از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
وَ إِذْ قالَ مُوسي‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلينَ67قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِکْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذلِکَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ68قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ يُبَيِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرينَ69قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ70قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِيَةَ فيها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما کادُوا يَفْعَلُونَ71وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ72فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتي‏ وَ يُريکُمْ آياتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ73ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِيَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ74
شماره صفحه : 10 حزب : 2 جزء : اول سوره : بقرة
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید ترجمه ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » آیت الله مشکینی
67) و ( به یاد آرید ) هنگامی که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما دستور می دهد که ماده گاوی را سر ببرید ( تا قاتلی در قتل شخص مجهول الحالی معلوم شود ) . گفتند: آیا ما را به مسخره می گیری؟! گفت: پناه می برم به خدا از اینکه از جاهلان باشم ( زیرا مسخرگی از جاهلان سر می زند ) . [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: پروردگارت را در حق ما بخوان برای ما روشن کند که آن ماده گاو چگونه است ( و سنّ آن چیست ) ؟ گفت: او می گوید که آن ماده گاوی است نه پیر از کار افتاده و نه جوان کار ناکرده ، میان این دو حال است. پس آنچه را بدان مأمورید به جا آورید. [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: پروردگارت را در حق ما بخوان برای ما روشن کند که رنگ آن چگونه است؟ [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: پروردگارت را در حق ما بخوان برای ما روشن کند که آن چه گاوی است؟ همانا ( وضع ) این گاو بر ما مشتبه شده و ما حتما به خواست خداوند ره یافتگانیم. [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: او می گوید که آن ماده گاوی است نه رام که زمین را شخم زند و زراعت را آب دهد سالم ( از عیب و عمل ) است و لکه رنگی در آن مخالف رنگ اصلی نیست. گفتند: [ نظرات / امتیازها ]
72) و ( به یاد آرید ) زمانی که کسی را کشتید و درباره ( قاتل ) او به نزاع برخاستید و خداوند می خواست آنچه را پنهان می کنید آشکار سازد. [ نظرات / امتیازها ]
73) پس گفتیم: پاره ای از اعضای آن ( گاو ذبح شده ) را به او ( بدن مقتول ) بزنید ( تا زنده شود و قاتل را معرفی کند ) . این گونه خداوند مردگان را زنده می کند و نشانه های ( توحید و قدرت ) خود را به شما نشان می دهد ، شاید بیندیشید. [ نظرات / امتیازها ]
74) سپس دل های شما پس از آن ( معجزات ) سخت گردید و مانند سنگ پاره ها یا سخت تر شد ، زیرا پاره ای از سنگ ها هست که از آنها نهرها می جوشد ( مانند سنگ موسی و سنگ های چشمه ها ) و پاره ای از آنها می شکافد و آب از آن می تراود و پاره ای از آنها از ترس ( تکوینی ) خدا ( از کوه ها ) فرو می ریزد ( تأثر موجودات از اراده خدا ترس تکوینی و اطاعت آنهاست ، و غرض آنکه سنگ ها متأثر می شوند اما از دل های ایشان حالت تسلیم دیده نمی شود ) و خدا از آنچه انجام می دهید غافل نیست. [ نظرات / امتیازها ]
 » آیت الله مکارم شیرازی
67) و ( به یاد آورید ) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور می دهد ماده گاوی را ذبح کنید ( و قطعه ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید ، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش گردد. ) » گفتند: «آیا ما را مسخره می کنی؟» ( موسی ) گفت: «به خدا پناه می برم از اینکه از جاهلان باشم!» [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: « ( پس ) از خدای خود بخواه که برای ما روشن کند این ماده گاو چگونه ماده گاوی باشد؟» گفت: خداوند می فرماید: «ماده گاوی است که نه پیر و از کار افتاده باشد ، و نه بکر و جوان بلکه میان این دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده ، ( هر چه زودتر ) انجام دهید.» [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: «از پروردگار خود بخواه که برای ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟ «گفت: خداوند می گوید: «گاوی باشد زرد یک دست ، که رنگ آن ، بینندگان را شاد و مسرور سازد.» [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: «از خدایت بخواه برای ما روشن کند که چگونه گاوی باید باشد؟ زیرا این گاو برای ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدایت خواهیم شد!» [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: خداوند می فرماید: «گاوی باشد که نه برای شخم زدن رام شده و نه برای زراعت آبکشی کند از هر عیبی برکنار باشد ، و حتی هیچ گونه رنگ دیگری در آن نباشد.» گفتند: «الان حق مطلب را آوردی!» سپس ( چنان گاوی را پیدا کردند و ) آن را سر بریدند ولی مایل نبودند این کار را انجام دهند. [ نظرات / امتیازها ]
72) و ( به یاد آورید ) هنگامی را که فردی را به قتل رساندید سپس درباره ( قاتل ) او به نزاع پرداختید و خداوند آنچه را مخفی می داشتید ، آشکار می سازد. [ نظرات / امتیازها ]
73) سپس گفتیم: «قسمتی از گاو را به مقتول بزنید! ( تا زنده شود ، و قاتل را معرفی کند. ) خداوند این گونه مردگان را زنده می کند و آیات خود را به شما نشان می دهد شاید اندیشه کنید!» [ نظرات / امتیازها ]
74) سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد همچون سنگ ، یا سخت تر! چرا که پاره ای از سنگها می شکافد ، و از آن نهرها جاری می شود و پاره ای از آنها شکاف برمی دارد ، و آب از آن تراوش می کند و پاره ای از خوف خدا ( از فراز کوه ) به زیر می افتد ( اما دلهای شما ، نه از خوف خدا می تپد ، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است! ) و خداوند از اعمال شما غافل نیست. [ نظرات / امتیازها ]
 » آیت‌الله موسوی همدانی (ترجمه‌المیزان)
67) و چون موسی بقوم خویش گفت: خدا بشما فرمان میدهد که گاوی را سر ببرید گفتند مگر ما را ریشخند می کنی؟ گفت از نادان بودن بخدا پناه می برم . [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: برای ما پروردگار خویش بخوان تا بما روشن کند گاو چگونه گاوی است گفت: خدا گوید گاویست نه سالخورده و نه خردسال بلکه میانه این دو حال پس آنچه را فرمان یافته اید کار بندید . [ نظرات / امتیازها ]
69) این آیه ترجمه نشده است. [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: برای ما پروردگار خویش را بخوان تا بما روشن کند گاو چگونه گاوی باشد که گاوان چنین بما مشتبه شده اند و اگر خدا بخواهد هدایت شویم . [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: خدا گوید که آن گاویست نه رام که زمین شخم زند و کشت آب دهد بلکه از کار بر کنار است و نشاندار نیست گفتند حالا حق مطلب را گفتی پس گاو را سر بریدند در حالی که هنوز میخواستند نکنند . [ نظرات / امتیازها ]
72) و چون کسی را کشته بودید و در باره او کشمکش می کردید و خدا آنچه را نهان میداشتید آشکار کرد . [ نظرات / امتیازها ]
73) گفتیم پاره ای از گاو را بکشته بزنید خدا مردگان را چنین زنده می کند و نشانه های قدرت خویش بشما می نمایاند شاید تعقل کنید . [ نظرات / امتیازها ]
74) از پس این جریان دلهایتان سخت شد که چون سنگ یا سخت تر بود که بعضی سنگها جویها از آن بشکافد و بعضی آنها دو پاره شود و آب از آن بیرون آید و بعضی از آنها از ترس خدا فرود افتد و خدا از آنچه می کنید غافل نیست [ نظرات / امتیازها ]
 » استاد الهی قمشه‌ای
67) و ( به یاد آرید ) وقتی که موسی به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوی را ذبح کنید ، گفتند: ما را به تمسخر گرفته ای؟ موسی گفت: پناه می برم به خدا از آنکه ( سخن به تمسخر گویم و ) از مردم نادان باشم. [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: از خدایت بخواه که خصوصیت گاو را برای ما معیّن کند. موسی گفت: خدا می فرماید: گاوی نه پیر از کار افتاده و نه جوان کار نکرده ، بلکه میانه این دو حال باشد ، حال انجام دهید آنچه مأمورید. [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: از خدایت بخواه که رنگ آن گاو را معیّن کند. موسی گفت: خدا می فرماید گاو زرد زرّینی باشد که بینندگان را فرح بخشد. [ نظرات / امتیازها ]
70) باز گفتند: از خدایت بخواه چگونگی آن گاو را کاملا برای ما روشن گرداند که هنوز بر ما مشتبه است و ( چون رفع اشتباه شود ) البته به خواست خدا راه هدایت پیش گیریم. [ نظرات / امتیازها ]
71) موسی گفت: خدا می فرماید آن گاو هم آن قدر به کار رام نباشد که زمین شیار کند و آب به کشتزار دهد و هم بی عیب و یک رنگ باشد. گفتند: اکنون حقیقت را روشن ساختی. و گاوی بدان اوصاف کشتند ، لیکن نزدیک بود باز نافرمانی کنند. [ نظرات / امتیازها ]
72) و ( به یاد آرید ) وقتی که نفسی را کشتید و یکدیگر را درباره آن متهم کرده و نزاع برانگیختید ، و خداوند می خواست راز پنهانی شما را آشکار کند. [ نظرات / امتیازها ]
73) پس دستور دادیم بعضی از اعضاء گاو را بر بدن کشته زنید ( تا زنده شود و قاتل را معرفی کند ) . این گونه خداوند مردگان را زنده خواهد فرمود ، و قدرت کامله خویش را به شما آشکار می نماید ، باشد که عقل خود را به کار برید. [ نظرات / امتیازها ]
74) پس با این معجزه باز چنان سخت دل شدید ، که دلهایتان چون سنگ یا سخت تر از آن شد ، چه آنکه از پاره ای سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پاره ای از ترس خدا فرود آیند. و ( ای سنگدلان بترسید که ) خدا از کردار شما غافل نیست. [ نظرات / امتیازها ]
 » استاد مهدی فولادوند
67) و هنگامی که موسی به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان می دهد که: ماده گاوی را سر ببرید» ، گفتند: «آیا ما را به ریشخند می گیری؟» گفت: «پناه می برم به خدا که [ مبادا ] از جاهلان باشم.» [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: «پروردگارت را برای ما بخوان ، تا بر ما روشن سازد که آن چگونه [ گاوی ] است؟» گفت: «وی می فرماید: آن ماده گاوی است نه پیر و نه خردسال ، [ بلکه ] میانسالی است بین این دو. پس آنچه را [ بدان ] مأمورید به جای آرید.» [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: «از پروردگارت بخواه ، تا بر ما روشن کند که رنگش چگونه است؟» گفت: «وی می فرماید: آن ماده گاوی است زرد یک دست و خالص ، که رنگش بینندگان را شاد می کند.» [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: «از پروردگارت بخواه ، تا بر ما روشن گرداند که آن چگونه [ گاوی ] باشد؟ زیرا [ چگونگی ] این ماده گاو بر ما مشتبه شده ، و [ لی با توضیحات بیشتر تو ] ما ان شاء اللَّه حتماً هدایت خواهیم شد.» [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: «وی می فرماید: در حقیقت ، آن ماده گاوی است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند بی نقص است و هیچ لکه ای در آن نیست.» گفتند: «اینک سخن درست آوردی.» پس آن را سر بریدند ، و چیزی نمانده بود که نکنند. [ نظرات / امتیازها ]
72) و چون شخصی را کشتید ، و در باره او با یکدیگر به ستیزه برخاستید ، و حال آنکه خدا ، آنچه را کتمان می کردید ، آشکار گردانید. [ نظرات / امتیازها ]
73) پس فرمودیم: «پاره ای از آن [ گاو سر بریده را ] به آن [ مقتول ] بزنید» [ تا زنده شود ] . این گونه خدا مردگان را زنده می کند ، و آیات خود را به شما می نمایاند ، باشد که بیندیشید. [ نظرات / امتیازها ]
74) سپس دلهای شما بعد از این [ واقعه ] سخت گردید ، همانند سنگ ، یا سخت تر از آن ، چرا که از برخی سنگها ، جویهایی بیرون می زند ، و پاره ای از آنها می شکافد و آب از آن خارج می شود ، و برخی از آنها از بیم خدا فرو می ریزد ، و خدا از آنچه می کنید غافل نیست. [ نظرات / امتیازها ]
 » جناب آقای صفوی (بر اساس المیزان)
67) ای پیامبر ، یاد کن زمانی را که موسی برای مشخص ساختن قاتلی از میان بنی اسرائیل ، به قومش گفت : خدا به شما فرمان می دهد که گاوی را سر ببرید . گفتند : آیا ما را به مسخره می گیری ؟ موسی گفت : به خدا پناه می برم از این که از نادانان باشم . [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند : از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند که آن چگونه گاوی است ؟ موسی گفت : او می گوید : آن گاوی است نه پیر که باردار نشود و نه کم سال که نزاییده باشد ، بلکه میانه این دو است ; پس آنچه را که بدان فرمان یافته اید انجام دهید و بیش از این توضیح نخواهید . [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند : از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند که رنگش چگونه است ؟ موسی گفت : او می گوید : آن گاوی است زرد پررنگ و خالص که با صفای رنگش بینندگان را شاد می کند . [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند : از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند که آن چگونه است ؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده است ، و اگر خدا بخواهد قطعاً ما به آن راه خواهیم یافت . [ نظرات / امتیازها ]
71) موسی گفت : او می گوید : آن گاوی است که نه رام است که زمین را شخم زند و نه آن که کشتزار را آبیاری کند ; سالم وتندرست است و هیچ لکّه ای در رنگ آن نیست . گفتند : اکنون ویژگی های درست آن را بیان کردی . پس آن را سر بریدند و نزدیک بود این کار را نکنند . [ نظرات / امتیازها ]
72) و آن هنگام که شخصی را کشتید و درباره قتل او با یکدیگر اختلاف کردید و هر گروهی آن را به گروه دیگر نسبت می داد و خدا بر آن بود که آنچه را پنهان می داشتید ، آشکار کند . [ نظرات / امتیازها ]
73) پس گفتیم : بخشی از آن گاو ذبح شده را بر مقتول بزنید تا زنده شود . بدین سان خداوند مردگان را زنده می کند و آیات خود را به شما نشان می دهد ، باشد که بیندیشید . [ نظرات / امتیازها ]
74) امّا چیزی نگذشت که پس از این ماجرا دل های شما سخت گردید اینک دلهایتان همچون سنگ یا سخت تر از آن است ; چرا که از برخی سنگ ها نهرها می جوشد و برخی از آنها می شکافد و آب از آنها خارج می شود ، و برخی از آنها از ترس خدا فرو می غلتد ، ولی دل های شما به حق گرایش نمی یابد و ترس از خدا در آن پدیدار نمی شود ، و خدا از آنچه می کنید بی خبر نیست . [ نظرات / امتیازها ]
 » حجت الاسلام انصاریان
67) و [ یاد کنید ] زمانی که موسی به قومش گفت: خدا به شما فرمان می دهد گاوی را ذبح کنید ، گفتند: آیا ما را مسخره می کنی؟! گفت: به خدا پناه می برم از اینکه از نادانان باشم. [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند که آن گاو چگونه گاوی باشد؟ گفت: او می فرماید که: آن گاوی است نه پیر از کارمانده ، نه جوان نارسیده ، [ بلکه ] گاوی میان این دو نوع گاو است. پس آنچه را به آن فرمان داده اند ، انجام دهید. [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند رنگ آن چگونه است؟ گفت: او می فرماید: گاوی است زرد [ رنگش روشن ] که بینندگان را شاد و مسرور می کند. [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند که [ نهایتاً آن گاو ] چه گاوی است؟ زیرا این گاو بر ما مُبهم و مُشتبه شده ، و اگر خدا بخواهد [ به شناخت آن ] هدایت خواهیم شد. [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: او می فرماید: گاوی است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه زراعت را آبیاری نماید ، [ از هر عیب و نقصی ] سالم است ، و رنگی مخالف رنگ اصلی در آن نیست ، گفتند: اکنون حق را برای ما آوردی. پس آن را ذبح کردند ، در حالی که نزدیک بود فرمان خدا را اجرا نکنند!! [ نظرات / امتیازها ]
72) و [ یاد کنید ] هنگامی که کسی را کشتید و درباره [ قاتل ] او به نزاع و ستیز برخاستید و خدا آشکار کننده چیزی است که پنهان می داشتید. [ نظرات / امتیازها ]
73) پس گفتیم: پاره ای از آن [ گاو ذبح شده ] را به مقتول بزنید [ تا زنده شود و قاتل را معرفی کند ] . خدا مردگان را این گونه زنده می کند و نشانه هایِ [ قدرت و ربوبیّت ] خود را به شما نشان می دهد ، تا بیندیشید. [ نظرات / امتیازها ]
74) سپس دل های شما بعد از آن [ معجزه شگفت انگیز ] سخت شد ، مانند سنگ یا سخت تر زیرا پاره ای از سنگ هاست که از آنها نهرها می جوشد ، و پاره ای از آنها می شکافد و آب از آن بیرون می آید ، و پاره ای از آنها از ترس خدا [ از بلندی ] سقوط می کند و خدا از آنچه انجام می دهید بی خبر نیست. [ نظرات / امتیازها ]
  اسمعيل شيخ محمد - ترجمه های گوناگون
70) گفتند : از پروردگارت بخواه برای ما روشن کند که آن چه گاوی است.همانا این گاو بر ما مشتبه شده است و ما به خواست خدا هدایت خواهیم شد. [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت : او می گوید " گاوی باشد که نه زمین را شخم می زند و نه کست را آب می دهد . سالم است و نشانه ای در ان نیست. " گفتند حالا درست گفتی و ذبح کردند درحالی که نمی خواستند. [ نظرات / امتیازها ]
72) و زمانی که کسی را کشتید و در باره او به نزاع برخواستید و خدا ان چه را پنهان می داشتید آشکار می سازد. [ نظرات / امتیازها ]
  نصرت عزتي ساميان
67) و زمانیکه موسی به قومش گفت:همانا خداوند شما را امر می کند که گاوی را بکشید.گفتند:آیا مارا مسخره می کنی؟موسی گفت:از اینکه جزجاهلین(مسخره کنندگان) باشم به خدا پناه می برم. [ نظرات / امتیازها ]
70) بنی اسرائیل به حضرت موس گفتند از خدایت بخواه که گاو را برای ما تبیین کند(جزئیات بیشتری از مشخصات گاو را بیان کند) چون برای ما مشتبه شده و اگر خدا بخواهد ما همانا هدایت خواهیم یافت . [ نظرات / امتیازها ]
  محمد به روز سعدآباد
67) و هنگامى که موسى به قوم خود گفت‏خدا به شما فرمان مى‏دهد که ماده گاوى را سر ببرید گفتند آیا ما را به ریشخند مى‏گیرى گفت پناه مى‏برم به خدا که [مبادا] از جاهلان باشم [ نظرات / امتیازها ]
  ايوب مرادي - ترجمه فرانسوی حمید الله
67) (Et rappelez-vous,) Lorsque Moïse dit à son peuple: ‹Certes Allah vous ordonne d'immoler une vache›. ils dirent: ‹Nous prends-tu en moquerie?› ‹Qu'Allah me garde d'être du nombre des ignorants› dit-il [ نظرات / امتیازها ]
68) ils dirent: ‹Demande pour nous à Ton Seigneur qu'il nous précise ce qu'elle doit être›. - il dit: ‹Certes Allah dit que C'est bien une vache, ni vieille ni vierge, d'un âge moyen, entre les deux. faites donc ce qu'on vous commande› [ نظرات / امتیازها ]
69) ils dirent: ‹Demande donc pour nous à Ton Seigneur qu'il nous précise Sa couleur›. - il dit: ‹Allah dit que C'est une vache jaune, de couleur vive et plaisante à voir› [ نظرات / امتیازها ]
70) ils dirent: ‹Demande pour nous à Ton Seigneur qu'il nous précise ce qu'elle est car pour nous, les vaches se confondent. Mais, nous y serions certainement bien guidés, Si Allah le veut› [ نظرات / امتیازها ]
71) il dit: ‹Allah dit que C'est bien une vache qui n'a pas été asservie à labourer la terre ni à arroser le champ, indemne d'infirmité et dont la couleur est unie›. - ils dirent: ‹Te voilà enfin, Tu nous as apporté la vérité!› ils l'immolèrent alors mais il s'en fallut qu'ils ne l'eussent pas fait [ نظرات / امتیازها ]
72) et quand vous aviez tué un homme et que chacun de vous cherchait à se disculper!... mais Allah démasque ce que vous dissimuliez [ نظرات / امتیازها ]
73) nous dîmes donc: ‹Frappez le tué avec une partie de la vache›. - Ainsi Allah ressuscite les morts et vous montre les signes (de Sa puissance) afin que vous raisonniez [ نظرات / امتیازها ]
74) puis, et en dépit de Tout cela, vos coeurs se sont endurcis; ils sont devenus comme des pierres ou même plus durs encore; car il y a des pierres d'où jaillissent les ruisseaux, d'autres se fendent pour qu'en surgisse l'eau, d'autres s'affaissent par crainte d'Allah. et Allah n'est certainement jamais inattentif à ce que vous faites [ نظرات / امتیازها ]
  مرضيه اسدي - امید مجد
67) به یاد آر موسای پرهیزکار
به قومش چنین داد دستور کار
بریزید خون یکی گاو را
که امریست از سوی یکتا خدا
بگفتند آن قوم باطل پسند
تو ما را مگر می کنی ریشخند
چنین گفت موسی به یکتا اله
ز گفتار باطل بیارم پناه
بود کار افراد جاهل مرام
که رانند صحبت به باطل کلام [ نظرات / امتیازها ]
68) بگفتند اکنون بخواه از خدا
چسان باشد آن گاو ، راهی نما
بگفتا که فرمود رب جهان
که نه پیر باشد نه باشد جوان
میانسال گاوی پدید آورید
بباید که اینکار پایان برید
[ نظرات / امتیازها ]
69) بگفتند می پرس از ایزد کنون
که خود رنگ آن گاو چونست چون
بگفتا که زرین بود رنگ آن
که بینندگان را نشیند به جان
[ نظرات / امتیازها ]
70) بگفتند باز از خدایت بخواه
کند بیشتر رهنمائی به راه
که واضح نگشتست بر ما درست
که ما را چسان گاو بایست جست
که چون رفع گردد ز ما اشتباه
اگر باز خواهد یگانه اله
هدایت بگردیم بر راه راست
به جا آوریم آنچه ایزد بخواست
[ نظرات / امتیازها ]
71) بگفتا بفرموده پروردگار
بقر رام نبود به هنگام کار
نه هرگز زمین را نماید شیار
نه آبی رساند سوی کشتزار
بود نیز بی عیب و یکرنگ و صاف
مبادا بجوئید در آن خلاف
بگفتند آنان که در این زمان
حقیقت بگردید بر ما عیان
بدان وصف کشتند آنگه بقر
چه نزدیک بودی بپیچند سر
[ نظرات / امتیازها ]
72) به یاد آورید آنکه خام و تباه
بکشتید یک نفس را بی گناه
چه بسیار تهمت به هم می زدید
چه بسیار جنگ و جدل شد پدید
به دلها نمودید رازی نهان
خداوند فرمود آن را عیان
[ نظرات / امتیازها ]
73) بگفتیم از اعضاء زرین بقر
که آن را بکشته بریدید سر
بمالید بر جان آن آدمی
که او را بکشتید در یک دمی
ببینید با چشم خود سر و راز
خدا چون کند مرده را زنده باز
بود آنکه در آن تعقل کنید
به فردای عقبی تامل کنید
[ نظرات / امتیازها ]
74) چنین نیک اعجاز آمد پدید
ولیکن از آن سختدل تر شدید
که سخت است دلهایتان همچو سنگ
و ز آن نیز بدتر به زشتی و ننگ
چه از پاره ای سنگها دست کم
بود آنکه جوشد یکی چشمه هم
شکافند برخی دگر طی سال
که جوشد از آن پاک آبی زلال
گروهی از آن سنگ ها جابجا
بگردند از ترس یکتا خدا
پس ای سنگدلها ز کار شما
نبودست غافل یگانه خدا
[ نظرات / امتیازها ]
 » مجتبوی
67) و به یاد آرید آن گاه که موسی به قوم خویش گفت: خداوند شما را می فرماید که گاوی را سر ببرید. گفتند: آیا ما را به ریشخند می گیری ؟! ما از تو می پرسم فلان را چه کسی کشته ؟ و تو می گویی گاوی بکشید! گفت:به خدا پناه می برم که از نادانان باشم. [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: خداوندت را بخوان تا برای ما روشن کند که آن گاو چگونه است؟گفت:او می گوید: گاوی است نه پیر و از کار افتاده و نه جوان کار ناکرده ، میانه این وآن. پس آن چه شما را می فرمایند، بکنید. [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند خداوندت را بخوان تا برای ما بیان کند رنگ آن چیست؟گفت:او می گوید :گاوی است زردپررنگ یک دست که بینندگان را شاد می کند. [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند خداوندت را بخوان تا برای ما را روشن کند که آن چه گاوی است که آن گاو در میان گاوان بر ما پوشیده شده است و اگر خدای خواهد راه یافتگان باشیم. [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: او می گوید : آن گاوی است نه چنان رام که زمین شخم زند وکشت را آب دهد ، بی عیب است و هیچ لکه ای از رنگ دیگر در آن نیست. گفتند: اکنون حق را بیاوردی پس آن گاو را سر بریدند و نزدیک بود که چنین نکنند به سبب گرانی بهای آن. [ نظرات / امتیازها ]
72) و آن گاه که کسی را کشتید پس هر یک آن را از خود رد کردید (به گردن یکدیگر انداختید) و خدا آن چه را پنهان می داشتیدآشکار کننده بود. [ نظرات / امتیازها ]
73) از این رو گفتیم : او کشته را به پاره ای از آن گاو بزنید.این گونه خدا مردگان را زنده می کند و نشانه های خویش را به شما می نمایاند شاید خرد راکار بندید. [ نظرات / امتیازها ]
74) پس از آن دلهایتان سخت شد هم چون سنگ یا سخت تر ، وهمانا از برخی سنگها جویها روان شود و برخی از آن ها بشکافد و آب از آن بیرون آید، و برخی از آن ها از بیم خدا از کوه فرو ریزد، و خدا از آن چه می کنیدغافل نیست. [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - آلمانی آصف بولدرم
71) Er sagte: "Er (Allah) sagt, es soll eine Kuh sein, nicht fügsam gemacht durch Pflügen der Erde noch durch Bewässern von Saatfeld, fehlerfrei und makellos!" Sie sagten: "Jetzt bist du mit der Wahrheit gekommen." So schlachteten sie sie, doch beinahe hätten sie es nicht getan.
﴿٧١﴾
[ نظرات / امتیازها ]
72) Und (gedenkt,) als ihr jemanden getötet hattet und euch darüber strittet; und Allah wollte herausbringen, was ihr verborgen hieltet.
﴿٧٢﴾
[ نظرات / امتیازها ]
73) Da sagten Wir: "Schlagt ihn mit einem Stück von ihr!" So macht Allah die Toten wieder lebendig und zeigt euch Seine Zeichen, auf daß ihr begreifen möget.
﴿٧٣﴾
[ نظرات / امتیازها ]
74) Hierauf, nach alledem, verhärteten sich dann eure Herzen, so daß sie wie Steine waren oder noch härter. Und unter den Steinen gibt es wahrlich manche, denen Flüsse entspringen, und andere, die bersten, worauf Wasser aus ihnen herausfließt, und wieder andere, die herabstürzen aus Furcht vor Allah. Und Allah ist nicht unachtsam dessen, was ihr tut.
﴿٧٤﴾
[ نظرات / امتیازها ]
 » انگلیسی- حبیب شاکر
67) And when Musa said to his people: Surely Allah commands you that you should sacrifice a cow; they said: Do you ridicule us? He said: I seek the protection of Allah from being one of the ignorant [ نظرات / امتیازها ]
 » انگلیسی-Zohurul Hoque
67) And behold! Musa said to his people, "Allah indeed commands you that you should slaughter a heifer." They said: "Do you take us for a jest?" He said: "I take refuge with Allah from being of the ignorant." [ نظرات / امتیازها ]
69) They said: "Call on your Rabb, for our sake, to make clear to us what her color is." He said: "Surely He says, she is indeed a yellow heifer- intensely deep in her color- delighting to the beholders." [ نظرات / امتیازها ]
70) They said: "Call on your Rabb, for our sake, to make clear to us what she be, for the heifers appear alike to us; and indeed, if it pleases Allah, we shall surely be guided." [ نظرات / امتیازها ]
71) He said: "Certainly He says, she is surely a heifer not yoked to plough the land, nor used to irrigate the field,- sound, without a blemish in her." They said: "Now you have brought the Truth." Then they slaughtered her, and it did not appear that they would do. [ نظرات / امتیازها ]
72) And remember,- you killed a person, then you disagreed about it. And Allah was to bring forth what you were concealing. [ نظرات / امتیازها ]
73) So We said: "Liken him to a part of it." Likewise Allah brings the dead to life, and He shows you His Signs, that perhaps you may understand. [ نظرات / امتیازها ]
74) Then even after that your hearts hardened, so that they became like rocks,- rather worse in hardness. And surely there are rocks out of which gush forth streams, and truly there are others which when split up, water then comes out therefrom; and indeed there are others which fall down for fear of Allah. And Allah is not unaware as to what you do. [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه انگلیسی-T. J. Irving
67) When Moses told his folk: "God commands you to sacrifice a cow," they said: "Do you take us for a laughingstock?" He said: "I seek refuge with God lest I become so ignorant!" [ نظرات / امتیازها ]
68) They said: "Appeal to your Lord for us, to explain to us what she is." He said: "He says she is neither a worn-out cow, nor a heifer, but of an age in between. Do as you are ordered!" [ نظرات / امتیازها ]
69) They said: "Appeal to your Lord for us, to explain to us what color she is." He said: "He says that she is a bright yellow cow. Her color gladdens those who look at her." [ نظرات / امتیازها ]
70) They said: "Appeal to your Lord for us, to explain to us what she is like. Cows seem all alike to us and we should be guided properly, if God so wishes." [ نظرات / امتیازها ]
71) He said: "He says that she is a cow which has not yet been broken in to plow the earth nor to irrigate any crops; she is sound and has no blemish on her." They said: "Now you are telling the Truth!", and they slaughtered her though they almost had not done so. [ نظرات / امتیازها ]
72) When You killed a soul and quarreled over it, God was bound to bring forth whatever you had hidden. [ نظرات / امتیازها ]
73) We said: "Strike him with some part of it." Thus God revives the dead and shows you His signs so you ma use your reason. [ نظرات / امتیازها ]
74) Even after that your hearts were hardened and became stony, and even harder yet, for there are some stones which rivers gush out of and there are others which water comes forth from when they split open and there are still others which collapse out of awe for God. God is no oblivious of what you are doing! [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه انگلیسی-T.U. Hilali-M. Khan
67) And (remember) when Mûsa (Moses) said to his people: "Verily, Allâh commands you that you slaughter a cow." They said, "Do you make fun of us?" He said, "I take Allâh's Refuge from being among Al-Jâhilûn (the ignorants or the foolish)." [ نظرات / امتیازها ]
68) They said, "Call upon your Lord for us that He may make plain to us what it is!" He said, "He says, 'Verily, it is a cow neither too old nor too young, but (it is) between the two conditions', so do what you are commanded." [ نظرات / امتیازها ]
69) They said, "Call upon your Lord for us to make plain to us its colour." He said, "He says, 'It is a yellow cow, bright in its colour, pleasing to the beholders.' " [ نظرات / امتیازها ]
70) They said, "Call upon your Lord for us to make plain to us what it is. Verily to us all cows are alike, And surely, if Allâh wills, we will be guided." [ نظرات / امتیازها ]
71) He [Mûsa (Moses)] said, "He says, 'It is a cow neither trained to till the soil nor water the fields, sound, having no other colour except bright yellow.' " They said, "Now you have brought the truth." So they slaughtered it though they were near to not doing it. [ نظرات / امتیازها ]
72) And (remember) when you killed a man and fell into dispute among yourselves as to the crime. But Allâh brought forth that which you were hiding. [ نظرات / امتیازها ]
73) So We said: "Strike him (the dead man) with a piece of it (the cow)." Thus Allâh brings the dead to life and shows you His Ayât (proofs, evidences, verses, lessons, signs, revelations, etc.) so that you may understand. [ نظرات / امتیازها ]
74) Then, after that, your hearts were hardened and became as stones or even worse in hardness. And indeed, there are stones out of which rivers gush forth, and indeed, there are of them (stones) which split asunder so that water flows from them, and indeed, there are of them (stones) which fall down for fear of Allâh. And Allâh is not unaware of what you do. [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه انگلیسی-Yusuf Ali
67) And remember Moses said to his people: "God commands that ye sacrifice a heifer." They said: "Makest thou a laughing-stock of us?" He said: "God save me from being an ignorant (fool)!" [ نظرات / امتیازها ]
69) They said: "Beseech on our behalf Thy Lord to make plain to us Her colour." He said: "He says: A fawn-coloured heifer, pure and rich in tone, the admiration of beholders!" [ نظرات / امتیازها ]
70) They said: "Beseech on our behalf Thy Lord to make plain to us what she is: To us are all heifers alike: We wish indeed for guidance, if God wills." [ نظرات / امتیازها ]
71) He said: "He says: A heifer not trained to till the soil or water the fields; sound and without blemish." They said: "Now hast thou brought the truth." Then they offered her in sacrifice, but not with good-will. kkk [ نظرات / امتیازها ]
72) Remember ye slew a man and fell into a dispute among yourselves as to the crime: But God was to bring forth what ye did hide. [ نظرات / امتیازها ]
73) So We said: "Strike the (body) with a piece of the (heifer)." Thus God bringeth the dead to life and showeth you His Signs: Perchance ye may understand. [ نظرات / امتیازها ]
74) Thenceforth were your hearts hardened: They became like a rock and even worse in hardness. For among rocks there are some from which rivers gush forth; others there are which when split asunder send forth water; and others which sink for fear of God. And God is not unmindful of what ye do. [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه Hindi
67) और (वह वक्त याद करो) जब मूसा ने अपनी क़ौम से कहा कि खुदा तुम लोगों को ताकीदी हुक्म करता है कि तुम एक गाय ज़िबाह करो वह लोग कहने लगे क्या तुम हमसे दिल्लगी करते हो मूसा ने कहा मैं खुदा से पनाह माँगता हूँ कि मैं जाहिल बनूँ
﴿٦٧﴾
[ نظرات / امتیازها ]
68) (तब वह लोग कहने लगे कि (अच्छा) तुम अपने खुदा से दुआ करो कि हमें बता दे कि वह गाय कैसी हो मूसा ने कहा बेशक खुदा ने फरमाता है कि वह गाय न तो बहुत बूढ़ी हो और न बछिया बल्कि उनमें से औसत दरजे की हो, ग़रज़ जो तुमको हुक्म दिया गया उसको बजा लाओ
﴿٦٨﴾
[ نظرات / امتیازها ]
69) वह कहने लगे (वाह) तुम अपने खुदा से दुआ करो कि हमें ये बता दे कि उसका रंग आख़िर क्या हो मूसा ने कहा बेशक खुदा फरमाता है कि वह गाय खूब गहरे ज़र्द रंग की हो देखने वाले उसे देखकर खुश हो जाए
﴿٦٩﴾
[ نظرات / امتیازها ]
70) तब कहने लगे कि तुम अपने खुदा से दुआ करो कि हमें ज़रा ये तो बता दे कि वह (गाय) और कैसी हो (वह) गाय तो और गायों में मिल जुल गई और खुदा ने चाहा तो हम ज़रूर (उसका) पता लगा लेगे
﴿٧٠﴾
[ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه Yusuf Ali
68) They said: "Beseech on our behalf Thy Lord to make plain to us what (heifer) it is!" He said; "He says: The heifer should be neither too old nor too young, but of middling age. Now do what ye are commanded!" [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه ابن کثیر انگلیسی
71) (71. He (Musa) said, "He says, `It is a cow neither trained to till the soil nor water the fields, sound, having no blemish in it.' '' They said, "Now you have brought the truth.'' So they slaughtered it though they were near to not doing it.)
[ نظرات / امتیازها ]
72) (72. And (remember) when you killed a man and disagreed among yourselves as to the crime. But Allah brought forth that which you were Taktumun.) [ نظرات / امتیازها ]
73) (73. So We said: "Strike him (the dead man) with a piece of it (the cow). [ نظرات / امتیازها ]
74) (74. Then after that your hearts were hardened and became as stones or even worse in hardness. And indeed, there are stones out of which rivers gush forth, and indeed, there are of them (stones) which split asunder so that water flows from them, and indeed, there are of them (stones) which fall down for fear of Allah. And Allah is not unaware of what you do.)



[ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه ابوالفضل بهرامپور
67) و آن وقت که موسى به قوم خود گفت: خدا به شما فرمان مى‌دهد که گاوى را سر ببرید. گفتند: آیا ما را به ریشخند مى‌گیرى؟ گفت: پناه مى‌برم به خدا که از جاهلان باشم
﴿٦٧﴾
[ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: براى ما پروردگارت را بخوان تا معلوم کند که آن چگونه گاوى است؟ گفت: او مى‌فرماید آن گاوى است نه پیر و نه جوان، بلکه میانسالى است بین این دو، پس آنچه دستور یافته‌اید انجام دهید
﴿٦٨﴾
[ نظرات / امتیازها ]
69) [بار دیگر] گفتند: از خدایت بخواه براى ما روشن سازد که رنگ آن چیست؟ گفت: او مى‌فرماید که آن گاوى است زرد یکدست که بینندگان را سرور مى‌بخشد
﴿٦٩﴾
[ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: از خدایت بخواه تا براى ما روشن کند که آن چگونه گاوى است؟ زیرا آن گاو [هنوز] بر ما مشتبه است و اگر خدا بخواهد ما قطعا بدان راه خواهیم یافت
﴿٧٠﴾
[ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه انگلیسی-M. Pickthall
67) And when Moses said unto his people: Lo! Allah commandeth you that ye sacrifice a cow, they said: Dost thou make game of us ? He answered: Allah forbid that I should be among the foolish! [ نظرات / امتیازها ]
68) They said: Pray for us unto thy Lord that He make clear to us what (cow) she is. (Moses) answered: Lo! He saith, Verily she is a cow neither with calf nor immature; (she is) between the two conditions; so do that which ye are commanded. [ نظرات / امتیازها ]
69) They said: Pray for us unto thy Lord that He make clear to us of what colour she is. (Moses) answered: Lo! He saith: Verily she is a yellow cow. Bright is her colour, gladdening beholders. [ نظرات / امتیازها ]
70) They said: Pray for us unto thy Lord that He make clear to us what (cow) she is. Lo! cows are much alike to us; and Lo! if Allah wills, we may be led aright. [ نظرات / امتیازها ]
71) (Moses) answered: Lo! He saith: Verily she is a cow unyoked; she plougheth not the soil nor watereth the tilth; whole and without mark. They said: Now thou bringest the truth. So they sacrificed her, though almost they did not. [ نظرات / امتیازها ]
72) And (remember) when ye slew a man and disagreed concerning it and Allah brought forth that which ye were hiding. [ نظرات / امتیازها ]
73) And We said: Smite him with some of it. Thus Allah bringeth the dead to life and showeth you His portents so that ye may understand. [ نظرات / امتیازها ]
74) Then, even after that, your hearts were hardened and became as rocks, or worse than rocks, for hardness. For indeed there are rocks from out which rivers gush, and indeed there are rocks which split asunder so that water floweth from them. And indeed there are rocks which fall down for the fear of Allah. Allah is not unaware of what ye do. [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه انگلیسی-M.H. Shakir
68) They said: Call on your Lord for our sake to make it plain to us what she is. Musa said: He says, Surely she is a cow neither advanced in age nor too young, of middle age between that (and this); do therefore what you are commanded.
[ نظرات / امتیازها ]
69) They said: Call on your Lord for our sake to make it plain to us what her color is. Musa said: He says, Surely she is a yellow cow; her color is intensely yellow, giving delight to the beholders. [ نظرات / امتیازها ]
70) They said: Call on your Lord for our sake to make it plain to us what she is, for surely to us the cows are all alike, and if Allah please we shall surely be guided aright. [ نظرات / امتیازها ]
71) Musa said: He says, Surely she is a cow not made submissive that she should plough the land, nor does she irrigate the tilth; sound, without a blemish in her. They said: Now you have brought the truth; so they sacrificed her, though they had not the mind to do (it).
[ نظرات / امتیازها ]
72) And when you killed a man, then you disagreed with respect to that, and Allah was to bring forth that which you were going to hide.
[ نظرات / امتیازها ]
73) So We said: Strike the (dead body) with part of the (Sacrificed cow), thus Allah brings the dead to life, and He shows you His signs so that you may understand. [ نظرات / امتیازها ]
74) Then your hearts hardened after that, so that they were like rocks, rather worse in hardness; and surely there are some rocks from which streams burst forth, and surely there are some of them which split asunder so water issues out of them, and surely there are some of them which fall down for fear of Allah, and Allah is not at all heedless of what you do. [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه انگلیسی-Zohurul Hoque
68) They said: "Call on your Rabb, for our sake, to make clear to us what she is." He replied: "Verily He says, she indeed is a heifer neither too aged nor too young, of a middle age between these. Now, do what you are commanded." [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه محمد صادق تهرانی
67) و چون موسی به قومش گفت: «خدا به‌راستی شما را فرمان می‌دهد که ماده گاوی را سر ببرید»، گفتند: «آیا ما را همواره به مسخره می‌گیری‌؟» گفت: «پناه می‌برم به خدا که از جاهلان باشم.»
﴿٦٧﴾
[ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: «پروردگارت را برای ما بخوان، (تا) برایمان روشن سازد که آن (گاو) چگونه است‌؟» گفت: «به‌راستی او [:خدا] می‌فرماید “بی‌گمان آن ماده گاوی است نه پیر و نه خردسال‌؛ میانگینی است بین این دو؛ پس آنچه را (بدان) امر می‌شوید به جای آرید.”»
﴿٦٨﴾
[ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: «پروردگارت را برایمان بخوان، (تا) برای ما روشن کند رنگش چگونه است‌؟» گفت: «به‌راستی وی می‌فرماید “بی‌گمان آن ماده گاوی است (که) رنگش زرد یکدست و خالص است و (این گاو) بینندگان را شاد می‌کند.”»
﴿٦٩﴾
[ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: «پروردگارت را برایمان بخوان، (تا) برای ما روشن گرداند که آن چگونه (گاوی) است‌؟ (زیرا ویژگی‌های) این ماده گاو، به‌راستی بر ما (با گاوهایی دیگر) مشتبه شده، و (با توضیحاتی بیشتر) بی‌گمان اگر خدا بخواهد ما به‌راستی هدایت‌‌یافتگانیم.»
﴿٧٠﴾
[ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: «به‌راستی خدا می‌فرماید “بی‌چون، آن ماده گاوی است که نه رام است تا زمین را شخم زند، و نه کشتزار را آبیاری می‌کند؛ بسی سالم است (و) هیچ لکه‌ای (هم) در آن نیست.”» گفتند: «اینک (سخنی) کاملاً درست آوردی.» پس آن را سر بریدند، و (هرگز) نزدیک [:مایل] به انجام این کار (هم) نبوده‌اند.
﴿٧١﴾

[ نظرات / امتیازها ]
72) و چون شخصی را کشتید، سپس درباره‌ی (قاتلِ) او با یکدیگر به ستیزه برخاستید، و حال آنکه خدا آنچه را کتمان می‌کرده‌اید، برون‌آورنده است.
﴿٧٢﴾

[ نظرات / امتیازها ]
73) پس فرمودیم: «(جسد) آن مقتول را به پاره‌ای از آن (گاو سر بریده) بزنید (تا زنده شود).» بدین‌سان خدا مردگان را زنده می‌کند و آیات خود را به شما می‌نمایاند، شاید شما بیندیشید.
﴿٧٣﴾

[ نظرات / امتیازها ]
74) سپس دل‌هایتان پس از این (واقعه) سخت گردید، پس آنها همانند سنگ، یا سخت‌تر از آنند؛ حال آنکه بی‌چون از برخی سنگ‌ها همانا از (فوران آب نهفته در) آن، نهر‌های بسیاری به شدت روان می‌گردد؛ و به‌راستی برخی از آنها می‌شکافند؛ پس از آن آب خارج می‌شود؛ و بی‌چون برخی از آنها از بیم خدا فرو می‌ریزند. و خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست.
﴿٧٤﴾

[ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمه-Japane
71) かれは(答えて)言った。「かれは仰せられる,それは土地の耕作にも,また畑の灌漑にも使われない,完全な無傷の雌牛だ。」かれらは言った。「あなたは今やっと,真実を伝えてくれた。」かれらはほとんど犠牲を捧げる気はなかったが,仕方なくそうした。
﴿٧١﴾
[ نظرات / امتیازها ]
72) また,あなたがたが1人の人間を殺し,それがもとで互いに争った時のことを思い起せ。だがアッラーは,あなたがたが隠していたことを,暴かれた。
﴿٧٢﴾
[ نظرات / امتیازها ]
73) われは「その(雌牛の肉の)一片でかれを打て。」と言った。こうしてアッラーは死者を甦らせ,その印をあなたがたに示される。必ずあなたがたは悟るであろう。
﴿٧٣﴾
[ نظرات / امتیازها ]
74) ところがその後,あなたがたの心は岩のように硬くなった。いやそれよりも硬くなった。本当に岩の中には,川がその間から涌き出るものがあり,また割れてその中から水がほとばしり出るものもあり,またアッラーを畏れて,崩れ落ちるものもある。アッラーはあなたがたの行うことを,おろそかにされない。
﴿٧٤﴾
[ نظرات / امتیازها ]
  محمدامين احمدي فقيه
67) و به یاد آورید هنگامی که موسی، علیه‌السّلام، به قوم خود گفت: «همانا خداوند به شما دستور می‌دهد که: ماده گاوی را سر ببرید (برای زنده کردن مقتول و معرفی قاتل)»، گفتند: «آیا ما را ریشخند می‌کنی؟» گفت: «پناه می‌برم به خداوند که مبادا از نادانان باشم.» [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند: «از پروردگارت بخواه که برای ما بیان کند که مشخّصات آن گاو چگونه باید باشد؟» گفت: «او می‌فرماید: ماده گاوی که نه پیر و از کار افتاده و نه جوان باشد، بلکه‌ میان‌سالى بین این دو باشد؛ پس، آنچه را بدان دستور داده شده عمل کنید.» [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن کند که رنگش چگونه باشد؟» گفت: «او می‌فرماید: ماده گاوی زرد یک‌دست و خالص باشد، که رنگش بینندگان را شاد و مسرور می‌کند.» [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا برای ما روشن‌تر گرداند که به طور دقیق، آن چگونه گاوی باشد؟ زیرا، چگونگی این ماده گاو بر ما مبهم و شکّ برانگیز شده است، ولى با توضیح‌های بیش‌تر، اگر خداوند بخواهد، راهنمایی خواهیم شد.» [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت: «او می‌فرماید: ماده گاوی سالم باشد، و نه رام که زمین را شخم زند، و نه کشت‌زار را آبیاری و زراعت کند، و هیچ‌گونه خال و لکّه و رنگ دیگری نداشته باشد»؛ گفتند: «اینک نشانه‌های درست و کامل را آوردی»؛ پس از آن، گاو مورد نظر را سر بریدند، در حالی که مایل نبوده و نزدیک بود که این کار را انجام ندهند! [ نظرات / امتیازها ]
72) و به یاد آورید هنگامی که شخصی را کشتید، سپس درباره‌ی کشنده‌اش (پسر عمویش) با یک‌دیگر به ستیزه پرداختید؛ و حال آنکه خداوند، آنچه را پنهان می‌کردید، آشکار گردانید. [ نظرات / امتیازها ]
73) به آن صورت که فرمودیم: «پاره‌ای از گاو سر بریده را به فرد کشته شده بزنید!» خداوند این‌گونه مردگان را زنده می‌کند، و معجزه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که در آیه‌های خدا بیندیشید. [ نظرات / امتیازها ]
73) به آن صورت که فرمودیم: «پاره‌ای از گاو سر بریده را به فرد کشته شده بزنید!» خداوند این‌گونه مردگان را زنده می‌کند، و معجزه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که در آیه‌های خدا بیندیشید. [ نظرات / امتیازها ]
74) از آن به بعد، دل‌های شما با آن ماجرا و نافرمانی، همانند سنگ یا سفت‌تر از آن، سخت گردید؛ چراکه برخی سنگ‌ها می‌شکافند و از آن جوی‌ها بیرون می‌آید؛ و همانا بعضی از آن‌ها شکافته شده و از آن سرچشمه‌ای می‌جوشد؛ و نیز برخی از آن‌ها از ترس و بزرگی خداوند متلاشی شده و فرو می‌ریزند، و خداوند از آنچه انجام می‌دهید، بی‌خبر نیست. [ نظرات / امتیازها ]
  صفدر فولادي - خرمشاهی
67) و چون موسى به قومش گفت خداوند به شما دستور مى‏دهد که ماده‏گاوى بکشید، گفتند آیا ما را ریشخند مى‏کنى؟ گفت پناه بر خدا مى‏برم که [مبادا] از نادانان باشم‏ . [ نظرات / امتیازها ]
68) گفتند از پروردگارت براى ما بخواه که چون و چند آن گاو را بر ما روشن کند، گفت مى‏فرماید آن گاوى است نه پیر و نه جوان، میانسال بینابین، پس آنچه دستور یافته‏اید انجام دهید [ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند از پروردگارت بخواه براى ما روشن کند که رنگ آن چیست، گفت مى‏فرماید آن گاوى است رنگش زرد روشن که بینندگان را شاد مى‏کند [ نظرات / امتیازها ]
70) گفتند از پروردگارت بخواه که براى ما روشن کند که آن چگونه است [چون و چند] گاو بر ما مشتبه شده است و ما اگر خدا بخواهد راهیاب خواهیم شد . [ نظرات / امتیازها ]
71) گفت مى‏فرماید آن گاوى است که نه رام [و کارى‏] است که زمین را شیار کند و نه کشتزار را آبیارى کند، تندرست و یکرنگ گفتند اینک سخن درست آوردى سپس آن را کشتند و نزدیک بود که این کار را نکنند . [ نظرات / امتیازها ]
72) و یاد کنید که چون کسى را کشتید و درباره او به ستیزه پرداختید [و به گردن همدیگر انداختید] و خداوند آشکارکننده چیزى است که پنهان مى‏ساختید . [ نظرات / امتیازها ]
73) آنگاه گفتیم بخشى از بدن گاو را به او [بدن آن کشته‏] بزنید [تا زنده شود] و خداوند این چنین مردگان را زنده مى‏کند و معجزات خویش را به شما مى‏نمایاند تا بیندیشید . [ نظرات / امتیازها ]
74) سپس دلهایتان پس از آن سخت شد، همانند سنگ، یا از آن سخت‏تر، چرا که بعضى از سنگهاست که از آنها جویباران مى‏شکافد و بعضى از آنهاست که مى‏شکند و آب از آنها بیرون مى‏آید و بعضى از آنهاست که از خشیت الهى [از کوه‏] فرو مى‏افتد و خدا از آنچه مى‏کنید غافل نیست‏ . [ نظرات / امتیازها ]
  حجت الاسلام سيد محمدرضا واحدي - حجه الاسلام سیدمحمدرضا واحدی
67) و در غوغای قتلی که در میان بنی اسراییل اتفاق افتاده و ناشناس ماندن قاتل، باعث درگیری بین طوایف آنان بود، موسی به آنان خود گفت: خداوند دستور می‌دهد ماده گاوی را ذبح کنید. آنان گفتند: ما دنبال قاتل می‌گردیم و تو به ذبح گاو دستورمان می‌دهی؛ آیا ما را مسخره می‌کنی؟ موسی گفت: به خدا پناه می‌برم از اینکه بخواهم مسخره کنم و در صف جاهلان قرار گیرم. [ نظرات / امتیازها ]
68)
گفتند: از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند که گاو مورد نظر، باید چگونه گاوی باشد؟ موسی گفت: خدا می‌گوید: گاوی نه پیر و از کار افتاده و نه بکر و نارس؛ بلکه چیزی میان این دو حالت باشد. اینک آنچه را که بدان فرمان یافته‌اید انجام دهید.
[ نظرات / امتیازها ]
69) گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما مشخص کند که رنگ گاو مورد نظر چه باشد. موسی گفت: خداوند می‌گوید: زرد یک‌دست که بینندگان را شاد می‌کند. [ نظرات / امتیازها ]
70) دگربار گفتند: از خدایت بخواه برای ما بیشتر تبیین کند که چطور گاوی باید بکشیم؛ زیرا هنوز خصوصیت آن برای ما مبهم است و اگر خدا بخواهد و این ابهام برطرف شود، البته به تکلیف هدایت خواهیم شد و آن را انجام خواهیم داد. [ نظرات / امتیازها ]
71)
موسی گفت: خداوند می‌گوید: گاوی باشد که برای شخم زدن زمین و آبیاری زراعت رام نشده باشد و این کارها را انجام ندهد. علاوه بر آن سالم و بی نقص باشد و هیچ لکه‌ی رنگ دیگری در آن نباشد. گفتند: الان حق مطلب را ادا کردی. آنگاه چنان گاوی یافتند و آن را سر بریدند و چیزی نمانده بود که اصلاً این کار را انجام ندهند.
[ نظرات / امتیازها ]
72)
اینکه دستور دادیم آن گاو را بکشید به خاطر آن بود که شما یک نفر از خودتان را کشته بودید و در باره‌ی او کشمکش می‌کردید و هر گروهی قتل را به گروه دیگر نسبت می‌داد؛ اما خدا بر آن بود که آنچه را پنهان می‌داشتید، آشکار کند.
[ نظرات / امتیازها ]
73) پس گفتیم: قسمتی از گاوِ ذبح شده را به بدن مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند. آری، خداوند این‌گونه مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد؛ بلکه بیندیشید. [ نظرات / امتیازها ]
74) اما پس از این ماجرا و با مشاهده‌ی این همه معجزه‌ی الهی، دل‌های شما به خاطر بهانه‌جویی و بی ایمانی، مانند سنگ و حتی سخت‌تر از آن شد؛ چه آنکه سنگ‌ها هم آنقدر سخت و تاثیر ناپذیر نیستند. پاره‌ای از سنگ‌ها از دل‌شان جوی آب بیرون می‌آید و بعضی دیگر شکاف بر می‌دارند و آب از آنها می‌جوشد و پاره‌ای هم از خوف خدا از فراز کوه به زیر می‌افتند. بدانید که خداوند از اعمال و رفتار ناشی از سنگ‌دلی و بی‌ایمانی شما غافل نیست. [ نظرات / امتیازها ]