● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
3) وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الأُنثی (3)
وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الأُنثی: و سوگند به قادر عظیم القدره که بیافرید نر و ماده را، یعنی آدم و حوا را که منشأ وجود آدمیانند از ذکور و اناث، یا جمیع مذکّر و مؤنّث را از انواع حیوانات. در روایت آمده که حق سبحانه هیچ ذی روحی نیافرید مگر آنکه مذکر یا مونّث است و خنثی مشکل. اگر امر نزد ما مشکل است، اما نزد سبحانه غیر مشکل است، چون او عالم است به ذکور و اناث.[اینکهما «1»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) إِنَّ سَعیَکُم لَشَتّی (4)
قسم به مذکورات، إِنَّ سَعیَکُم: به درستی که سعی و کوشش شما در اعمال و اقوال، لَشَتّی: هر آینه پراکنده و مختلف است در انجاء و اهلاک، که بعضی از سعی شما موجب نجات است و رستگاری و بعضی دیگر سبب هلاکت و گرفتاری. و از حضرت رسول اکرم مروی است که: النّاس رجلان مبتاع نفسه فمعتقها و بایع نفسه فموبقها. یعنی مردم دو نوعند. یکی آنکه خود را بخرد و آزاد کند و دیگری آنکه خود را بفروشد و هلاک کند.[اینکهما «1»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
1) - قسم بشب زمانی که بپوشاند (بتاریکی خود روز را یا بتاریکی خود افق را و جمیع ما بین آسمان و زمین را- و عدم ذکر مفعول برای تعمیم است و شب نزد اهل نجوم بین غروب و طلوع خورشید و نزد اهل شرع بین غروب و طلوع فجر صادق است).
لطیفة
- (در کشف الاسرار گوید) اللّه تعالی شب را مرتبتی و شرفی داد که آنرا در قرآن مجید محلّ قسم خود گردانید و اینکه شرف از آن یافت که چون شب درآید دوستان خدا تنها در مناجات شوند همه شب شراب صفا مینوشند و خلعت رضا میپوشند و عتاب محبوب مینیوشند و چون وقت سحر باشد که فرمان رسد تا درهای اینکه قبّه پیروزه باز گشایند و دامنهای سرادقات عرش مجید بر اندازند و مقرّبان حضرت بامر حق خاموش شوند آنگه جبّار کاینات در علوّ و کبریای خود خطاب کند که (الا قد خلا کل حبیب بحبیبه فاین احبّائی) یعنی هر جا دوستی با دوست خود در خلوت و شادی آمدند دوستان من کجااند.
اللیل داج و العصاة نیام و العابدون لذی الجلال قیام
(نقل از روح البیان)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) 2- قسم بروز زمانی که از بین تاریکی ظاهر و آشکارا شود و جلوه نماید (و اعظم نعمای الهی در اینکه رفت و آمد شب و روز است چه اگر روزگار همه تاریک بود برای خلق طلب معیشت ممکن نبود و اگر تمامی روز و روشنائی بود برای سکونت و راحت بهرهای نداشتند پس بدینجهت است که خداوند سبحانه ذکر شب و روز را مکرّر فرموده است و اینکه برای تعظیم قدر آنها در باب دلالت بر مواقع حکمت اوست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) 4- (بآنچه ذکر شد سوگند) که کوشش و اعمال شما مختلف و متفرق است (عملی برای بهشت و عملی برای آتش، بعضی برای رهانیدن رقبه خود از آتش ساعیاند و بعضی برای هلاک خویشتن سعی میکنند یکی ساعی و کوشا برای دنیا و یکی ساعی و کوشا برای آخرت).
واحدی باسناد متصل و مرفوع از عکرمه از إبن عباس روایت کرده است که مردی را درخت خرمائی بود که شاخه آن در خانه مردی فقیر و عیالبار کج شده بود و اینکه صاحب درخت میآمد و بر درخت میشد تا خرما بچیند گاهی خرمائی میافتاد و کودکهای فقیر آنرا برمیداشتند و اینمرد از درخت بزیر میآمد و انگشت در دهان کودکان کرده خرما را از دهان آنها بیرون میکشید اینمرد فقیر بخدمت رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شکایت کرد حضرت صاحب درخت را خواست و فرمود اینکه شاخه را قطع کن من یک درخت خرما در بهشت بتو میدهم بپاسخ حضرت گفت من نخله زیاد دارم ولی یک خرمای اینکه نخله را از دست نمیدهم مردی اینکه بشنید و نزد او رفت و از او خواست که آن شاخه را و درخت را باو بفروشد او گفت در عوض چهل درخت خرما میخواهم اینمرد پذیرفت و او شاهد بر اینمعامله خواست و او جمعی از مردم را شاهد داده و درخت را خرید و بخدمت آمده عرض کرد درخت اینک ملک من است و بحضرتت بخشیدم حضرت هم نزد صاحب خانه رفت و فرمود درخت ملک تو عیالت باشد و خدا اینکه سوره را نازل فرمود و اسم اینکه شخص خداجو را أبو الدحداح گفتهاند (مجمع البیان).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1) 1 - سوگند خداوند، به شب، هنگام فراگیر شدن آن
و الّیل إذا یغشى
2 - پدیده شب و گسترش تاریکى آن بر موجودات، داراى عظمتى درخور
و الّیل إذا یغشى
3 - گستردگى تاریکى شب، از نعمت هاى خداوند براى انسان ها است.
و الّیل إذا یغشى
تأثیر سوگند، زمانى است که مخاطب، مورد سوگند را محبوب خود بیابد.
4 - «عن محمّد بن مسلم قال: قلت لأبى جعفر(ع) قول اللّه عزّوجلّ «و الّیل إذا یغشى...» و ما أشبه ذلک فقال: إنّ للّه عزّوجلّ ان یُقْسِمَ من خلقه بما شاء و لیس لخلقه أن یُقْسِمُوا إلاّ به;(1)
از محمدبن مسلم روایت شده که گفت: به امام باقر(ع) عرض کردم: قول خداى عزّوجلّ «و الّیل إذا یغشى...» [که در آن به «شب» سوگند یاد شده]و مشابه این [سوگندها چه حکمى دارد؟]فرمود: براى خداى عزّوجلّ است که به مخلوقات خود، به هر چه که خواست سوگند یاد کند; ولى مخلوقاتش نمى توانند سوگند یاد کنند، مگر به او».
خدا
نعمتهاى خدا 3
روایت 4
سوگند
احکام سوگند 4; سوگند به خدا 4; سوگند به شب 1، 2; سوگند به موجودات 4
شب
عظمت تاریکى شب 2; عظمت شب 2; گسترش تاریکى شب 2
قرآن
سوگندهاى قرآن 1، 2، 4
نعمت
نعمت گسترش تاریکى شب 3
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) 1 - سوگند خداوند، به روز، هنگام درخشان شدن آن
و النهار إذا تجلّى
2 - پدیده روز و تابناکى آن، داراى عظمتى درخور سوگند خداوند
و النهار إذا تجلّى
3 - روشنى روز، از نعمت هاى خداوند است.
و النهار إذا تجلّى
سوگند، نشانه آن است که آنچه به آن سوگند یاد شده است. براى مخاطب سودمند و مورد علاقه است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) 1 - سوگند خداوند، به آفرینش جنس نر و ماده در مخلوقات
و ما خلق الذکر و الأُنثى
حرف «ما» مصدریه بوده و مفاد آیه شریفه، سوگند به خلقت «مذکر» و «مؤنث» است. این احتمال نیز وجود دارد که «ما» موصول باشد; ولى مصدریه بودن آن ـ که در نتیجه سوگند به مخلوقات خواهد بود; نه خالق ـ با سوگند به «لیل» و «نهار» تناسب بیشترى دارد.
2 - سوگند خداوند، به آفریننده جنس نر و ماده
و ما خلق الذکر و الأُنثى
کلمه «ما» در «ما خلق»، مى تواند موصول و به معناى «من» باشد. در این صورت مراد از آن، ذات بارى تعالى خواهد بود. این کلمه به دلیل ابهام بیشترى که در مفاد آن هست، عظمت مصداق خود را بیشتر مجسم مى کند; زیرا دلالت دارد که آن مصداق، غیر قابل تعریف است.
3 - سوگند خداوند به خویش
و ما خلق الذکر و الأُنثى
4 - آفرینش مرد و زن و جنس نر و ماده در دیگر مخلوقات، کارى بزرگ و نشانه عظمت خداوند است.
و ما خلق الذکر و الأُنثى
تعبیر «و ما خلق» ـ چه سوگند به خالق باشد و چه خلقت ـ بیانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکى از عظمت دیگرى است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) 1 - انسان ها، در شیوه کار و تلاش و نتیجه آن، با یکدیگر متفاوت اند.
إنّ سعیکم لشتّى
«شتّى» (جمع «شتیت») به معناى متفرق ها است. «سعى» گرچه مفرد است; ولى به قرینه اضافه شدن به «کم»، در معناى جمع است. این آیه گرچه جواب قسم هاى پیش است; ولى جواب تفصیلى قسم، مطالبى است که در آیات بعد آمده است. مراد از تفاوت تلاش ها ـ به قرینه آیات بعد ـ تفاوت شیوه ها و پى آمدهاى عمل است.
2 - خداوند، در تأکید بر گوناگون بودن تلاش هاى انسان ها و شیوه ها و آثار آن، به شب و روز و به ذات خویش، سوگند یاد کرده است.
و الّیل ... إنّ سعیکم لشتّى
3 - انسان به طبع خویش، داراى تلاش هایى متفاوت (سودمند و زیان بخش) و برخوردار از نیروى انتخاب است.
إنّ سعیکم لشتّى
مفاد آیه شریفه ممکن است اختلاف تلاش برخى از انسان ها، با دسته اى دیگر باشد و نیز مى تواند نشانگر اختلاف تلاش هاى گوناگون هر انسان باشد. برداشت یاد شده، ناظر به دومین احتمال است. آیات بعد ـ که تلاش هاى خوب و بد را مشخص ساخته ـ در حقیقت بیانگر قدرت انتخاب و توصیه به برگزیدن تلاش هاى نیک است.
4 - ترک تلاش هاى نادرست و بسنده کردن به کوشش هاى سودمند، توصیه خداوند به تمام انسان ها است.
إنّ سعیکم لشتّى
جواب قسم ـ که در حقیقت مجموع شیوه ها و آثارى است که براى تلاش هاى گوناگون بشر، در آیات بعد آمده است ـ در ضمن خود، دعوت کننده مردم به ترک تشتت در تلاش ها و ایجاد وحدت رویّه در کوشش هاى خویش و برگزیدن راهى است که به «یُسْرى» منتهى شود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
1) این سوره نیز با سوگند آغاز مى گردد.
نخست مى فرماید:
وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى
سوگند به شب آن گاه که پرده در افکند،
به باور پاره اى منظور این است که: سوگند به شب آن گاه که با پرده سیاه خود روشنایى روز را زیر پوشش قرار مى دهد.
از دیدگاه برخى منظور این است که: سوگند به شب آن گاه که افق رامى پوشاند و آنچه میان آسمان و زمین است، همه را پرده مى افکند.
به هر حال آیه شریفه به پرده سیاه شب و تاریکى وهراس انگیزى آن، و نقش شب در زندگى انسانها توجه مى دهد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) آن گاه مى فرماید:
وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى
و سوگند به روز آن گاه که جلوه گرى آغازد و آشکار گردد.
توجه دادن انسان به روشنى و تاریکى و یا شب و روز به خاطر آن است که هر کدام از این دو پدیده شگفت انگیز از بزرگترین نعمت هاى خدا هستند؛ چراکه اگر شب پایدار بود و تاریکى همواره ادامه داشت، انسان و حیوان، نه امکان مى یافتند تا رزق و روزى خود را بجویند و نه اسباب و وسائل زندگى و راحتى را.
از سوى دیگر اگر روز ادامه مى یافت و روشنایى پاینده مى شد، دیگر آن سکون و آرامش دل انگیز شب نبود تا موجودات زنده از آن بهره ور گردند. درست به همین دلیل است که پدید آورنده فرزانه شب و روز به خاطر توجه دادن به عظمت این دو نعمت بزرگ و نقش حساس و اساسى آنها در زندگى انسان و جهان و نشان دادن حکمت خویش به صاحبان اندیشه، در این دو سوره از شب و روز یاد کرده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) سپس مى فرماید:
وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثى
و سوگند به آن قدرت بى همتایى که نر و ماده را آفرید،
به باور گروهى «ما» در آیه به منزله «من» مى باشد و منظور این است که: سوگند به آن کسى که نر و ماده را پدید آورد.
اما به باور«مقاتل» سوگند به آن کسى که زن و مرد را آفرید.
از دیدگاه پاره اى، سوگند به آن کسى که آدم و حوا را پدید آورد، اما به باور پاره اى دیگر منظور هر مردو زن و نر و ماده از جهان انسان و دیگر پدیده هاست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) پس از سه سوگند بیدارگر اینک در بیان واقعیتى که این سوگندها براى توجه دادن به آن آمده مى فرماید:
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى
به همه این ها سوگند که بى تردید تلاش شما مردم گوناگون و پراکنده است.
آرى، تلاشها از نظر سبک و شیوه، ره آورد و میوه، و هدف و آرمان مختلف است. آرى، پاره اى براى رسیدن به بهشت است و پاره اى به سوى دوزخ.
به باور پاره اى منظور این است که: بى گمان تلاش شما پراکنده است، چراکه یکى براى آزادى خویش از اسارت نفس و گرفتارى در آتش مى کوشد و دیگرى در جهت نابودى خویش.
یکى در اندیشه ساختن دنیاست و دیگر در کوشش ساختن آخرت.
درسى در داستان فرود این سوره
در شأن نزول و داستان فرود آیات این سوره از «ابن عباس» آورده اند که: در آغازین سال هاى بنیاد جامعه نوین در مدینه، مرد بخیلى بود که شاخه هاى یکى از درختان خرماى او، از روى دیوار عبور کرده و بر خانه مردى تهیدست که خانواده اى سنگین داشت، سایه مى افکند. به هنگام ببارنشستن درختان، آن گاه که صاحب درخت براى چیدن خرما بر روى آن بالا مى رفت، گاه شمارى از دانه هاى خرما به خانه همسایه فقیر مى افتاد و کودکان محروم به سوى آنها هجوم مى بردند تا آنها را بخورند، اما مرد بخیل و تنگ چشم بیدرنگ از درخت پایین مى آمد و آن دانه ها را با تندى و خشونت از دست و گاه از دهان آن کودکان محروم بیرون مى کشید؟
پدر این خانواده نزد پیامبر رفت و از موضوع شکایت کرد. آن حضرت فرمود: شما برو، به کارت رسیدگى خواهد شد و به خواست خدا مشکل به صورت خداپسندانه و بشردوستانه اى بر طرف خواهد گردید.
پیامبر پس از این موضوع، صاحب درخت خرمارا دید و از او تقاضا کرد و آن درخت خرما را در برابر گرفتن درختى همانند آن در بهشت، به پیامبر واگذار کند. او پاسخ داد که درختان بسیارى دارد، اما فراورده هیج یک به اندازه خرماى این درخت مرغوب و مطلوب نیست، به همین دلیل آماده نیست تا با پیامبر وارد معامله شود.
در این میان یکى از یاران از موضوع آگاه گردید، و به پیامبر گرامى گفت: اگر آن درخت را خریدارى کند و به آن حضرت واگذار نماید، آیا همان بها را دریافت خواهد داشت؟
پیامبر فرمود: آرى.
مرد نیک اندیش به سوى صاحب درخت رفت و در مورد خرید آن به گفت گو نشست، اما او گفت: آیا مى داند که پیامبر براى گرفتن آن درخت خرما چه بهاى ارزشمندى پیشنهاد کرده است؟
پاسخ داد، آرى، و به همین دلیل به سراغ آن درخت رفته است، اما مرد تنگ چشم گفت: دوست من! من درختان خرماى بسیار دارم، اما محصول این، از همه خوشمزه تر و بارش بیشتر است، به همین دلیل نمى خواهم ان را از دست دهم!
پرسید اگر بهاى خوبى دریافت دارى باز هم نمى فروشى؟
پاسخ داد: مگر آنکه بهایى به من بدهى که کسى در برابر آن ندهد.
خریدار پرسید: چه بهایى؟
گفت چهل درخت خرما!
مرد نیک اندیش شگفت زده شد، اما پس از سکوت سنگینى پذیرفت و بر انجام کار گواه گرفت. پس از پایان کار به حضور پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا! آن درخت را خریدم، اینک به من افتخار دهید و آن را بپذیرید.
پیامبر به همان سبک که از پیش سخن رفته بود، پذیرفت و آن را به همان خانواده محروم هدیه کرد تاکودکان آن از خرمایش بهره ور گردند.
درست در آن هنگام بود که فرشته وحى فرود آمد و آیات الهام بخش سوره «لیل» را آورد و بدین وسیله از خصلت نکوهیده بخل و آز نکوهش کرد و به بشردوستى و سخاوت و انفاق تشویق نمود.
«عطاء» مى گوید: نام مرد خریدار «ابودحداح» بود.
پاداش حق شناسى و رعایت حقوق
در آیه بعد و شمارى از آیات پس از آن، در تقسیم انسانها به دو گروه درست اندیش و کوتاه فکر، به تر سیم وصف و ویژگى هاى آنان مى پردازد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
2) (2)- وَ النَّهارِ و سوگند بروز إِذا تَجَلّی چون آشکار گردد بزوال ظلمت شب یا متبین و منکشف شود بطلوع آفتاب، و چون وجود لیل و نهار از اعظم نعم الهیاند زیرا که اگر عالم همیشه متصف بظلام میبود بندگان را طلب معاش ممکن نمیبود و اگر پیوسته مضیء و متجلی میبود بسکون و راحت منتفع نمیشدند و نیز ضبط حساب که از امور مهمه است در معاملات که منشأ ارزاقست و غیر آن از منافع کثیره و مصالح عظیمه منوط بوجود هر دو است پس از اینکه جهت حق سبحانه مکرر بآنها قسم یاد فرمود و افتتاح هر دو سوره بآنها کرد و بعد از آن فرمود که:
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) (3)- وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الأُنثی و سوگند بقادر عظیم القدره که بیافرید نر و ماده را یعنی آدم و حواء را که منشأ وجود آدمیاناند از ذکور و اناث یا جمیع مذکر و مؤنث را از انواع حیوانات و در روایت آمده که حق سبحانه هیچ ذی روحی نیافرید مگر آنکه مذکر است یا مؤنث و خنثی مشکل اگر چه امر او بر ما مشکل است اما نزد او سبحانه غیر مشکل است چه او عالمست بذکورت و یا انوثت او و نزد بعضی ما مصدریه است یعنی سوگند بآفریدن مذکر و مؤنث و بجهت معلومیت خالق آن جایز است اضمار اسم اللّه در آن زیرا که بدیهه عقل حاکمست بر آن که هیچ خالقی غیر از او نیست و بر هر تقدیر جواب قسم اینست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) (4)- إِنَّ سَعیَکُم لَشَتّی بدرستی که سعیهای شما در اعمال و اقوال هر آینه پراکنده است و مختلف در انجاء و اهلاک لَشَتّی جمع شتیت است بمعنی امور مختلفه و ملخص معنی آنست که بعضی از سعی شما موجب نجات است و رستگاری و بعضی دیگر سبب هلاکت و گرفتاری، از رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت است که
النّاس رجلان مبتاع نفسه فمعتقها و بایع نفسه فموبقها
یعنی مردم دو نوعند یکی آنکه خود را بخرد و آزاد کند و دیگری آنکه خود را بفروشد و هلاک کند پس بیان اعمال مختلفه و پاداش آن میکند و میفرماید:
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
1) تقوا و امدادهاى الهى
باز در آغاز این سوره به سه سوگند تفکرانگیز از مخلوقات و خالق عالم برخورد مى کنیم ، مى فرماید:
به شب در آن هنگام که جهان را بپوشاند سوگند (و اللیل اذا یغشى ). تعبیر به ((یغشى )) ممکن است به خاطر آن باشد که تاریکى شب همچون پرده اى بر نیمى از کره زمین مى افتد، و آن را زیر پوشش خود قرار مى دهد،
و یا به خاطر اینکه چهره روز یا چهره آفتاب عالمتاب با فرا رسیدن آن پوشانده مى شود، و به هر حال اشاره اى است به اهمیت شب و نقش مؤ ثر آن در زندگى انسانها، از تعدیل حرارت آفتاب گرفته ، تا مساءله آرامش و سکون همه موجودات زنده در پرتو آن ، و نیز عبادت شب زنده داران بیدار دل و آگاه .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) سپس به سراغ سوگند دیگرى مى رود و مى افزاید: و قسم به روز هنگامى که آشکار و ظاهر گردد (و النهار اذا تجلى ). <3>
و این از آن لحظه اى است که سپیده صبح پرده ظلمانى شب را مى شکافد و تاریکیها را به عقب مى راند و بر تمام پهنه آسمان حاکم مى شود، و همه چیز را غرق نور و روشنائى مى کند همان نورى که رمز حرکت و حیات و مایه پرورش تمام موجودات زنده است .
در قرآن مجید زیاد بر مساءله نظام ((نور)) و ((ظلمت ،)) و تاءثیر آنها در زندگى بشر توجه داده شده ، چرا که دو نعمت بزرگ دائمى و دو آیت از آیات مهم پروردگار است .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) و بعد به سراغ آخرین قسم رفته ، مى فرماید: و سوگند به آن کس که
جنس مذکر و مؤ نث را آفرید (و ما خلق الذکر و الانثى ). چرا که وجود این دو جنس در عالم انسان و حیوان و نبات و دگرگونیهائى که از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد رخ مى دهد، و ویژگیهائى که هر یک از دو جنس به تناسب فعالیتها و برنامه هایشان دارند، و اسرار فراوانى که در مفهوم جنسیت نهفته است ، همه نشانه ها و آیاتى است از جهان بزرگ آفرینش ، که از طریق آن مى توان به عظمت آفریننده آن واقف شد.
تعبیر به ما (چیزى ) در اینجا درباره خداوند کنایه از عظمت فوق - العاده ذات پاک او و ابهامى است که از این نظر در این قسمت حاکم است ، به طورى که او را برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم مى سازد.
بعضى نیز گفته اند ما در اینجا مصدریه است ، و بنابر این معنى جمله چنین مى شود. سوگند به آفرینش مذکر و مؤ نث ولى این احتمال ضعیف به نظر مى رسد.
در حقیقت دو سوگند اول و دوم اشاره به آیات آفاقى است و سوگند سوم اشاره به آیات انفسى .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) و سرانجام به هدف نهائى این سوگندها مى رسد، و مى فرماید: سعى و تلاش و کوشش شما در زندگى گوناگون و مختلف است (ان سعیکم لشتى ). جهت گیرى تلاشها و نتائج آن نیز کاملا مختلف و متفاوت مى باشد. اشاره به اینکه شما به هر حال در زندگى آرام نخواهید گرفت ، و حتما به سعى و تلاشى دست مى زنید، و نیروهاى خدا داد که سرمایه هاى وجودتان است در مسیرى خرج مى شود، ببینید سعى و تلاش شما در کدام مسیر، به کدام سمت ، و داراى کدام نتیجه است ؟ نکند تمام سرمایه ها و استعدادهاى خود را به بهاى اندکى
بفروشید، و یا بیهوده به هدر دهید. ((شتى )) جمع ((شتیت )) از ماده ((شت )) (بر وزن شط) به معنى پراکنده کردن جمعیت است ، و در اینجا اشاره به تفاوت کوششهاى مردم از نظر کیفیت و هدف گیرى و نتیجه آنها است .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
1) - پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میفرماید: مسلمانی که سوره: و اللیل را قرائت نماید خدا بقدری نعمت به وی عطا میکند که خشنود شود. و او را از تنگدستی نجات میدهد و توفیق گشایش در امور را برای او آسان مینماید- مج- یعنی سوگند به آن هنگامی از شب که تاریکی آن، قسمتی از کره زمین را میپوشاند، تا ساکنین آن قسمت از موقعیت تاریکی شب استفاده و استراحت نمایند. سبب اینکه گفتیم: قسمتی از کره زمین اینکه است که در هر بیست و چهار ساعتی یک قسمت از کره آن تاریک یعنی شب میباشد. نه همه آن و اینکه معنا از کلمه (إِذا یَغشی) استفاده میشود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) - وَ النَّهارِ إِذا تَجَلّی- یعنی سوگند به آن هنگامی از روز که در قسمتی از زمین تجلی میکند و روشن میشود.
همانطور که در آیه قبل هم گفتیم از کلمه (إِذا تَجَلّی) استفاده میشود که در هر بیست و چهار ساعتی یک قسمتی از زمین روشن یعنی روز است. گرچه کلمه (تَجَلّی) بصورت ظاهر: ماضی است. ولی چنانکه در ذیل آیه- 3- سوره شمس هم گفتیم معنای آن به وسیله کلمه (اذا) به مضارع تبدیل میشود-
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) - گرچه در مبحث تجزیه و ترکیب گفته شد: لفظ (ما) مصدریه است، ولی بعضی از مفسرین آنرا: موصوله گفتهاند، و معنی چنین میشود: و سوگند به آن خدائی که موجودات نر و ماده را آفریده است. اطلاق و عمومیت داشتن اینکه آیه شامل حال هر موجودی که نر و ماده داشته باشد میشود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) 4- إِنَّ سَعیَکُم لَشَتّی- اینکه آیه شریفه جواب و جزای سوگندهائی است که در آیات قبل یاد شدهاند. یعنی به شب، و بروز، و به خدا سوگند که کوششهای شما گوناگون است. زیرا چنانکه در آیات بعد خواهد آمد بعضی از شما بذل و بخشش و دنیا و آخرت خود را تأمین میکنید.
و برخی از شما بخل میورزید و دنیا و آخرت خود را تخریب و خویشتن را مستوجب عذاب مینمائید-
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیراثناعشری
2) وَ النَّهارِ إِذا تَجَلّی (2)
وَ النَّهارِ: و سوگند به روز، إِذا تَجَلّی: چون آشکار گردد به زوال ظلمت شب یا متبیّن و منکشف شود به طلوع آفتاب.
بیان- شب و روز از اعظم نعم الهیاند که اگر عالم همیشه متصف به ظلام میبود، بندگان را طلب معاش ممکن نبود و اگر پیوسته روشن و منجلی بود، به سکون منتفع نمیشدند. و نیز ضبط حساب که از امور مهمه است، در معاملات، که منشأ روزی و غیر آن است از منافع کثیره و مصالح عظیمه، منوط به وجود هر دو است. پس از اینکه جهت حق سبحانه مکرر به آنها قسم یاد فرموده و افتتاح هر دو سوره به آن، و بعد از آن فرماید:
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
1) [1] نابینا اختلاف رنگها و فاصلهها را تشخیص نمیدهد، و آن که حس چشایی یا بویایی او آسیب دیده، از تمیز دادن تفاوت مزهها یا بوها ناتوان است، به همین گونه شخص نادان از اختلاف چیزها خبری ندارد، و هر چه بر دانش آدمی افزوده شود، شناخت وی از حدود چیزها و اختلاف آنها با یکدیگر بهتر آگاهی حاصل میکند، مثلا، آن که کارشناسی در اقسام قماش است، از تفاوت نوعی پارچه با نوع دیگر به خوبی آگاه است، ولی نادان از اینکه که چرا آنها با یکدیگر تفاوت قیمت دارند بیخبر است و آیا چنین نیست!
حق و باطل دو رنگ طبیعت است که عالمان از تفاوت آنها آگاهند، و دشواری در اینکه قضیه تنها عقلی نیست، چه هوای نفس نیز مخالف تمایز میان حق و باطل است، پس اینکه یک مشکل نفسانی نیز هست، و آیات قرآن انسان را از خلط امور با یکدیگر بیم میدهد، پس به همان گونه که شب غیر از روز و نر غیر از ماده است، به همان گونه هم کوشش و تلاش برای خیر با کوشش برای شر تفاوت دارد.یعنی طبیعت را در تاریکی و آرامی خود غرق میکند و آن را میپوشاند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) [3] کودک دختر، از آن هنگام که ناخنهایش هنوز نرم است، چنان دوست دارد که با عروسکها بازی کند و آنها را همچون فرزندان خود بداند، و ازهمان هنگام کودک پسر چنان میخواهد که آنچه را که به تصوّر او سلاح است در تصرف داشته باشد. چه چیز سبب اختلاف میان مشاعر آن دو شده است! همین کودک دختر رشد میکند و هر چه بیشتر با آن کودک پسر، از لحاظ زیست شناختی و روانشناختی تمایز پیدا میکند. و به همان گونه که دو جنس در انسان از یکدیگر متمایز میشود، در دیگر جانوران و گیاهان نیز چنین است، منزه است خدایی که جفتها را به صورتی آفرید که یکی از آنان کامل کننده دیگری بوده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) [4] و به همان گونه که نر از ماده و شب از روز متمایز است، سعی و تلاش انسان نیز چنین است.
اگر به یاختهای نگاه کنی، آیا میتوانی خبر دهی که به زودی از آن مولودی نر یا ماده به دنیا خواهد آمد! هرگز، ولی خدا اینکه را به حکمت بالغه خود مقدّر کرده است، و به همین گونه چون به کاری که شخصی انجام میدهد مینگری، گاه چنان است که نمیدانی آیا اینکه وسیله ایجاد شدن یک تمدن است یا افزار برانداختن تمدّنی دیگر، ولی خدا اینکه را میداند و به فضل خود ما را به آن راهنمایی میکند. گونهای از انفاق آن است که مال را افزایش میدهد، و قلب را پاک میکند، و بر فعالیت جریان مال در اجتماع میافزاید، و انفاق دیگری با ظاهر مشابه، از لحاظ محتوی متناقض با آن است و از جریان تکامل در اجتماع جلوگیری به عمل میآورد. جنگ در راه خدا همچون یک عمل جرّاحی قرین کامیابی است، و جنگ دیگری در راه طاغوت صورت میگیرد که مایه ویرانی اجتماع و از بین رفتن تمدن است، و مردمان چیزی جز ظاهر جنگ را نمیبینند و از هدف و وجهه و سود و زیان آن هیچ خبری ندارند! ولی خدا ما را به آن هدایت میکند که بدانیم اینکه یک خوب است و آن یک بد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
1) وَ اللَّیلِ إِذا یَغشی:
آیه سوگند یاد نموده به تیرهگی و تاریکی شب که هوا و فضای جهان را فرا میگیرد و از جمله آثار توحید افعالی پروردگار است که در زمین فرمانروا است و در اثر سیر و حرکت زمین همواره روشنائی قسمتی از سطح زمین که بر اثر خورشید در حرکت است بر تاریکی سمت دیگر زمین که مخروطی شکل است استیلاء و احاطه مییابد و در نتیجه بر سطح زمین پیوسته روشنائی روز و سپس تاریکی شب فرمانروا است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) وَ النَّهارِ إِذا تَجَلّی:
و نیز سوگند یاد نموده بر روشنائی روز که هوا و فضاء جهان و موجودات جلوهگر شده و بنمایش در میآیند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الأُنثی:
و نیز سوگند یاد نموده بآفریدگار که از جمله آثار توحید افعالی او خلقت و آفرینش نیروی ذکورت و انوثت است که قوام تناسل و بقاء نوع موجودات نباتات و حیوانات و بشر بر اساس نیروی ذکورت و دیگر نیروی انوثت است که در اثر آمیزش و آمیختگی دو نیرو بیکدیگر نوع آن بتناوب موجود و باقی میماند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) إِنَّ سَعیَکُم لَشَتّی:
پاسخ سوگند است که بشر و حرکات ارادی و اختیاری او بسیار متفاوت و متمایز است و شاهد آنستکه منتها سیر و حرکت افراد بشر نیز متمایز و متفاوت خواهد بود از نظر اینکه افعال اختیاری بر اساس نیروی اراده و اختیار و دیگر حرکت و اعداد و اعضاء و جوارح میباشد و بدین وسیله میتواند حقیقت و سیرت و جوهر وجودی خود را بیابد و لا محاله مقصد و منتهی سیر هر فردی نیز مغایر و متمایز با سایر افراد خواهد بود و آثار وجودی هر یک از افراد نیز متفاوت از دیگران خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.