با تو درباره آن کار حق ( اقدام به جنگ بدر ) گفتگو و مجادله می کردند ( که این جهاد جنگ نابرابر است ) پس از آنکه ( مصلحت آن و نصرت خدا در آن ) روشن شده بود ( و طوری وحشت زده بودند که ) گویی به سوی مرگ رانده می شوند در حالی که خود می نگرند! [ نظرات / امتیازها ]

آنها پس از روشن شدن حق ، باز با تو مجادله می کردند ( و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود ، که ) گویی به سوی مرگ رانده می شوند ، و آن را با چشم خود می نگرند! [ نظرات / امتیازها ]

با تو در امر حق مجادله می کنند و این جدالشان بعد از آن است که حق برایشان روشن گردید. در مثل مانند کسانی هستند که بسوی مرگشان می کشند و ایشان ( ابزار قتل خود را ) تماشا می کنند [ نظرات / امتیازها ]

( مردم نادان ) در حکم حق با آنکه حق آشکار و روشن گردید با تو جدل و نزاع خواهند کرد ( و چنان حکم حق و طاعت خدا بر آنها دشوار و سخت است ) که گویی معاینه می نگرند که آنها را به جانب مرگ می کشند. [ نظرات / امتیازها ]

با تو در باره حقّ- بعد از آنکه روشن گردید- مجادله می کنند. گویی که آنان را به سوی مرگ می رانند و ایشان [ بدان ] می نگرند. [ نظرات / امتیازها ]

با تو درباره حق ـ پس از آن که برایشان آشکار شده است ـ کشمکش می کنند ; گویی به سوی مرگ که نشانه های آن را می نگرند ، رانده می شوند . [ نظرات / امتیازها ]

پس از آنکه حق [ بودنِ انگیزه های رفتنت به جنگ بدر ] روشن شد با تو در این حقّ [ روشن و آشکار ] مجادله و ستیزه می کنند [ تا رأی خود را در ترک جنگ به عنوان اینکه جنگی نابرابر است ، تحمیل کنند چنان از شرکت در جنگ ترسیده بودند ] که گویا به سوی مرگ رانده می شوند و آن را با چشم خود می بینند!! [ نظرات / امتیازها ]

ils discutent avec Toi Au sujet de la vérité après qu'elle fut clairement apparue; comme Si on les poussait vers la mort et qu'ils (la) voyaient [ نظرات / امتیازها ]

در آن حکم کان هست از کردگار
اگر چه بود روشن و آشکار
نمایند با تو به هر دم جدل
عنادی بورزند اندر عمل
تو گویی ببینند بر چشم خویش
که رانندشان جانب مرگ پیش [ نظرات / امتیازها ]

آنان درباره حق بعد از آن که روشن شده بود با تو مجادله مى کردند [و از درگیرى نظامى چنان بیم داشتند که ]گویى به سوى مرگ رانده مى شوند در حالى که [به آن ]نظاره مى کنند. [ نظرات / امتیازها ]

und mit dir über die Wahrheit stritten, nachdem sie (bereits) klar geworden war. (Sie gebärdeten sich dabei) als ob sie mit offenen Augen in den Tod getrieben würden.
[ نظرات / امتیازها ]

با آنکه حقیقت بر آنها آشکار شده در باره آن با تو مجادله می کنند ،، چنان قدم بر می دارند که گویی می بینند که آنها را به سوی مرگ می برند

[ نظرات / امتیازها ]

Así ahora disputan contigo sobre la Verdad, luego de haberse ésta mostrado claramente, como si fueran arrastrados a la muerte, conscientes de ello.
[ نظرات / امتیازها ]

6. They disputed with you about the truth after it had become clear, (and they went forth) as if they were being driven to death while they saw (it).
[ نظرات / امتیازها ]

Gerçek, apaçık meydana çıktıktan sonra bile bu hususta, gözleri baka-bake. ölüme sürükleniyorlarmış gibi seninle çekişmiye kalkışıyorlardı.

Abdülbaki Gölpınarlı Meali
Ve gerçek, gün gibi açığa çıktıktan sonra bile seninle münakaşaya devam etmişlerdi; sanki göz göre göre ölüme sürükleniyorlardı.

Süleyman Ateş Meali
Hak ortaya çıkmış iken sanki gözleri göre göre ölüme sürülüyorlarmış gibi seninle tartışıyorlardı.

Muhammed Esed Meali
Gerçek, apaçık meydana çıktıktan sonra bile bu hususta, gözleri baka-baka ölüme sürükleniyorlarmış gibi seninle çekişmeye kalkışıyorlardı.

Ali Bulaç Meali
(Herşey) Açıkça ortaya çıktıktan sonra bile, sanki kendileri, göz göre göre ölüme sürükleniyorlarmış gibi, seninle hak konusunda tartışıp duruyorlardı.

Elmalılı Hamdi Yazır Meali
(bu yüzden,) hem de hak ortaya çıktıktan sonra, seninle neredeyse tartışacaklardı; sanki ölüme doğru sürüklenmişler de onu kendi gözleriyle görmüşler gibi. [ نظرات / امتیازها ]

Traduction 1
Ils discutent avec toi au sujet de la vérité après qu'elle fut clairement apparue; comme si on les poussait vers la mort et qu'ils (la) voyaient.

Traduction 2
Ils discutent avec toi au sujet de la vérité après qu'elle fut clairement apparue; comme si on les poussait vers la mort et qu'ils (la) voyaient.

Traduction 3
Ils discutent avec toi au sujet de la vérité après qu'elle fut clairement apparue; comme si on les poussait vers la mort et qu'ils (la) voyaient.

Traduction 4
Ils discutent avec toi au sujet de la vérité après qu'elle fut clairement apparue; comme si on les poussait vers la mort et qu'ils [la] voyaient. [ نظرات / امتیازها ]

با تو در باره آن حق- جهاد- پس از آنکه روشن و هویدا شد ستیزه مى‏کنند گویى آنها را به سوى مرگ مى‏رانند و خود مى‏نگرند.

[ نظرات / امتیازها ]

they argued with you about the truth after it had been made clear, as though they were being led to certain death while looking. (۶)
[ نظرات / امتیازها ]

آنان درباره‏ى حقّ (بودنِ جنگ بدر)، پس از آنکه روشن شده بود، با تو مجادله مى‏کنند. (چنان ترسیده‏اند که) گویى به سوى مرگ رانده مى‏شوند و (نابودى خود را) مى‏نگرند. [ نظرات / امتیازها ]

disputing with thee of the truth after it had been made manifest, as if they were being driven to death visible [ نظرات / امتیازها ]

آنها حتی پس از تبین حق ، باز با تو مجادله می کردند (آنان چنان کراهتی از حضور در جنگ داشتند که) انگار به سوی مرگ رانده می شوند و آنان (مرگ را ) نظاره می کنند . [ نظرات / امتیازها ]

آنان درباره حق بعد از آنکه روشن شده بود با تو مجادله مى کردند [و از درگیرى نظامى چنان بیم داشتند که ]گویى به سوى مرگ رانده مى شوند در حالى که [به آن ]نظاره مى کنند. [ نظرات / امتیازها ]

با تو در باره ی حق مجادله می کردند بعد از آنکه همه چیز آشکار شده بود گویی به سمت مرگ میرفتند در حالی که خود را نگاه می کردند [ نظرات / امتیازها ]

(و) درباره حق پس از آشکارشدنش با تو مجادله مى ‏کردند، گویى که ایشان را به سوى مرگ مى ‏رانند و ایشان همچنان نظاره مى‏ کنند.
[ نظرات / امتیازها ]

آنان درباره [گفتار درست و بر] حق [تو] پس از آن که [درستى ‏اش بر ایشان ] روشن گردید [باز هم ستیز و ]جدال مى ‏کردند، [وترس و دلهره به گونه ‏اى آنان را فراگرفته بود که ] گویى به سوى مرگ رانده مى‏ شوند و آنان [آن را از نزدیک ] مى ‏نگرند.
[ نظرات / امتیازها ]

با تو دربارهء حقّ پس از آشکارشدن آن چالش می ورزیدند گویی آ نان را بسوی مرگ می رانند و آنان می نگرند. [ نظرات / امتیازها ]

آنها پس از روشن شدن حق ( وضرورت جهاد ) باز با تو در باره آن مجادله می کنند ، گویی به سوی مرگ رانده می شوند و آنان می نگرند . [ نظرات / امتیازها ]

بعد از آن که حقیقت آشکار مى‏شد درباره حق با تو جدل مى‏کردند، گویى مى‏نگرند که آن ها را به جانب مرگ مى‏برند. [ نظرات / امتیازها ]

با تو درباره حق ـ پس از آن که برایشان آشکار شده است ـ کشمکش مى کنند، گویى به سوى مرگ که نشانه هاى آن را مى نگرند، رانده مى شوند.

[ نظرات / امتیازها ]

با تو درباره حق پس از آنکه آشکار شده بود، ستیز مى‏کردند، گویا که به سوى مرگ کشیده مى‏شوند در حالى که مى‏نگریستند [ نظرات / امتیازها ]

" [بَحث و] جدَل می نمایند با تو در [بارهِ] حَق بعد از آنچه [روشَن و] تَبیین شد! ؛ [گویی] مانندِ آن است که به سویِ مرگ [رانده و] کشانده می شوند ، و آنها [شاهدِ آن هستند و خود] می نگرَند! . " . [ نظرات / امتیازها ]