از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «ننسها»
106) کلمه «ننسها» از مصدر انسا است، که به معناى از یاد دیگران بردن است. و می‌تواند دو معنا داشته باشد: 1-اگر کلمه به صورت نون مضمومه و سین به صداى کسره قرائت شود مشتق از انسا خواهد بود که به معناى بردن چیزى از خزینه علم و خاطر کسى است.2- این کلمه می‌تواند به معنای «انساء» (نُنسِها) یا «نسیئ» (نَنسأها) باشد که مطالب بعدی ما طبق قرائت «نُنسها» است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 377 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای نسخ
106) نسخ دو معنا دارد:

1- زایل کردن.

2- نقل یک نسخه کتاب به نسخه‏اى دیگر.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 377 قالب : لغوی موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  مفهوم نسخ یک آیت
106) با نسخ، اثر آن آیت (که یا تکلیف است یا هر چیز دیگر) از بین مى‌رود، اما خود آن باقى می‌ماند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 377 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  مفهوم «آیت»
106) کلمه آیت مفهومى دارد که داراى شدت و ضعف است. بعضى از آیات در آیت بودن اثر بیشترى دارند و بعضى اثر کمترى. همچنانکه از آیه «لَقَدْ رَأى‏ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْرى‏» (نجم/18) نیز بر مى‏آید که بعضى آیات از بعضى دیگر در آیت بودن بزرگ تر است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 377 و 378 قالب : تفسیری موضوع اصلی : آیه- آیات گوینده : علامه طباطبایی
  انواع نسخ از جهت آیت بودن آیه
106) بعضى از آیات در آیت بودن تنها یک جهت دارند، یعنى از یک جهت نمایشگر و یاد آورنده صانع خویشند و بعضى از آیات داراى جهات بسیارند و چون چنین است نسخ آیت نیز دو جور است:

1- نسخ آیت به همان یک جهتى که دارد و مثل اینکه به کلى آن را نابود کند.

2- آیتى را که از چند جهت آیت است از یک جهت نسخ کند و جهات دیگرش را به آیت بودن باقى بگذارد. مانند آیات قرآنى که هم از نظر بلاغت، آیت و معجزه است و هم از نظر حکم، آن گاه جهت حکمى آن را نسخ کند و جهت دیگرش همچنان آیت باشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 378 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  عدم تنافی نسخ با علم و قدرت الهی
106) درباره نسخ آیات قرآنی دو شبهه وارد است:

1- آیت اگر از ناحیه خداى تعالى باشد حتما مشتمل بر مصلحتى است که چیزى به غیر آن آیت آن مصلحت را تامین نمى ‏کند و با این حال اگر آیت نسخ شود، لازمه‏ اش قوت آن مصلحت است. چیزى هم که کار آیت را بکند و آن مصلحت را حفظ کند نیست، چون گفتیم هیچ چیزى در حفظ مصلحت کار آیت را نمى ‏کند و نمی تواند فائده خلقت را- اگر آیت تکوینى باشد- و مصلحت بندگان را- اگر آیت تشریعى باشد- تدارک و تلافى نماید. شان خداوند هم مانند شان بندگان نیست. علم او نیز مانند علم آنان نیست که به خاطر دگرگونگى عوامل خارجى دگرگون شود. یک روز علم به مصلحتى پیدا کند و بر طبق آن حکمى بکند، روز دیگر علمش به مصلحتى دیگر متعلق شود که دیروز تعلق نگرفته بود و در نتیجه به حکم دیگرى حکم کند و حکم سابقش باطل شود و در نتیجه هر روز حکم جدیدی براند و رنگ تازه ‏اى بریزد، همانطور که بندگان او به خاطر اینکه احاطه علمى به جهات صلاح اشیا ندارند، اینچنین هستند، احکام و اوضاعشان با دگرگونگى علمشان به مصالح و مفاسد و کم و زیادى و حدوث و بقا آن، دگرگون می شود که مرجع و خلاصه این وجه این است که نسخ، مستلزم نفى عموم و اطلاق قدرت است که در خداوند راه ندارد.

2- قدرت هر چند مطلقه باشد الا اینکه با فرض تحقق ایجاد و فعلیت وجود، دیگر تغییر و دگرگونگى محال است، چون چیزى که موجود شد دیگر از آن وضعى که بر آن هستى پذیرفته است دگرگون نمی شود و این مسئله ‏ای است ضرورى. مانند انسان در فعل اختیاری اش، مادامى که از او سر نزده اختیارى او است، یعنى مى ‏تواند آن را انجام دهد و مى ‏تواند انجام ندهد، اما بعد از انجام دادن دیگر این اختیار از کف او رفته و دیگر فعل، ضرورى الثبوت شده است. برگشت این وجه به این است که نسخ مستلزم این است که ملکیت خداى را مطلق ندانیم و جواز تصرف او را منحصر در بعضى امور بدانیم، یعنى مانند یهود بگوئیم: «او نیز مانند انسان ها وقتى کارى را کرد دیگر زمام اختیارش نسبت به آن فعل از دستش مى ‏رود». یهود گفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ».

پاسخ:

1- آیه مورد بحث در جواب از شبهه اول پاسخ مى ‏گوید به اینکه «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ». یعنى مگر نمى ‏دانى که خدا بر همه چیز قادر است و مثلا مى ‏تواند به جاى هر چیزى که فوت شده است، بهتر از آن را و یا مثل آن را بیاورد؟.

2- از شبهه دوم به طور اشاره پاسخ گفته است به اینکه «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ». یعنى وقتى ملک آسمان ها و زمین از آن خداى سبحان بود، پس او مى ‏تواند به هر جور که بخواهد در ملکش تصرف کند و غیر خداوند هیچ سهمى از مالکیت ندارد تا باعث شود جلو یک قسم از تصرفات خداى سبحان را بگیرد و سد باب آن کند. پس هیچ کس مالک هیچ چیز نیست نه ابتدا و نه با تملیک خداى تعالى. براى اینکه آنچه را هم که خدا به غیر خود تملیک کند باز مالک است به خلاف تملیکى که ما به یکدیگر مى‏ کنیم که وقتى من خانه خود را به دیگرى تملیک مى ‏کنم در حقیقت خانه ‏ام را از ملکیتم بیرون کرده ‏ام و دیگر مالک آن نیستم. اما خداى تعالى هر چه را که به دیگران تملیک کند در عین مالکیت دیگران خودش نیز مالک است نه اینکه مانند ما مالکیت خود را باطل کرده باشد. پس اگر به حقیقت امر بنگریم مى ‏بینیم که ملک مطلق و تصرف مطلق تنها از آن او (خدا) است و اگر به ملکى که به ما تملیک کرده بنگریم و متوجه باشیم که ما استقلالى در آن نداریم، مى ‏بینیم که او ولىّ ما در آن نعمت است و چون به استقلال ظاهرى خود که او به ما تفضل کرده بنگریم- با اینکه در حقیقت استقلال نیست بلکه عین فقر است به صورت غنى و عین تبعیت است به صورت استقلال- مع ذلک مى ‏بینیم با داشتن این استقلال بدون اعانت و یارى او نمی توانیم امور خود را تدبیر کنیم. آن وقت درک مى ‏کنیم که او یاور ما است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 378 تا 381 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  پنج نکته پیرامون نسخ
106) 1- نسخ تنها مربوط به احکام شرعى نیست بلکه در تکوینیات نیز هست.

2- نسخ همواره دو طرف می ‌خواهد، یکى ناسخ و یکى منسوخ و با یک طرف فرض ندارد.

3- ناسخ آنچه را که منسوخ از کمال و یا مصلحت دارد واجد است.

4- ناسخ از نظر صورت با منسوخ تنافى دارد نه از نظر مصلحت. چون ناسخ نیز مصلحتى دارد که جا پر کن مصلحت منسوخ است پس تنافى و تناقض که در ظاهر آن دو است با همین مصلحت مشترک که در آن دو است برطرف می‌ شود.

5- آن نسبت که میان ناسخ و منسوخ است، غیر آن نسبتى است که میان عام و خاص و مطلق و مقید و مجمل و مبین است. براى اینکه تنافى میان ناسخ و منسوخ بعد از انعقاد ظهور لفظ است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 381 و 382 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  نفی فراموشی از پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)
106) کلمه «ننسها» به صورت نون مضمومه و سین به صداى کسره قرائت شده است که بنابراین مشتق از انسا خواهد بود که به معناى بردن چیزى از خزینه علم و خاطر کسى است. این خود کلامى است مطلق و بدون قید و یا به عنایتى دیگر عام و بدون مخصص که اختصاصى به رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) ندارد و بلکه می توان گفت اصلا شامل آن جناب نمی شود براى اینکه آیه «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى، إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ» (اعلی/7) که از آیات مکى است و قبل از آیه نسخ مورد بحث که مدنى است نازل شده است، فراموشى را از رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نفى مى ‏کند و می فرماید: «تو دیگر هیچ آیه ‏اى را فراموش نمی کنى». با این حال دیگر چگونه انسای آیه ‏اى از آیات شامل رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می شود؟.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 382 تا 384 قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : علامه طباطبایی
  تصرف الهی در موجودات بر اساس مصلحت و کمال
106) بعضى از قاریان جمله «او ننسها» را با فتحه نون و با همزه خوانده ‏اند که بنابراین قرائت کلمه مورد بحث از ماده (ن- سین- ء) گرفته شده است و (نسى‏ء) به معناى تاخیر انداختن است و معناى آیه بنابراین قرائت چنین مى ‏شود که ما هیچ آیتى را با از بین بردن نسخش نمى‏ کنیم و با تاخیر اظهار آن عقبش نمى ‏اندازیم، مگر آنکه آیتى بهتر از آن یا مانند آن را مى ‏آوریم و تصرف الهى با تقدیم و تاخیر در آیات خود باعث فوت کمال و یا فوت مصلحتى نمى ‏شود. دلیل بر اینکه مراد بیان این نکته است که تصرف الهى همواره بر طبق کمال و مصلحت است جمله «بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها» است. چون خیریت همیشه با کمال موجود و یا مصلحت حکم مجعول ملازم است و در ظرف وجود است که موجودى در خیریت مماثل موجودى دیگر و یا بهتر از آن می شود (دقت فرمائید). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 384 قالب : تفسیری موضوع اصلی : افعال خداوند گوینده : علامه طباطبایی
  نسخ آیه‌ای که هدف خلقت انسان را بیان می‌کند
106) امیر المؤمنین (علیه‌السلام) بعد از معرفى عده‏اى از آیات منسوخ و آیاتى که آن ها را نسخ کرده است فرمودند: و آیه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) با آیه «وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ» (هود/119- 118) نسخ شده است. چون در اولى غرض از خلقت را عبادت معرفى مى‏کرد و در این آیه می فرماید براى اینکه رحمشان کند خلقشان کرده است.

علامه طباطبایی: این روایت دلالت دارد بر اینکه امام نسخ در آیه را اعم از نسخ قرآنى یعنى نسخ حکم شرعى دانسته است و بنا به فرمایش امام آیه دومى حقیقتى را اثبات مى ‏کند که باعث مى ‏شود حقیقت مورد اثبات آیه اولى تحدید شود. به عبارتى روشن ‏تر اینکه آیه اولى غرض از خلقت را پرستش خداوند معرفى مى ‏کرد درحالیکه مى ‏بینیم که بسیارى از مردم از عبادت او سر باز مى ‏زنند و از سوى دیگر خداى تعالى هیچگاه در غرض هایش مغلوب نمى ‏شود، پس چرا در این آیه غرض از خلقت همگى را عبادت دانسته است؟. آیه دوم توضیح مى ‏دهد که خداوند بندگان را بر اساس امکان اختلاف آفریده است و در نتیجه لایزال در مسئله هدایت یافتن و گمراه شدن مختلف خواهند بود. این اختلاف دامن ‏گیر همه آنان مى ‏شود مگر آن عده ‏اى که عنایت خاصه خدایى دستگیرشان شود و رحمت هدایتش شامل حالشان گردد. براى همین رحمت هدایت خلقشان کرده بود. پس آیه دوم براى خلقت غایت و غرضى اثبات مى ‏کند و آن عبارت است از رحمت مقارن با عبادت و اهتدا و معلوم است که این غرض تنها در بعضى از بندگان حاصل است نه در همه با اینکه آیه اول عبادت را غایت و غرض از خلقت همه مى ‏دانست. در نتیجه جمع بین دو آیه به این مى ‏شود که غایت خلقت همه مردم به این جهت عبادت است که خلقت بعضى از بندگان به خاطر خلقت بعضى دیگر است، باز آن بعض هم خلقتش براى بعض دیگر است تا آنکه به اهل عبادت منتهى شود، یعنى آن هایى که براى عبادت خلق شده ‏اند. پس این صحیح است که بگوئیم عبادت غرض از خلقت همه است همچنانکه یک مؤسسه کشت و صنعت به این غرض تاسیس مى ‏شود که از میوه و فائده آن استفاده شود و در این مؤسسه کشت، گیاه هم هست اما براى اینکه آذوقه مرغ و گوسفند شود و کود مرغ و گوسفند عاید درخت گردد و رشد درخت هم وسیله بار آوردن میوه بیشتر و بهترى شود. پس همانطور که صحیح است بگوئیم کشت علوفه براى سیب و گلابى است و نگهدارى دام هم براى سیب و گلابى است در خلقت عالم نیز صحیح است بگوئیم خلقت همه آن براى عبادت است. و به همین اعتبار است که امام (علیه‌السلام) فرمودند آیه دوم ناسخ آیه اول است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 384 و 385 قالب : روایی موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  نسخ آیه 71 سوره مریم
106) امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: آیه «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها کانَ عَلى‏ رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا» (مریم/71) به وسیله «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏ أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَها وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» (انبیا/ 103- 101) نسخ شده است، چون در آیه اول مى ‏فرماید احدى از شما نیست مگر آنکه به دوزخ وارد مى ‏شود و در آیه دوم مى ‏فرماید کسانى که از ما بر ایشان احسان تقدیر شده است، آنان از دوزخ به دور هستند و حتى صداى آن را هم نمی شنوند و ایشان در آنچه دوست بدارند جاودانه‏ اند و فزع اکبر هم اندوهناکشان نمى ‏کند.

علامه طباطبایی: ممکن است کسى خیال کند که این دو آیه از باب عام و خاص است. آیه اولى به طور عموم همه را محکوم مى ‏داند به این که داخل دوزخ شوند و آیه دوم این عموم را تخصیص مى ‏زند و حکم آن را مخصوص کسانى می کند که قلم تقدیر برایشان احسان ننوشته است. لکن این توهم صحیح نیست براى اینکه آیه اولى حکم خود را قضای حتمى خداوند مى ‏داند و قضای حتمى قابل رفع نیست و نمى ‏شود ابطالش کرد، حال چطور با دلیل مخصص نمى ‏شود ابطالش کرد ولى با دلیل ناسخ مى ‏شود ان شاء اللَّه در تفسیر آیه «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏ أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ» توضیحش خواهد آمد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 385 و 386 قالب : روایی موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  بدا یکی از اقسام نسخ است
106) امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: یک قسم از نسخ بدا است که آیه «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» (رعد/39) مشتمل بر آن است و نیز داستان نجات قوم یونس از این قرار است.

علامه طباطبایی: وجه آن واضح است (چون در سابق هم گفتیم که نسخ هم در تشریعیات و احکام هست و هم در تکوینیات و نسخ در تکوینیات همان بدا است که امام فرمود نجات قوم یونس یکى از مصادیق آن است). و در بعضى اخبار از ائمه اهل بیت (علیه‌السلام) رسیده است که مرگ امام قبلى و قیام امام بعدى در جاى او را نسخ خوانده ‏اند.

بیان اینگونه اخبار گذشت و اخبار در این باره یکى دو تا نیست بلکه از کثرت به حد استفاضه رسیده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 386 قالب : روایی موضوع اصلی : نسخ گوینده : علامه طباطبایی
  تغییر احکام - مهدي شريف رضويان
106) مراد از مثلها اینست که اثر و فواید حکم دوم در شرایط جدید مثل آثار حکم قدیم در زمان خودش است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : خلاصه تفسیر-عباس پورسیف قالب : تفسیری موضوع اصلی : نسخ گوینده : مهدی شریف رضویان
  نسخ - سيد علي بهبهاني
106) این آیه در مقام پاسخ به تبلیغات سوء یهود است. آنان سؤال مى‏کردند چرا در اسلام برخى قوانین تغییر پیدا مى‏کند؟ چرا قبله از بیت‏المقدّس به کعبه تغییر یافت؟ اگر اوّلى درست بود پس دستور دوّم چیست؟ و اگر دستور دوّم درست است پس اعمال قبلى شما باطل است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : شأن نزول موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : حجت الاسلام قرائتی
  نسخ - سيد علي بهبهاني
106) انسان همراه با نیازهاى فطرى و ثابت خویش، گاهى در شرایط خاصّ اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى نیز قرار مى‏گیرد. در این موارد در کنار قوانین و مقررات واحکام ثابت، باید دستورالعمل‏هاى متغیر داشته باشد که از طریق نسخ یا فرمان پیامبر وجانشینان او به مردم ابلاغ شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : قرآن کریم گوینده : حجت الاسلام قرائتی
  جانشین امام - سيد محمد مهدي منصوري
106) یکی از مصادیق ایه استمرار امامت در جامعه وجانشینی هر امام به جای امام قبلی است چنانکه در حد یثی ذیل این ایه میخوانیم هر امامی از دنیا میرود امام دیگر جانشین او میشود [ نظرات / امتیازها ]
منبع : نخبه التفاسیر قالب : تفسیری موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) گوینده : سید محمد مهدی منصوری
  کلمه «آیه» - محمدامين احمدي فقيه
106) بسم الله الرحمن الرحیم
کلمه‌ی ﴿آیه﴾ در این آیه اوّلین، تکرار از 84 تکرار این کلمه است و حقایق و اعجاز عددی بی‌کرانی دارد. در سوره‌ی بقره نیز 7 مرتبه تکرار شده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تحقیقات اینجانب قالب : لغوی موضوع اصلی : آیات خاص گوینده : محمدامین احمدی فقیه
  آیا نسخ در احکام جایز است ؟ - مسعود ورزيده
106) ((نسخ )) از نظر لغت به معنى از بین بردن و زائل نمودن است ، و در منطق شرع ، تغییر دادن حکمى و جانشین ساختن حکمى دیگر بجاى آن است ، به عنوان مثال :
1 مسلمانان بعد از هجرت به مدینه مدت شانزده ماه به سوى بیت المقدس نماز مى خواندند، پس از آن دستور تغییر قبله صادر شد، و موظف شدند هنگام نماز رو به سوى کعبه کنند
2 در سوره نساء آیه 15 درباره مجازات زنان زناکار دستور داده شده که در صورت شهادت چهار شاهد، آنها را در خانه حبس کنند تا زمانى که مرگشان فرا رسد، یا خداوند راه دیگرى براى آنان مقرر دارد.
این آیه بوسیله آیه 2 سوره نور نسخ شد و در آن آیه مجازاتشان تبدیل به یکصد تازیانه شده است .
در اینجا ایراد معروفى است که به این صورت مطرح مى شود: اگر حکم اول داراى مصلحتى بوده پس چرا نسخ شده ؟ و اگر نبوده چرا از آغاز تشریع گردیده ؟ و به تعبیر دیگر: چه مى شد از آغاز حکم چنان تشریع مى گشت که احتیاجى به نسخ و تغییر نداشت ؟
پاسخ این سؤ ال را دانشمندان اسلام از قدیم در کتب خود آورده اند و حاصل آن با توضیحى از ما چنین است :
مى دانیم نیازهاى انسان گاه با تغییر زمان و شرائط محیط دگرگون مى شود و گاه ثابت و بر قرار است ، یک روز برنامهاى ضامن سعادت او است ولى روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونى شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد.
یک روز داروئى براى بیمار فوق العاده مفید است و طبیب به آن دستور
مى دهد، اما روز دیگر به خاطر بهبودى نسبى بیمار ممکن است این دارو حتى زیانبار باشد، لذا دستور قطع آن و جانشین ساختن داروى دیگر را مى دهد.
ممکن است درسى امسال براى دانش آموزى سازنده باشد، اما همین درس براى سال آینده بى فایده باشد، معلم آگاه باید برنامه را آنچنان تنظیم کند که سال به سال دروس مورد نیاز شاگردان تدریس شود.
این مساءله مخصوصا با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه ها روشنتر مى گردد که در روند تکاملى انسانها گاه برنامهاى مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر، به خصوص ‍در هنگام شروع انقلابهاى اجتماعى و عقیدتى ، لزوم دگرگونى برنامه ها در مقطعهاى مختلف زمانى روشنتر به نظر مى رسد.
البته نباید فراموش کرد که اصول احکام الهى که پایه هاى اساسى را تشکیل مى دهد در همه جا یکسان است هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعى و صدها حکم مانند آن دگرگون نمى شود، تغییر در مسائل کوچکتر و دست دوم است .
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ممکن است تکامل مذاهب به جائى برسد که آخرین مذهب به عنوان خاتم ادیان نازل گردد به طورى که دگرگونى در احکام آن بعدا راه نیابد (شرح کامل این موضوع را در ذیل آیه 40 احزاب در بحث خاتمیت به خواست خدا مى آوریم ).
گر چه معروف است که یهود نسخ را به کلى منکرند و به همین دلیل دگرگونى قبله را به مسلمانان ایراد مى گرفتند ولى طبق منابع مذهبیشان ناچارند نسخ را بپذیرند.
چرا که طبق گفته تورات هنگامى که نوح (علیه السلام ) از کشتى پیاده شد خداوند همه حیوانات را بر او حلال کرد، ولى این حکم در شریعت موسى (علیه السلام ) نسخ شد و قسمتى از حیوانات تحریم گشت .
در تورات سفر تکوین فصل 9 شماره 3 مى خوانیم :((و هر جنبندهاى که
زندگى نماید براى تو طعام خواهد بود و همه را چون علف سبزه به شما دادم ولى عمومیت این حکم بعدا نسخ گردید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : مسعود ورزیده
  منظور از ((آیه )) چیست ؟ - مسعود ورزيده
106) ((آیه )) در لغت به معنى نشانه و علامت است و در قرآن در معانى گوناگونى به کار رفته از جمله :
1 فرازهاى قرآن که با نشانه هاى خاصى از هم تفکیک شده و به آیه معروف است چنانکه در خود قرآن مى خوانیم : ((تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق )) (بقره 252).
2 معجزات نیز به عنوان آیه معرفى شده است ، چنانکه در مورد معجزه معروف موسى (علیه السلام ) ید بیضاء مى خوانیم : و اضمم یدک الى جناحک تخرج بیضاء من غیر سوء آیة اخرى : ((دستت را در گریبان تا زیر بغل فرو بر، به هنگامى که خارج مى شود سفیدى و درخشندگى بى عیب و نقصى دارد و این معجزه دیگر است )) (طه 22).
3 به معنى دلیل و نشانه خداشناسى و یا معاد نیز آمده است ، چنانکه مى خوانیم : و جعلنا اللیل و النهار آیتین :((ما شب و روز را دو دلیل (براى شناسائى خدا) قرار دادیم )) (سوره اسراء12).
و در مورد استدلال براى معاد مى فرماید: و من آیاته انک ترى الارض خاشعة فاذا انزلنا علیها الماء اهتزت و ربت ان الذى احیاها لمحیى الموتى انه على کل شى ء قدیر:((از نشانه هاى او این است که زمین را پژمرده و خاموش میبینى اما هنگامى که آب (باران ) بر آن فرو مى ریزیم به جنبش مى آید و گیاهان آن مى روید، همان کسى که زمین را زنده کرد مردگان را نیز زنده مى کند، او بر همه چیز قادر است )) (فصلت 39).
4 به معنى اشیاء چشمگیر مانند بناهاى مرتفع و عالى ، نیز آمده است ، چنانکه مى خوانیم : اتبنون بکل ریع آیة تعبثون : ((آیا در هر مکان مرتفعى بنائى مى سازید و در آن سر گرم مى شوید)) (شعراء 128).
ولى روشن است که این معانى گوناگون در واقع همه به یک قدر مشترک باز گشت مى کند و آن مفهوم ((نشانه )) است .
اما در آیات مورد بحث که قرآن مى گوید اگر آیه اى را نسخ کنیم همانند آن و یا بهتر از آن را خواهیم آورد، اشاره به احکام مى باشد، که اگر یکى نسخ گردد بهتر از آن نازل مى شود، و یا اگر معجزه یکى از پیامبران منسوخ گردد به پیامبر بعد معجزهاى گویاتر داده مى شود.
قابل توجه اینکه : در بعضى از روایات که در تفسیر آیه فوق وارد شده مى بینیم که نسخ آیه به مرگ امام و جانشین شدن امام دیگر تفسیر شده است که البته به عنوان بیان یک مصداق است ، نه براى محدود کردن مفهوم وسیع آیه .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : قرآن کریم گوینده : مسعود ورزیده
  تفسیر جمله ((ننسها)) - مسعود ورزيده
106) جمله ((ننسها)) که در آیات مورد بحث بر جمله ((ننسخ )) عطف شده در اصل از ماده ((انساء)) به معنى تاخیر انداختن و یا حذف کردن و از اذهان بردن است .
اکنون این سؤ ال پیش مى آید که مفهوم این جمله با در نظر گرفتن جمله ((ننسخ )) چیست ؟
در پاسخ مى گوئیم : منظور در اینجا این است که اگر ما آیهاى را نسخ کنیم و یا نسخ آن را طبق مصالحى به تاخیر بیندازیم در هر صورت بهتر از آن یا
همانند آن را مى آوریم ، بنا بر این جمله ((ننسخ )) اشاره به نسخ در کوتاه مدت است و جمله ننسها نسخ در دراز مدت (دقت کنید).
در اینجا بعضى احتمالات دیگر داده اند که در مقایسه با تفسیرى که گفتیم چندان قابل ملاحظه نیست .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : لغوی موضوع اصلی : آیات خاص گوینده : مسعود ورزیده
  تفسیر ((او مثلها)) - مسعود ورزيده
106) سؤ ال دیگرى مطرح مى شود که منظور از ((او مثلها)) چیست ؟ اگر حکمى همانند حکم گذشته باشد که تغییر اولى بیهوده به نظر میرسد، چه لزومى دارد چیزى را نسخ کنند و همانندش را جانشین آن سازند؟ باید ناسخ از منسوخ بهتر باشد تا نسخ قابل قبول گردد.
در پاسخ این سؤ ال باید گفت : منظور از مثل این است که حکم و قانونى را مى آوریم که در زمان بعد اثرش همانند قانون قبل در زمان گذشته باشد.
توضیح اینکه : ممکن است حکمى امروز داراى آثار و فوائدى باشد ولى فردا این آثار را از دست بدهد، در این صورت باید این حکم نسخ گردد و حکم جدیدى بجاى آن بنشیند که اگر از آن بهتر نباشد، لااقل آثارى را که حکم سابق در زمان گذشته داشت حکم جدید در این زمان داشته باشد، و به این ترتیب هیچگونه ایرادى باقى نمى ماند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : لغوی موضوع اصلی : آیات خاص گوینده : مسعود ورزیده
  تبلیغات سوء یهود - اميد شيرواني آزاد
106) این آیه در مقام پاسخ به تبلیغات سوء یهود است. آنان سؤال مى‏کردند چرا در اسلام برخى قوانین تغییر پیدا مى‏کند؟ چرا قبله از بیت‏المقدّس به کعبه تغییر یافت؟ اگر اوّلى درست بود پس دستور دوّم چیست؟ و اگر دستور دوّم درست است پس اعمال قبلى شما باطل است.
قرآن به این ایرادها پاسخ مى‏گوید: ما هیچ حکمى را نسخ نمى‏کنیم یا آنرا به تأخیر نمى‏اندازیم مگر بهتر از آن یا همانندش را جانشین آن مى‏سازیم. آنان از اهداف و آثار تربیتى، اجتماعى و سیاسى احکام غافل هستند. همانگونه که پزشک براى بیمار در یک مرحله دارویى تجویز مى‏کند، ولى وقتى حال مریض کمى بهبود یافت، برنامه دارویى و درمان او را تغییر مى‏دهد. یا معلّم با پیشرفت درس دانش‏آموز، برنامه درسى او را تغییر مى‏دهد، خداوند نیز در زمان‏ها و شرایط مختلف و متفاوت، برنامه‏هاى تکاملى بشر را تغییر مى‏دهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : حجت الاسلام قرائتی قالب : تاریخی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : امید شیروانی آزاد
  استمرار امامت در جامعه - اميد شيرواني آزاد
106) یکى از مصادیق آیه، استمرار امامت در جامعه و جانشینى هر امام به جاى امام قبلى است، چنانکه در حدیثى ذیل این آیه مى‏خوانیم: هر امامى از دنیا مى‏رود، امام دیگر جانشین او مى‏شود [ نظرات / امتیازها ]
منبع : حجت الاسلام قرائتی قالب : اجتماعی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : امید شیروانی آزاد