات نموده به اهتدا تام و تمام وعده مى دهد، البته اینکه گفتیم وعده می دهد، بر اساس آن نظریه ادبى است که مى گویند اسم فاعل حقیقت در آینده است (دقت بفرمائید).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 44 و 45 و 47 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «صراط»
صراط در لغت به معنای طریق و سبیل نزدیک به هم است.
کلمه صراط از ماده « ص ر ط» گرفته شده است که به معنای بلعیدن است و راه روشن، کانه رهرو خود را بلعیده و در مجرای گلوی خویش فرو برده است که دیگر نمیتواند به این سو و آن سو منحرف شود و نیز نمیگذارد که از شکمش بیرون شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 44 و 52 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفاوت صراط مؤمنین و غیر مؤمنین
راه به سوی خدا دو تا است، یکی دور و یکی نزدیک. راه نزدیک راه مؤمنین و راه دور راه غیر ایشان است و هر دو راه هم به حکم آیه «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ» (انشقاق/6) به ملاقات خداوند میانجامد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : خداى سبحان در کلام مجیدش براى نوع بشر و بلکه براى تمامى مخلوقات خود راهى معرفى کرده است که از آن راه به سوى پروردگارشان سیر مىکنند. در خصوص انسان فرموده است: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ - هان اى آدمى، به درستى که تو به سوى پروردگارت تلاش مى کنى و این تلاش تو- چه کفر باشد و چه ایمان- بالآخره به دیدار او منتهى می شود» (انشقاق/6). و درباره عموم موجودات فرموده است: «وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ - بازگشت به سوى او است» (تغابن/3) و نیز فرموده است: «أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ - آگاه باش که همه امور به سوى او برمى گردد» (شوری/53) و آیاتى دیگر که به وضوح دلالت دارند بر اینکه تمامى موجودات راهى براى خود دارند و همه راه هاشان به سوى او منتهى می شود.
اینکه از کلام خدای تعالی بر می آید که سبیل نامبرده یکی نیست و همه سبیل ها و راه ها یک جور و دارای یک صفت نیستند، بلکه همه آن ها از یک نظر به دو قسم تقسیم می شوند و آن این آیه شریفه است که فرموده است: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ- ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید که او برای شما دشمنی آشکار است؟ و اینکه مرا بپرستید که این است صراط مستقیم؟» (یس/60-61). پس معلوم می شود در مقابل صراط مستقیم راه دیگری هست، همچنانکه این معنا از آیه «فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ- من نزدیکم و دعای خواننده خود را در صورتیکه واقعاً مرا بخواند مستجاب می کنم پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند، باشد که رشد یابند» (بقره/186) استفاده می شود، چون می فهماند بعضی غیر خداوند را می خوانند و غیر خدا را اجابت نموده، به غیر او ایمان می آورند. و همچنین از آیه «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ- مرا بخوانید تا اجابت کنم، کسانی که از عبادت من سرپیچی می کنند، به زودی با خواری و ذلت به جهنم در می آیند» (غافر/60) که می فهماند راه او نزدیک ترین راه است و آن راه عبارت است از عبادت و دعای او. آنگاه در مقابل، راه غیر خدا را دور معرفی کرده و فرموده است: «أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعیدٍ- آنان را از نقطه ای دور صدا می زنند» (فصلت/44) که می رساند غایت و هدف نهایی کسانی که ایمان به خدا ندارند و مسیر و سبیل ایمان را نمیپیمایند، غایتی است دور.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 45 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● راه تمام مخلوقات به خدا منتهی میشود
خداى سبحان در کلام مجیدش براى نوع بشر و بلکه براى تمامى مخلوقات خود راهى معرفى کرده است که از آن راه به سوى پروردگارشان سیر مىکنند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در خصوص انسان فرموده است: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ - هان اى آدمى، به درستى که تو به سوى پروردگارت تلاش مىکنى و این تلاش تو- چه کفر باشد و چه ایمان- بالآخره به دیدار او منتهى میشود» (انشقاق/6). و درباره عموم موجودات فرموده است: «وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ - بازگشت به سوى او است» (تغابن/3) و نیز فرموده است: «أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ - آگاه باش که همه امور به سوى او برمى گردد» (شوری/53) و آیاتى دیگر که به وضوح دلالت دارند بر اینکه تمامى موجودات راهى براى خود دارند و همه راه هاشان به سوى او منتهى میشود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 45 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رابطه شرک و ظلم و ضلالت
ضلالت و شرک و ظلم در خارج یک مصداق دارند. آنجا هم که گفته ایم: «هر یک از این سه معرف دیگرى است و یا به وسیله دیگرى معرفى مى شود» منظورمان مصداق است نه مفهوم، چون پر واضح است که مفهوم ضلالت غیر ظلم و شرک و از ظلم غیر از آن دوى دیگر و از شرک هم باز غیر آن دو تاى دیگر است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : توضیح اینکه اولا باید دانست که هر ضلالتى شرک است، همچنانکه عکسش نیز چنین است، یعنى هر شرکى ضلالت است، به شهادت آیه «وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ - و کسى که کفر را با ایمان عوض کند راه میانه را گم کرده است» (بقره/108) و آیه «أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیراً - و شیطان را نپرستید که دشمن آشکار شما است، بلکه مرا بپرستید که این است صراط مستقیم، در حالیکه او جمع کثیرى از شما را گمراه کرده است» (یس/62). که آیه اولى کفر را ضلالت و دومى ضلالت را کفر و شرک می داند و قرآن شرک را ظلم و ظلم را شرک می داند، از شیطان حکایت مى کند که بعد از همه اضلال هایش و خیانت هایش در قیامت می گوید: «إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ - من به آنچه شما مى کردید و مرا شریک جرم می ساختید، کفر مى ورزم و بیزارم، براى اینکه ستمگران عذابى دردناک دارند» (ابراهیم/22) و در این کلام خود شرک را ظلم دانسته است و در آیه «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ - کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را آمیخته با ظلم نکردند ایشان امنیت دارند و راه را یافته اند» (انعام/82) ظلم را شرک و نقطه مقابل ایمان شمرده است، چون اهتدا و ایمنى از ضلالت و یا عذاب را که اثر ضلالت است مترتب برداشتن صفت ایمان و زایل گشتن صفت ظلم کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 47 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ضلالت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● درجات صراط مستقیم
صراط مستقیم تقسیم هایى دارد و یک طریق نیست و کسى که با ایمان به خدا به راه اول یعنى سبیل مؤمنین افتاده است چنان نیست که دیگر ظرفیت تکاملش پر شده باشد، بلکه هنوز براى تکامل ظرفیت دارد که اگر آن بقیه را هم به دست آورد آن وقت از اصحاب صراط مستقیم میشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این نکته از آیه «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ - خداوند کسانى را که ایمان آورده اند بلند مى کند و کسانى را که علم داده شده اند، به درجاتى بالا مى برد» (مجادله/11) به دست میآید.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 47 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ویژگی اصحاب صراط مستقیم
1- اصحاب صراط مستقیم در صورت عبودیت خدا، دارای ثبات قدم به تمام معنا هستند، هم در فعل و هم در قول، هم در ظاهر و هم در باطن. و ممکن نیست که اینان بر غیر این صفت دیده شوند. ایشان در همه احوال خدا و رسول را اطاعت میکنند.
2- اصحاب صراط مستقیم که (أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ) به خاطر داشتن نعمتى که خدا به ایشان داده است (یعنى نعمت علمى مخصوص)، قدر و منزلت بالاترى نسبت به مومنین دارند و حتى از دارندگان نعمت ایمان کامل نیز بالاتراند.
3- همانطور که صراط مستقیم مهیمن و مافوق همه سبیل ها است، همچنین اصحاب صراط مستقیم که خدا آنان را در آن صراط جای داده است، مهیمن و مافوق سایر مردم هستند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- نخست درباره اصحاب صراط مستقیم فرمود: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً- کسی که خدا و رسول را اطاعت کند، چنین کسانی با آنان هستند که خدا بر ایشان انعام کرده است، از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان که اینان نیکو رفقایی هستند» (نساء/69)، و سپس این ایمان و اطاعت را چنین توصیف کرده است: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً وَ لَوْ أَنَّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلیلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبیتاً- نه به پروردگارت سوگند، ایمان واقعی نمی آورند، مگر وقتی که تو را حاکم بر خود بدانند و در اختلافاتی که میانه خودشان رخ می دهد به هر چه تو حکم کنی راضی باشند و احساس ناراحتی نکنند و صرفا تسلیم بوده باشند، به حدی که اگر ما واجب کنیم که خود را بکشید یا از شهر و دیارتان بیرون شوید، بیرون شوند، ولی جز عده کمی از ایشان اینطور نیستند و حال آنکه اگر اینطور باشند و به اندرزها عمل کنند، برای خودشان بهتر و در استواریشان مؤثرتر است» (نساء/65).
تازه مؤمنینی را که چنین ثبات قدمی دارند، پایینتر از اصحاب صراط مستقیم دانسته است، وصف آنان را با آن همه فضیلت که برایشان قائل شد، مادون وصف اصحاب صراط مستقیم دانسته است، چون در آیه «68 سوره نساء» فرموده: «این مؤمنین با کسانی محشور و رفیق هستند که خدا بر آنان انعام کرده است» (یعنی اصحاب صراط مستقیم) و نفرمود: «از ایشانند» و نیز فرموده است: «با آنان رفیقند» و نفرمود: «یکی از ایشانند»، پس معلوم می شود اصحاب صراط مستقیم یعنی «الذین انعم الله علیهم» مقامی عالی تر از مؤمنین دارند.
نظیر آیه «68 - سوره نساء»، در اینکه مؤمنین را در زمره اصحاب صراط مستقیم ندانسته است، بلکه پایین تر از ایشان می شمارد آیه «و الذین آمنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهدا عند ربهم لهم اجرهم و نورهم» (حدید/19) می باشد، چون در این آیه مؤمنین را ملحق به صدیقین و شهدا کرده است و با اینکه جزو آنان نیستند، به عنوان پاداش، اجر و نور آنان را به ایشان داده و فرموده است: «و کسانیکه به خدا و رسولان وی ایمان آورده اند، در حقیقت آن ها هم نزد پروردگارشان صدیق و شهید محسوب می شوند و نور و اجر ایشان را دارند».
2- مؤمنین با اینکه فضائلى را دارا هستند، مع ذلک در فضیلت کامل نیستند و هنوز ظرفیت آن را دارند که خود را به (الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ) برسانند و با پر کردن بقیه ظرفیت خود، همنشین با آنان شوند و به درجه آنان برسند و بعید نیست که این بقیه، نوعى علم و ایمان خاصى به خدا باشد، چون در آیه «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ - خداوند آن هایى را که از شما ایمان آورده اند و آنان که علم به ایشان داده شده است را به درجاتى بالا مى برد» (مجادله/11) دارندگان علم را از مؤمنین بالاتر دانست هاست، معلوم مى شود که برترى (الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ) از مؤمنین، به داشتن همان علمى است که خداوند به آنان داده است، نه علمى که خود از مسیر عادى کسب کنند.
3- چون خدای تعالی امور آنان را خودش به عهده گرفته است و امور مردم را به عهده آنان نهاده است و امر هدایت ایشان را به آنان واگذار نموده و فرموده است: «و حسن اولئک رفیقا- اینان بهترین رفیقند» (نسا/69) ونیز فرموده است: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکوة و هم راکعون- تنها ولی و سرپرست شما خدا است و رسول او و آنان که ایمان آورده اند، یعنی آنان که نماز می گذارند و در حال رکوع صدقه می دهند» (مائده/55) که به حکم آیه اول صراط مستقیم و یا بگو «صراط الذین انعم الله علیهم»، را صراط انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین دانسته است و به حکم آیه دوم با در نظر گرفتن روایات متواتره صراط، امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) شمرده است و آن جناب را اولین فاتح این صراط دانسته است که انشاء الله بحث مفصل آن در آیه بعدی خواهد آمد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 48 و 49 و 54 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفاوت سبیل و صراط
سبیل و صراط از 7 جهت با هم متفاوتند:
1- صراط یکی است و سبیل چندتا.
2- سبیلهای متعدد، به واسطه اختلاف در احوال رهروان راه عبادت، مختلف میشود.
3- سبیل با شرک جمع می شود ولی صراط با شرک و ضلالت جمع نمی شود.
4- سبیل ممکن است ناقص و یا از دیگر سبل ممتاز باشد بر خلاف صراط.
5- نسبت سبیل به صراط مستقیم نسبت جسم است به روح.
6- سبیل بر خلاف صراط گاهی دچار آفت میشود.
7- سبل با اینکه مختلفند ولی همگی از صراط مستقیم نشأت میگیرند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- خداوند درباره سبیل فرموده است: «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا - و کسانی که در راه ما جهاد کنند، ما به سوی سبیل های خود هدایتشان می کنیم» (عنکبوت/69) ولی هر جا صحبت از صراط مستقیم به میان آمده است، آن را یکی دانسته است، از طرف دیگر جز در آیه مورد بحث که صراط مستقیم را به بعضی از بندگان نسبت داده است، در هیچ مورد صراط مستقیم را به کسی از خلایق نسبت نداده است، به خلاف سبیل که آن را در چند جا به چند طائفه از خلقش نسبت داده است، یک جا آن را به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت داده و فرموده است: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصیرَةٍ- بگو این سبیل من است که مردم را با بصیرت به سوی خدا دعوت کنم» (یوسف/108)، جای دیگر آن را به توبه کاران نسبت داده و فرموده است: «وَ اتَّبِعْ سَبیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ- راه آن کس که به درگاه من رجوع کند را پیروی کن» (لقمان/15) و در سوره نسا آیه «115» آن را به مؤمنین نسبت داده و فرموده است: «سبیل المؤمنین»
2- همچنانکه آیه «قد جاء کم من الله نور و کتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم- از ناحیه خدا به سوی شما نوری و کتابی روشن آمد که خدا به وسیله آن هر کس که در پی خوشنودی او باشد را به سبیل های سلامت راهنمایی نموده و به اذن خود از ظلمت ها به سوی نور بیرون می کند و به سوی صراط مستقیمشان هدایت می فرماید.» (مائده/16) به آن اشاره دارد، چون سبیل را متعدد و بسیار قلمداد نموده است و صراط را واحد دانسته است، حال یا این است که صراط مستقیم همه آن سبیل ها است و یا این است که آن سبیل ها همان طور که گفتیم راه های فرعی است که بعد از اتصالشان به یکدیگر به صورت صراط مستقیم و شاه راه در می آیند.
3- از آیه شریفه «و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون- بیشترشان به خدا ایمان نمی آورند، مگر توأم با شرک» (یوسف/106) برمی آید که یک مرحله از شرک (که همان ضلالت باشد) با ایمان (که عبارت است از یکی از سبیل ها) جمع می شود و این خود فرق دیگری میان سبیل و صراط است که سبیل با شرک جمع می شود، ولی صراط مستقیم با ضلالت و شرک جمع نمی شود، همچنانکه در آیات مورد بحث هم در معرفی صراط مستقیم فرمود: «و لا الضالین».
4- هر یک از سبیل ها با مقداری نقص و یا حداقل مقداری امتیاز از دیگر سبل جمع می شود، به خلاف صراط مستقیم که نه نقص در آن راه دارد و نه صراط مستقیم، زید از صراط مستقیم عمرو امتیاز دارد، بلکه هر دو صراط مستقیم است، به خلاف سبیل ها که هر یک مصداقی از صراط مستقیم است ولکن با امتیازی که به واسطه آن از سبیل های دیگر ممتاز می شود و غیر او می گردد، اما صراط مستقیمی که در ضمن این است، عین صراط مستقیمی است که در ضمن سبیل دیگر است و خلاصه صراط مستقیم با هر یک از سبیل ها متحد است. همچنانکه از بعضی آیات نامبرده و غیر نامبرده از قبیل آیه «وان اعبدونی هذا صراط المستقیم» (یس/61) و آیه «قل انی هدانی ربی الی صراط المستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا- بگو به درستی پروردگار من، مرا به سوی صراط مستقیم که دینی است قیم و ملت حنیف ابراهیم، هدایت فرموده است» (انعام/161) نیز این معنا استفاده می شود.
5- چون هم عبادت را صراط مستقیم خوانده است و هم دین را، با این که این دو عنوان بین همه سبیل ها مشترک هستند، پس می توان گفت مثَل صراط مستقیم نسبت به سبیل های خداوند، مثل روح است نسبت به بدن، همان طور که بدن یک انسان در زندگی اش اطوار مختلفی دارد و در هر یک از آن احوال و اطوار غیر آن انسان در طور دیگر است، مثلاً انسان درحال جنین غیر همان انسان در حال طفولیت، بلوغ، جوانی، کهولت و سالخوردگی و فرتوتی است، ولی در عین حال روح او همان روح است و در همه آن اطوار یکی است و با بدن او همه جا متحد است، و نیز بدن او ممکن است به احوالی مبتلا شود که بر خلاف میل او باشد و روح او صرف نظر از بدنش آن احوال را نخواهد و اقتضای آن را نداشته باشد، به خلاف روح که هیچوقت در معرض این اطوار قرار نمی گیرد، چون او مفطور به فطرت خدا است که به حکم «لا تبدیل لخلق الله» (روم/30)، فطریاتش دگرگون نمی شود و با اینکه روح و بدن از این دو جهت با هم فرق دارند، در عین حال روح آن انسان نامبرده همان بدن او است و همان انسانی است که فرض کردیم مجموع روح و بدن است. همچنین سبیل به سوی خدا به سوی همان صراط مستقیم است.
6- هر یک از سبیل ها مثلاً سبیل مؤمنین و سبیل منیبین و سبیل پیرویکنندگان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و هر سبیل دیگر، گاه می شود که یا از داخل و یا خارج دچار آفتی می گردد، ولی صراط مستقیم همان طور که گفتیم هرگز دچار این دو آفت نمی شود. چه، ملاحظه فرمودید که ایمان که یکی از سبیل ها است، گاهی با شرک هم جمع می شود همچنانکه گاهی با ضلالت جمع می شود، اما هیچ یک از شرک و ضلالت با صراط مستقیم جمع نمی گردد. پس معلوم شد که برای سبیل مرتبه های بسیاری است، بعضی از آن هاخالص و بعضی دیگر آمیخته با شرک و ضلالت است، بعضی راهی کوتاه تر و بعضی دیگر دورتر است، اما هر چه هست به سوی صراط مستقیم می رود و به معنایی دیگر همان صراط مستقیم است که بیانش گذشت.
7- خدای سبحان این معنا را با مثلی که درباره حق و باطل در سوره رعد فرموده است تبین نموده است: «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً، فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها، فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً، وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ، ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ، أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ، کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ، فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً، وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ، کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ» (رعد/17) و در آن روشن فرموده که قلوب و افهام بشری از حیث کمال و تلقی معارف الهی مختلفند با اینکه همگی از یک منشأ واحد (آسمان) ارتزاق می نمایند و وابسته و متکی به یک مبدأ واحدند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 50 تا 53 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ویژگی صراط مستقیم
خود صراط مستقیم بدون هیچ قید و شرطی رهرو خود را به سوی خدا هدایت میکند و میرساند. به همین جهت خدای تعالی نام آن را صراط مستقیم نهاد، چون کلمه صراط به معنای راه روشن است،زیرا از ماده « ص ر ط» گرفته شده که به معنای بلعیدن است و راه روشن کانه رهرو خود را بلعیده و در مجرای گلوی خویش فرو برده که دیگر نمیتواند این سوء و آن سو منحرف شود و نیز نمیگذارد که از شکمش بیرون شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 52 و 53 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «مستقیم»
مستقیم به معنای هر چیزی است که بخواهد روی پای خود بایستد و بتواند بدون اینکه به چیزی تکیه کند بر کنترل و تعادل خود و متعلقات خود مسلط باشد، مانند انسان ایستاده ای که بر امور خود مسلط است، در نتیجه برگشت معنای مستقیم به چیزی است که وضعش تغییر و تخلف پذیر نباشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 53 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای «صراط مستقیم»
«صراط مستقیم» صراطی است که در هدایت مردم و رساندنشان به سوی غایت و مقصدشان، اختلاف و تخلفی نداشته باشد و صد در صد این اثر خود را ببخشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : همچنانکه خدای تعالی در آیه شریفه «فاما الذین آمنوا بالله و اعتصموا به فسیدخلهم فی رحمة منه و فضل و یهدیهم الیه صراطا مستقیما- و اما آن هایی که به خدا ایمان آورده اند و از او خواستند تا حفظشان کند، به زودی خدایشان داخل رحمت خاصی از رحمت های خود نموده و به سوی خویش هدایت می کند، هدایتی که همان صراط مستقیم است» (نسا/174)، آن راهی را که هرگز در هدایت رهرو خود تخلف ننموده و دائماً بر حال خود باقی است، صراط مستقیم نامیده است. و نیز در آیه «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون و هذا صراط ربک مستقیما- کسی که خدایش بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای اسلام گشاده می سازد و کسیکه خدایش بخواهد گمراه کند، سینه اش را تنگ و بی حوصله می سازد، به طوری که گویی به آسمان بالا می رود، آری این چنین خداوند پلیدی را بر آنان که ایمان ندارند مسلط می سازد و این راه مستقیم پروردگار تو است» (انعام/126) طریقه مستقیم خود را غیر مختلف و غیر قابل تخلف معرفی کرده است، و نیز در آیه «قال هذا صراط علی مستقیم ان عبادی لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین- فرمود این صراط مستقیم من است و من خود را به آن ملزم کرده ام، به درستی بندگان من کسانی اند که تو نمی توانی بر آنان تسلط یابی، مگر آن گمراهی که خودش به اختیار خود پیروی تو را بپذیرد» (حجر/42)، سنت و طریقه مستقیم خود را دائمی و غیر قابل تغییر معرفی فرموده است و در حقیقت می خواهد بفرماید: «فلن تجد لسنة الله تبدیلا و لن تجد لسنة الله تحویلا- برای سنت خدا نه تبدیلی خواهی یافت و نه دگرگونی» (فاطر/42).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 53 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفاوت راههای به سوی خدا
راههایی که به سوی خدای تعالی منتهی میشوند از نظر کمال، نقص، نایابی و رواجی، دوری و نزدیکیاش از منبع حقیقت و از صراط مستقیم، مختلف است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : مانند طریقه اسلام و ایمان، عبادت، اخلاص و اخبات. همچنانکه در مقابل این ها، کفر، شرک، جحود، طغیان و معصیت نیز از مراتب مختلفی از گمراهی را دارا هستند، همچنانکه قرآن کریم درباره هر دو صنف فرموده است: «و لکل درجات مما عملوا و لیوفیهم اعمالهم و هم لا یظلمون- برای هر دسته ای درجاتی است از آنچه می کنند، تا خدا سزای عملشان را به کمال و تمام بدهد و به ایشان ستم نمی شود» (الاحقاف/19).
و این معنا نظیر معارف الهیه است که عقول در تلقی و درک آن مختلف است، چون استعدادها مختلف، و به الوان قابلیت ها متلون است، همچنانکه آیه شریفه «رعد/17» نیز به این اختلاف گواهی می دهد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 54 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای هدایت
هدایت عبارتست از دلالت و نشان دادن هدف به وسیله نشان دادن راه، و این خود یک نحو رساندن به هدف است و کار خدا است، چیزى که هست خداى تعالى سنّتش بر این جریان یافته است که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد و در مسئله هدایت هم وسیلهاى فراهم مىکند تا مطلوب و هدف براى هر که او بخواهد روشن گشته و بندهاش در مسیر زندگى به هدف نهایى خود برسد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در صحاح آمده است: «هدایت به معنای دلالت است» سایر علمای اهل لغت به وی اشکال کرده اند: «این کلمه همه جا به معنای دلالت نیست، بلکه وقتی به معنای دلالت است که مفعول دومش را به وسیله کلمه (الی) بگیرد و اما در جایی که خودش و بدون کلمه نامبرده هر دو مفعول خود را گرفته باشد، نظیر آیه (اهدنا الصراط) که هم ضمیر (نا) و هم (صراط) را مفعول گرفته است، به معنای (ایصال و رساندن مطلوب) است، مثل کسی که در مقابل شخصی که می پرسد منزل زید کجا است؟ دست او را گرفته و بدون دادن آدرس و دلالت زبانی، او را به در خانه زید برساند.
و استدلال کرده اند به امثال آیه «انک لا تهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء- تو هر کس را که دوست بداری هدایت نمی کنی ولکن خداست که هر که را بخواهد هدایت می کند» (قصص/56)، که چون کلمه هدایت در آن هر دو مفعول را بدون حرف (الی) گرفته است، به معنای رساندن به مطلوب است نه راهنمایی، چون دلالت و راهنمایی چیزی نیست که از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نفی شود، زیرا او همواره دلالت می کرد، پس معنا ندارد آیه نامبرده بفرماید: «تو هر کس را بخواهی دلالت نمی کنی» به خلاف اینکه کلمه نامبرده به معنای رساندن به هدف باشد که در این صورت صحیح است بفرماید تو نمی توانی هر که را بخواهی به هدف برسانی. و در آیه «و لهدینا هم صراطا مستقیما» (نسا/68) که راجع به هدایت خدا یعنی رساندن به مطلوب و هدف است، آن را بدون حرف (الی) متعدی به دو مفعول کرده است، به خلاف آیه «و انک لتهدی الی صراط مستقیم» (شوری/52) که راجع به هدایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، کلمه هدایت را با حرف (الی) متعدی به دو مفعول کرده است.
پس معلوم می شود هدایت هر جا که به معنای رساندن به مطلوب و هدف باشد به خودی خود به هر دو مفعول متعدی می شود و هر جا که به معنای نشان دادن راه و دلالت به آن باشد، با حرف (الی) به دو مفعول متعدی می شود.»
این اشکالی بود که به صاحب صحاح کردند ولکن اشکالشان وارد نیست، چون در آیه «56/قصص» که هدایت را از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نفی می کرد، نفی در آن مربوط به حقیقت هدایت است که قائم به ذات خدای تعالی است، می خواهد بفرماید مالک حقیقی، خدای تعالی است نه اینکه تو اصلاً دخالتی در آن نداری و به عبارتی ساده تر، آیه نامبرده در مقام نفی کمال است نه نفی حقیقت، علاوه بر اینکه خود قرآن کریم آن آیه را در صورتیکه معنایش آن باشد که اشکال کنندگان پنداشته اند نقض نموده است، از مؤمن آل فرعون حکایت می کند که گفت: «یا قوم اتبعون اهدکم سبیل الرشاد- ای مردم مرا پیروی کنید تا شما را به رشاد برسانم» (غافر/38).
پس حق مطلب این است که معنای هدایت در آنجا که با حرف (الی) مفعول دوم را بگیرد و آنجا که به خودی خود بگیرد، متفاوت نمی شود و به طور کلی این کلمه چه به معنای دلالت باشد و چه به معنای رساندن به هدف، در گرفتن مفعول دوم محتاج به حرف (الی) است، چیزی که هست اگر می بینیم گاهی بدون این حرف مفعول دوم را گرفته است، احتمال می دهیم از باب عبارت متداول «دخلت الدار» باشد که در واقع «دخلت فی الدار- داخل در خانه شدم» می باشد.
کوتاه سخن آنکه هدایت عبارتست از دلالت و نشان دادن هدف به وسیله نشان دادن راه، و این خود یک نحو رساندن به هدف است و کار خدا است، چیزى که هست خداى تعالى سنّتش بر این جریان یافته است که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد و در مسئله هدایت هم وسیله اى فراهم مى کند تا مطلوب و هدف براى هر که او بخواهد روشن گشته و بنده اش در مسیر زندگى به هدف نهایى خود برسد.
و این معنا را خدای سبحان بیان نموده و فرموده است: «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام- خداوند هر که را بخواهد هدایت کند، سینه او را برای اسلام پذیرا نموده و ظرفیت می دهد» (انعام/125)، و نیز فرموده است: «ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله ذلک هدی الله یهدی به من یشاء- سپس پوست بدن و دل هایشان به سوی یاد خدا نرم می شود و میل می کند، این هدایت خدا است که هر که را بخواهد از آن موهبت برخوردار می سازد» (زمر/23) و اگر در آیه اخیر، لینت و نرم شدن با حرف (الی) متعدی شده است، از این جهت بوده است که کلمه نامبرده معنای میل، اطمینان، و امثال آن را متضمن است و اینگونه کلمات همیشه با حرف (الی) متعدی می شوند و در حقیقت لینت نامبرده شده عبارت است از صفتی که خداوند در قلب بنده اش پدید می آورد که به خاطر آن صفت و حالت، یاد خدا را پذیرفته و به آن میل می نماید و اطمینان و آرامش می یابد. و همانطور که سبیل ها مختلف اند، هدایت نیز به اختلاف آن ها مختلف می شود، چون هدایت به سوی آن سبیل ها است، پس برای هر سبیلی هدایتی است، قبل از آن و مختص به آن.
آیه شریفه «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین- و کسانی که در ما جهاد می کنند، ما ایشان را حتما به راه های خود هدایت می کنیم و به درستی خدا با نیکوکاران است» (عنکبوت/69) نیز به این اختلاف اشاره می کند، چون فرق است بین اینکه بنده خدا در راه خداوند جهاد کند و بین اینکه در خدا جهاد کند، در اولی شخص مجاهد سلامت سبیل و از میان برداشتن موانع آن را می خواهد، به خلاف مجاهد در دومی که او خود خدا را می خواهد و رضای او را می طلبد و خداوند هم هدایت به سوی سبیل را برایش ادامه می دهد، البته سبیلی که او لیاقت و استعدادش را داشته باشد و همچنین از آن سبیل به سبیلی دیگر، تا آنجا که وی را مختص به ذات خود جلت عظمته کند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 54 تا 56 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● هدایت در صراط مستقیم
صراط مستقیم از آنجایى که امرى است که در تمامى سبیلهاى مختلف محفوظ میباشد، لذا صحیح است که یک انسان هدایت شده، باز هم بهi سوى آن هدایت شود؛ خداى تعالى او را از صراط به سوى صراط هدایت کند، به این معنا که سبیلى که قبلا به سوى آن هدایتش کرده بود را با هدایت بیشترى تکمیل نماید و به سبیلى که ما فوق سبیل قبلى است هدایت فرماید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 57 تا 59 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : هدایت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علم عامل برتری اصحاب صراط مستقیم
مزیت اصحاب صراط مستقیم بر سایرین و همچنین مزیت صراط آنان بر سبیل سایرین، تنها به علم است نه عمل. آنان به مقام پروردگارشان علمی دارند که دیگران ندارند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : زیرا در سبیل های پائین تر صراط مستقیم، اعمال صالح کامل و بدون نقص نیز هست، پس وقتی برتری اصحاب صراط مستقیم به عمل نبود، باقی نمی ماند مگر علم. آیه «یرفع الله الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات- خدا کسانی از شما را که ایمان دارند و کسانی که علم داده شده اند، به درجاتی [بر مومنین فاقد آن علم] رفعت می بخشد» (مجادله/11) و همچنین آیه «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه- کلمه طیب خودش به سوی خداوند بالا می رود و عمل صالح آن را بالا می برد» (فاطر/10) به این مزیت اشعار دارد، چون می رساند آنچه خودش به سوی خداوند بالا می رود، کلمه طیب و علم است و اما عمل صالح، اثرش کمک در بالا رفتن علم است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 59 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : علم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای «اهدنا الصراط المستقیم»
امام صادق(علیهالسلام) در معنای «اهدنا الصراط المستقیم» فرمودند: خدایا ما را به لزوم طریقی ارشاد فرما که به محبت تو و به بهشتت منتهی میشود و از اینکه پیروی هواهای خود کنیم و در نتیجه هلاک گردیم، مانع میشود و نیز نمیگذارد آرای خود را اخذ کنیم و در نتیجه نابود شویم.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) درباره آیه نامبرده فرمودند: یعنی خدایا توفیق خودت را که ما تاکنون به وسیله آن تو را اطاعت کردیم، درباره ما ادامه بده تا در روزگار آینده مان نیز همچنان تو را اطاعت کنیم.
علامه طباطبایی: این دو روایت دو وجه مختلف در پاسخ از شبهه تحصیل حاصل را بیان مىکند. شبهه این بود که شخص نمازگزار، راه مستقیم را یافته است که نماز مى گزارد، دیگر معنا ندارد در نماز خود از خداوند هدایت به سوى راه مستقیم را درخواست کند. این روایت پاسخ می دهد به اینکه مراتب هدایت در مصداق هاى آن مختلف است و نمازگزار همه روزه از خداوند می خواهد از هر مرتبه اى که هست به مرتبه بالاتر هدایت شود. و روایت دومى پاسخ میدهد که هر چند مراتب آن در مصادیق مختلف است ولکن از نظر مفهوم یک حقیقت است و نمازگزار نظرى به اختلاف مراتب آن ندارد بلکه تنها نظرش این است که این موهبت را از من سلب مکن و همچنان آن را ادامه بده.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این دو روایت را معانى الاخبار(ص 33 ذ ح 4) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 61 و 62 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : هدایت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای صراط مستقیم
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 62 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● درخواست هدایت از خداوند
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در معنای جمله «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» فرمودند: یعنی خدایا ما را به صراط کسانی هدایت فرما که بر آنان این انعام فرمودی که موفق به دینت و اطاعتت نمودی، نه این انعام که مال و سلامتی شان دادی، چون بسا می شود کسانی به نعمت مال و سلامتی متنعم هستند، ولی کافر و یا فاسقند... این (هدایتشدگان) آن کسانی اند که خداوند درباره آن ها فرموده است: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً- کسی که خداوند و رسول را اطاعت کند، چنین کسانی با آنان هستند که خدا بر ایشان انعام کرده است، از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان که اینان نیکو رفقایی هستند» (نسا/69).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 62 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : هدایت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مصداق صراط مستقیم
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: صراط مستقیم، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خداوند است و این دو صراط است، یکی صراط در دنیا و یکی در آخرت می باشد. اما صراط در دنیا عبارت است از امامی که اطاعتش بر خلق واجب شده است و اما صراط در آخرت، پلی است که بر روی جهنم زده شده است. هر کس در دنیا از صراط دنیا به درستی رد شود، یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند، در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی می گذرد و کسی که در دنیا امام خود را نشناسد در آخرت هم قدمش بر پل آخرت می لغزد و به درون جهنم سقوط می کند.
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: بین خدا و بین حجت خدا حجابی نیست و نه خدا از حجت خود در پرده و حجاب است، ماییم ابواب خدا و ماییم صراط مستقیم و ماییم مخزن علم او و ماییم زبان و مترجم های وحی او و ماییم ارکان توحیدش و ماییم گنجینه اسرارش.
ابن عباس در ذیل آیه «اهدنا الصراط المستقیم» گفته است: یعنی ای بندگان خدا، بگویید: خدایا ما را به سوی محبت محمد و اهلبیتش «علیهم السلام» ارشاد فرما.
علامه طباطبایی: و در این معانى روایات دیگرى نیز هست و این روایت از باب جرى، یعنى تطبیق کلى بر مصداق بارز و روشن آن است. می خواهند بفرمایند که مصداق بارز صراط مستقیم، محبت آن حضرات است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : روایت اول را معانى الاخبار(ص 32 ح 2) و عیاشى(ج 1 ص 24 ح 25) روایت کردهاند.
روایت دوم را معانى الاخبار (ص 32 ح 1) روایت کرده است.
روایت سوم را معانى الاخبار (ص 35 ح 5) روایت کرده است.
روایت چهارم را مناقب (ج 3 ص 73 س 8) ابن شهر آشوب از تفسیر وکیع بن جراح، از ثوری، از سدی، از اسباط از ابن عباس روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 65 و 66 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● أنا صراط المستقیم -
ستوده بيات
در این آیه ی شریفه خداوند از زبان بندگان از خود،یعنی خالق هستی درخواست میکند که ما را به راه راست هدایت کن.
در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است که:"أنا صراط المستقیم" و این میتواند به این آیه اشاره کند که خداوند متعال که نیازهای بشر را به طور حقیقی می شناسد، بندگان را به راه ولایت و امامت امیرمؤمنان(ع) دعوت مینماید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : دوستی- حب- محبت- تولی- دوست- محب |
گوینده : ستوده بیات |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ذیل اهدنا الصراط المستقیم -
فاطمه فيض اصفهاني
امام صادق (ع) : صراط مستقیم ، طریق بسوی معرفت الهی است و آن دو صراط است : یکی در دنیا که همان امام واجب الاطاعه است و یکی در آخرت که همان پلی بر جهنم است .
هر کس در دنیا امام را شناخت و به او اقتدا نمود ، در قیامت قدم او بر صراط نمی لغزد .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : معانی الاخبار |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : تنبیه |
گوینده : فاطمه فیض اصفهانی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● صراط در قرآن و روایات -
محمد سجاد ابراهيمي
صراط در لغت به معنای راه است و به وسیله «مضاف إلیه» معیّن میشود و جهت میگیرد؛ مانند «صراط مستقیم»، راه راست، راه کج، راه شیطان، راه رحمان، راه سعادت، راه دین و.... البته برخی بین «صراط» و «سبیل فرق» گذاشتند و صراط را به معنای راه مستقیم دانستند و وصف آن را به استقامت وصف توضیحی اعلام داشتند، بر خلافِ سبیل، که به معنای مطلق راه است و مستقیم و منحرف هر دو را شامل میشود. به نظر میرسد این تفکیک با برخی از شواهد صدق همراه باشد. و تحقیق آن در تفسیر «تسنیم» آمده است.
در روایات، این راه چنین وصف شده است که از روی دهانه جهنّم میگذرد و به عنوان «پل صراط» نام گرفته است. امّا در قرآن آیهای که به روشنی از آن نام ببرد وجود ندارد و تنها در چند مورد به آن اشاره شده، جز این که روایات متعدّدی ذیل هر آیه محتوای آن را بازگو میکند. آیاتی که در این باره سخن میگوید عبارت است از:
1 ـ (وإن منکم إلاّ واردها کان علی ربّک حتماً مقضیّاً ثمّ ننجّی الّذین اتّقوا ونذر الظّالمین فیها جثیّا)؛ همانا همه شما بدون استثنا وارد دوزخ میشوید این امری است حتمی و قطعی از ناحیه پروردگار. سپس تقوا پیشگان را از آن نجات میبخشیم، و ستمگران را در حالی که به زانو درآمده و بیچاره شدهاند در آن رها میکنیم.
بنابر این، همه انسانها باید از این گذرگاه بگذرند، نهایت آنکه، دستهای چون برق از آن خواهند گذشت و گروهی هم با وضع دیگری میگذرند و دستهای نیز سقوط کرده داخل دوزخ میگردند.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «النّاس یمرّون علی الصّراط طبقات و الصّراط أدقّ من الشّعر و من حدّ السّیف. فمنهم من یمرّ مثل البرق و منهم من یمرّ مثل عدو الفرس و منهم من یمرّ حبواً و منهم من یمرّ مشیاً و منهم من یمرّ متعلّقاً قد تأخذ النّار منه شیئاً و تترک شیئاً»؛ مردمی که بر صراط میگذرند چند دستهاند و صراط از مو باریکتر و از شمشیر برندهتر است؛ برخی مانند برق از آن میگذرند و بعضی مانند اسب تیز پا، پارهای چهار دست و پا، گروهی چون پیادگان و دستهای به آن آویختهاند و عبور میکنند و این در حالی است که آتش دوزخ چیزی از آنان را میگیرد و چیزی را وا میگذارد.
2 ـ (إنّ ربّک لبالمرصاد)؛ تحقیقاً پروردگارت در کمینگاه است. خداوند در راه بندگان قرار دارد. هیچ یک از گفتار و کردارشان از او پنهان نمیماند و از دست نمیرود.
امام صادق (علیهالسلام) درباره «مرصاد» میفرماید: مرصاد پلی است بر صراط. هر کس حق مظلومی را از بین برده باشد از آن نمیگذرد: «المرصاد قنطرة علی الصّراط لا یجوزها عبد بمظلمة».
ابن عبّاس درباره این آیه میگوید: بر جهنّم هفت جایگاه بازرسی است؛ در نخستین آنها از شهادت «لا إله إلاّ الله» پرسیده میشود. اگر انسان از عهده این کلمه طیّبه خارج شد به جایگاه دوم میرسد. در این محل از «نماز» پرسیده میشود. اگر از عهده آن برآمد به سومین جایگاه میرسد که از «زکات» میپرسند. اگر از عهده آن کاملاً برآمد به چهارمین جایگاه که از «روزه» میپرسند میرسد. اگر از عهده پاسخ کامل آن برآمد به ایستگاه پنجم میرسد که درباره «حج» سؤال میشود و در صورت از عهده برآمدن آن به جایگاه ششم میرسد که از «عمره» سؤال میگردد. اگر توانست پاسخ کامل بدهد به زندان گونه هفتم میرسد. در این جا به «مظالم و حقوق بندگان» میرسد. اگر توانست از عهده آنها برآید که خوشا به حالش و اگر نتوانست گویند: او را نگهدارید. چنانچه کارهای نیکی انجام داده اعمالش را با آنها کامل میسازند و آنگاه که از همه فارغ گشت به سوی بهشت روان خواهد شد.
3 ـ (یوم لا یُخزی الله النّبیّ و الّذین آمنوا معه نورهم یسعی بین أیدیهم و بأیمانهم یقولون ربّنا أتمِمْ لنا نورنا و اغفر لنا إنّک علی کلّ شیءٍ قدیر)؛ در آن روزی که خداوند پیامبر خود و گرویدگان به او را رسوا و خوار نسازد. در آن روز نور ایمان و بندگی آنان در پیش رو و سمت راست ایشان میرود و راه بهشت را مینماید. در آن حال با شوق و نشاط گویند پروردگارا تو نور ما را به حد کمال رسان و ما را به لطف و کرم خود ببخشای که تنها تو بر هر چیز توانایی.
ابن عبّاس در تفسیر آیه گفته است: (یوم لا یخزی الله النّبی) یعنی حق تعالی حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) را عذاب نمیکند. (والّذین آمنوا) یعنی علیّ بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین و حمزه و جعفر (علیهمالسلام) را عذاب نمیکند. (نورهم یسعی) بدان معناست که نور آنان که صراط را نورانی میکند، هفتاد بار بیش از نورهای دنیوی است. (بین أیدیهم و بِأیمانهم) بدان معناست که کسانی که پیرو آنان هستند در پرتو آن نور گام بر میدارند. از این رو اهل بیت محمّد و آل محمّد همگی چون برق از صراط میگذرند. سپس گروهی به سرعت باد عبور میکنند. آنگاه دستهای چون اسب تندرو. سپس گروهی مانند پیادگان میگذرند. سپس قومی با چهار دست و پا و روی شکم از صراط میگذرند و سرانجام گروهی افتان و خیزان چون واماندگان که گاه بر نشیمنگاه راه میروند با زحمت فراوان از صراط عبور میکنند. حق تعالی این راه را بر مؤمنان عریض میکند و بر گنهکاران باریک. میگویند پروردگارا نور کامل به ما عنایت کن تا بتوانیم با آن از صراط عبور کنیم.
امام باقر (علیهالسلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل میفرماید: «قال رسول الله: یا علىّ إذا کان یوم القیامة أقعد أنا و أنت و جبرئیل علی الصّراط فلم یَجُز أحدٌ إلاّ من کان معه کتاب فیه براتٌ بولایتک»؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای علی در روز قیامت من و تو و جبرئیل بر صراط مینشینیم و کسی از صراط نمیگذرد مگر این که نامهای دارا باشد که در آن اعتقاد وی به ولایت شما نگاشته شده باشد.
4 ـ (و قفوهم إنّهم مسئولون)؛ اینان را بازداشت کنید همانا باید مورد سؤال قرار گیرند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «إذا کان یوم القیامة و نصب الصّراط علی جهنّم لم یَجُز علیه إلاّ من معه جواز فیه ولایة علىّ بن أبى طالب و ذلک قوله: (و قفوهم إنّهم مسئولون)، یعنى عن ولایة على بن أبى طالب (علیهالسلام)»؛ روز قیامت هنگامی که صراط روی دوزخ قرار داده شود تنها کسانی از آن عبور میکنند که برگه عبور ولایت اهل بیت عصمت (علیهمالسلام) را داشته باشند. این است معنای (و قفوهم إنّهم مسئولون)؛ یعنی درباره ولایت علیّ بن ابی طالب از آنان سؤال میشود.
اساساً در اسلام ناب همه معارف و ارزشهای والا به هم پیوسته است؛ مثلاً ولایت علیّ بن ابی طالب از نماز، روزه و حج جدا نیست و هیچکدام آنها از شناخت خدا و معاد و رسالت و امامت جدا نیست. از این رو امام صادق (علیهالسلام) درباره صراط میفرماید: «هو الطّریق إلی معرفة الله عزّ وجلّ و هما صراطان: صراط فى الدّنیا و صراط فى الآخرة؛ فأمّا الصّراط الّذى فى الدّنیا فهو الإمام المفروض الطاعة، من عرفه فى الدّنیا و اقتدی بهداه مرّ علی الصّراط الّذى هو جسر جهنّم فى الآخرة، و من لم یعرفه فى الدّنیا زلّت قدمه عن الصّراط فى الآخرة فتردّی فى نار جهنّم»؛ صراط همان راه و روش شناخت خداست. صراط دوگونه است: صراط دنیا و صراط آخرت. راهی که در دنیاست همان «امام واجب الاطاعه» است. کسی که در دنیا او را شناخت و به راهنماییهای او اقتدا کرد از صراط آخرت که پل دوزخ است گذشته است و هر کس امام را در دنیا نشناخت گامش بر صراط آخرت میلرزد و در آتش دوزخ سقوط میکند.
بنابر این، در دنیا باید از صراط گذشت تا در آخرت بتوان از آن گذر کرد؛ یعنی انسان همواره روی پل صراط در حال گذر است و لحظه به لحظه در مرصاد و کمینگاه حق تعالی قرار دارد و عقاید و اخلاق و اعمال او در دیدگاه خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است. بنابراین، کسی که روی مرز اسلام گام بر میدارد مانند کسی است که بر چیزی راه میرود که از مو نازکتر و ااز شمشیر برّانتر است.
مرحوم فیض کاشانی ذیل حدیثِ «إنّ الصراط جسر علی متن جهنّم یمرّ علیه الخلائق» به نقل از مفاتیح الغیب، ص 646 مینویسد: صراط در دنیا عبارت است از صورت هدایتی از اعمال قلبی که در جانت ایجاد کردهای، لیکن پس از مردن پردهها بالا میرود و پل محسوسی بر متن جهنّم نمودار میگردد که تا دَرِ بهشت امتداد دارد. کسی که آن را ببیند میفهمد که عصاره ساخت و ساز دنیوی اوست.
بنابر این، صراط و پوینده آن یکی است، و نفس آدمی و مسافرِ به سوی خداست که در ذات خویش مسافرت و طی منازل و مقامات میکند و همه اینها را در ذات خویش و در نفس خود مییابد (یعنی از سنخ اتّحاد سالک و مسلک است).
اشاره 1 ـ راه زمینی یا هوایی و دریایی گرچه غیر از رونده است، لیکن راه اعتقادی و اخلاقی بیرون از منطقه هویّت رونده نیست؛ یعنی وجود لفظی و کتبی صراط گرچه خارج از هستی انسان سالک است، ولی وجود عینی آن، یعنی وجود خارجی دین غیر از عقیده صائب و عمل صالح که در محدوده هویت انسان معتقد و متعبد است نخواهد بود.
2 ـ دین به دو بخش علمی و عملی تقسیم میشود: قسم علمی آن به جزم مُبَرْهَن و قسم عملی آن به عزم راسخ متکی است و تشخیص معارفِ ناب آن دشوارتر از دیدن موهای باریک است و استقامت عملی آن سختتر از حرکت بر لبه تیز شمشیر است و این میتواند معنای «أدَقّ مِنَ الشَعر و أحَدّ من السیف» باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : کتاب معاد در قرآن ج 2 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : طیب و خبیث |
گوینده : آیت الله جوادی آملی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● -نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:
الف: هدایت تکوینى، نظیر هدایت زنبور عسل که چگونه از شهد گلها بمکد و چگونه کندو بسازد. و یا هدایت و راهنمایى پرندگان در مهاجرتهاى زمستانى و تابستانى. آنجا که قرآن مىفرماید: «ربّنا الّذى اعطى کلّ شىء خلقه ثم هدى»(43) بیانگر این نوع از هدایت است.
ب: هدایت تشریعى که همان فرستادن انبیاى الهى و کتب آسمانى براى هدایت بشر است.
کلمهى «صراط»(44) بیش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فکرى صحیح، نشانهى شخصیت انسان است.
راههاى غیر الهى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد که او باید یکى را انتخاب کند:
* راه خواستهها و توقعاتهاى خود.
* راه انتظارات وهوسهاى مردم.
* راه وسوسههاى شیطان.
* راه طاغوتها.
* راه نیاکان و پیشینیان.
* راه خدا و اولیاى خدا.
انسان مؤمن، راه خداوند واولیاى او را انتخاب مىکند که بر دیگر راهها امتیازاتى دارد:
الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راههاى طاغوتها و هوسهاى مردم و هوسهاى شخصى که هر روز تغییر مىکنند.
ب: یک راه بیشتر نیست، در حالى که راههاى دیگر متعدّد و پراکندهاند.
ج: در پیمودن آن، انسان به مسیر و مقصد مطمئن است.
د: در پیمودن آن، شکست و باخت وجود ندارد.
راه مستقیم، راه خداست. «انّ ربّى على صراطٍ مستقیم»(45)
* راه مستقیم، راه انبیاست. «انّک لَمِن المرسلین على صراطٍ مستقیم»(46)
* راه مستقیم، راه بندگى خداست. «و أنِ اعبدونى هذا صراط مستقیم»(47)
* راه مستقیم، توکّل وتکیه بر خداست. «مَن یعتصم باللّه فقد هُدىَ الى صراط مستقیم»(48)
* راه مستقیم، یکتاپرستى و تنها یارى خواستن از اوست.(49)
* راه مستقیم، کتاب خداوند است.(50)
* راه مستقیم، راه فطرت سالم است.(51)
انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا کمک بگیرد. مانند لامپى که روشنى خود را هر لحظه از نیروگاه مىگیرد. «اهدنا الصّراط المستقیم»
در راه مستقیم بودن، تنها خواستهاى است که هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مىکند، حتّى رسولاللَّهصلى الله علیه وآله و ائمّه اطهارعلیهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقیم را مىخواهند.
انسان باید همواره، در هر نوع از کارهاى خویش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشتهى تحصیلى وهمسر، راه مستقیم را از خداوند بخواهد. زیرا چه بسا در عقاید، صحیح فکر کند، ولى در عمل دچار لغزش شود و یا بالعکس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقیم از خدا، ضرورى است.
راه مستقیم مراتب و مراحلى دارد. حتّى کسانى که در راه حقّ هستند، مانند اولیاى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زیادشدن نورِ هدایت، دعا کنند. «والّذین اهتدوا زادَهم هُدى»(52)
راه مستقیم، همان راه میانه و وسط است که حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «الیمین و الشمال مضلّة و الطریق الوسطى هىالجادّة»(53) انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جادهى هدایت است.
راه مستقیم یعنى میانهروى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفریط، چه در عقیده و چه در عمل. یکى در عقاید از راه خارج مىشود ودیگرى در عمل و اخلاق. یکى همه کارها را به خدا نسبت مىدهد، گویا انسان هیچ نقشى در سرنوشت خویش ندارد. و دیگرى خود را همه کاره و فعّالمایشاء دانسته و دست خدا را بسته مىداند. یکى رهبران آسمانى را همچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مىکند و دیگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مىپندارد. یکى زیارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مىداند و دیگرى حتّى به درخت و دیوار، متوسل شده و ریسمان مىبندد. یکى اقتصاد را زیر بنا مىداند و دیگرى، دنیا و امورات آن را نادیده مىانگارد.
در عمل نیز یکى غیرت نابجا دارد و دیگرى همسرش را بى حجاب به کوچه و بازار مىفرستد. یکى بخل مىورزد و دیگرى بىحساب سخاوت به خرج مىدهد. یکى از خلق جدا مىشود و دیگرى حقّ را فداى خلق مىکند.
اینگونه رفتار وکردارها، انحراف از مسیر مستقیم هدایت است. خداوند دین پا برجا واستوار خود را، راه مستقیم معرّفى مىکند.(54) در روایات آمده است که امامان معصومعلیهم السلام مىفرمودند: راه مستقیم، ما هستیم.(55) یعنى نمونهى عینى و عملى راه مستقیم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود دربارهى تمام مسائل زندگى از قبیل کار، تفریح، تحصیل، تغذیه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ... ، نظر داده و ما را به اعتدال و میانهروى سفارش کردهاند.(56) جالب آنکه ابلیس در همین صراطِ مستقیم به کمین مىنشیند.(57)
در قرآن و روایات، نمونههاى زیادى آمده که در آنها به جنبهى اعتدال، تأکید و از افراط و تفریط نهى شده است. به موارد ذیل توجّه کنید:
* «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا»(58) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید.
* «لا تَجعل یدک مَغلولةً الى عُنقک و لاتبسُطها کلّ البَسط»(59) در انفاق، نه دست بر گردن قفل کن - دستبسته باش - و نه چنان گشاده دستى کن که خود محتاج شوى.
* «الّذین اذا أنفقوا لمیسرفوا و لمیقتروا و کان بین ذلک قواماً»(60) مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلکه میانهرو هستند.
* «لا تجهر بصلاتک و لاتخافت بها وابتغ بین ذلک سبیلاً»(61) نماز را نه بلند بخوان ونه آهسته، بلکه با صداى معتدل بخوان.
* نسبت به والدین احسان کن؛ «و بالوالدین احساناً»(62) امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نیست. «ان جاهداک على انتشرک بى... فلاتطعهما»(63)
* پیامبر هم رسالت عمومى دارد؛ «و کان رسولاً نبیّاً»(64) و هم خانواده خویش را دعوت مىکند. «و کان یأمر أهله بالصّلاة»(65)
* اسلام هم نماز را سفارش مىکند که ارتباط با خالق است؛ «اقیموا الصّلاة» و هم زکات را توصیه مىکند که ارتباط با مردم است. «اتوا الزکاة»(66)
* نه محبتها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد؛ «شهداء لِلّه و لو على انفسکم»(67) و نه دشمنىها شما را از عدالت دور کند. «و لا یَجرِمنّکم شَنئان قوم»(68)
* مؤمنان هم دافعه دارند؛ «أشداء على الکفار» و هم جاذبه دارند. «رحماء بینهم»(69)
* هم ایمان و باور قلبى لازم است؛ «امنوا» و هم عمل صالح. «عملوا الصالحات»(70)
* هم اشک و دعا و درخواست پیروزى از خدا لازم است؛ «ربّنا افرغ علینا صبراً»(71) و هم صبورى وپایدارى در سختىها. «عشرون صابرون یغلبوا مأتین»(72) شب عاشورا امام حسینعلیه السلام هم مناجات مىکرد و هم شمشیر تیز مىکرد.
* روز عرفه و شب عید قربان، زائر خانهى خدا دعا مىخواند و روز عید باید در قربانگاه با خون آشنا شود.
* اسلام مالکیّت را مىپذیرد، «الناس مسلّطون على اموالهم»(73) ولى اجازه ضرر زدن به دیگرى را نمىدهد و آن را محدود مىسازد. «لا ضَرر و لا ضِرار»(74)
آرى، اسلام دین یک بعدى نیست که تنها به جنبهاى توجّه کند و جوانب دیگر را فراموش کند، بلکه در هر کارى اعتدال ومیانهروى وراه مستقیم را سفارش مىکند.43) طه، 50.
44) صراط» در قیامت نام پلى است بر روى دوزخ که
48) آلعمران، 101.
49) بنا بر اینکه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه یکتاپرستى در آیه قبل باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : ) بنابر روایتى در تفسیر مجمعالبیان، ج1، ص 58.
51) بنابر روایتى از امام صادقعلیه السلام در تفسیر صافى، ج1، ص 86.
52) کسى که مىگوید «الحمدللَّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم...» مراحلى از هدایت را پشت سر گذارده است، بنابراین درخواست او، هدایت به مرحله بالاترى است.
53) بحار، ج 87، ص3.
54) قل انّنى هَدانى ربّى الى صراط مستقیم» انعام، 161.
55) تفسیر نورالثقلین، ج1 ص20.
56) در این باره مىتوان به کتاب اصول کافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود.
57) شیطان به خدا گفت: «لاقعدنّ لهم صراطک المستقیم» اعراف، 16.
58) اعراف، 31.
59) اسراء، 29.
60) فرقان، 67.
61) اسراء، 110.
62) بقره، 83.
63) لقمان، 15.
64) مریم، 51.
65) مریم، 15.
66) بقره، 43.
67) نساء، 135.
68) مائده، 8.
69) فتح، 9.
70) بقره، 25.
71) بقره، 250.
72) انفال، 65.
73) بحار، ج2، ص 272.
74) کافى، ج5، ص 28.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : استعانت |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● انواع هدایت در قرآن -
ابراهيم چراغي
در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:
الف: هدایت تکوینى، نظیر هدایت زنبور عسل که چگونه از شهد گلها بمکد و چگونه کندو بسازد. و یا هدایت و راهنمایى پرندگان در مهاجرتهاى زمستانى و تابستانى. آنجا که قرآن مىفرماید: «ربّنا الّذى اعطى کلّ شىء خلقه ثم هدى»(43) بیانگر این نوع از هدایت است.
ب: هدایت تشریعى که همان فرستادن انبیاى الهى و کتب آسمانى براى هدایت بشر است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سورهی حمد |
گوینده : ابراهیم چراغی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● صراط مستقیم -
آسيه افشار
صراط مستقیم چیست؟" صراط مستقیم" همان آئین خدا پرستى و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است
راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست، زیرا میان دو نقطه تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیکترین راه را تشکیل مىدهد.بنا بر این اگر قرآن مىگوید صراط مستقیم، همان دین و آئین الهى در جنبههاى عقیدتى و عملى است به این دلیل است که نزدیکترین راه ارتباط با خدا همانست.الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ صراط الانبیاء و هم الذین انعم اللَّه علیهم:
" صراط مستقیم راه پیامبران است و همانها هستند که مشمول نعمتهاى الهى شدهاند
"از امام صادق ع مىخوانیم که در تفسیر آیه" اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ" فرمود:
الطریق و معرفة الامام:
" منظور راه و شناخت امام است"
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : آسیه افشار |
1)
: واقعا راه مستقیم , یک راه است خیلی باهاش موافقم.
انشالله که همه ی ما مشمول صراط المستقیم باشیم.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● هدایت -
بهنام خليلي
با تدبر در آیات قرآن کریم نکته ای بدست می آید و آن اینکه هدایت به سوی حق تنها و تنها مختص خداوند متعال می باشد ( آیه 35 سوره یونس ) و گمراه شدن نفرات و عدم هدایت در آیات متعدد قران اشاره شده است بنحوی که هر کس و هر گروهی اعمال و رفتار خود را قبول دارد ( کل حزب بما لدیهم فرحون ) و به نظر بنده قرار داشتن در صراط مستقیم خیلی مهم است و با این خاطر است که هر روز 10 بار در نمازهای یومیه سوره حمد را می خوانیم و از خداوند درخواست هدایت به سمت صراط مستقیم را می نماییم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تفسیر به رأی |
گوینده : بهنام خلیلی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفسیر آیه به آیه -
مرتضي جليلي
مفهوم صراط مستقیم :
وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ :مریم 36
وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ : یس 61
وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ :زخرف 61
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ : زخرف 64
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صراط مستقیم |
گوینده : مرتضی جلیلی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.