● اعظم زارع بيدکي -
استاد خرمدل
1) « النَّازِغاَتِ » : برکنندگان . بیرون کشندگان .
توضيح : برای واژههای پنجگانه ( نَازِعَات ، نَاشِطَات ، سَابِحَات ، سَابِقَات ، مُدَبِّرَات ) بیش از شش معنی بیان کردهاند ( نگا : تفسیر کبیر ) . از جمله : فرشتگان ، ستارگان آسمان ، اسبان مجاهدان ، ارواح مردگان ، غازیان و جهادگران ، قلوب مردمان ، و گاهی آمیزهای از اینها . امّا اغلب مفسّران طرفدار ستارگان و فرشتگانند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) « النَّاشِطَاتِ » : آنهائی که کارها را آهسته و آرام ، ولی استادانه و چابکانه به انجام میرسانند .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● صفدر فولادي
1) نازعات : به کنندگان ِ جان کافران
توضيح : از ریشه «نَزَعَ»: از جای برکند،برآوردنازعات اسم فاعل است و به معنی برکننده،و بر گیرنده می باشد
فرشتگانی هستند که جان مردم را می گیرند، یا روح کافران را به شدت قبض می کنند، یا ستاره هائی هستند که از افقی غایب شده و در افق دیگر پیدا می شوند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
1) غَرْقًا : به سختی
توضيح : آوردن کلمه «غرقاً» جهت اغراق در گرفتن جان است«اغراقٌ فی النزع» یعنی جان را از دورترین نقطه بدن مانند انگشتان و ناخن ها می گیرند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) نّاشِطاتِ : گیرندگانِ جانِ مومنان
توضيح : ناشطات:از ریشه «نَشَطَ» شادمان شد ،کوشش به خرج داد،کشید،نَشَطَ الدلوَ من البـئر:دلو را از چاه بیرون کشید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) ّسّابِحاتِ : شنا کنندگانِ، غوطه ورانِ
توضيح : السابحات:از ریشه «سَبَحَ»و به معنای «شنا کرد،شناور و در حرکت بود»می باشد
سابحات به معنی «مُسْرِعات» است و منظور فرشتگانی است که به سرعت از آسمان فرود می آیند و به همین جهت است که گفته شده«الجواد السابح»= إذا أَسرعَ فی جَریِهِ»اسب تیز و تندرو
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) سّابِقاتِ : پیشتازانِ
توضيح : السابقا: از ریشه سَبَقَ و به معنای سبقت گیرندگان ،پیشی گیرندگان می باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) مُدَبِّراتِ : تدبیر کنندگانِ
توضيح : مُدبِّـر: اسم فاعل از ثلاثی مزید«دَبَّـرَ» تدبیر کننده،چاره اندیشی کننده
منظور جبرئیل(موکل بالریاح و الجنود)،میکائیل(موکل بالقطر و النبات)و ملک الموت(موکل بقبض الانفس) و اسرافیل(و هو ینزل بالامر علیهم) می باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
ترجمه المیزان
2) نشط : جذب، و نیز خروج و اخراج به ملایمت و سهولت است، و نیز به معنای گرهگشایی است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور(10جلدى)، ج10، ص: 371
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور(10جلدى)، ج10، ص: 373
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) نشط : گشودن گره
توضيح : نشاط یعنى آنکه عقدههاى روحى باز شوند. بر خلاف بعضى انسانها که نمازشان با کسالت و انفاقشان با کراهت است، فرشتگان الهى در انجام مأموریّتها با نشاط هستند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) ناشط : به کسى گویند که کارى را با رغبت انجام مىدهد. همچنین این کلمه، در مورد کسى که سطل آب را از چاه بیرون مىکشد، گفته مىشود، گویا فرشتگان جان مؤمنان را به آرامى بیرون مىکشند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) سابحات : حرکت سریع در آب یا هواست
توضيح : اشاره به اینکه فرشتگان در انجام مأموریّتهاى الهى سریع و چابک هستند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرنمونه
1) نازعات : چیزى را از جا بر کندن و یا کشیدن
توضيح : نازعات از ماده نزع به معنى چیزى را از جا بر کندن و یا کشیدن است ، مانند کشیدن کمان به هنگام پرتاب تیر ، و گاه این واژه در امور معنوى نیز به کار مىرود مانند نزع عداوت یا محبت از قلب به معنى برکندن آن غرق با فتح را ( بر وزن شفق ) به گفته بسیارى از ارباب لغت در اصل به معنى فرو رفتن در آب است ، و گاه به معنى گرفتارى شدید در یک حادثه و بلا نیز آمده.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) ناشطات : گشودن گرههائى است که به آسانى باز مىشود
توضيح : ناشطات از ماده نشط ( بر وزن هشت ) در اصل به معنى گشودن گرههائى است که به آسانى باز مىشود ، و به چاههائى که عمق کمى دارد و دلو به آسانى و با یک حرکت از آن بیرون مىآید انشاط گفته مىشود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) سابحات : حرکت سریع در آب یا در هوا است
توضيح : سابحات از ماده سبح ( بر وزن سطح ) به معنى حرکت سریع در آب یا در هوا است ، لذا در مورد شنا کردن در آب و یا حرکت سریع اسب ، و با سرعت به دنبال کارى رفتن گفته مىشود ، تسبیح که به معنى پاک شمردن خداوند از هر عیب و نقص است نیز از همین معنى گرفته شده ، گوئى کسى که تسبیح مىگوید با سرعت در عبادت پروردگار به پیش مىرود .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) سابقات : پیشى گرفتن
توضيح : سابقات از ماده سبقت به معنى پیشى گرفتن است ، و از آنجا که پیشى گرفتن معمولا بدون سرعت ممکن نیست گاه از این ماده مفهوم سرعت نیز استفاده مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) مدبرات : عاقبت چیزى را اندیشیدن است
توضيح : مدبرات از ماده تدبیر به معنى عاقبت چیزى را اندیشیدن است ، و ازآنجا که عاقبتاندیشى و آیندهنگرى سبب سامان یافتن کار به نحو احسن مىگردد واژه تدبیر در این معنى نیز به کار مىرود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفیبرنمونه
1) غرق : کشیدن کمان تا آخرین نقطه
توضيح : غرق ( بر وزن فرق ) به گفته ابن منظور در لسان العرب اسمى است که جانشین مصدر شده و به معنى اغراق است ، و اغراق در اصل به معنى کشیدن کمان تا آخرین نقطه ممکن است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبد بائس -
تفسیر مجمع البیان
1) نازعات : این واژه از ریشه «نزع» به معنى از جاى برکندن چیزى یا کشیدن آن آمده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
1) غرق : این واژه اسمى است که به جاى مصدر آمده و در اصل به معنى «اغراق» که برکشیدن کمان تا آخرین درجه ممکن به هنگام پرتاب تیر مىباشد، آمده است .
توضيح : در اینجا نشانگر شدت و سختى در کندن یا کشیدن است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.