1)
: از کجا معلوم جلب به معنی روسری است
شاه آبادی (داور) : در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به کتب لغت(1) و گفتار مفسران شیعه مانند علامه طباطبایی(2) و فیض کاشانی(3) و اهل سنّت مانند قرطبی(4) صحیحتر به نظر میرسد، آن است که «جلباب» ملحفه و پوششی چادر مانند است نه روسری و خمار. از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچهای است که همه بدن را میپوشاند. ضمناً همان طور که مفسران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود: روسریهای کوچک که آنها را «خِمار» یا «مقنعه» مینامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده میکردند؛ و روسریهای بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار میآمد. زنان با این روسری بزرگ که جلباب خوانده میشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «رداء» کوچکتر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را میپوشاندند.(5) به طور خلاصه در معنی «جلباب» مفسران و اهل لغت چه معنی ذکر کرده اند:
1. ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روی سری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند.
2. مقنعه و خمار (روسری)
3. پیراهن گشاد (ر.ک: لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات راغب ...)
گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک هم آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند. اما بیشتر به نظر می رسد که منظور پوششی است که از روسری بلندتر و از چادر کوچک تر است چنان چه نویسنده «لسان العرب» بر آن تکیه کرده است. (ر.ک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 428، ذیل آیه 59 از سوره احزاب)
نزدیک ساختن جلباب - «یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ» - کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است.(6) یعنی چنان نباشد که چادر یا رو پوشهای بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشدو همه پیکرشان را نپوشاند. زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند؛ از نگاه چشمهای نامحرم نمیپرهیزند و از مصادیق «کاسیات عاریات»(7) شمرده میشوند. قرآن فرمان میدهد: بانوان با مراقبت جامهشان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار میآیند. تعلیل پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است؛ یعنی آن پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد میکند و ناپاکدلان را نومید میسازد.(8)
پس مراد این است که زنان جلباب را به بدن خود نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ بدارد نه این که آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بی گاه کنار و بدن آشکار گردد و به تعبیر ساده و خودمانی یعنی لباس خود را جمع و جور کنند.
1. ر. ک: مسأله حجاب، ص 158 و 159؛ قاموس قرآن، قرشی، ج 2، ص 41 و 42. (این کتابها کلمات اهل لغت را ذکر کردهاند؛ مانند تعبیر به «الجلباب: القمیص أوالثواب الواسع» یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطّی به المرأة رأسها و صدرها)
2. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 361. (هو ثوب تشتمل به المرأة فیغطّی جمیع بدنها)
3. تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 4، ص 203.
4. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج 14؛ ص 156.
5. درباره جلباب گفتهاند: آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل میروند، سر و روی خود را با آن میپوشند؛ «الجلباب خمارالمرأة الذی یفطّی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی ج 8، ص 361؛ مجمع البیان، ج 8 - 7، ص 578)
6. مجمع البیان، ص 580؛ المیزان، ج 16، ص 361.
7. زنانی که ظاهراً پوشیده هستند ولی در واقع برهنهاند، روی عن رسول اللّه(ص): صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات، ممیلات مائلات، رؤسهنّ کأسنمة البُخت المائلة....» (میزان الحکمة، ری شهری، ج 2، ص 259)
8. مسأله حجاب، ص 160 و 161. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 6/100114113)