فصلّ
2 - اخلاص در نماز و انجام دادن آن تنها به جهت فرمان خدا، وظیفه اى برعهده پیامبر(ص)
فصلّ لربّک
3 - توجّه به ربوبیت خداوند، از آداب نماز
فصلّ لربّک
4 - خداوند، به دلیل مدبّر و مالک بودن بر امور انسان ها، سزاوار پرستش و نماز خالصانه بندگان به درگاه او است.
فصلّ لربّک
5 - سپاسگزارى از خداوند در برابر نعمت کوثر، وادارسازنده پیامبر(ص) به نماز و اخلاص در آن
إنّا أعطینـک الکوثر . فصلّ لربّک
حرف «فاء» در «فصلّ»، لزوم نماز را بر آیه قبل تفریع کرده است.
6 - مقام ربوبى خداوند، جلوه گر در اعطاى فاطمه(س) به پیامبر(ص)
إنّا أعطینـک الکوثر . فصلّ لربّک
7 - نماز، شکر نعمت هاى خداوند است.
إنّا أعطینـک الکوثر . فصلّ
8 - قربانى کردن شتر و قصد انجام دادن فرمان الهى، توصیه خداوند به پیامبر(ص)
وانحر
قید «لربّک» درباره «صلّ»، قرینه بر وجود چنین قیدى براى «انحر» نیز مى باشد. «نحر»; یعنى، مقدارى از سینه که جاى گلوبند است و از جمله معانى که براى فعل «انحر»، بیان کرده اند، فرمان به کشتن شتر قربانى است. (مفردات)
9 - لزوم توجّه به ربوبیت خداوند، هنگام قربانى کردن حیوانات
فصلّ لربّک وانحر
10 - مالک و مدبّر بودن خداوند، دلیل لزوم اخلاص و قصد قربت در قربانى کردن به درگاه او است.
فصلّ لربّک وانحر
11 - برگزیدن گران بهاترین حیوان اهلى (شتر) براى قربانى، واکنشى بایسته از سوى پیامبر(ص)، در سپاس گزارى از کوثر عطا شده به آن حضرت
إنّا أعطینـک الکوثر ... وانحر
12 - اهداى قربانى به پیشگاه پروردگار، شکر نعمت هاى او است.
إنّا أعطینـک الکوثر ... وانحر
13 - لزوم ایجاد پیوند با خلق، در کنار پیوند با آفریدگار
فصلّ لربّک وانحر
دستور قربانى براى رساندن گوشت به مردم، در کنار دستور نماز، بیانگر برداشت یاد شده است.
14 - خداوند، با یادآورى عطاى ویژه خویش به پیامبر(ص)، آن حضرت را آماده دریافت فرمان نماز و قربانى ساخت.
إنّا أعطینـک الکوثر . فصلّ لربّک وانحر
15 - نعمت هاى الهى ـ حتى براى پیامبر(ص) ـ مسؤولیت آفرین است.
إنّا أعطینـک الکوثر . فصلّ لربّک وانحر
16 - بخشش پیش از درخواستِ تکلیف، روشى الهى و مطلوب است.
إنّا أعطینـک الکوثر . فصلّ لربّک وانحر
17 - پیوند با خداوند، مقدّم بر پیوند با مردم و زمینه ساز آن است.*
فصلّ لربّک وانحر
عطف دو فرمان، ممکن است عطف مسبّب بر سبب باشد.
18 - لزوم تأخیر قربانى از نماز عید، در عید قربان*
فصلّ لربّک وانحر
تطبیق نماز و قربانى در آیه، بر نماز عید قربان و قربانى در آن، یکى از احتمالات موجود در این آیه است. عطف به «واو» گر چه بر ترتیب تصریح ندارد; ولى ترتیب ذکرى مى تواند بیانگر ترتیب واقعى باشد.
19 - لزوم بالابردن دست ها تا گلوگاه، در آغاز نماز
فصلّ لربّک وانحر
در لغت آمده است: «نَحَرَ الرجلُ»;یعنى، براى نماز ایستاد و دست ها را در آن هنگام بالا برد (تاج العروس). ارتباط این دو فرمان با یکدیگر ـ که اقتضا مى کند فرمان «نحر» نیز در رابطه با نماز باشد ـ معناى بالا را تقویت مى کند.
20 - لزوم خواندن نماز، در ابتداى وقت آن*
وانحر
در «تاج العروس» آمده است: «نَحَرَ الصلاة»; یعنى، نماز را در آغاز وقت آن خواند.
21 - «عن أمیرالمؤمنین(ع) قال: لما نزلت هـذه السورة قال النبىّ(ص) لجبرئیل: ما هـذه النَّحیرَةُ التى أمرنى بها ربّى قال: لیست بنَحیرة و لـکنّه یأمرک إذا تحرّمت للصلاة أن ترفع یدیک إذا کبّرت و إذا رکعت و إذارفعت رأسک من الرکوع و إذا سجدت ... و إنّ زینة الصلاة رفع الأیدى عند کلّ تکبیرة;(1)
از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که فرمود: چون این سوره (کوثر) نازل شد، پیامبر(ص) به جبرئیل فرمود: این «نحیرة» (شتر قربانى شده یا شب اول هر ماه) که پروردگارم مرا بدان امر فرموده، چیست؟ جبرئیل گفت: این، «نحیرة» نیست، بلکه خداوند تو را امر مى کند هر گاه نماز را با «تکبیرة الاحرام» شروع کردى، هنگام تکبیر و رکوع و زمانى که از رکوع سر برداشتى و هنگام سجده [که تکبیر گفتى]، دست هاى خود را بالا ببرى ... زینت نماز بالا بردن دست ها هنگام هر تکبیر است».
22 - «عن حریز عن رجل عن أبى جعفر(ع) قال: قلت له «فصلّ لربّک و انحر» قال: النحر الإعتدال فى القیام أن یقیم صلبه و نحره;(2)
حَریز از مردى نقل کرده که گفت: به امام باقر(ع) گفتم: [معناى]«فصلّ لربّک و انحر»[چیست؟]فرمود: «نحر» اعتدال در حال قیام است;[به این که]ستون فقرات و سینه خود را راست نگه دارد».
[ نظرات / امتیازها ]
در آیه بعد مى فرماید:
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ
اینک که چنین است براى پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانى کن.
از دیدگاه گروهى از جمله «عطاء» خداى فرزانه پس از نوید ارزانى شدن خیر فراوان به پیامبر، به او دستور مى دهد که به منظور سپاس به بارگاه خدا در برابر این نعمت ها نماز عید را بخواند و پس از آن قربانى کند.
امّا «انس» آورده است که: پیامبر گرامى پیش از فرود این آیه در روز عید، نخست قربانى مى کرد و آن گاه نماز مى خواند و با فرود آیه دستور رسید که نخست نماز گزارد و پس از آن قربانى کند.
«سعید بن جبیر» و «مجاهد» بر آنند که: پس براى پروردگارت نماز بامدادى را بخوان، آن گاه در «منا» قربانى نما.
«محمد بن کعب» مى گوید: در آن زمان مردمى بودند که نماز و قربانى شان خالصانه و براى خدا نبود، از این رو خدا به پیامبرش دستور داد تا نماز و قربانى را تنها براى تقرب به بارگاه خدا بگزارند و انجام دهند.
به باور برخى منظور این است که: براى پروردگارت نماز بگزار و رو به قبله بایست، چرا که واژه «نحر» به معنى گلوگاه آمده و در فرهنگ عرب آن را به برابر و مقابل هر چیز مى گویند. براى نمونه گفته مى شود:
«منازلنا تتناحر» منزل هاى ما در برابر یکدیگر است.
شاعر مى گوید:
اباحکم هل انت عم مجالد
و سید اهل الابطح المتناحر
هان اى «اباحکم»! آیا تو عموى «مجالد» و سرور مردم مکّه هستى که در برابر آنان قرار گرفته اى؟
از امیرمؤمنان آورده اند که فرمود: منظور این است که دست راست خود را به هنگام نماز در گلوگاه خود بر روى دست چپ بگذارى.
گفتنى است که این روایت نادرست است، چرا که همه خاندان رسالت خلاف این دیدگاه را از آن حضرت آورده و روشنگرى مى کنند که منظور بلندکردن دو دست به هنگام آغاز نماز تا برابر گلوگاه و چهره است.
از امام صادق آورده اند که فرمود: منظور بالا آوردن دو دست در برابر صورت است، به گونه اى که کف آن ها به طرف قبله باشد.
در روایت دیگرى آورده اند که پس از فرود این سوره، پیامبر به فرشته وحى گفت: این «نُحیره»اى که خدا مرا به انجام آن فرمان مى دهد چیست؟
فرشته وحى گفت: این «نُحیره» نیست، بلکه خدایت فرمان مى دهد که به هنگام آغاز نماز و گفتن «تکبیر» دست ها را بلند کن، و هرگاه رکوع نمودى، یا سر از رکوع برداشتى، و یا سجده کردى، دست ها را در برابر قبله بلند کن و بگو «اللّه اکبر»، چرا که نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان نیز همین گونه است، و براى هر کار و هر چیز زینتى است، و زینت نماز بلند کردن دو دست در هر «تکبیر» است.
از پیامبر آورده اند که فرمود: بلند کردن دو دست به هنگام «تکبیر» از فروتنى و خشوع در برابر خداست، آیا این آیه را نخوانده اید که مى فرماید: فما استکانوا بربهم...(320) و به راستى آنان را به عذاب گرفتار کردیم، چرا که نسبت به پروردگار خویش فروتنى و خشوع نکردند و زارى و توبه ننمودند.
[ نظرات / امتیازها ]