● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Mujahid said,
﴿بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ﴾
(How bad is that for which they have sold their own selves), "The Jews sold the truth for falsehood and hid the truth about Muhammad .'' As-Suddi said that the Ayah,
﴿بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ﴾
(How bad is that for which they have sold their own selves) means, "The Jews sold themselves.'' meaning, what is worse is what they chose for themselves by disbelieving in what Allah revealed to Muhammad instead of believing, aiding and supporting him. This behavior of theirs is the result of their injustice, envy and hatred,
﴿أَن یُنَزِّلُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن یَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ﴾
(grudging that Allah should reveal of His grace unto whom He wills of His servants). '' There is no envy worse than this. Therefore,
﴿فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ﴾
(So they have drawn on themselves wrath upon wrath). Ibn `Abbas commented on this Ayah, "Allah became angry with them because they ignored some of the Tawrah and disbelieved in the Prophet that He sent to them.'' I (Ibn Kathir) say that the meaning of,
﴿بَاءُوا﴾
(And they drew on themselves) is that they deserved and acquired multiplied anger. Also, Abu Al-`Aliyah said, "Allah became angry with them, because of their disbelief in the Injil and `Isa and He became angry with them again, because they disbelieved in Muhammad and the Qur'an.'' Similar was said by `Ikrimah and Qatadah. Allah said,
﴿وَلِلْکَـفِرِینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ﴾
(And for the disbelievers, there is disgracing torment). Since their disbelief was a result of their transgression and envy, which was caused by arrogance, they were punished with disgrace and humiliation in this world and the Hereafter. Similarly, Allah said,
﴿إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَخِرِینَ﴾
(Verily, those who scorn My worship (i.e. do not invoke Me, and do not believe in My Oneness) they will surely enter Hell in humiliation!'') (40:60) meaning, "Disgraced, degraded and humiliated.'' Imam Ahmad narrated that `Amr bin Shu`ayb said that his father said that his grandfather said that the Prophet said,
«یُحْشَرُ الْمُتَکَبِّرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَمْثَالَ الذَّرِّ فِی صُوَرِ النَّاسِ، یَعْلُوهُمْ کُلُّ شَیْءٍ مِنَ الصِّغَارِ حَتَّى یَدْخُلُوا سِجْنًا فِی جَهَنَّمَ یُقَالُ لَهُ. بَوْلَسُ تَعْلُوهُمْ نَارُ الْأَنْیَارِ یُسْقَونَ مِنْ طِینَةِ الْخَبَالِ عُصَارَةِ أَهْلِ النَّار»
(The arrogant people will be gathered on the Day of Resurrection in the size of ants, but in the shape of men. Everything shall be above them, because of the humiliation placed on them, until they enter a prison in Jahannam called `Bawlas' where the fire will surround them from above. They shall drink from the puss of the people of the Fire.)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - یهودیان، به قرآن و کتاب آسمانى خویش (تورات) کفر ورزیدند.
أن یکفروا بما أنزل اللّه
مراد از «ما أنزل اللّه» قرآن است و بعید نیست که علاوه بر آن، تورات نیز منظور باشد. قابل ذکر است که مراد از کافر شدن یهود به تورات، انکار یا تحریف آن بخش از تورات است که ویژگیهاى پیامبر اکرم(ص) را بیان کرده است.
2 - یهودیان، با کفرشان به قرآن و تورات، خود را به بد بهایى فروختند.
بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه
«اشتراء» به معناى خریدن است و گاهى به معناى فروختن نیز به کار مى رود. در آیه شریفه معناى دوم اراده شده است (اقتباس از مجمع البیان). «ما»ى موصوله در «بئسما» فاعل «بئس» و «أن یکفروا ...» مخصوص به ذم است. بنابراین جمله «بئسما ...»; یعنى، کفرورزى یهودیان به قرآن بهاى بدى بود که خود را بدان فروختند.
3 - معیار تعیین ارزش و بهاى آدمیان، به مرام و آیینى است که بر مى گزینند.
بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه
4 - هر آنچه آدمى در برابر کفر به قرآن و از دست دادن دین الهى به چنگ آورد، پست و ناچیز است.
بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه
برداشت فوق مبتنى بر این است که مخصوص به ذم، مال و منال، ریاستهاى دنیوى و مانند آن باشد که در کلام ذکر نشده تا شامل هر چیزى بشود. بر این مبنا «أن یکفروا ...» بیان معامله و داد و ستد است و معناى جمله «بئسما اشتروا ...» چنین مى شود: یهودیان آنچه از مال و منال دنیا در برابر فروختن خویش به دست آوردند، بهاى پستى بود و این معامله با کفر به قرآن صورت گرفت.
5 - قرآن، کتابى که خداوند آن را نازل کرده است.
أن یکفروا بما أنزل اللّه ... أن ینزل اللّه
6 - الهى بودن قرآن، دلیل ضرورت پرهیز از کفر ورزى به قرآن و پست بودن هر چیزى در مقابل از دست دادن آن، است.
أن یکفروا بما أنزل اللّه
تعبیر کردن از قرآن به «ما» و توصیف آن به «أنزل اللّه» بیانگر علت و دلیل حکمى است که در فراز قبل بیان شد; یعنى، چون قرآن کتابى است نازل شده از جانب خدا، کفر به آن موجب مى شود هر چیزى که در مقابل از دست دادن آن دریافت شود، پست باشد.
7 - پیامبرى، فضل و بخششى است از جانب خدا براى گزینش شدگان به نبوت
أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده
مراد از «فضله» وحى و در نتیجه پیامبر شدن کسى است که به وى وحى مى شود.
8 - پیامبر(ص) از بندگان خدا، و بهره مند از فضل و بخشش خاص او
أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده
9 - پیامبران، از زمره بندگان خداوند هستند.
من یشاء من عباده
10 - خداوند، بر اساس مشیّت خویش، پیامبران را به پیامبرى بر مى گزیند و انتخاب مى کند.
أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده
11 - یهودیان، به خاطر نزول وحى بر پیامبر(ص) و رسالت آن حضرت، بر او حسادت مىورزیدند.
بغیاً أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده
عبارت «أن ینزل اللّه ...» به تقدیر «لام» بیانگر علت و منشأ حسادت است و حاصل معناى «أن یکفروا ... من عباده» چنین است: یهودیان به خاطر حسادتشان بر پیامبر(ص)، به قرآن کافر شدند و منشأ حسادتشان این بود که خدا محمّد(ص) - که از نژاد عرب بود - به پیامبرى برگزید و به آن حضرت وحى فرستاد.
12 - حسادت یهود به پیامبر (ص) از ریشه هاى کفرورزى آنان به قرآن و تورات
أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیاً أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده
«بغى» به معناى حسادت و نیز به معناى ظلم و سرکشى است; برداشت فوق ناظر به احتمال اول است. کلمه «بغیاً» مفعولٌ به براى «أن یکفروا» مى باشد.
13 - یهودیان، معترض به خداوند به خاطر گزینش رسول اکرم(ص) به پیامبرى و نازل کردن وحى بر آن حضرت
بغیاً أن ینزل اللّه من فضله على من یشاء من عباده
از اینکه قرآن در بیان ریشه حسادت یهود (أن ینزل ...) به دو چیز اشاره کرده است (پیامبرى رسول اکرم (ص) و اینکه خدا این مقام را به او عطا کرده) مى توان چنین نتیجه گرفت که یهودیان علاوه بر حسادتشان بر رسول اکرم(ص) به خداوند نیز به سبب اعطاى این مقام، معترض بودند.
14 - حسادت، از رذایلى است که آدمى را به گناهان بزرگ و حتى کفر مى کشاند.
أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیاً أن ینزل اللّه من فضله
15 - یهودیان، مردمى گرفتار شده به غضب و خشم خداوند
فباء و بغضب على غضب
16 - یهودیان، بر اثر انکار رسالت پیامبر و کفر به قرآن، خشم خداوند را بر خویش هموار ساختند.
أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیاً أن ینزل اللّه ... فباء و بغضب على غضب
«باءوا» به معناى «بازگشتند» است. حرف «باء» در «بغضب» باى مصاحبت یا ملابست مى باشد; یعنى، یهودیان از آن مبادله (فروختن خویش به کفر) باز آمدند، در حالى که غضب الهى را به همراه داشتند.
17 - یهودیان به خاطر کفرشان به تورات، مورد غضب و خشم خدا قرار گرفتند.
أن یکفروا بما أنزل اللّه ... فباء و بغضب على غضب
تفریع جمله «باءوا ...» بر جمله هاى سابق، بیانگر آن است که: منشأ خشم خدا بر یهود، کافر شدن به قرآن و تورات از یکسو و حسدورزى و اعتراض آنان به خداوند از سوى دیگر است و لذا مى توان گفت: «غضب» اول به خاطر کفر آنان و «غضب» دوم به خاطر حسادت و اعتراضشان مى باشد.
18 - آنان که على رغم اطمینان به حقانیت قرآن بدان کافر شوند، به خشم و غضب خدا گرفتار خواهند شد.
أن یکفروا بما أنزل اللّه ... فباء و بغضب
19 - منکران حقانیت قرآن و کافران به پیامبر(ص)، به عذابى خوار کننده گرفتار خواهند شد.
و للکفرین عذاب مهین
20 - یهودیان منکر رسالت پیامبر(ص)، از زمره کافرانند و به عذابى خفت آور گرفتار خواهند شد.
و للکفرین عذاب مهین
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
«بئسمااشتروا به انفسهم ان یکفروا بما انزل اللَّه»
وه که خویشتن را به چه بد بهایى فروختند آنگاه که [از روى حسد و جاه طلبى،] به آنچه خدا فروفرستاد، کفر ورزیدند
و بدینسان، خدا آنان را بخاطر دنیاطلبى و مقام پرستى و فروختن آخرت به دنیاى زودگذر، زیر باران نکوهش و هشدار مى گیرد و کفرورزیدن آنان را به قرآن و آورنده اش، پس از آمدن آن همه نویدها در کتابهاى آسمانى، و پس از آن همه انتظاربردنها، بشدّت محکوم مى کند.
چگونه؟
در این آیه شریفه، گویى سخن از نوعى معامله و داد و ستد است. پرسشى که در اینجا مطرح است، این است که یهود چگونه خود را دربرابر کفر فروختند؛ و عنوان معامله در این مورد چگونه است؟
پاسخ
داد و ستد و خرید و فروش عبارت است از اینکه مالک آنچه را که ملک خویش است، از زیر سلطه و تصرّف خود خارج مى سازد و به دیگرى وامى گذارد؛ و درمقابل، بهاى آن را دریافت مى دارد. اصل معامله این است؛ امّا این عنوان بطور مجاز دربرابر هر کار خوب یا بدى که فرد یا گروهى انجام دهند و به ازاى آن چیزى دریافت دارند نیز بکار مى رود. و از آن جهت که یهود دربرابر کفرورزیدن به قرآن و انکار ظالمانه پیامبر(ص)، نابودى و عذاب را براى خویش فراهم آوردند، خداى جهان آفرین مى فرماید: راستى که آنچه را بجاى پاداش پرشکوه خدا در مقابل ایمان به او و بنده برگزیده اش محمّد(ص) و کتاب آسمانى او قرآن شریف، بدست آوردند و با کفر به آنها، دوزخ را براى خویش خریدند، چقدر زشت و سهمگین است!
نظیر این داد و ستد و معامله زشت و زیانبار، درمورد اهل کتاب هم آمده است؛ آنجا که مى فرماید:
«اَلَمْ تَرَ اِلَى الَّذینَ اُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ اَهْدى مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلَاً. اُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ...»(194)
آیا آنان را که بهره اى از کتاب داده شده اند، ندیده اى که به جبت و طاغوت ایمان مى آورند و درمورد کفرگرایان مى گویند: «راه اینان از راه مؤمنان به هدایت نزدیکتر است». اینان همان کسانى هستند که خدا لعنتشان کرده است.
«بغیاً ان ینزّل اللَّه من فضله على من یشاء من عباده»
این حسدورزى آنان به پیامبر اسلام(ص)، آفت جانشان شد؛ و آنان به آن حضرت کفر ورزیدند با این بهانه و پندار احمقانه که چرا آخرین پیامبر خدا(ص) از تبار فرزندان اسرائیل نیست و از نوادگان اسماعیل است؟
عدّه اى معتقدند که معناى «بغیاً» این است که آنان چیزى را مى خواستند که سزاوارش نبودند؛ به عبارت دیگر، این واژه به معناى ظلم آمده است.
به هرحال، این پندار خودپرستانه یهود در حالى بود که خوب مى دانستند خدا از روى فضل و رحمت خویش، آیات خود را بر هرکس از بندگانش که بخواهد، فرو مى فرستد و او را به سفارت خویش برمى گزیند؛ و این به خواست دیگران نیست.
«فباؤ بغضبٍ»
یهودیان که ظهور آخرین پیامبر خدا محمّد(ص) را مایه پیروزى و نجات خود دربرابر شرک گرایان و دشمنان عنوان مى ساختند و آمدنش را نوید مى دادند، بعد از آنکه آن وجود گرانمایه فرمان بعثت یافت، راه ارتداد و انکار را درپیش گرفتند، و درحقیقت به خشم خدا بازگشتند؛ چرا که انسان با گرایش به کفر و شرک، درخور خشم خدا مى شود.
بعضى از دانشوران گفته اند: معناى «باؤ بغضبٍ» این است که آنان با عملکرد زشت خود، سزاوار لعنت خدا شدند.
و برخى دیگر گفته اند: منظور این است که آنان خشم خدا را براى خویش خریدند، و مستوجب آن بودن را خود گواهى کردند.
«على غضبٍ»
در تفسیر این جمله از آیه شریفه، نظرها گوناگون است:
1. بعضى گفته اند: خشم نخست، هنگامى بود که یهود پیش از بعثت پیامبر(ص)، تورات را تحریف کردند؛ و خشم دوّم، زمانى که پس از بعثت آن گرانمایه عصرها و نسلها، به کفرورزیدن به او و کتاب آسمانیش پرداختند.
2. و برخى نیز گفته اند: منظور از خشم نخست، آنگاه است که به گوساله پرستى روى آوردند و خشم دوّم، هنگامى است که آخرین پیام آور خدا را انکار کردند.
3. عدّه اى از دانشمندان بر این عقیده اند که خشم نخست خدا بر یهودیان، پس از انکار عیسى (ع) بود و خشم دوّم پس از انکار محمّد(ص).
4. امّا گروهى نیز بر این اندیشه اند که این جمله از آیه شریفه و این تعبیر، نوعى مبالغه است و بیانگر این حقیقت که خشم خدا هماره برآنان مى بارد تا آنگاه که از کفر و ارتجاعى که بدان روى آورده اند، بازگردند و به توحید و عدالت روى آورند.
«وللکافرین عذابٌ مهینٌ»
و براى کفرگرایان، عذابى خفّت بار خواهد بود
آرى؛ براى آنان که رسالت پیامبر اسلام(ص) را آگاهانه انکار کردند، یا در دنیا و یا در آخرت، عذابى خوار کننده خواهد بود.
واژه «مهین» عبارت است از عاملى که فرد یا گروهى را لباس ذلّت بپوشاند و خوار سازد، به گونه اى که گرفتار به آن، دیگر عزیز و سرفراز نشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.