منصور حمیل پور
[ همه پیام ها ] پیام های منصور حميل پور (6 مورد)
  سوره مریم آیه 6 - وارث
1- قداست نبوّت با خواسته‏ هاى فطرى و غریزى، همچون فرزندخواهى منافاتى ندارد. «یَرثُنى»
2- دنبال کردن خط انبیا یک ارزش معنوى است. «یَرِثنى»
3- انبیا هم مثل افراد عادّى ارث مى‏گذارند. «یَرثُنى»
4- مردان خدا حتّى در نیازهاى مادّى خود، به ارزشهاى معنوى نیز توجّه دارند. «یرثنى... رضیّاً»
5 - اگر اولاد مورد رضایت خدا باشد، رحمت است. «واجعله ربّ رضیّا» در آیه 2 خواندیم: «ذکر رحمت ربّک عبده زکریّا»
6- براى صلاح و خوبى فرزند، حتّى قبل از انعقاد نطفه، باید دعا کرد. «و اجعله ربّ رضیّا»
7- از خداوند، فرزند صالح بخواهیم. «واجعله ربّ رضیّا»
  سوره مریم آیه 7 - بشارت
نام‏گذارى را ساده ننگریم، بعضى از نامها از جانب خدا نازل شده است. «نبشِّرک بغلام اسمه یحیى» (نام، نشانه‏ى عقاید، فرهنگ، علاقه‏ها، وابستگى‏ها، اهداف، آرمان‏ها و دیدگاه‏هاى انسان است.)
  سوره مریم آیه 8 - اجابت
مردان و زنان نازا، از لطف الهى مأیوس نباشند. «اِنّا نُبشّرک بغلام... عاقراً... عتیّاً»
[ همه نکته ها ] نکته های منصور حميل پور (4 مورد)
  سوره مریم آیه 9 - قدرت خداوند
خداوند بر هر چیزى قادر و هر کارى براى او آسان است. چنانکه در این آیه مى‏فرماید: «هو علىّ هیّن» این کار بر من آسان است. در آیه‏ 22 حدید و 7 تغابن نیز مى‏خوانیم: «ذلک على اللّه یسیر» در آیه‏ 20 و 106 بقره نیز آمده است: «اِنّ اللّه على کلّ شیى‏ء قدیر» در آیه 45 کهف نیز مى‏فرماید: «و کان اللّه على کلّ شیى‏ء مقتدرا» خداوند بر همه چیز تواناست.
  سوره مریم آیه 7 - بشارت
جمله‏ ى «مِن قبل سَمیّا» یا به معناى آن است که نام یحیى بى‏ سابقه است و یا آنکه ویژگی‏هاى شخصیّتى او سابقه ندارد.
«عِتیّا» به معناى از حدّ گذشتن است و درباره‏ ى کسى گفته مى‏شود که در اثر پیرى، اندامش خشکیده باشد.
سؤال زکریّا که گفت: «أنّى‏ یکون لى غلام» به این معناست که آیا من و همسرم نیز جوان مى‏شویم یا در همین حالت پیرى بچه‏ دار مى‏ شویم.(12) آرى، دانش انبیا نیز محدود است و تعجّب از چیزى، با مقام نبوّت آنان منافاتى ندارد.
امام باقرعلیه السلام فرمودند: میان بشارت به فرزند و تولّد حضرت یحیى، پنج سال فاصله شد.(1)
1) تفسیر مجمع ‏البیان ؛ بحار، ج‏14، ص 176.
  سوره مریم آیه 6 - وارث
در آیات قرآن، گاهى مراد از ارث، علم است: «و اورثنا بنى ‏اسرائیل الکتاب»(8) و گاهى حکومت: «و ورث سلیمان داود»(9) ولى هر جا که دلیل خاصى نباشد، مراد از ارث، مال است. چنانکه در این آیات، مراد از «یَرِثُنى»، فرزندى است که از پدر ارث مى‏برد.(10)
پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: میراث خداوند از بنده‏ ى مؤمن، فرزند صالحى است که پس از مرگ او، خدا را عبادت کند، آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند.(11)
کلمه‏ ى «رَضى» هم به معناى مرضىّ خداوند است و هم به معناى محبوب مردم. مقام رضایت خدا از انسان و انسان از خدا، بالاترین مقام‏ها و فوز عظیم است
9) نمل، 16.
10) تفسیر کبیرفخررازى.
11) تفسیر نورالثقلین.
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های منصور حميل پور (10 مورد)
  سوره مریم آیه 1 - تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
کهیعص‌: مفسرین را در فواتح السور اختلاف و سابقا مذکور شد، لکن در اینجا روایت خاصه در معنى و تاویل وارد شده:
ابن بابویه (رحمه اللّه) به سندهاى خود از جعفر بن محمد بن عماره از پدرش که گفت: حضور حضرت صادق علیه السلام بودم، شخصى وارد شد و سؤال نمود از «کهیعص»، حضرت فرمود: «کاف» کافى است خداوند مر شیعیان ما را، «ها» هادى است مر ایشان را، «یا» ولى است مر ایشان را، «عین» عالم است به اهل طاعت ما، «صاد» صادق است مر ایشان را به وعده خود تا آنکه برساند ایشان را به منزلتى که وعده فرموده ایشان را در بطن قرآن‌ «1»؛ و مؤید این تفسیر است روایت دیگر از آن حضرت که فرمود معنى: «کهیعص» انا الکافى الهادى الولىّ العالم الصّادق الوعد.
تأویل آن: ابن بابویه به سندهاى خود از سعد بن عبد اللّه قمى در حدیثى: حضرت عسکرى علیه السلام فرمود: چه چیز تو را آورد؟ عرض کردم: احمد بن اسحق مرا به شوق انداخت براى ملاقات مولاى خود. فرمود: مسائلت چه شد؟
عرض کردم: به حال خود باقى است. فرمود: بپرس از نور چشم من و اشاره نمود به حجة عصر عجل اللّه فرجه. من سؤال کردم آنها را تا آنکه عرض کردم: خبر ده مرا از تأویل «کهیعص»؟ فرمود: این حروف از اخبار غیب، و خداى تعالى‌ مطلع فرمود بنده خود زکریا را، بعد بیان نماید براى پیغمبر. و آن اینست که زکریا سؤال نمود تعلیم اسماء خمسه. خدا جبرئیل را بر او نازل، و اسماء خمسه را تعلیم نمود. زکریا وقتى ذکر مى‌کرد اسماء محمد و على و فاطمه و حسن علیهم السلام را، مسرور مى‌شد. وقتى نام حسین علیه السلام را مى‌گفت محزون و گریان مى‌گردید، روزى عرض کرد: خدایا در این چه علت باشد؟
پس خداى تعالى او را خبر داد که کهیعص «کاف» اسم کربلا، «ها» اشاره به هلاکت عترت، «یا» اشاره به یزید لعنه اللّه و ظالم آن حضرت، «عین» اشاره به عطش آن سرور، «صاد» اشاره به صبر او. زکریا به شنیدن این کلام سه روز از مسجد خارج نشد و مردم را منع نمود از نزد خود، پیوسته مشغول گریه بود و به الفاظ مخصوصه ندبه مى‌نمود، بعد عرض کرد: خدایا پسرى به من عطا فرما که در سن پیرى روشنى چشم من باشد و قرار ده او را وصى و وارث من و بگردان محل او را به من چون محل حسین علیه السلام و مفتون نما مرا به محبت او بعد مرا مبتلا کن به او، چنانکه حبیب خود محمد صلّى اللّه علیه و آله به فرزندش مبتلا فرمودى. پس دعاى زکریا مستجاب، و یحیى از او بوجود آمد که حملش شش ماه بود مانند حمل حضرت حسین علیه السلام‌.
  سوره مریم آیه 2 - تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ‌: یاد فرمودن پروردگار تو است به بخشش و مهربانى.
عَبْدَهُ زَکَرِیَّا: بنده خود زکریا علیه السلام را که از اولاد رجعیم بن سلیمان بن داود بود پیغمبرى عالیشان و مهتر احبار بیت المقدس و صاحب القربان، پس قصه او بخوان و یاد کن براى امت خود.
  سوره مریم آیه 3 - تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ نادى‌ رَبَّهُ‌: وقتى را که ندا نمود و بخواند پروردگار خود را در محراب بیت المقدس بعد از تقرب به قربان. نِداءً خَفِیًّا: ندائى پنهان.
این دال است بر آن که اخفاء در دعا مستحب و به اجابت اقرب است به جهت محفوظ بودن از شائبه ریا در آن. و در حدیث است که: خیر الدّعاء الخفىّ و خیر الرّزق ما یکفى‌ . یا خفا از جهت آن بود که شرم مى‌داشت که در شصت سالگى یا شصت و پنج یا هفتاد و پنج یا هشتاد و پنج یا نود و نه سالگى با وجود زن نود و هشت ساله عقیم، از خداوند طلب فرزند نماید؛ یا دعاى بلند مى‌نمود، لکن از قوم پنهان بود تا آنها استهزا نکنند و گویند به این حالت طلب فرزند مى‌نماید، یا از موالى خود اندیشه مى‌کرد یا پیرى او را به وجهى ضعیف ساخته بود که هر چند دعا بلند مى‌نمود کسى نمى‌شنید.
[ همه اﻋﺮاب ها ] اﻋﺮاب های منصور حميل پور (11 مورد)
  سوره مریم آیه 10 - إعراب القرآن الکریم
(قالَ) ماض فاعله مستتر والجملة مستأنفة
(رَبِّ) منادى منصوب مضاف إلى یاء المتکلم المحذوفة وجملة النداء وما بعدها مقول القول
(اجْعَلْ) فعل دعاء والفاعل مستتر
(لِی) متعلقان باجعل
(آیَةً) مفعول به
(قالَ) ماض فاعله مستتر والجملة مستأنفة
(آیَتُکَ) مبتدأ والکاف مضاف إلیه والجملة مقول القول
(أَلَّا) أن حرف ناصب ولا نافیة لا عمل لها
(تُکَلِّمَ) مضارع منصوب بأن والفاعل مستتر
(النَّاسَ) مفعول به والمصدر المؤول خبر المبتدأ
(ثَلاثَ) ظرف زمان متعلق بتکلم
(لَیالٍ) مضاف إلیه
(سَوِیًّا) صفة للیال
  سوره مریم آیه 9 - إعراب القرآن الکریم
(قالَ) ماض فاعله مستتر والجملة مستأنفة
(کَذلِکَ) متعلقان بخبر لمبتدأ محذوف أی الأمر کذلک والجملة مقول القول
(قالَ رَبُّکَ) ماض وفاعله والکاف مضاف إلیه
(هُوَ) مبتدأ
(عَلَیَّ) متعلقان بالخبر هین
(هَیِّنٌ) خبر والجملة مقول القول
(وَقَدْ) الواو حالیة وقد حرف تحقیق
(خَلَقْتُکَ) ماض وفاعله ومفعوله والجملة لا محل لها لأنها جواب قسم
(مِنْ) حرف جر
(قَبْلُ) ظرف مبنی على الضم فی محل جر بمن وهما متعلقان بخلقتک
(وَلَمْ) الواو عاطفة ولم حرف جزم
(تَکُ) مضارع ناقص مجزوم بالسکون المقدر على النون المحذوفة للتخفیف واسمها مستتر
(شَیْئاً) خبر والجملة معطوفة.
  سوره مریم آیه 8 - إعراب القرآن الکریم
(قالَ) ماض فاعله مستتر والجملة مستأنفة
(رَبِّ) منادى منصوب مضاف إلى یاء المتکلم المحذوفة وجملة النداء وما بعدها مقول القول
(أَنَّى) اسم استفهام فی محل نصب على الظرفیة المکانیة
(یَکُونُ) مضارع ناقص
(لِی) متعلقان بالخبر المقدم المحذوف
(غُلامٌ) اسم یکون والجملة مقول القول
(وَکانَتِ) الواو عاطفة وماض ناقص والتاء تاء التأنیث
(امْرَأَتِی) اسمها مرفوع بالضمة المقدرة على ما قبل یاء المتکلم والیاء مضاف إلیه
(عاقِراً) خبر
(وَقَدْ) الواو حالیة وقد حرف تحقیق
(بَلَغْتُ) ماض وفاعله والجملة فی محل نصب حال
(مِنَ الْکِبَرِ) متعلقان ببلغت
(عِتِیًّا) مفعول به
[ همه صرف ها ] صرف های منصور حميل پور (2 مورد)
  سوره مریم آیه 4 - نامشخص
قال: فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، ریشه(ق.و.ل) معتل، اجوف واوی، اعلال به قلب، ثلاثی مجرد، متعدی.

وَهَنَ: فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، ریشه(و.ه.ن) معتل، مثال واوی، ثلاثی مجرد، لازم، فاعل: العظم.

إشتَعَلَ: فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، ریشه(ش.ع.ل) صحیح و سالم، ثلاثی مزید، باب افتعال، متعدی.

لم اَکُن: فعل جحد، مضارع متکلم وحده، فعل ناقصه، ریشه(ک.و.ن) معتل، اجوف واوی، اعلال به حذف، ثلاثی مجرد، لازم، فاعل: ضمیر مستتر أنا.
  سوره مریم آیه 3 - نامشخص
نادی: فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، ریشه(ن د ی) معتل، ناقص یایی، اعلال به قلب، ثلاثی مزید، باب مفاعله، متعدی.