1) : سلام.
آیا حق تعیین سرنوشت جزء اصول اعتقادات است و اینکه اگر آن یک حق فطری از سوی خداوند است ، آیا در تعیین آن اجبار وجود دارد یاخیر ؟
در تطابق با مواد 55 و 1 منشور سازمان ملل متحد ، چگونه باید مبانی اسلامی حق تعیین سرنوشت را بیان کرد ؟
با تشکر و آرزوی سعادت روزافزون
ابراهیمی (داور) : سوالاتتان را در بخش برسش و باسخ بیان نمایید.
2) طوفانی : من نمی دانم به چه استنادی جناب مشکینی در داخل پرانتز قید (اصول اعتقادات) را آورده اند؟!
بدون آن قید هم به امانت در ترجمه نزدیک تر است و هم معنای فراخ تری پیدا می کند!

1) zanjani : یک سوال...
با توجه به اینکه راه راست پاداش و راه خطا مجازات در پی خواهد داشت.چگونه می توان گفت اجباری نیست؟!
شاه آبادی (داور) : یعنی اگر خدا می‌خواست آنها اختلاف نمی‌کردند و لذا جنگی هم پیش‌ نمی‌آمد اما سنت الهی بر این است که انسان‌ها همواره بین حق و باطل امکان انتخاب داشته باشند تا از این میان انسان‌های نیکوکار از بدکار مشخص شوند لذا فرصت اختلاف به انسان‌ها داده شده تا معلوم شود چه کسی در پی حق می‌رود و چه کسی نمی‌رود.
2) علمدار .ب : در خصوص سوال نظر بنده این است که مجازات وکیفر اعمال ناشی از حق انتخاب است انسان بر اساس انتخاب خود مسئولیت اعمال خود را عهده دار میشود.
3) طوفانی : بنده با نظر خانم علمدار موافقم.

1) : بسمه تعالی : بنده معنی آیه شریفه را نمی دانم این آیه شاید جزء آن آیات متشابه باشد که قران فرموده : جز خدا و راسخان علم آن را نمی دانند!
لیکن این موضوع را می فهمم که دین بکلی اجبار است ، چرا که نپذیرفتن آن موجب خسران و مستوجب عذاب و عقاب است، مگر میشود خدای حکیم و دانا یک امری را به اختیار بگذارد و عدم اجرای ان انسان را عذاب کند
2) : عذاب نیست. اثر خود عمل است که قرار است به ما برسد و ما با انجام کاری که باطن بدی دارد ؛ این باطن بد را به صورت عذاب در اخرت می چشیم و خداوند از قبل گفته . مثل اینکه اگر دست به بخاری بزنی میسوزی! این خود عمله که ما به وجود اوردیم فقط خدا قبلش تذکر داده و گفته که اگر میخوای خسران زده نشی از این راه و روش زندگانی (دین) استفاده کن وگرنه هرچی هست مصداق عمل خودته و نه بیشتر